معرفی کتاب آتش سوزی ها اثر وجدی معود مترجم محمدرضا خاکی

آتش سوزی ها

آتش سوزی ها

وجدی معود و 2 نفر دیگر
4.5
21 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

38

خواهم خواند

17

شابک
9786001740961
تعداد صفحات
178
تاریخ انتشار
1399/9/24

توضیحات

        
وجدی معود، متولد لبنان است. قبل از این که در شهر مونترال کانادا ساکن شود، چند سالی را در دوران کودکی در پاریس زندگی کرده است. سال ها بعد، وقتی که هنرمندی پرآوازه می شود. دوباره به فرانسه بازمی گردد و در شهر نانت در غرب فرانسه، ساکن می شود. شهرت جهانی او به خاطر خلق نمایش هایی است که در اکثر کشورهای جهان به روی صحنه رفته است. اجرای سه نمایش ساحلی، آتش سوزی ها و جنگل، از تترالوژی (چهارقسمتی) خون وعده ها جایگاه او را تا جایگاه نویسندگان برجسته فرانسه زبان الهام بخش نسل جوان بالا برده است.
وقتی که سردفتر لوبل، وصیت نامه نوال مروان، مادر فرزندان دوقلو، ژان و سیمون را برای آن ها قرائت می کند. باعث زنده شدن داستان تولد مبهم این خواهر وبرادر، و طرح پرسش هایی درباره گذشته آن ها می شود: چه کسی پدرشان بوده است؟ چگوه دور از سرزمین مادری، در کشور کانادا، به دنیا آمده اند؟ سردفتر لوبل  نامه های دربسته ای از طرف مادرشان، به هریک از آن ها می دهد و تاکید می کند که یکی باید به دست پدری برسد که گمان می کنند مرده است، و نامه دیگر، به برادری که تا آن لحظه کوچک ترین اطلاعی از وجودش نداشتند. دنیایی از پرسش و درد وجود ژان و سیمون را فرا می گیرد: در گذشته این خانواده، داستان های غم انگیز و خطاهای غیر وصیت نامه و آرامش روح سرگشته نوال مروان پرداخته شود، ممکن است که آینده و سرنوشت ژان و سیمون را زیرو رو کند و همه چیز را در خود ببلعد.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به آتش سوزی ها

لیست‌های مرتبط به آتش سوزی ها

نمایش همه
تماشای رنج دیگرانجنگ چهره ی زنانه نداردکورسرخی: روایتی از جان و جنگ

مطالعات رنج

14 کتاب

صحنه‌های زیادی در ذهنم می‌چرخد؛ صحنه‌هایی از واقعیت‌هایی که شاهدش نبوده‌ام اما تجربه‌شان کرده‌ام و برایم واقعی‌تر از وقایعی‌ست که به چشم دیده‌ام(در مورد مشاهدات خودم اغلب به شک می‌افتم). سال‌هاست در پی آنم که این صحنه‌ها را طوری بهم بچسبانم که تبدیل به روایتی یکپارچه شوند و از طرفی، خودم هم سهمی در بازیابی مجددشان داشته‌باشم. راه‌ها اغلب تکراری‌اند. هنوز آن یگانه راه را پیدا نکرده‌ام. می‌خواهم راه خودم را داشته‌باشم؛ مسیری که با دوختن تکه صحنه‌ها بهم شکل می‌گیرد. این یک رسالت شخصی‌ست که شش سال است لنگ‌لنگان در آن قدم برمی‌دارم؛ از روزهایی که قصد کردم خودم را در رنج‌هایی که ندیده‌ام، باعث‌شان نبوده‌ام و نمی‌شناسم‌شان اما بر دوشم سنگینی می‌کنند غرق کنم. پی‌نوشت: این لیست تکلمه‌ای‌ست بر آن یکی لیست دیگر "مطالعات شر" و بهتر است باهم پیش بروند. یکی از این و یکی از آن؟ فرقی نمی‌کند. خودم را غرق می‌کنم، گاهی فاصله می‌گیرم، چند ماهی نفس تازه می‌کنم، خیال می‌کنم نه من دیگر کاری به رنج دارم و نه او به من. دیری نمی‌گذرد که واقعه‌ای بیرونی دوباره سخت متاثرم می‌کند و برمی‌گردم همین‌جا، سراغ رنج‌ها و شرهای جهان.

15

یادداشت‌ها

زینب

زینب

1404/5/1

          داستان با یک سوال شروع می‌شه.
ولی برای پیدا شدنِ جوابِ این سوال، خاطرات غم‌انگیز و وحشتناکی مرور می‌شن…

نوال مدت زمان زیادی رو سکوت کرده‌بود، هیچ‌کس حتی بچه‌هاش هم نمی‌دونستن علت این سکوت چیه!

تا زمانی‌که نوال می‌میره و وصیت‌نامه‌ای برای فرزندانش می‌ذاره.
ازشون می‌خواد به زادگاه مادرشون سفر کنن و برادر و پدرشون رو پیدا کنن؛
پدری که هیچ حرفی ازش زده نمی‌شده،
و برادری که ژان و سیمون، دوقلوهای نوال، هیچ‌وقت نمی‌دونستن وجود داشته!

با شروعِ این سفر، گذشته‌ی نوال رو از نوجوانی تا میانسالی می‌بینیم؛
روزهایی که عاشق‌‌بوده، ترس‌هاش، شکست‌هاش و مهم‌ترینش دلیل سکوتش.

خوندنش برای من خیلی جذاب بود، با پایانش خیلی شوکه شدم و اصلا انتظارش رو نداشتم!

با توجه به این‌که من بدون شناختِ قبلی رفتم سراغش، اصلا نمی‌دونستم قراره رنگ‌وبوی جنگ داشته باشه…
این‌که این‌روزها خیلی اتفاقی کتاب‌هایی رو می‌خونم که هم‌راستا با افکار و احوال خودم هستن، خیلی برام عجیب و جالبه.
جدی‌جدی نکنه کتاب‌ها ما رو انتخاب می‌کنن؟!

این نمایشنامه یک اقتباس سینمایی هم داره که من ندیدم: Incendies 🎥

پی‌نوشت:
همه‌چیز رو نباید فهمید، ندونستن آرامش داره!
        

8