زهرا عشقی مُعز
![](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/wallpapers/fd02cc74-8aab-45cb-b657-329680b4cff4.jpg)
![](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/avatars/fd02cc74-8aab-45cb-b657-329680b4cff4.jpg)
زهرا عشقی مُعز
@zhr.mz
10 دنبال شده
50 دنبال کننده
• دانشجومعلمِ زبان و ادبیات فارسی
یادداشتها
نمایش همهباشگاهها
چالشها
بریدههای کتاب
نمایش همهفعالیتها
0
0
0
1403/4/4
برای من این راحت بخشیدن و گذشت جین ایر قشنگ و جالب بود. اینکه کینه به دل نمی گرفت و اهل بخشش بود، آدما رو میبخشید اول برای نجات خودش و بعد اونا.
ولی من ؟ نه، راحت و کامل نمیبخشم ....
1403/4/4
بعضی از این عذابهای هولناک درد و رنج روحی را از تو دارم ولی باید تو را ببخشم چون نمی دانستی چه میکنی وقتی قلبم را ریش ریش میکردی خیال میکردی،داری بدی هایم را ریشه کن میکنی.
0
1403/4/27
چرا نظر و دیدگاه تون رو دربارش ننوشتید؟ مشتاقم نظرتون رو بدونم
18
1403/4/28
2
1403/4/27
0
زهرا عشقی مُعز پسندید.
1403/4/27
102
زهرا عشقی مُعز پسندید.
1403/4/18
32
1403/4/12
0
1403/4/12
1
1403/4/12
0
1403/4/12
0
1403/4/12
0
1403/4/12
0
1403/4/12
0
1403/4/12
۱۸ و ۹ دقیقه عصر ۱۲ تیر ۱۴۰۳ کتاب تموم شد. روی تخت امیرمحمد، زیر نوری که از پنجره می اومد داخل. کتاب رو دوست داشتم، خیلی دوستش داشتم، آرزو و امید رو در دل آدم زنده میکرد، ارزوی عشق، امید تحقق و رسیدن. دوستش داشتم خیلی بیشتر از رابعه و بکتاش، چون تهش رسیدن داشت، دوستش دارم چون پر از تداعی و یاد سین بود. بعد از اینکه کتاب رو بستم و میخواستم جلدشو که در اومده بود بندازم روش، دیدم دلم خواست میخوام ببوسمش، بعد یادم افتاد که نسبت به آتش بدون دود و یونس در شکم ماهی هم همین حس رو داشتم؛ پس کتابای عاشقانه ای که باهاشون ارتباط برقرار کنم همینه. دلم برای خوندن جین ایر عزیزم تنگ میشه،مثل همین حالا که تنگ شده و دلم میخواد شب بازهم جین ایر میخوندم♥️
0
1403/4/12
از هیبت غمش نمیشد به او نزدیک شد. ادامه دادن به تردید ادامه دادن به امید هم بود
0
زهرا عشقی مُعز پسندید.
1403/4/12
28
1403/4/12
0