یادداشتهای طاهره گوهری (91) طاهره گوهری 2 روز پیش پنجره ای رو به خانه ما راضیه ترکان 4.1 3 از سر بیکاری و در خانه مادرم رفتم سراغ این کتاب. متاسفانه افتضاح. صرفا به دلیل کنجکاوی سراغش رفتم و اصلا جالب نبود. تشویق به فرزندآوری:))))نه تنها بدون اطمینان از وضع نسبتا پایدار اقتصادی، که بلکه ناپایدار اقتصادی-خانوادگی. بدون فکر. بدون عقل. فقط بچه بیاورید. همین. خانه ندارید؟در مسجد زندگی میکنید؟مهم نیست بچه بیاورید. بله. من هم معتقدم خداوند روزیرسان است اما همان خدای روزی رسان، در کله من و شما عقل هم گذاشته. برای استفاده نه برای آکبند نگه داشتن. جاهایی ادای کتابهای زندگینامه شهدا را درمیآورد ولی متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه درنیامده. نمیشود با هیچ چیز، چیزی ساخت. درنهایت لازم نیست کتاب را بخوانید. حیف کاغذ برای تبلیغ همچین اراجیف بلاگری. و حیف از داستانهای درست و خوبی که زیر تیغ سانسور و کثافت ارشاد گیر میکنند تا همچین نوشتههایی منتشر شوند. لازم نیست بخوانید من خلاصهاش میکنم: دو نفر ازدواج میکنند. ده تا بچه میآورند. هیچ چیز میگویند نداشته و ندارند. و همین. فاجعه. افتضاح. 0 2 طاهره گوهری 1404/4/26 مثل آب برای شکلات لورا اسکوئیول 3.5 34 وای وای وای. هیچ وقت اینقدر از دست کاراکترهای یک کتاب حرص نخورده بودم. یعنی تک تکشون احمقانهترین کارهای ممکن رو میکردن. شاید اگر یکی دوسال پیش این کتاب رو میخوندم طرف تیتا و پدرو میبودم. اما الان نه. خیلی میتونم راجع بهش بنویسم ولی داستان رو نمیخوام لو بدم. خلاصه که غیر از بچهی اول روسورا (روبرتو) به هیچ کدوم از کاراکترها حق نمیدادم. کتاب پرکششیه، حتی با وجود ترجمه و ویراست افتضاحش که واقعا بد بود. به خاطر داستان خوب تحمل کردم فقط وگرنه که همون ده صفحه اول رها میکردم. پایانبندی کتاب رو دیدم خیلیا گفتن خوب نبوده. به نظر من بد نبود به شرطی که اون رئالیسم جادویی که یه جاهایی به نظرم ادای مارکز رو درآورده بود درست ساخته میشد. هرچند موردپسند منم نبود این پایان. دوست داشتم پدرو رو یه فصل حساااااابی بزنم. چقدر من از این بشر بدم میاومدددد:) ازش یه مینی سریال پنج، شش قسمتی هم ساخته شده که تو لیست ببینمهاست. و نکته آخر هم اینکه نکات منشوریش برای یه سنی به پایین مناسب نیست و اگر به کودک یا نوجوانی میخواین پیشنهاد کنید/هدیه بدید این رو در نظر داشته باشید. 0 4 طاهره گوهری 1404/4/14 سخت پوست ساناز اسدی 3.4 62 نمیدونم چی باید درباره این کتاب گفت. عجیب بود. یه شروع واقعا خوب داشت ولی پایانبندی یه جوری بود که نمیدونم دوستش داشتم یا نه. فقط میدونم از این به بعد که برم شمال، به آدمهای ساکن اونجا طور دیگری نگاه خواهم کرد. و خب این جادوی داستانه. جوری نگاه کنی که انگار تا حالا ندیده بودی. 0 9 طاهره گوهری 1404/4/14 خانهی لهستانیها مرجان شیرمحمدی 3.7 70 سومین کتابی که از خانم شیرمحمدی خوندم. و این رو هم دوست داشتم. قلم واقعا شیوایی داره و این داستان، راستش اولش فکر میکردم خیلی ازش خوشم نیاد و کنار بذارمش. اما بهرشکل ادامه دادم و چه خوب که این کارو کردم. یکم کاراکترها زیاد بودن. شاید دو سه تا کاراکتر میتونستن تو یکی خلاصه بشن. با این حال بعد از چند فصل قشنگ دستم اومد کی به کیه و ازدیاد اسمها اذیتم نکرد. همونطور که از اسمش پیداست توی دهه سی و چهل میگذره داستان و راوی، پسربچه کوچکیه که خانهی لهستانیها و ماجراهای اون رو از دید سهراب میبینیم. کاراکتر فریده رو دوست داشتم و به نظرم واقعا خوب از آب درآمده بود. جاهایی از داستان شتابزده تموم میشد و من خیلی از این جاها تیغ سانسور رو حس کردم. به دلیل مسائل +۱۸ احتمالا. و توی پایان بندی کمابیش این شتاب زدگی وجود داشت. در نهایت داستان با همه عیب و نقصهاش یه شیرینی دلچسبی داشت که باعث میشد عیبها رو ندید بگیری. خیلی دلم میخواد یه نسخه سینمایی یا حتی سریال ازش ساخته بشه. کاملا پتانسیلش رو داره. پیشنهادش میکنم؟ نه به هرکسی. ولی یا دوستش خواهید داشت یا ازش اصلا خوشتون نخواهد اومد. 0 2 طاهره گوهری 1404/4/3 بعد از آن شب مرجان شیرمحمدی 3.4 3 مجموعه داستانهای کوتاه از مرجان شیرمحمدی که پیش از این کتاب آذر شهدخت پرویز و دیگران رو ازش خونده بودم و قلمش رو دوست داشتم. قلم روان و شیوایی داره و داستانها هم خیلی خوشخوان هستن. عنصر اصلی و وجه شبه همه داستانها شاید بشه گفت دلباختگی ئه. توی آدمهای مختلف و جاهای مختلف. من پسندیدمش. میخواستم یه چیزی بخونم که حواسم رو تا حدی پرت کنه و این کتاب تاحد زیادی موفق بود. داستان آخر هم از بقیه بیشتر دوست داشتم. 0 7 طاهره گوهری 1404/3/6 آذر، شهدخت، پرویز و دیگران مرجان شیرمحمدی 2.7 7 پیش از هرچیز لعنت به نشر ثالث با غلطهای املاییش!خندهداره مثلا فِرز و چابک رو نوشته فرض:))) زشته واقعا کاش یه فکری کنن. و بعدتر، این کتابو امانت گرفتم و در دو نشست تقریبا تموم شد. خوشخوان و روون بود. دیالوگهای خوبی داشت و قصه تا یه جاهایی تو رو میکشوند هرچند بنظرم پایان بندی خوب نبود و همه چیز رها شد رو هوا. انگار نویسنده نمیدونست باید چیکار کنه. یه فیلم سینمایی هم ساخته شده از این رمان که هنوز ندیدم ولی ترکیب بازیگراش خوب به نظر میرسید. تو برناممه که ببینم. اما درباره قصه، راستش شروع خوبی داره ولی از یک سوم ابتدایی به بعد داستان کلا عوض میشه و یه چیز دیگه میشه. من دوست داشتم همون قصه اصلی ادامه پیدا کنه. اگر هم قرار بود برشی از زندگی روزمره باشه، برشی که انتخاب شده یکم زیادی پرماجراست. تعدد شخصیتها زیاده و خیلی هم لازم نیست. یعنی اونقدر نقشی در پیشبرد داستان ندارن. بعضیاشون که اصلا ندارن. زن و بچههای فرهاد الان تو ذهنم پررنگترینشونه که اصلا تاثیری نداشتن. در مجموع دوستش داشتم. و خوشحالم که بعد چندماه تونستم یه کتاب رو تموم کنم. آفرین به من🥰 2 10 طاهره گوهری 1404/1/10 حیوانات لمسی مزرعه حدیثه قربان 5.0 1 روم نمیشه یادداشت بنویسم آخه:) بچه جون خیلی دوستش داشت و دومین کتاب عمرش بود. برای تقویت حس لامسه و درک پارچهها و متریالهای مختلف برای بچهها خوبه. شامل چندتا برگه کلفته که وسطش یه تیکه پارچه گذاشتن به رنگ و پترن پوست اون حیوون و کنارش صدای اون حیوون هم نوشته شده مثلا گربه با پارچه مشکی مخمل و کنارش میوووو:))) نمیتونن پارهاش کنن و این نمیدونم هنوز که خوبه یا بد. رنگاش نظر بچه جونو جلب کرد در حدی که پستونک رو تف کرد اونور از شادی:) خلاصه که بچه ما باهاش یه یک ربعی سرگرم بود و فقط یه مامان میفهمه یه ربع سکوت بچه یعنی چییی😂 2 22 طاهره گوهری 1403/12/27 بیا بغلم خرس کوچولو حلمی فرباکل 5.0 2 دخترچه خیلی خوشش اومد ازش😄 0 4 طاهره گوهری 1403/11/27 خاطرات پسر بچه ی شصت ساله جلد 1 حمید جبلی 3.6 14 بامزه و شیرین و دوست داشتنی. کتاب خاطرات حمید جبلی، که برای خود من خیلی فرد دوستداشتنیایه و بخش مهمی از خاطرات کودکی من و هم سن و سالام رو ساخته. خیلی دوستش داشتم و حالم رو خوب کرد. نیم ستاره کم میدم چون فونت و طراحی صفحههای کتاب رو دوست نداشتم و خوندن رو کمی سخت کرده بود. به نظرم برای هدیه دادن مناسب باشه، همونطور که من بهعنوان کادوی تولد گرفتم🥰 0 46 طاهره گوهری 1403/9/23 درسهای شیمی بانی گارمس 3.9 10 اول از همه فکر میکنم دلیل مهم معروف شدن این کتاب سریالی بود که ازش ساخته شده. هرچند هنوز ندیدمش و راجع به اون نمیتونم نظری بدم ولی کتاب رو خیلی دوست نداشتم. چرا؟چون شبیه غذاهای هندی بود. تند و پرادویه. و خب قطعا همه در مورد نابرابریها و ناعدالتیهای جنسیتی که چه قبلا و چه الان وجود داشته و داره هم نظریم، منتها نویسنده انگار داشت خودشو در خلال داستان تخلیههههه میکرد:)یعنی یه جاهاییش واقعا اذیت کننده بود این حجم شعار و داد زدن! حقیقتشو بخوام بگم حس کردم کتابو دادن نتفلیکس نوشته. یه زن سوپر موفق و خفن، مردهای بد و عوضی که نمیخوان به خواستهاش برسه و چندتا شخصیت همجنسگرا و مخالفت با ازدواج. یه فرمول تکراری و کلیشهای که خیلی زیاد میبینیم این روزا. زن قصه، الیزابت، انگار که از آسمون افتاده روی زمین. همه خوبیها رو داره. آشپزی عالی. توی شیمی و علم درجه یک. مادر نمونه. پارتنر بینظیر. و وقتی یهو میره توی جایی که هیچ سررشتهای ازش نداره(قایقرانی) اینطوریه که حاجی!بچه شدی!اینکه کاری نداره!مثل یه فرمول شیمیه. الان برات قهرمان استان و کشور و قاره و سیاره و کهکشان راه شیری میشم بابا! بعد فیزیک و آمادگی جسمانی و تمرین و فلان همه کشک! من یه زن فمنیستم پس قطعا بهترم. اصلا شک نکن. و پایان بندی بشدت هندی و آبدوغ خیاری. اصلا خوشم نیومد. همه چیز رو سریع بهم وصل کرد و همه رو بهم رسوند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی باهم زندگی کردن. به نظرم ارزش خوندن و وقت گذاشتن در این حجم رو نداره. نخونید. دو ستاره هم فقط بخاطر نمیچه کششی که داشت و شخصیت هریت و شیش و نیم میدم که یکم خوب پرداخت شده بود. 0 7 طاهره گوهری 1403/9/20 پاریس من و پدرم پاتریک مودیانو 3.0 13 راستش شاید دو ستاره هم زیادشه. اونم فقط برای تصویرگریش دادم. حس میکنم اینقدر داستان سانسور شده که هیچی ازش نمیفهمم. قصهها و آدمها رو هوا رها شدن. هیچ عطفی وجود نداشت. انگار چندتا یادداشت رندوم و بیربط بهم رو خونده باشی. فقط قسمت عینک برداشتن دختربچه برام زیبا و لطیف بود. غیر از اون اصلا نفهمیدم چرا فرانسه بودن، چرا رفتن آمریکا، باباهه چی کاره بود، مامانه چرا نبود، شریک بابا مشکلش چی بود، ماجرای دوست کاترین چی شد ووووو...... فکر کردم مشکل طاقچه است ولی انگار که خیلیا این داستان رو با کتاب داشتن. ناامیدم کرد:( 0 7 طاهره گوهری 1403/9/19 کودک، خانواده، انسان آدل فیبر 4.6 17 قراره که یه کتاب درباره روانشناسی کودک بخونی، ولی به خودت میای و حس میکنی داری توی جلسات مادران که توی کتاب مدام راجع بهش گفته میشه شرکت میکنی. لحن صمیمی و دوستانه، فضای غیر دستوری (برعکس بسیاری از کتابهای تربیتی که مدام بکن نکن دارن)و از همه مهمتر کاربردی بودنش باعث شد خیلی تجربه خوبی از خوندنش داشته باشم و میتونم بگم کتاب درباره ارتباطه، نه فقط تربیت فرزند. نیم ستاره کم کردم بخاطر چند جای معدود که زیادی کش اومده بود و یه بخشهایی هم خیلی به فرهنگ جامعه نویسنده برمیگشت که برای خواننده غیر آمریکایی ارتباط باهاش خیلی ملموس نبود. توصیه میکنم هدیه بدینش!به هر مادر و پدر مشتاق دونستنی که اطرافتون هست. 0 23 طاهره گوهری 1403/9/14 کتاب فروشی سر نبش جنی کالگن 3.8 6 راستش کتاب خیلی شاهکار یا قصه خیلی عجیبی نیست. چرا رفتم سراغش؟ چون که مدتیه دوباره افتادهام توی تله عدم تمرکز و نخوندن و راه خلش رو این دیدم که یه رمان سبک رو شروع کنم و بعدا برم سراغ سختخوانترها و اذیتکنها. داستان دربارهی دختری به اسم نیناست. توی کتابخونه سالها کار کرده و حالا کتابخونه بنا به دلایلی داره بسته میشه. تصمیم میگیره بره سراغ کتابفروشی و ایده جدیدی به سرش میزنه:ون سیار کتابفروشی. از لندن خارج میشه و به اسکاتلند میره. و در ادامه داستانها و ماجراهایی داره که بامزه، غمگین، عاشقانه و پر از ماجراجویین. نثر کتاب روونه. ترجمهاش در کمال تعجب که فکر میکردم شاید اصلا خوب نباشه، خیلی هم مناسب و درست بود و یه جورایی میشه گفت یه قصهی سهپردهای بعضا کلیشهای داریم. تقریبا همه چیز داستان همونطور پیش رفت که انتظارش رو داشتم. شاید هم من زیاد فیلم و کتابهای رمانتیک کمدی خوندم و خطهای داستانیشون برام کلیشه شده. ولی خب خیلی توی ذوق نمیزنه و میشه ادامهاش داد. خیلی راجع به کتابها صحبتی نمیشه توش(مثل تولستوی و مبل بنفش مثلا) و قصه دربارهی کتابهاست نه داستانهای توی اونا. من دوستش داشتم. به چشم یه سرگرمی بهش نگاه کردم و تقریبا راضیم کرد. خوندنش رو توی یه عصر پاییزی پیشنهاد میکنم^_^ 1 29 طاهره گوهری 1403/8/20 مادر کافی جو فراست 3.5 9 یه کتاب کامل و جامع والدگری. تقریبا از هر موضوع مرتبط با پرورش فرزندی توش حرف زده شده. بعضی نکاتش شاید نیاز به آپدیت شدن داشته باشه یا نیاز به توضیحات بیشتر داشته باشه که همهگیرتر بشه، اما در مجموع کتاب خوبیه و داشتن و خوندنش رو به همهی بچهدارها توصیه میکنم. برای هدیه دادن هم گزینه مناسبیه:) 0 5 طاهره گوهری 1403/7/29 زبان گل ها ونسا دیفن باخ 3.5 7 بعد از مدتها تونستم یه کتاب نسبتا قطور رو تموم کنم و به میادین برگردم. از این بابت خوشحالم:) اسم رمان فضا و تم رو خوب نشون میده. همچنین عکس جلد. ترجمه هم روون و خوبه. ولی ایرادات ویراستاری نسبتا زیاده و چندجا اذیت کننده بود واقعا. درباره قصه، داستان دختر یتیمی که استعداد خاصی در پرورش گل و انتخاب گل برای آدمها داره. روابط اجتماعیش فاجعه است و مدام با خودش در کلنجاره که لیاقت موقعیتها و آدمهای خوبی که سر راهش قرار میگیرن رو نداره. یه جاهایی با کاراکترش خیلی احساس نزدیکی میکردم و یه جاهایی دلم میخواست بزنمش:) ولی در کل همه کاراکترها دراومده بودن و متوجه منطقشون میشدی. درکل خیلی رمان فاخر و ارزشمندی نیست ولی خوشخوان و سرگرم کننده و پرکششه. شخصیت مامان روبی رو از همه بیشتر دوست داشتم و الان دلم میخواست یه مامان روبی میداشتم. یه نکته دیگه هم اینکه خیلی شاد و شنگول نیست و بیشترش دارکه. شاید یه جاهاییش اذیتتون کنه و مناسب خوندن توی هر حال و هوایی نباشه. فرهنگ گلهای ته کتاب رو احتمال خیلی زیاد بارها بهش رجوع خواهم کرد. یه فرهنگنامه که بهت میگه هدیه دادن هر گلی چه معنیای داره و واقعا بامزه است.(گل محبوب خودم لاله سفیده ضمنا دوستان:)) بخاطر متوسط بودنش در همه چیز بهش نصف امتیاز رو میدم:) 0 15 طاهره گوهری 1403/7/16 در انتظار بوجانگلز اولیویه بوردو 3.9 22 اول از همه اینکه ترجمهی نشر نگاه رو خوندم و نه ماهی. و خب خیلی ترجمه خوبی نبود البته که از فیدیبو خوندم و شاید ویراست بد الکترونیکیش هم تأثیرگذار باشه. اما داستان. در یک کلمه بسیار بسیار فرانسوی. همه چیزش. عشق. جنون. زندگی. شبیه یه رقص بلند صد و چند صفحهای. داستان شاد و شیرینی نیست ولی یه جاهاییش در اعماق ذهنت تهنشین میشه. دلم نمیخواد توضیحی راجع به داستان و کاراکترها و... بدم. فقط میتونم به هرکسی که دوست داره یه رمان کوتاه متفاوت و عجیب بخونه توصیهاش کنم. و اگر هم خوندید بدونید یه نسخه سینمایی هم ازش ساخته شده و میتونید ببینید. همین! 2 21 طاهره گوهری 1403/5/31 کان لم یکن امیرعلی نبویان 3.6 14 از امیرعلی نبویان، قبلا قصههای امیرعلی رو خونده بودم و توی رادیو هفت، داستانهاش رو شنیده بودم. با نثر و طنزش تاحدی آشنا بودم اما حقیقت اینه که این کتاب چیزی نیست جز نسخه تجاری شده و تاحد خوبی با طنز ضعیفتر از قصههای امیرعلی. داستان کتاب راجع به یه کشور فرضی و خیالیه که از دنیا جدا مونده و سعی داره روابطش رو با جهان بهتر کنه. در انتها از خودم پرسیدم:خب که چی؟ قرار بود طعنهها ما رو یاد وضعیت ایران بندازه؟ قرار بود کاراکترها هرکدوم نماینده یه شخص خاص باشن که میشناسیم؟ راستش خیلی محافظهکارانه و جوری که به کسی برنخوره قصه پیش میره به نظرم. و البته که اگر قصه اونجوری که دلخواه من بود، بیپروا و آزادانه پیش میرفت احتمالا چاپ نمیشد. در کل هم کتاب خیلی گرونیه، هم قصه کشش خاصی نداره و هم اینکه به نظر من با نخوندنش چیز خاصی رو از دست نخواهید داد. 1 4 طاهره گوهری 1403/4/21 فهرست کتاب سارا نیشا آدامز 4.0 25 شاید اگر به جای فهرست کتاب، عنوان رو میذاشت پنیر پیتزا انتخاب بهتری بود. از بس که کشدار بود. قصه یه فهرست کتاب که دست چندتا آدم مختلف میافته و اونها رو بهم نزدیک میکنه. یک دختر نوجوون و یه پیرمرد هندی مهمترینِ این افرادن. هر فصل اسم یکی از کتابهای معروفیه که توی اون فهرسته. کتابهایی که چندتاشون جزو کتابهای محبوب من هم هستن. ولی خب... شاید در همین حد دونستن کافی باشه و نخواد کتاب رو بخونید. داستان اصلی اصلا قوی نیست و کاراکترها و روابطشون در سطح میمونن. ترجمه و ویراست شاید در نگاه اول نه، ولی بعدا ضعفهای زیادی داره که مشخص میشن. مثلاً عدم اشاره به سیاهپوست بودن یکی از کاراکترها که نقش پررنگی داره! و از همه اینها بدتر، اسپویل! تقریبا ایده اصلی و پیرنگ رمانهای توی فهرست رو لو میده و خیلی بده که میخواد ضعف داستان خودش را با اسپویل رمانهای خوب دنیا بپوشونه. به کسی که بخواد این کتاب رو بخونه توصیه میکنم رمانهای توی فهرست رو قبلش خونده باشه تا توی ذوقش نخوره: ۱.همسر مسافر زمان ۲.شوهر دلخواه ۳.غرور و تعصب ۴.دلبند ۵.زندگی پی ۶.بادبادک باز ۷.کشتن مرغ مقلد ۸.ربکا ۹.زنان کوچک 0 22 طاهره گوهری 1403/2/17 کشتن مرغ مینا هارپر لی 4.3 93 رفت توی قفسه کتابای محبوبم. کتاب واقعا محشر بود. از زاویه دید کودکی روایت میشد که پدرش، وکیلیه که از یه سیاهپوست بایستی دفاع کنه. اون هم توی محل/جامعهای که سراسر نژادپرستیه. قشنگی ماجرا همین زاویه دید بی غل و غش و صادقانه است که اینقدر درست و دقیق از آب دراومده. دلم نمیخواد توضیحی راجع بهش بدم. ترجیح میدم فقط و فقط بهتون پیشنهاد بدمش و بگم که به خودتون این لطف رو بکنید و بخونیدش. همین! 1 42 طاهره گوهری 1403/1/28 درک یک پایان جولیان بارنز 3.6 35 روایت زندگی گذشته تونی، که به سن پیری رسیده. دوستی داشته در دوران کالج به اسم آدریئن و دوست دختری به اسم ورونیکا. بیشتر از این رو نمیگم چون احتمال لو رفتن داستان هست. سالها گذشته و تونی با آدمهایی از گذشتهاش روبرو میشه. و متوجه میشه حقیقت در نگاه اول اون چیزی نبوده که فکر میکرده و بعدتر از اون هم متوجه میشه حتی چیزی نبوده که داشته بهش نگاه میکرده. داستانی دربارهی پیچیدگی روابط و قضاوت آدمیزاد و مهمتر از همه تاثیر حرف آدمها روی همه. میتونم بگم خوندنش برای من حداقل چیزی که داشت این بود که باعث شد بیشتر دقت کنم که به کی، چی میگم. و لعنت به تیغ مزخرف سانسور! خیلی جاهای داستان برای من گنگ بود. و کاملا حس میکردم کلمات عوض شده یا حذف شده. فهمیدم یه فیلم هم ازش ساخته شده و با دیدن اون فیلم خیلی از گرههای ذهنیم باز شدن. به نظرم دیدنش خالی از لطف نخواهد بود the scene of an ending. 0 1