یادداشت علی کریمی
دیروز
رمان گرسنه در نگاه اول تجربهای عمیق از فقر، انزوا و فروپاشی روانی است، اما برای من این تجربه بهشدت فرسایشی و تکراری بود. پس از حدود دویستوپنجاه صفحه، داستان همچنان در چرخهای یکنواخت از گرسنگی، فقر، و کشمکشهای ذهنی شخصیت اصلی میچرخید، بیآنکه گره روایی تازه یا تحول معناداری ایجاد شود. داستان کند و گاه ملالآور است. رفتارهای عجیب و غیرقابلپیشبینی شخصیت، به جای اینکه او را پیچیده و چندلایه نشان دهد، برایم فاصلهگذار بود و مانع از شکلگیری همذاتپنداری شد. شاید برای خوانندهای که به توصیفهای طولانی از وضعیت روانی و جسمی یک فرد در مرز فروپاشی علاقه دارد، گرسنه تجربهای ارزشمند باشد، اما برای من، این تکرار و رکود، جذابیت اثر را کمرنگ کرد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.