یادداشت‌های علی کریمی (17)

علی کریمی

علی کریمی

5 روز پیش

          خوانده بودم که در دوران تزار، نهیلیست‌ها اغلب مورد تمسخر قرار می‌گرفتند. تورگنیف هم در پدران و پسران این رویکرد را به اوج رسانده؛ شخصیت اصلی نهیلیست داستانش آن‌قدر ضعیف و بی‌پناه است که انگار عمداً کوچک و بی‌اعتبار نشان داده شده. حتی گفته می‌شود به توصیه دوستی چنین کرده تا محبوبیت بیشتری نزد خوانندگان و دولت وقت پیدا کند.
در داستان، هر شخصیت اشرافی، مذهبی یا حتی نیمه‌نهیلیست، تا پایان خوش و خرم به کار خود می‌رسد، در حالی که نهیلیست بیچاره در بحث‌های بی‌پایان و عقاید ضدونقیض غرق است.
عقاید او هم به‌غایت تلخ و پوچ‌اند: «طبیعت، موسیقی و هنر هدر دادن‌اند. عشق نمایش مضحکی است. بندگی را مسخره کنید. ثروتمندان متکبرند و دهقانان احمق. احساسات برای ضعیفان و بی‌مغزان است.»
با اینکه برخی شخصیت‌ها رشد می‌کنند و از پوچ‌گرایی فاصله می‌گیرند، فضای کلی کتاب دلگیر و سرد است. من نتوانستم از آن لذت ببرم. به نظر می‌رسد هدف اصلی، جلب رضایت مردم و حاکمیت آن زمان بوده، نه خلق اثری عمیق و بی‌طرف.

        

0

        30% اول داستان خیلی جذاب و خواندنی بود زمان کودکی شخصیت بود میرید قشنگ داخل ذهن کودک تصورات تخیلات تفکراتش خیلی قشنگ توصیف کرده بود. حتی زمان نوجوانی هم تا قبل اینکه اعتراف کنه بازم برام جذاب بود گفتم حتما چهار یا پنج ستاره میدم بهش اما یهو کامل رفت تو مذهب کلیسا و سخت شد خوندنش و حوصله سر بر 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0