یه دختر کوچولو تو وجودم نشسته که دلش ضعف می‌ره برای کتاب‌ قصه‌ کودکانه🐢🦕🦖
        

          در ستایش گوش شنوا!
        

          چقدر خوب بود
ادوینا  با مهر بی پایانش حس بسیار خوبی داشت حتی اگر به زور هم بخواهند به او بفهمانند خیلی وقت است مرده ای ،برایش اهمیتی ندارد!به آشپزخانه میرود تا دوباره با پخت کلوچه های شکلاتی مردم را خوشحال کند!اساسا ادوینا را مرگ هم از پا در نمیاورد! او حتی دشمنش را عاشق خودش و مهربانی اش میکند البته بدون اینکه این قصد را داشته باشد...
ادوینا گویی حکایت کسانی ست که با بیماری هایی با خطر مرگ دست و پنجه نرم میکنند.حکایت کسانی که عاشق شغلشان و مردم هستند.حتی اگر شغلشان پخت کلوچه شکلاتی باشد تاثیر مهربانی شان بر کل یک شهر است...
ادوینا دوست خوبی برای بچه هاست.کاش هرچه زودتر بچه ها را با او آشنا کنیم!دنیای بهتری خواهیم داشت.یقینا!

        

          واقعا از کارهای مو ویلمس بود؟!
من انتظار یه کتاب طناز، مثل باقی کارهای مو ویلمس رو داشتم، اما این کتاب متفاوت از باقی کارهاش بود.
 تامل برانگیز بود
دایناسوری بلند قد و بالا به نام ادوینا در زمان حال، در کنار مردم به خوبی و خوشی زندگی می کنه و همه دوستش دارند.
همه به جز پسری که معتقده دایناسورها منقرض شدن و هر کاری می کنه تا بقیه رو متقاعد کنه. اما هیچ کس به حرفش گوش نمیده جز همین ادوینا خانم!

https://taaghche.com/book/83101
        

          از خونده‌ی خودم حرفی برای گفتن ندارم
(عمیق نفهمیدمش، شاید چون بزرگونه بهش نگاه کردم: عجب حرفی 😆)

ولی نظرات بقیه جالب بود! اینکه از زوایای مختلف ببینیش و اینکه از نگاه یه کودک این داستان چطور فهم میشه؟

صدای ذهنم: واقعا جالب بود یا دلم نمیاد نظر بدی بهش بدم؟
        

          توی باشگاه امتداد یک ساعت و نیم درباره این کتاب صحبت کردیم. نمی دونم حقش بود یا نه اما خیلی جالب بود که نظرات جوری ادامه داشت که تا پایان زمان رفت. در این کتاب نقش اول کیه؟ ادوینا یا رجینالد؟ هر کدوم رو نقش اول بگیری نگاهت به کتاب متفاوت میشه. 
ادوینا رو یه فرد ایثارگر می‌تونی بگیری که نسلش در میان مردمان جهان منقرض شده، اما این خیلی نگاه بزرگسالانه ایه. شاید مسئله نه ادویناست نه انقراض بلکه رجینالده که می‌خواد دیده و شنیده بشه.
با خوندن این کتاب هم دوباره دنیای بچه‌ها و خیالاتشون رو با دنیای بزرگسالا قاطی کردم. با نگاه بزرگسالانه به این کتاب نگاه کردن عبارت عجیب و غریب و مبهم رو‌ در توصیفش به زبونتون میاره اما با نگاه کودکانه همه چیز عادیه.
        

          خیلی دوست دارم بدونم نظر و برداشت بچه‌ها در مورد این کتاب‌ها چیه!؟
        

          فوق العاده بود
        

          ایده عالی
روایت خوب 
تصویر سازی خوب
ولی پایانی ضعیف 

نمی دانم چرا فکر می کنم 
ادوینا خود من هستم:-))
الان می گویید چه از خود راضی 
ولی واقعا ادوینا مثل ایران است، سرزمینی که  پای در سنت دارد و همه چیز را در خود جمع کرده به عنوان مثال شیخ اشراق 
حکمت غربی (فیثاغورث و افلاطون) را با با حکمت ایرانی (فهلویون )
جمع کرده و با همه در حال گفت و گو است. 
اما رجینالد مثل امریکا است
می خواهد او را نادیده بگیرد
و از رسانه برای این کار استفاده می کند
اما فایده ای ندارد
آگاهی تاریخی جوامع مختلف از ایران، همچون ادوینا است
فردی دوست داشتنی که به همه کمک می کند و دست دوستی نشان می دهد، او را امن می دانستند پس مرکز اصلی ترین کریدور جهان خودش یعنی راه ابریشم بوده، از چین و ماچین خاطره نیک از او داشتند، یک جغله بچه که کودکی بیش نیست، نمی تواند او را بدنام کند، هرچند که تلاش کند، هرچقدر که تکنولوژی و امکانات در دست داشته باشد.
این جغله بچه باید بداند که ادوینا هزاران سال قدمت دارد و رجینالد بر وزن مک دونالد، نهایتا سه قرن است که تأسیس شده
و آن زمان که فهلویون در ایران مشغول به فلسفه ورزی بودند
ویلیام جیمز و چارلز پیرس سندرس و .... هزاران اجداد قبلشان هنوز در پوست موز بودند.
ادوینا آنقدر مهربان و بزرگوار منش است که کسی گول فریب رجینالد را نمی خورد، مگر آنانی که در این عصر نسیان، درگیر سیاهی شده اند
ادوینا قصه غربت غربی است.
و پایانش اینطور نیست
پایانش را ما رقم می زنیم


        

          هو النور
عجیب بود، نمیدونم چی بگم 😂