ارتداد

ارتداد

ارتداد

3.7
393 نفر |
144 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

32

خوانده‌ام

914

خواهم خواند

206

شابک
9786000334079
تعداد صفحات
252
تاریخ انتشار
1399/6/29

توضیحات

        یامین پور در رمان «ارتداد» به سراغ سیاست رفته و کوشیده یک عاشقانه سیاسی را برای علاقه مندان تدارک ببیند. در «ارتداد»، داستان از اوج شروع می شود و خواننده از شنیدن خبری شوکه می شود، او ما را به 22 بهمن 57 برده اما نه آن 22 بهمنی که انقلاب پیروز شد! بلکه یک 22 بهمن سیاه و خون آلود ... 22 بهمنی که رنگ و بویی از پیروزی ندارد ... سیاه تر از 17 شهریور.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ارتداد

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

ارتداد

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به ارتداد

نمایش همه
داستان دو شهرچشم هایشجای خالی سلوچ

سیاهه سیاحت، سیر وسلوک یا سیمای سحر و سیاست زنانه

73 کتاب

اول خواستم فقط رمان و حسب‌حال بنویسم اما دیدم کتاب‌هایی در ذهنم هست که دلم پیش‌شان است و دستم به حذف‌شان نمی‌رود. بعدتر اگر مجالی بود شاید این فهرست را تفکیک کردم! آنروز موعود قول میدهم که در فهرست‌های جداگانه مفصل‌تر بنویسم! (وعده سر خرمن) برای خواندن این سیاهه حرف‌هایی به نظر مهم می‌رسد که بدانید. البته اگر یادداشت حقیر در خصوص داستان دوشهر را خوانده باشیددستتان می‌آید تصویر زنان در آینه این پیرمرد نورس را! 1- در کتاب، زن سوژه است و ابژه! قهرمان است و مقهور! محبوب است و منفور! قاعده است و قرار! قدرت است و غیرت! نفرت است و موهبت! زمین است و زمان! آن است و آینده! حقیقت است و فسانه! دلدار است و دل‌داده! عصمت است و پتیاره! پیامبر است و ساحره! گل است و گلاب! صواب است و عقاب! شهد است و شراب! زهر و است و سراب! حزین است و شاداب! شاهد است و شهید! شهر است و شعر! شهرت است و غریبی! ساحل است و صخره!‌ کویر است و دریا! بهشت است و دنیا! 2- در شاعرانگی‌ها بالا اگر خواستید بجای «و»، «یا» بگذارید! بجای کتاب هم اگر خواستید زندگی بگذارید! قضاوتش با شما! بگذریم! 3- سیاهه شامل کتبی است داستانی و ناداستان که در آن یا زن قهرمانی است یا بستر بروز قهرمانی یا چشم سیاهی در جستجوی قهرمانی به نظر من. ۴- اول که فهرست را که نوشتم مورد لطف و نظر تعدادی از اهل ذوق قرار گرفت و کتبی را پیش نهادند تا اضافه کنم که از ۵۰ به بعد شماره شده است. ۵- بخشی از کتاب‌ها نه فارسی و نه زبان اصلیشان در ایران نمایه نشده و متاسفانه قادر به فهرست کردنشان در بهخوان نیستم. بخاطر همین اسامی مهم‌ترین آن‌ها را در همین نوشتار تقدیم می‌کنم. ۱- نوشتن علیه فرهنگ نوشته خانم لیلا ابولغود ۲- زن در الجزایر نوشته خانم آسیه جبار ۳- عشق آوای خیال نوشته خانم آسیه جبار پ.ن. کتاب‌ها بی هیچ علتی و برداشتی ۷۲ تن شدند.

14

یادداشت ها

          دریغا که در همراهی هر امام حقی رنجی نهفته است که سیاه لشکر حامیان را با این پرسش ناگهانی دهشتناک می آزماید:((آیا این انتخاب به رنجی که درپی دارد می‌ارزد؟))


داستان ارتداد در رابطه با واپسین نفس های رژیم پهلوی‌است. با این تفاوت که ۲۱بهمن ۵۷ تازه شروع ماجراست. برای جریان مبارزاتی انقلاب در۲۲بهمن هیچ پیروزی ای اتفاق نمیفتد. با رحلت(کشته شدن) امام تمام نقشه ها نقش بر آب میشود و همه چیز بازمیگردد به نقطه زیر صفر… و پهلوی نفس هایش آسوده تر  از هروقتی دم و بازدم میشود.اعتماد بسیاری از انقلابیون نسبت به جریان مبارزاتی مذهبی ای که داشتند و حال به فجیع ترین شکل ممکن شکست خورده،از بین میرود و حزب توده  جان تازه ای میگیرد. و یونس و دریا…( حقیقتش بهتر از این نمیتوانستم خلاصه ای برای این کتاب عجیب  بنویسم:/)


ارتداد شاید متفاوت ترین روایتی است که میتوان از انقلاب داشت. هیچ گاه حتی به ذهنم خطور نمیکرد که اگر انقلاب درست یک روز قبل از پیروزی اش شکست میخورد، چه اتفاقی می‌افتاد.اصلادر۳۱شهریور۵۹بازهم جنگی را عراق علیه ما آغاز میکرد؟ 
پان های ترکیسم و عربیسم و کردیسم، تا چه حد در ایران توان جولان دادن را بعد از این اتفاق میافتند؟


 کتاب را بدون هیچ پیش زمینه ای شروع کرده بودم، و آنقدر همه چیز واقعی و بی نقص به تصویر کشیده شده بود که گاهی به اطلاعات خودم شک میکردم:/ اوایلش احساس میکردم دزدیده شدن امام(ره) در شب۲۱بهمن خبری است که هیچ وقت آن را فاش نکرده اند و آقای یامین پور برای اولین بار است که این مسئله را بیان میکنند!
اما داستان خشک و صرفا مبارزاتی ای پیش روی شما نیست. داستان یونس و دریا و عشقی که عشق را مهم تر از معشوق میپنداشت،  شاید یکی از ناب ترین و پاک ترین عاشقانه های به تصویر کشیده شده در ادبیات داستانی این روزها است، که این معصومیت  میان عشق های مثلا ایرانی کپی برداری شده از  سریال های ترکی، کامیاب شده.
 یکی از جذاب ترین و دوست داشتنی ترین نکته کتاب جملات فلسفی ای بود که  در جای جای کتاب به چشم می آمد.

گفتن از ارتداد برای من کمی سخت است، این کتاب برای من طور خاصی خاص است و دوست داشتنی. شاید بارها و بارها نیاز باشد که بخوانمش.
اما نمیتوانم به همه این کتاب را توصیه کنم. عقاید و خط سیاسی آدم ها متفاوت است و مذاق ها بعضی شیرینی ها را تلخ میپندارند و برعکس…
        

30

          تقریبا صدصفحه اول را با زور و بدبختی خواندم و فقط میگفتم مگر می‌شود کتاب اینقدر بد...خیلی بد بود خیلی بد. سوژه کلی بد نبود بدیع بود و قدرت پردازش داشت اما اوایل کتاب کاملا بدون کشش و پر از اداهای ادبی...نویسنده فکر کرده ما کتاب دست میگیریم که کلمات قصارش را بخوانیم؟
اما از جایی که بین شخصیت اصلی کتاب و نزدیکانش تضاد فکری به وجود آمد کتاب جذاب شد و روی ریل افتاد. از آنجا با بعد را با اشتیاق زیادی خواندم.
مشخص است که نویسنده تحت تاثیر نادر ابراهیمی است و خودآگاه یا ناخودآگاه در این اثر از او تقلید کرده ولی منصفانه اینکه نوآوری‌های خودش را هم دارد خصوصا در مضمون..
مطالب آموزنده زیادی دارد که هرچند مستقیم گفته شده بود توی ذوق من نزد چون انتخاب کلماتش درست و خوب بود. خیلی از این مطالب به درد امروزمان هم میخورد...
پایانش را دوست نداشتم. کاملا حالت پایان‌های کلاسیک که «...و تا آخر عمر به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کردند» را داشت. حتی اگر پایان باز بود هم بهتر بود.
و نکته آخر اینکه به قول نویسنده، این شهر برای زندگی آدم‌هایی مثل من بهینه نیست:) واقعا این را حس می‌کنم.
        

17

          در مورد ارتداد نظرات یا مخالف بوده یا موافق و جالب است که نظر خنثایی از این کتاب ندیدم و به نظرم این موضوع می‌تواند برای هر کتابی امتیاز محسوب شود. 
اما اگر خودم بخواهم نظرم را بگویم، زمانی که خواندمش از موضوع بکر و متفاوتش مثل خیلی‌ها دچار شوک شدم و با توجه به نوشته‌های آقای یامین‌پور که قبلا در فضای مجازی دنبال می‌کردم، از ادبیات شعرگونه اش لذت بردم و البته جملات و پاراگراف‌هایی که در واقع نشان از خط فکری نویسنده داشت ولی به طرز هوشمندانه‌ای در  لابلای قصه و در جهت پیشبرد داستان به‌کار گرفته شده بود برایم جالب بود.
هر چند بعد از آشنایی با کتاب‌های نادرخانِ ابراهیمی متوجه شدم قلمِ یامین‌پور به‌شدت متاثر از سبک و قلم ایشان است.
حالا اینکه خیلی‌ها معتقدند ارتداد فقط ایده خوبی داشته و در داستان‌پردازی موفق نبوده برمی‌گردد به سلیقه شخصی و نگاهی که اصولا به موضوع خاص کتاب می‌توانند داشته باشند.
خواندنش را پیشنهاد می‌کنم.
        

14

        از نظر من رمان ارتداد یک سوژه ناب همراه با پرداخت ضعیف هست. کتابی که با کلمات ثقیل و فلسفی‌اش خیلی ها را از خواندن کتاب در همان ابتدا زده می‌کند
البته من کتاب را تا انتها خواندم و پایان نسبتا خوبی داشت. فقط به عنوان یک مادر  درک این ماجرا که یک زن بدون اینکه ناچار باشد دست به ترک کودکش بزند خیلی سخت هست
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

9