بریدهای از کتاب پذیرفتن - مجموعه شعر - اثر گروس عبدالملکیان
1404/5/8
صفحۀ 50
زندگی طوری نبود که بشه کلا باهاش بیخیالی طی کرد تو گفتی:پسر! چیکارش داری داره واسه خودش بازیشو میکنه آخه داشت با تفنگش بازی میکرد از سر اتفاقم لولهش به سمت من بود...
زندگی طوری نبود که بشه کلا باهاش بیخیالی طی کرد تو گفتی:پسر! چیکارش داری داره واسه خودش بازیشو میکنه آخه داشت با تفنگش بازی میکرد از سر اتفاقم لولهش به سمت من بود...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.