معرفی کتاب نقطه اثر پیترهمیلتن رنلدز مترجم اکرم حسن

نقطه

نقطه

4.7
58 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

111

خواهم خواند

58

شابک
9789644458194
تعداد صفحات
36
تاریخ انتشار
1397/11/16

توضیحات

        کلاس هنر تمام شده بود، اما واشتی مثل سریش به صندلی اش چسبیده بود.کاغذ نقاشی اش سفید بود.
      

لیست‌های مرتبط به نقطه

یادداشت‌ها

          کتاب « نقطه »
اثری از پیتر رینولدز
داستانی ساده و در عین حال عمیق است که به موضوع خلاقیت ، خودباوری و اهمیت شروع کردن می‌پردازد.
وشتی بچه ای که نمی تواند نقاشی بکشد و معلمی که با ارائه یک حرکت فوق العاده زمینه ایجاد یک چرخه نامتناهی از خلاقیت را فراهم می‌کند!

به نظرم نویسنده کتاب به هدف خود رسیده است!
از آنجا که شاید به ظاهر این کتاب ویژه کودکان نوشته شده است اما پیام های آن می تواند برای هر سنی قابل استفاده باشد...
کتاب تأکید می‌کند که :
✨هر فردی می تواند به شیوه ای منحصر به فرد ، خلاق باشد .
✨ هنر یک وسیله برای بیان احساسات و افکار است .
✨خلاقیت فردی می تواند الهام بخش دیگران باشد .
این داستان نه تنها سرگرم کننده است بلکه درس های مهمی درباره اعتماد به نفس و اهمیت ابراز وجود را نیز به همراه دارد.
فضاسازی کتاب به شکلی هست که بسیاری از ما آن را در مدرسه تجربه کرده ایم و همین نکته می تواند رابطه بین شما و کتاب را عمیق تر کند.
تصویرگری های مینیمال و خاصی داره که باعث ایجاد حس متفاوتی در کودکان می‌شود.
امتیاز من به این کتاب :
۵ از ۵

#نقطه
#دیدگاه
#کتابـکودک 
👩‍🏫🎨
        

17

          نمی دانم امشب برای بار چندم این کتاب را خواندم 
کاش معلم واشتی
معلم همه ما بود
کاش همه ما معلم واشتی بودیم
نه توی ذوق زن، نه کور کننده استعداد و شور و علاقه

اگر آدمی مثل معلم واشتی دیدید بچسبید بهش 
چون اکثرا داس هستند نه باغبان

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر  کز
داس و دد مللولم و معلم واشتی ام آرزو است.

خیلی سخت است ولی باید سعی کرد در مواجهه با افراد، معلم واشتی شد، آنکس که آدرس تار فروشی را به میرزا جهانگیر خان قشقایی و ...چون باید از خود عبور کرد، باید به دیگری بها داد و خود را ندید، البته به نظرم کمال خودخواهی و خودپرست بودن هم 
تبدیل شدن به معلم واشتی است 
چون آدم وقتی پرورش داد 
وقتی باغبانی کرد
بوی خوش میوه هایش را
که شاعرانه است
که با آب کم کویر اما زلال و گوارا 
تربیت شده
آن طعم شاعرانه
آن میوه با مزه 
را می توان با نوک دست نشان داد
و گفت ثمره من است
نه نباید نشان داد
خود میوه می گوید
خودش فاش، فریاد می زند
من نهالی خشکیده بودم
او
مرا 
تبدیل به درختی کرد که چنین میوه هایی دارم
او که به ظاهر خود میوه هایی ندارد
او  که......
        

49