بریدۀ کتاب
1403/3/10
4.3
1
صفحۀ 110
سودا: چه کار کنیم؟ دست رو دست بذاریم و منتظر بشیم؟ یعنی که مثلاً درک میکنیم؛ یعنی که داریم میفهمیم. چی رو میفهمیم؟ به خودمون بگیم که همه اینها داستانهایی بین یه مشت آدم دیگه هست و هیچ ربطی به ما نداره که سرمون رو فرو کنیم تو کتابها و نوشتهها و دنبال جملات زیبا بگردیم؛ بگیم این جمله «خیلی» قشنگه! اون «خیلی» فوق العادهس! اون یکی دیگه خیلی محشره! قشنگه! فوق العادهس! محشره! گفتن این کلمات مثل تف کردن تو صورت قربانیهاس. کلمات! به من بگو این کلمات به چه درد من میخورن، اگه ندونم امروز چه کار باید بکنم! چه کار کنیم، نوال؟ نوال: نمیتونم جوابی بهت بدم سودا؛ چون ما درمانده و بیپناهیم.
سودا: چه کار کنیم؟ دست رو دست بذاریم و منتظر بشیم؟ یعنی که مثلاً درک میکنیم؛ یعنی که داریم میفهمیم. چی رو میفهمیم؟ به خودمون بگیم که همه اینها داستانهایی بین یه مشت آدم دیگه هست و هیچ ربطی به ما نداره که سرمون رو فرو کنیم تو کتابها و نوشتهها و دنبال جملات زیبا بگردیم؛ بگیم این جمله «خیلی» قشنگه! اون «خیلی» فوق العادهس! اون یکی دیگه خیلی محشره! قشنگه! فوق العادهس! محشره! گفتن این کلمات مثل تف کردن تو صورت قربانیهاس. کلمات! به من بگو این کلمات به چه درد من میخورن، اگه ندونم امروز چه کار باید بکنم! چه کار کنیم، نوال؟ نوال: نمیتونم جوابی بهت بدم سودا؛ چون ما درمانده و بیپناهیم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.