یادداشت سید امیرحسین هاشمی
1404/3/27
باید به زندگی نشست. ما که کاری جز زندگی کردن نداریم؛ داریم؟ ما باید خودمان تیمار خود باشیم. ما که کسی را جز خودمان نداریم؛ داریم؟ منظور از «ما» تقریبا مشخص است، منظور از «ما» تمام کسانی اند که ترسیده اند اما شجاعت تابآوری ترس را دارند. «شجاعت، نترسیدن نیست، بلکه تاب آوردنِ ترس است.» قربان تکتک لحظهّهای دلآشوبهای شما شوم به زندگی قیام کنید. از زندگی بگویید، که شاید باورتان نشود که این قویترین سلاح است. « در یک کلام، شجاع کسی است که از تجربۀ ترسیدن نمیترسد.» به کشورم حمله شده است به کشوری که در آن خندیده ام. در کشوری که در آن با برادرزادهام بازی کرده ام و هیچ تصویری زیباتر از لبخند یک کودک نیست. در مدارس این کشور برای بچهها کتاب داستان خوانده ام، از مارسل امه «نقاشی دلپذیر» را خواندم. جای جای کتاب خندیدیم، با کتابی که جهان آن در فرانسه پس از جنگ جهانی دوم بود. چه دلقک بازیهایی که برایشان در نیاوردم و تصدق قهقهزدنهایتان بروم. هیچ صدایی قشنگتر از صدای خنده یک کودک نیست. بچهها خوب باشید که یک سال تحصیلی امید معلمتون بودید توی این دنیای پر از شرارت، دنیایی که هیچجای قشنگی نداشت جز لحظههایی که شما بودید. آخر میدانید انسان به امید زنده است و لبخند کودک، آن لحظه زیبایی است که دستی روبروی تهاجم باد برای خاموش کردن نور نحیف شمع را میگیرد. ابتهاج در شعر سنگواره گفته است: شبها در انتظار سپيده، با آتشي كه در دل من بود، چون شمع، قطره قطره چكيدم. افسوس! بر دريچهي باد است فانوس نيمهجان اميدم! بچهها، همیشه بخندید که اگر نخندید دوست شما نیمهجان میشود. پس بخندید که شما برای من ایران بودید چون به زبان مادری با هم روایتگر اوقات با هم بودنمان در کلاس انشا بودیم. با اینکه گفته بودم در انشا از شخصیتهای اطرفتون کمتر استفاده کنید (مشخصا خودم)، به عنوان یکی از شخصیتهای انشاهای شما ازتون درخواست میکنم حالتون خوب باشد. بچهها یادتان هست در تمرین [به «امتحان» مشهور است] که در پایان سال با هم حلاش کردیم، قسمتی از «پیرمرد و دریا»ی همینگوی را خواندیم؟ بچهها شاید حالمان خوش نباشد اما ناامید نشوید که باید مثل پیرمرد همیشه به دنبال آن ماهی معهود باشیم. هرکس کاری برای تابآوری خود میکند از سرگیری شوخیهای حرصدر بیار پدر گرفته است تا درست کردن هزارجور مربا و لواشک توسط مادر؛ از پیادهسازی تکنیکهای مختلف طبخ غذا توسط پدر تا شروع کردن خانوادگی سریالی جدید به انتخاب مادر. ما نیز چه بخواهیم چه نخواهیم کتاب میخوانیم. پس باید به زندگی نشست که «هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست/ که من به زندگی نشستم» که میدانیم این به زندگی نشستن تنها انتخاب ماست. در این سنگلاخ مسیرِ زندگی در زمانۀ عسرت و جنگ، هر به زندگی-نشستنی، باید رنگی از عشق داشته باشد که «چشمانت راز آتش است و عشقت پیروزی آدمیست هنگامی که به تقدیر جنگ می شتابد». اندکی در شعر دست برده ام و «جنگ تقدیر» را با «تقدیر جنگ» جایگزین کرده ام. در زمانه عسرت و جنگ است که باید «رو به دیگری» داشت چون همه نیک میدانیم که حال هیچکس خوش نیست و در همین زمانه است که باید بند انگشتان یک دیگر را در دست دیگری قفل کنیم. ما باید خودمان تیمار خود باشیم. ما که کسی را جز خودمان نداریم؛ داریم؟ اندکی در مورد این کتاب مفلوک هم بمگم. کتاب بدی بود. از اون مدل جزوههای مانیفستی است که مشتی آرزوی جنبشهای اجتماعی و سیاسی چپ توش جمع شده. اگه شرایط الانمون نمود و با بخشهایی از متن همذاتپنداری نداشتم همین دوستاره رو هم ازش دریغ میکردم. زیاده حرفی نیست. مراقبت کنید. ______________________ لغتنامهٔ دهخدا: مراقبت کردن. [ م ُ ق َ / ق ِ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نگاه داشتن. ( یادداشت مؤلف ). نگهبانی ونگهداری کردن. || مواظبت کردن. پاییدن.
(0/1000)
نظرات
1404/3/27
خیلی قشنگ نوشتید.. خیلی خوب بود :)👏 امیدوارم خودتون و خانوادتون در سلامت کامل باشید
2
7
1404/3/27
عالی بود، عالی، چه قدر خوشحال شدم ازت چیزی خوندم، به یادت بودم این روزها، حتما مراقب باش❤❤❤
1
4
1404/3/27
تشکر از شما که وقت گذاشتید. همچنین برای شما هم آرزوی سلامتی و آرامش میکنم.
2
1404/3/27
«شجاعت نترسیدن نیست، بلکه تاب آوردن ترس است.» چقدر قشنگ نوشتید :) قلمتون مانا باشه. امیدوارم همهی مردم ایران سلامت باشن، اللخصوص کودکان زیبای ایران✨
1
4
1404/3/27
تشکر از شما که وقت گذاشتید و مطالعه کردید. بسیار دعاهای زیبایی کردید. فکر کنم دعاهای شما فصل مشترک همۀ ما باشه. طلب آرامش و سلامتی برای شما دارم.
2
1404/3/27
نه به جنگ😭😭 ما چیز زیادی نمی خوایم صلح وآرامش فقط میخوایم چرا صدای مردم شنیده نمیشه😭😭😭
4
4
1404/3/27
رسم این دنیای بد عهد به پیمانشکنی و خون انسان در شیشه کردنه. واقعا هیچ درخواستی اصیلتر از برگشت به زندگی عادی و فارغ از جنگ نیست. فعلا تنها کاری که میتونیم بکنیم، همین مراقبت کردنِ شخصیه.
3
1404/3/27
عزیزم ما "نه به جنگ" نداریم. نه به جنگ در این شرایط یعنی وقتی اون حرومزاده داره بمب و موشک بر سر ما مردم عادی میریزه، ما بگیم نه به جنگ و تسلیمش بشیم. چارهای بهجز جنگیدن در این شرایط نداریم تا اون سگ هار رو سرِ جاش بنشونیم.
5
1404/3/27
پاینده باشی سیدجان🌹 به قول یکی از دوستام: زیبا سرودی!😁 دقیقاً رمزش در همین به زندگی نشستنه. اینجوری به جنگِ جنگ میرویم...
1
2
1404/3/28
خیلی خوب بود احسنت سیدجان...فقط سیدجان ما بچه پایینیم، این جمله اولت رو پیش بچه های پایین نگو....اونجا یک معنی دیگه داره:-)) مخلص
2
3
1404/3/28
زیبا بود..👌 ما تا آخرش میجنگیم تا وقتی که دیگه هیچکس نتونه خنده رو از لبهای بچهها بگیره.. (:
1
6
1404/3/28
لطف کردید که خواندید و همینکه به دل شما نشسته یعنی چیزی در چنته داشته. 🙏 سلامت باشید.
2
1404/3/28
سلام آقاسید عزیز ان شاءالله سالم و سلامت باشید به قول سایه: روزِ همایونِ رسیدن را پیوسته باید خواست
1
2
1404/4/2
آسیّد دمت گرم! عمرت دراز و پربار باشه و قلمت خوش نویس؛ همون طور که هست. خوش به حال بچه ها که به پست یه آدم حسابی خوردن.
1
2
1404/4/3
مخلصیم احمدجان، واقعا خوشحال شدم که نظر مثبتی داشتی. امیدوارم نظر بچهها هم همین باشه واقعا 😂
2
1404/4/3
خیلی لطف داری. 🙏 آره واقعا، هم درسگفتارهای "دوره انتقادی تاریخ فلسفه غرب"اش و کتاب "پرتابهای فلسفه"اش رو خیلی دوست داشتم.
1
سید امیرحسین هاشمی
1404/3/27
5