یادداشت‌های امیرعباس شاهسواری (137)

در باب خواندن
          کتاب به دو قسمت تقسیم میشه 
قسمت اول توصیفات پروست هستش از کودکی اش و زیست اش با کتاب و قسمت دوم هم توصیفاتی است همراه با تحلیل هایی اگزیستانس از کتاب و کتابخوانی که نه کتابخوانی زیاد را نفی می کند و نه کتابخوانی را !این کتاب کوتاه صد صفحه ای، در واقع جستاری است که پروست برای کتاب یکی از دوستانش نوشته بود و بعدها خود تبدیل به کتاب شد .بیش از همه چیز توصیف دقیق پروست از وقایع و اتفاقات و اجسام ‌ و افراد و افعال کودکی اش، حیرت برانگیز است .شنیده ام که در اواخر عمر از هوشنگ ابتهاج پرسیده اند که این همه با ادبیات و شعر مانوس بوده ای چه دستاوردی برای تو داشته؟ و او جواب داده است که هر چیز را که احساس کنم می توانم توصیف کنم و این واقعا توانایی ای است که خدا به بهترین نحو به پروست عطا کرده و شاهد بر این مدعا، رمان در جست و جوی زمان از دست رفته از او است که هفت جلد است!و دیگر موهبت خدادای پروست، فیلسوف بودن او است .نوشته های او تنها محاکات و تقلید از طبیعت نیست، او در پس توصیفات دقیق خود، خواهان رساندن مفهومی ژرف به شما است البته همچون دیگر فرانسوی زبانان ثقیل می نویسد یا بهتر بگویم مترجم خوب برای آثارشان، سخت گیر می آید 
در هر صورت انتخاب بدی نیست برای یک شب بلند پاییزی 
زیرا که امشب ما را از غروب تا به الان  که منتظر بازی لیورپول _ استون ویلا هستم را پروستی کرد و یک جرعه این مه نیمه ناب 
را سر کشیدم
        

21

سفر سیگار (چند جستار دودآلود)
        اگر مترجم بودم و کلاس مترجمی می گذاشتم 
حتما این کتاب را به عنوان یک ترجمه بد می آوردم که هنرجویانم بخوانند .....جستار اول که مترجم محترم نوشته 
بیشتر شبیه کلماتی است که در روز روشن کنارهم بگذارید کنارهم
وکلماتی که سالها در زندان انفرادی مغز بوده اند و سالها نور ندیده اند و وقتی بیرون آمدند از شدت نور به یکدیگر خوردند و توالی این تصادفات متوالی کلمات در بزرگراه ورودی مغز مترجم، نه یک سیر مشخص دارد و نه روایتی معنا دار
خلاصه جستار مترجم به یک شوخی شبیه است و سه جستار بعدی آنقدر  بد ترجمه شده که گمان می کنید این جستارها را یک فردی در  اولین سال اختراع گوگل ترنسلیت ترجمه کرده 
که معتقدم اگر به گوگل ترنسلیت می داد، بهتر ترجمه می کرد


اما از حق نگذریم،قطع و اندازه کتاب بسیار خوش دست است و نشانک کتاب که عکسی است از مردی قلیانی در تاریخ،  ابتکاری جالب است که هم اندازه کتاب است، استفاده از فرمت پاکت سیگار برای اندازه کتاب و عنوان جستارهای دود آلود و همینطور ایده جمع کردن جستارهای سیگار کنارهم، همه و همه کارهای خلاقانه و بدیعی بود که با ترجمه بد،گند خورد متاسفانه به انتظارم

پ.ن: حتما قبل از خرید کتاب چند صفحه از ترجمه را بخوانید 
خصوصا اگر کتاب بدیع و نو است و کسی پای آن نظر ننوشته
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

اسرائیلی که من دیدم؛ نه صلح، نه حرف اضافه: خاطرات خبرنگار عرب از سفر سال 1996 به شهرهای صهیونیست نشین و مسلمان نشین فلسطین اشغالی
          چرا باید کتاب (( اسراییلی که من دیدم نه صلح، نه حرف اضافه )) را خواند 
پس از گذشت ۴۶ سال از انقلاب اسلامی که مسئله فلسطین جز اصلی ترین مسائل آن بوده،روز به روز بر اهمیت اش افزوده می شود.خصوصا بعد از عملیات غرورآفرین هفت اکتبر توسط نیروهای حماس،در این ۴۶ سال اما این مسئله اصلی جمهوری اسلامی در لایه هایی وارد نشد .لایه ای به اسم آموزش و پرورش،لایه ای که در تمام دنیا هزینه های گزافی بابت آموزش به فرزندان کشور خود پرداخت می شود که در راستای راهبرد سیاسی کشور خود، رشد و نمو کنند .اما در ایران لایه آموزشی انگار بی طرف به کلان مسائل جمهوری اسلامی، خود را کنار کشیده است .درس هایی که در ۱۲ سال به دانش آموزان داده می شود ناظر به اهداف جمهوری اسلامی جلو نمی رود .مثلاً درس جغرافیا،انگار همان درس جغرافیای زمان طاغوت است که تنها آمار و ارقام سرشماری های جمعیت آن به روز می شود.اطلاعاتی که دانش آموزان با یک جستجوی کوتاه در اینترنت می توانند به دست بیاورند، اما جای جغرافیای سیاسی متناظر با اهداف انقلاب اسلامی خالی است .مثلاً چرا نباید نقشه غرب آسیا را در این درس بیشتر مورد توجه قرار داد، یا اینکه دانش آموز، نقشه فلسطین و کشورهای اطراف اش را با جزییات به خاطر بسپارد و درباره ی فلسطین اطلاعات بیشتری کسب کند 

                                                         ***
اما کتابی که میخواهم معرفی کنم یک سفرنامه منحصر به فرد است که تا حدودی این خلا لایه آموزشی را در می کند .و اگر نظر دکتر محمدجوادفر، رئیس مرکز مطالعات سفرنامه را قبول کنیم مبنی بر اینکه سفرنامه یک چهار راه است.چهار راهی بین علوم اجتماعی و تاریخ و ادبیات و جغرافیا، پس نه تنها در جغرافیا بلکه در سه درس دیگر نیز این کم کاری را پوشش می دهد .
                                                                   ***
عاطف حزین خبرنگار مصری نشریه ((اخبار الیوم))است که یک روز دوشنبه که معمولا تا لنگ‌ ظهر می خوابیده، توسط سردبیر بیدار می شود و متوجه می شد که باید به یک سفر اجباری برود، سفری اجباری به سرزمینی که از آن متنفر است یعنی اسرائیل!او ده روز به سرزمین های اشغالی می رود به تل آویو و قدس و حتی غزه و در تمام طول سفر،جزئیات را مو به مو بازگو می کند .از برخوردهایش در فرودگاه تا راننده تاکسی تا رفتار سفیر مصر در اسرائیل و ....با توجه به روزنامه نگار بودن عاطف حزین و قلم زنی هر روزه او، قلم کتاب بسیار قوی و پر از توصیفات زنده و جان دار است و به لحاظ ادبی، قابل قبول است.به لحاظ تاریخی هم کتاب مورد توجهی است.سفر عاطف حزین در سال ۱۹۹۶ بوده است یعنی ۲۸سال پیش، درست بعد از پیمان های اسلو و ترور اسحاق رابین،پنجمین نخست وزیر اسرائیل که توسط ایگال عمیر به قتل رسیده بود .پس در برهه ای تاریخی و سرنوشت ساز بوده است و مضاف بر اینکه کتاب پر است از ارجاعات نویسنده به کودکی خود که مقارن است با جنگ شش روزه اعراب با اسرائیل و آواره شدنش از شهر و دیار خود بوده است .علاوه بر زمان خاص، خود راوی نیز خاص است .عاطف حزین از طرفداران پیمان اسلو و صلح با اسرائیل و از مخالفان جدی حماس است همین است که روایت او را برای ما که در کنار حماس ایستاده ایم خواندنی تر می کند.این کتاب به لحاظ علوم اجتماعی نیز کارکردهای مهمی دارد،نشان دادن روابط اجتماعی عرب های صهیون و صهیونیست ها و رفتار آنها با یک خبرنگار مصری و شوق اشتیاق مصری های گیرافتاده در بین صهیونیست ها برای بازگشت و ...به لحاظ جغرافیایی نیز به ما تصویری مناسب از فلسطین ارائه می دهد .تصویری چنان با جزئیات که ماه ها در خاطرات بماند .
این کتاب خوب توسط وحید خضاب که کارشناس مسائل فلسطین است و مترجم کتاب هایی نظیر : تو زودتر بکش ، پدر معنوی حزب الله، ده غلط مشهور درباره اسرائیل و  ....او در این کتاب نیز به سان دیگر کارهایش،حفظ امانت کرده و با اینکه در برخی موارد نظر نویسنده کاملا با او مخالف بوده ، در متن دستی نبرده و در پاورقی توضیحات خود را آورده است .این کتاب خوب توسط نشر شهید کاظمی روانه بازار شده است .
        

25

رساله لغت موران
          ناراحت ام که چقدر دیر با این تراث خودم آشنا شدم 

رساله لغت موران ۱۳ داستان کوتاه فلسفی است که اکثرا از زبان حیوانات است و یک داستان برای مورچه است و دلیل نام کتاب این است .داستان ها رمزآلود  و عرفانی و برگرفته از حکت اشراق است
نثر اما قدیمی است اما زیبا است ،گاهی زمخت و کلفت می شود ،اما زیبا است ،در این زمانه نثرهای آبکی و کلمات لیسکی ،خو گرفتن با چنین کلماتی ،کمی آدم را معتدل می کند 
در کل کوتاه است و زیاد وقتتان را نمی. گیرد ،زشت است آدم داستان های سوفوکلس را از ادیپ تا آنتیگونه از حفظ باشد و یک بار لغت موران و حی بن یقظان و آواز پر جبرئیل و ...را نخوانده باشد .
اگر عزیزان ناراحت نمی شوند ،سهره وردی ایرانی است و متولد سهره وردی زنجان است و فلسفه اش که حکمت اشراق است در راستای فلسفه فهلویون است که حکیمان ایران باستان است 

بزرگوارانی که در آخرین پست ام ،بنده را نواختند و گفتند ما ایرانی نیستیم و عرب پرستیم و مسلمان  و ایران فقط برای آنها است :-) و گلریزان بلیط برای بنده به پا کردند :-) خوب است . این کتاب ها را هم بخوانند و در کمبوجیه نمانند !!
        

4

علم و شبه علم
          رساله ای بود کوتاه 
چون رساله های گذشتگان 
به نظرم کل ایده دکتر گلشنی توی این کوتاهه بود .
نفی پوزیتیویسم ،حاکم بودن فلسفه بر فیزیک ،دیالکتیک فلسفه و فیزیک ،نگاه راهبردی به رشته های بین رشته ای ،بین علوم تجربی و فلسفه ،امکان آزمون و خطا به علوم بومی و انگ شبه علم نزدن به آنها 
قسمتی اش می رود به سمت نفی پوپر و ...
قسمت آخر تکمله ای دارد در باب طب سنتی و طب اسلامی که بسیار آن را قبول دارم .
تجربه زیسته من در فضای علوم پزشکی این است .اساتیدی که قسمتی از طب مدرن را می خوانند ،فکر می کنند علم همین است و بقیه علم نیست ،استاد تمام فیزیوتراپی فکر می کند همه چیز عضله است و همه درد ها را می توان عضلانی حل نمود و جراح ارتوپدی همه دردها را از استخوان می بیند  .به همین خاطر فضای علوم پزشکی درست نمی شود تا یک وزیر داشته باشیم که مدیریت پزشکی خوانده باشد .فردی که از همه علوم پزشکی اطلاعی داشته باشد و تخصص آن در مدیریت باشد و بداند به کدام علم چه ضریبی بدهد ...انصافا در قضیه طب های مکمل و یا طب سنتی و طب اسلامی ،همواره شاهد افراط و تفریط هستیم (جمله کتاب )
به نظرم کاملا درست است .نه باید نفی کرد و نه باید اثبات کرد صد درصد.به عنوان یک امکان باید نگاه کرد به این مقوله و باید پژوهشکده هایی با بودجه های مشخص و مکفی به آنها تعلق بگیرد .روند تکوین علم نیاز به زمان دارد و دستوری نیست .شبه علم خواندن طب اسلامی و سنتی اشتباه و از آن طرف آن را یک پارادایم کامل دانستن و نفی طب مدرن و آتش زدن هاریسون کاری بس اشتباه تر است ...اگر فکر می کنید شما که طب اسلامی و طب سنتی را به کل نفی می کنید ،حرکت صحیحی انجام می دهید...به اپیزود ۲۳ ام از پادکست فلسفه علم ،گوش فراردهید .کاری از سیاوش صفاریان پور  با موضوع ((تحلیل مناقشه طب مکمل رایج و پزشکی رایج در ایران از منظر فلسفه علم ))که پایان نامه دکتر امیر حسن موسوی بوده است و با حضور او و استاد دکتر علیرضا منجمی که یکی از شناخته شده ترین اساتید فلسفه پزشکی کشور است  
        

8