بریدههای کتاب فـاطــــمه فـاطــــمه 4 روز پیش استونر جان ویلیامز 4.3 42 صفحۀ 37 وقتی میدید برای خواندن و یاد گرفتن آنچه لازم است بداند چهقدر کم وقت دارد، آرامشی را که به زحمت فراهم کرده بود از دست میداد. 0 6 فـاطــــمه 7 روز پیش تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ نادر ابراهیمی 4.3 43 صفحۀ 46 عشق، درمانده نمیکند؛ چرا که فیحدّذاته برای مقابله با درماندگیها آمده است. 0 7 فـاطــــمه 1404/5/8 پذیرفتن - مجموعه شعر - گروس عبدالملکیان 3.7 13 صفحۀ 50 زندگی طوری نبود که بشه کلا باهاش بیخیالی طی کرد تو گفتی:پسر! چیکارش داری داره واسه خودش بازیشو میکنه آخه داشت با تفنگش بازی میکرد از سر اتفاقم لولهش به سمت من بود... 0 11 فـاطــــمه 1404/4/5 غارتگر محبوبه زارع 3.7 11 صفحۀ 2 قانون زندگی در زمین همین است: یا غارت شو؛ یا غارتگر باش! حکایت گرگ است و گوسفند! تو محکومی که یا گرگ باشی یا گوسفند! اینبار مرد عرب، جسورانه پوزخند زد و گفت: اما راه سومی نیز هست؛ من میخواهم در این حکایت، چوپانی باشم که نگذارم گرگ، گله را بدرد! خون میدهم، اما غارت نخواهم شد! 0 5 فـاطــــمه 1404/4/3 خال سیاه عربی حامد عسکری 4.2 130 صفحۀ 133 جوانه میرود. ابر میرود. رود میرود؛ برای کمال و دریا شدن. باید رفت و بزرگ شد و البته بزرگشدن درد دارد. 0 13 فـاطــــمه 1404/3/27 پستچی چیستا یثربی 3.2 57 صفحۀ 41 آدم شاید در یک لحظه عاشق شود،ولی یک عمر طول میکشد که عشقش را از یاد ببرد، به خصوص عشق اول را! 0 15 فـاطــــمه 1404/3/26 شهاب دین زهرا باقری 4.6 51 صفحۀ 75 "در وجود آدمی رنگ و جوهری است که اگر سختی نبیند آن رنگ نمودار نمیشود. اما اگر خدا بخواهد کسی خیر ماندگاری داشته باشد و اثری از او در عالم بماند، بندهاش را زیر بار سختیها له میکند. آن وقت است که اثر بنده تا ابد ماندگار خواهد بود. سخت است، اما میارزد، سید! میارزد به اینکه صدها سال بعد از مرگ آدم نامش به نیکی بماند." 0 5 فـاطــــمه 1404/3/26 شهاب دین زهرا باقری 4.6 51 صفحۀ 45 وقتی مرگ فرا رسد، انگار فقط یک روز در این دنیا زندگی کردهای و همین یک روز هم روزه بودهای. آدم روزهدار چقدر زمان دارد که در یک روز از لذات بهره ببرد؟ وقتی مهلتت در دنیا تمام شود میبینی که برای اندک زمان توقف در دنیا تا ابد در نعمت یا عذابی... 0 8 فـاطــــمه 1404/3/15 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 293 صفحۀ 35 همیشه یا تمام یک چیز را میخواستم یا هیچ! 0 3 فـاطــــمه 1404/3/10 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 461 صفحۀ 89 "اگر من با یقین به تباهکردن نعمتهایی که به من داده شده بود از دنیا بروم و هیچ راهی برای اصلاح این حال نباشد،آن وقت چه؟!" 0 16 فـاطــــمه 1404/3/7 1375 محمدرضا معلمی 4.5 26 صفحۀ 77 مقصد نرسیدن است گاهی اوقات... 0 11 فـاطــــمه 1404/3/6 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 33 آدم رویایی خاکستر رویاهای گذشتهاش را بیخودی پس میزند، به این امید که میان آن جرقه کوچکی بیابد، فوتش کند تا دوباره جان بگیرد. تا این آتش برافروخته قلب سرمازدهاش را گرم کند و همه آنهایی که برای او عزیز بودهاند،برگردند. 0 8 فـاطــــمه 1404/3/6 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 30 به این فکر میکنم که هرگز قادر نیستم یک زندگی تازه و واقعی را شروع کنم. بهنظر میرسد که همه حواس،غریزه و هوشم را از دست دادهام،چون شبهای رویاییام جای خودشان را به لحظههای هوشیاری دادهاند و این وحشتآور است! 0 7 فـاطــــمه 1404/3/5 گذشته ی رازآمیز دانا تارت 4.1 11 صفحۀ 53 هنری گفت:مرگ مادر زیباییهاست. _و زیبایی چیست؟! _وحشت. جولین گفت:خوب گفتی. زیبایی بهندرت دلپذیر و تسلیبخش است؛بلکه کاملا برعکس،زیبایی واقعی همیشه هراسانگیز و اضطرابآور است. 0 10 فـاطــــمه 1404/3/4 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 2 آسمان پرستاره و روشن بود،به قدری که با دیدنش از خود میپرسیدی:"چطور ممکن است اینهمه آدم بدخُلق و بوالهوس،زیر این آسمان زندگی کنند؟" 0 16
بریدههای کتاب فـاطــــمه فـاطــــمه 4 روز پیش استونر جان ویلیامز 4.3 42 صفحۀ 37 وقتی میدید برای خواندن و یاد گرفتن آنچه لازم است بداند چهقدر کم وقت دارد، آرامشی را که به زحمت فراهم کرده بود از دست میداد. 0 6 فـاطــــمه 7 روز پیش تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ نادر ابراهیمی 4.3 43 صفحۀ 46 عشق، درمانده نمیکند؛ چرا که فیحدّذاته برای مقابله با درماندگیها آمده است. 0 7 فـاطــــمه 1404/5/8 پذیرفتن - مجموعه شعر - گروس عبدالملکیان 3.7 13 صفحۀ 50 زندگی طوری نبود که بشه کلا باهاش بیخیالی طی کرد تو گفتی:پسر! چیکارش داری داره واسه خودش بازیشو میکنه آخه داشت با تفنگش بازی میکرد از سر اتفاقم لولهش به سمت من بود... 0 11 فـاطــــمه 1404/4/5 غارتگر محبوبه زارع 3.7 11 صفحۀ 2 قانون زندگی در زمین همین است: یا غارت شو؛ یا غارتگر باش! حکایت گرگ است و گوسفند! تو محکومی که یا گرگ باشی یا گوسفند! اینبار مرد عرب، جسورانه پوزخند زد و گفت: اما راه سومی نیز هست؛ من میخواهم در این حکایت، چوپانی باشم که نگذارم گرگ، گله را بدرد! خون میدهم، اما غارت نخواهم شد! 0 5 فـاطــــمه 1404/4/3 خال سیاه عربی حامد عسکری 4.2 130 صفحۀ 133 جوانه میرود. ابر میرود. رود میرود؛ برای کمال و دریا شدن. باید رفت و بزرگ شد و البته بزرگشدن درد دارد. 0 13 فـاطــــمه 1404/3/27 پستچی چیستا یثربی 3.2 57 صفحۀ 41 آدم شاید در یک لحظه عاشق شود،ولی یک عمر طول میکشد که عشقش را از یاد ببرد، به خصوص عشق اول را! 0 15 فـاطــــمه 1404/3/26 شهاب دین زهرا باقری 4.6 51 صفحۀ 75 "در وجود آدمی رنگ و جوهری است که اگر سختی نبیند آن رنگ نمودار نمیشود. اما اگر خدا بخواهد کسی خیر ماندگاری داشته باشد و اثری از او در عالم بماند، بندهاش را زیر بار سختیها له میکند. آن وقت است که اثر بنده تا ابد ماندگار خواهد بود. سخت است، اما میارزد، سید! میارزد به اینکه صدها سال بعد از مرگ آدم نامش به نیکی بماند." 0 5 فـاطــــمه 1404/3/26 شهاب دین زهرا باقری 4.6 51 صفحۀ 45 وقتی مرگ فرا رسد، انگار فقط یک روز در این دنیا زندگی کردهای و همین یک روز هم روزه بودهای. آدم روزهدار چقدر زمان دارد که در یک روز از لذات بهره ببرد؟ وقتی مهلتت در دنیا تمام شود میبینی که برای اندک زمان توقف در دنیا تا ابد در نعمت یا عذابی... 0 8 فـاطــــمه 1404/3/15 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 293 صفحۀ 35 همیشه یا تمام یک چیز را میخواستم یا هیچ! 0 3 فـاطــــمه 1404/3/10 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 461 صفحۀ 89 "اگر من با یقین به تباهکردن نعمتهایی که به من داده شده بود از دنیا بروم و هیچ راهی برای اصلاح این حال نباشد،آن وقت چه؟!" 0 16 فـاطــــمه 1404/3/7 1375 محمدرضا معلمی 4.5 26 صفحۀ 77 مقصد نرسیدن است گاهی اوقات... 0 11 فـاطــــمه 1404/3/6 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 33 آدم رویایی خاکستر رویاهای گذشتهاش را بیخودی پس میزند، به این امید که میان آن جرقه کوچکی بیابد، فوتش کند تا دوباره جان بگیرد. تا این آتش برافروخته قلب سرمازدهاش را گرم کند و همه آنهایی که برای او عزیز بودهاند،برگردند. 0 8 فـاطــــمه 1404/3/6 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 30 به این فکر میکنم که هرگز قادر نیستم یک زندگی تازه و واقعی را شروع کنم. بهنظر میرسد که همه حواس،غریزه و هوشم را از دست دادهام،چون شبهای رویاییام جای خودشان را به لحظههای هوشیاری دادهاند و این وحشتآور است! 0 7 فـاطــــمه 1404/3/5 گذشته ی رازآمیز دانا تارت 4.1 11 صفحۀ 53 هنری گفت:مرگ مادر زیباییهاست. _و زیبایی چیست؟! _وحشت. جولین گفت:خوب گفتی. زیبایی بهندرت دلپذیر و تسلیبخش است؛بلکه کاملا برعکس،زیبایی واقعی همیشه هراسانگیز و اضطرابآور است. 0 10 فـاطــــمه 1404/3/4 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 2 آسمان پرستاره و روشن بود،به قدری که با دیدنش از خود میپرسیدی:"چطور ممکن است اینهمه آدم بدخُلق و بوالهوس،زیر این آسمان زندگی کنند؟" 0 16