یادداشت‌های باران بهاری (20)

          این کتاب برای من عالی بود هر چیزی که نوشته شده بود کاملا علمی بود و  کمک زیادی به من کرد ❤️❤️
        

          کتاب خیلی خوبی بود ، شخصیت پردازی و فضا سازی عالی خیلی تلخ و غم انگیز چقدر با این کتاب گریه کردم بعد از پایان کتاب واقعا روحیه م به هم ریخت 😢👏
        

          خیلی کتاب رو دوست داشتم فضا سازی و شخصیت پردازی عالی بود، از لحظه ای که شروع می‌کنی دوست نداری کتاب رو زمین بذاری ،متن شیرینی در روایت تلخی زندگی ❤️👏
        

          کتاب خوبی بود ولی ترجمه زیاد جالب نبود و بعضی جاهای کتاب برام گنگ بود ، داستان زندگی نویسنده که در کودکی با فقر و بدبختی زندگی کرده و تحقیر شده و به دلیل علاقه به کتاب کتک خورده و سخت کار کرده 
        

          زیاد دوست نداشتم مسخره بود
        

          مثل همیشه خوب بود البته به پای سری آبنبات ها نمی رسید ولی بازم خوب بود
        

          روند داستان خیلی کند و یکنواخت بود پایان غم انگیزی داشت که منو خیلی به فکر فرو برد 😢 
        

          عالی بود ، درست مثل آبنبات هل دار اینم یک اثر فوق العاده بود خیلی خنده دار و بامزه بود کلی خوش گذشت 😍😍😍🥰🥰
        

          گفتگوی ذهنی یک مرد و حس اندوه  و حسرت کارهایی که باید انجام میداد ولی موقع خودش انجام نداد
        

          من این کتاب رو خیلی دوست داشتم ،داستان درباره یک پیرمرد تنها و بداخلاق با یک گذشته تلخ بود که عشق بی نهایتی به همسرش داشت و تأثیری که همسایه های روی اون میذارن ، داستان ترکیبی از خنده و غم 😢
        

          چقدر داستان تلخی بود خیلی حالم گرفته شد آخر داستان 😢😢😢😢
        

          کتاب یک دید کلی درباره تند خوانی بهت میده 
        

          کتاب خیلی خوبی بود من واقعا دوستش داشتم و پیشنهاد میکنم بخونیدش داستان شخصی بود که آگاهی خیلی زیادی داشت  و سخنور فوق العاده ای بود که به واسطه این ویژگی آدم های زیادی رو جذب خودش می‌کنه ولی افسوس که عالم بدون بود 
        

          مرشد و مارگاریتا برای من سفری بود به اعماق تاریک و روشن روح انسان. طنز تلخ بولگاکف و توصیف دقیق اون از جامعه‌ی شوروی، من رو به شدت تحت تأثیر قرار داد. رابطه مرشد و مارگاریتا، نمادی از عشق حقیقی و پایدار در دنیایی است که ارزش‌ها وارونه شده‌اند، به نظر من مرشد و مارگاریتا اثری هست که هر خواننده ای باید اون رو تجربه کنه 
        

          داستان درباره دو تا خانواده هست که تو ی خونه کوچیک تو دو تا اتاق جداگانه باهم زندگی میکنن و به روابط بین آدما و باور های خرافی اونا میپردازه ، گل عنبر یک زن خیلی ساده و خرافاتی و بیماری خیلی عجیب عابدین ، دوست داشتم آخر داستان توضیحات بیشتری داشت  
        

          کتاب خوبی بود ولی ی کم زیاد طولانی شد 
        

          کتاب درباره شخصیتی به اسم مورسو هست که فاقد احساساته هیچی براش اهمیت نداره ، نیاز های جسمانیش به احساساتش غلبه داره بیشتر دنبال اینه که توی لحظه زندگی کنه و خوش بگذرونه و راحت باشه ،دوست داشتم نویسنده درباره گذشته مورسو ی کم صحبت کنه که ببینم چی باعث شده که این آدم این همه بی احساس باشه
        

          کتاب خیلی خوبی بود درباره پزشکی بود که 6 ماه بعد از پایان تحصیلش به منطقه ی دور افتاده ای می‌ره و تنها پزشک اون بیمارستانه ،من خیلی دوست داشتم به خصوص اگر به پزشکی علاقه دارید حتما بخونید خیلی جالبه