بریده کتابهای مهدی اسماعیلی مهدی اسماعیلی 1403/3/10 آتش سوزی ها وجدی معود 4.3 1 صفحۀ 110 سودا: چه کار کنیم؟ دست رو دست بذاریم و منتظر بشیم؟ یعنی که مثلاً درک میکنیم؛ یعنی که داریم میفهمیم. چی رو میفهمیم؟ به خودمون بگیم که همه اینها داستانهایی بین یه مشت آدم دیگه هست و هیچ ربطی به ما نداره که سرمون رو فرو کنیم تو کتابها و نوشتهها و دنبال جملات زیبا بگردیم؛ بگیم این جمله «خیلی» قشنگه! اون «خیلی» فوق العادهس! اون یکی دیگه خیلی محشره! قشنگه! فوق العادهس! محشره! گفتن این کلمات مثل تف کردن تو صورت قربانیهاس. کلمات! به من بگو این کلمات به چه درد من میخورن، اگه ندونم امروز چه کار باید بکنم! چه کار کنیم، نوال؟ نوال: نمیتونم جوابی بهت بدم سودا؛ چون ما درمانده و بیپناهیم. 0 3 مهدی اسماعیلی 1403/3/9 کالیگولا آلبر کامو 4.0 35 صفحۀ 40 چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن! 1 15 مهدی اسماعیلی 1403/3/8 کالیگولا آلبر کامو 4.0 35 صفحۀ 37 قدرت، به ناممکن، فرصت امکان میدهد. 0 11 مهدی اسماعیلی 1403/1/10 مشکلات حکومت دینی علی صفایی حائری 3.9 0 صفحۀ 28 باید در شبهای قدر تأملی داشته باشیم و در پی این باشیم که خصوصیات مطلوب را فراهم کنیم تا حکومت دینی و حکومت علوی مشکل پیدا نکند و علی گرفتار نشود و از ما نترسد؛ چرا که اینها مشکلات خودِ ماست. این نگاه را بیشتر از این زاویه تعقیب میکنم که شب قدر از آن شبهایی است که باید خودمان را جمعبندی کنیم. باید محاسبه کنیم که چه خصلتها و خصوصیاتی در ما وجود دارد که ولیّ را مبتلا میکند، آن هم به ابتلائاتی که حضرت در خطبههای مختلف با تعابیر «مُنیتُ» و «اِبْتِلائِی» به آنها اشاره دارد. 0 8 مهدی اسماعیلی 1403/1/9 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.3 12 صفحۀ 33 شیوا: انگار کل زندگی ما یک جملهست. فرهاد: بله، یک جملهی طولانی که در زنجیرهی جانشینی، کسی جانشین کسی نمیشه، چون در زنجیرهی همنشینی همه نقشهای دستوری خودمون رو داریم. 0 7 مهدی اسماعیلی 1402/12/13 شیطان و خدا ژان پل سارتر 4.0 12 صفحۀ 157 هاینریش: باغبان میتواند تصمیم بگیرد که چه چیز به درد چغندر میخورد، اما هیچکس نمیتواند برای مردم، اگر خودشان نخواهند، خیر و صلاح را انتخاب بکند. 0 24 مهدی اسماعیلی 1402/11/13 دست های آلوده: نمایشنامه در هفت مجلس ژان پل سارتر 3.9 14 صفحۀ 147 هودهرر: خیال میکنی با کمال معصومیت و دور از هر گناهی، میشود حکومت کرد؟ 0 16 مهدی اسماعیلی 1402/10/17 مردگان بی کفن و دفن ژان پل سارتر 3.6 12 صفحۀ 13 امیدواری باعث دردسر است. 0 33 مهدی اسماعیلی 1402/2/8 حکومت و اعتماد عمومی دونالداف کتل 3.0 1 صفحۀ 33 آیا بیاعتمادی مطلقا و همیشه بد است؟ جواب این سوال خیر است. حکومت بدون اعمال قدرت بر شهروندان وجود ندارد؛ بنابراین شهروندان همیشه نسبت به عملکرد حکومت بدبین بودهاند. اما مقدار مشخصی از بیاعتمادی، هم اجتنابناپذیر است و هم ضروری. اجتنابناپذیر است به خاطر اینکه شهروندان دوست ندارند که به آنها زور گفته شود و ضروری است به خاطر اینکه، وجود بیاعتمادی باعث میشود قدرت مهار شود. اما بیاعتمادی زیاد، میتواند کار حکومت برای تامین نیازمندیها و خواستهها را سخت کند. در حقیقت چالش اساسی، متعادل کردن این دو مقدار است: اندازهای از بیاعتمادیِ اجتنابناپذیر لازم برای تثبیت و تداوم قدرت، با آن اندازه از اعتماد که شهروندان باید داشته باشند تا حکومت فرصت کار کردن پیدا کند. 0 28
بریده کتابهای مهدی اسماعیلی مهدی اسماعیلی 1403/3/10 آتش سوزی ها وجدی معود 4.3 1 صفحۀ 110 سودا: چه کار کنیم؟ دست رو دست بذاریم و منتظر بشیم؟ یعنی که مثلاً درک میکنیم؛ یعنی که داریم میفهمیم. چی رو میفهمیم؟ به خودمون بگیم که همه اینها داستانهایی بین یه مشت آدم دیگه هست و هیچ ربطی به ما نداره که سرمون رو فرو کنیم تو کتابها و نوشتهها و دنبال جملات زیبا بگردیم؛ بگیم این جمله «خیلی» قشنگه! اون «خیلی» فوق العادهس! اون یکی دیگه خیلی محشره! قشنگه! فوق العادهس! محشره! گفتن این کلمات مثل تف کردن تو صورت قربانیهاس. کلمات! به من بگو این کلمات به چه درد من میخورن، اگه ندونم امروز چه کار باید بکنم! چه کار کنیم، نوال؟ نوال: نمیتونم جوابی بهت بدم سودا؛ چون ما درمانده و بیپناهیم. 0 3 مهدی اسماعیلی 1403/3/9 کالیگولا آلبر کامو 4.0 35 صفحۀ 40 چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن! 1 15 مهدی اسماعیلی 1403/3/8 کالیگولا آلبر کامو 4.0 35 صفحۀ 37 قدرت، به ناممکن، فرصت امکان میدهد. 0 11 مهدی اسماعیلی 1403/1/10 مشکلات حکومت دینی علی صفایی حائری 3.9 0 صفحۀ 28 باید در شبهای قدر تأملی داشته باشیم و در پی این باشیم که خصوصیات مطلوب را فراهم کنیم تا حکومت دینی و حکومت علوی مشکل پیدا نکند و علی گرفتار نشود و از ما نترسد؛ چرا که اینها مشکلات خودِ ماست. این نگاه را بیشتر از این زاویه تعقیب میکنم که شب قدر از آن شبهایی است که باید خودمان را جمعبندی کنیم. باید محاسبه کنیم که چه خصلتها و خصوصیاتی در ما وجود دارد که ولیّ را مبتلا میکند، آن هم به ابتلائاتی که حضرت در خطبههای مختلف با تعابیر «مُنیتُ» و «اِبْتِلائِی» به آنها اشاره دارد. 0 8 مهدی اسماعیلی 1403/1/9 فعل: شطحیاتی در دستور محمد رضایی راد 4.3 12 صفحۀ 33 شیوا: انگار کل زندگی ما یک جملهست. فرهاد: بله، یک جملهی طولانی که در زنجیرهی جانشینی، کسی جانشین کسی نمیشه، چون در زنجیرهی همنشینی همه نقشهای دستوری خودمون رو داریم. 0 7 مهدی اسماعیلی 1402/12/13 شیطان و خدا ژان پل سارتر 4.0 12 صفحۀ 157 هاینریش: باغبان میتواند تصمیم بگیرد که چه چیز به درد چغندر میخورد، اما هیچکس نمیتواند برای مردم، اگر خودشان نخواهند، خیر و صلاح را انتخاب بکند. 0 24 مهدی اسماعیلی 1402/11/13 دست های آلوده: نمایشنامه در هفت مجلس ژان پل سارتر 3.9 14 صفحۀ 147 هودهرر: خیال میکنی با کمال معصومیت و دور از هر گناهی، میشود حکومت کرد؟ 0 16 مهدی اسماعیلی 1402/10/17 مردگان بی کفن و دفن ژان پل سارتر 3.6 12 صفحۀ 13 امیدواری باعث دردسر است. 0 33 مهدی اسماعیلی 1402/2/8 حکومت و اعتماد عمومی دونالداف کتل 3.0 1 صفحۀ 33 آیا بیاعتمادی مطلقا و همیشه بد است؟ جواب این سوال خیر است. حکومت بدون اعمال قدرت بر شهروندان وجود ندارد؛ بنابراین شهروندان همیشه نسبت به عملکرد حکومت بدبین بودهاند. اما مقدار مشخصی از بیاعتمادی، هم اجتنابناپذیر است و هم ضروری. اجتنابناپذیر است به خاطر اینکه شهروندان دوست ندارند که به آنها زور گفته شود و ضروری است به خاطر اینکه، وجود بیاعتمادی باعث میشود قدرت مهار شود. اما بیاعتمادی زیاد، میتواند کار حکومت برای تامین نیازمندیها و خواستهها را سخت کند. در حقیقت چالش اساسی، متعادل کردن این دو مقدار است: اندازهای از بیاعتمادیِ اجتنابناپذیر لازم برای تثبیت و تداوم قدرت، با آن اندازه از اعتماد که شهروندان باید داشته باشند تا حکومت فرصت کار کردن پیدا کند. 0 28