یادداشت طاهره گوهری

        وای وای وای. 
هیچ وقت این‌قدر از دست کاراکترهای یک کتاب حرص نخورده بودم. یعنی تک تکشون احمقانه‌ترین کارهای ممکن رو می‌کردن.
شاید اگر یکی دوسال پیش این کتاب رو می‌خوندم طرف تیتا و پدرو می‌بودم. اما الان نه. خیلی میتونم راجع بهش بنویسم ولی داستان رو نمی‌خوام لو بدم. خلاصه که غیر از بچه‌ی اول روسورا (روبرتو) به هیچ کدوم از کاراکترها حق نمیدادم.
کتاب پرکششیه، حتی با وجود ترجمه و ویراست افتضاحش که واقعا بد بود. به خاطر داستان خوب تحمل کردم فقط وگرنه که همون ده صفحه اول رها می‌کردم.
پایان‌بندی کتاب رو دیدم خیلیا گفتن خوب نبوده. به نظر من بد نبود به شرطی که اون رئالیسم جادویی که یه جاهایی به نظرم ادای مارکز رو درآورده بود درست ساخته می‌شد. هرچند موردپسند منم نبود این پایان. دوست داشتم پدرو رو یه فصل حساااااابی بزنم. چقدر من از این بشر بدم می‌اومدددد:)
ازش یه مینی سریال پنج، شش قسمتی هم ساخته شده که تو لیست ببینم‌هاست. و نکته آخر هم اینکه نکات منشوریش برای یه سنی به پایین مناسب نیست و اگر به کودک یا نوجوانی می‌خواین پیشنهاد کنید/هدیه بدید این رو در نظر داشته باشید.
      
114

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.