یادداشت‌های فاطمه دانشی مقدم (8)

        اسم كتاب كاملاً  برازنده هست 
داستانى عاشقانه در عصر جديد از دل دانشگاه تهران 
يك  عاشقانه ساده و كوتاه با كلى نكات ناب
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

        در  راه رسيدن به تو گيرم كه بميرم
اصلاً به تو افتاد مسيرم كه بميرم
يك قطره ى آبم كه در انديشه ى دريا
افتادم و بايد بپذيرم كه بميرم
يا چشم بپوش از من و از خويش برانم
يا تنگ در آغوش بگيرم كه بميرم 
اين كوزه ترك خورد چه جاي نگرانى ست 
من ساخته از خاك كويرم كه بميرم
خاموش مكن آتش افروخته ام را
بگذار بميرم كه بميرم كه بميرم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

          خواندن اين مجموعه تقریبا نود روز (سه ماه) طول کشید . برای من که انتخاب اول‌ام ادبیات روسیه هست ،  چند روز اول خیلی سخت و طاقت‌فرسا پیش رفت ، تا جایی که می‌خواستم  آشنایی با پروست را به زمان بهتری موکول کنم ،  اما صبر خودم  و همچنین نبوغ بی‌نظیر پروست باعث شد  ورود کنم به دنیای بزرگ و  عجیب و فوق‌العاده‌ی مارسل .
رمان با عبارت « دیر زمانی » شروع می‌شود  و  سه هزار صفحه بعد وقتی به پایان رمان می‌رسیم اخرین واژه «زمان» است. بنابر‌این واژه‌ی زمان آغازگر و پایان‌بخش این رمان است. 
این رمان از جنبه‌های بسیاری درباره‌ی زمان است.
زمانی که پروست در آن زندگی میکند، زمانی که طی آن رمان را نوشته و بعد درباره‌ی تاثیر گذر زمان است و در آخر به نظر می‌رسد که زمان ، دشمنی است که راوی امیدوار است با تمام کردن کتاب بر آن غلبه کند.

توصیه می‌کنم به هیچ عنوان این کتاب را به این امید تهیه نکنید که یک داستان سر راست و معمول را می‌خوانید ، باید به معنی واقعی کلمه از تک تک جمله‌ها لذت‌ ببرید .
        

1