بریدههای کتاب پس از بیست سال فاطمه علیخانی 1403/7/3 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 490 کوفه را مردمانی است که بیش از آنکه اهل اندیشه و تعقل باشند، اهل گوش و زبان اند. 0 4 الهام سلیمان پورلک 1403/2/5 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 636 0 6 نرگس پورامینی 1402/6/22 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 400 0 5 مرضیه امانی 1403/4/1 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 677 0 0 معلم مجنون 1403/5/6 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 650 . در نهایت یکی از آنان گفت: « به اشتر بگو بازگردد وگرنه تو را میکشیم و یا دست بسته تسلیم شامیانت میکنیم.» این کلام همانند تیری زهرآگین به قلب امام نشست و پارهپارهاش ساخت. چه فرقی میکرد، او هم اکنون هم کشته جهل و اسیر ظاهر پرستی شده بود. پس از اندکی سربلند کرد و شمشیرهای برهنهای را دید که چون موج، به نشان تهدید به سویش تکان میخورد. 0 3 فاطمه روحی 1402/6/13 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 1 5 52 مرضیه امانی 1403/2/30 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 278 0 1 فاطمه آزاد 1403/1/19 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 680 آدمی وقتی در جنگ با خودش قرار میگیرد ناتوان ترین موجود است.من و تو خوب می دانستیم این معرکه چگونه مردابی است.ولی گاه خودمان را فریب دادیم تا راه را بر آرزوهایمان سدنکنیم " 📍تیکه_اول 0 3 حانیه با ح جیمی 1402/10/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 433 -مگر حقیقت همان واقعیت نیست؟ +واقعیت آنی است که حاکم و رایج است اما حقیقت آنی است که باید باشد و نیست ارزش انسان ها به تلاشی است که برای هویدا ساختن حقیقت ها میکنند نه برای پذیرفتن واقعیت ها 0 3 سنیه قرائیان 1403/4/27 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 599 علی یک شخص نیست پیرمرد... او چون انسانهایی نیست که در جسمانیت خویش خلاصه میشوند. علی نوعی ایمان، نوعی اسلام و نوعی حیات است. 0 7 سیده یاسمین فاضلی 1403/3/12 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 188 0 1 فاطمه علیخانی 1403/7/3 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 561 تو امروز می بخشی تا فردا بستانی، دنیا را ارزانی می داری تا آخرت را تصاحب نمایی و جسم را فربه می کنی تا روح را بنده خود گردانی. 0 4 سنیه قرائیان 1403/4/21 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 496 ای مردم! به خدایی که دانه را شکافت و صبح را دمید، آن که وقت یاریِ امامش خفته باشد، با لگد دشمنش بیدار خواهد شد. 0 7 𓇼 1403/4/21 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 344 اما چگونه باید میپذیرفت که تمام این سال ها را در گمراهی سپری کرده است؟ چگونه به عمر هدر رفتهاش می گفت، تمام راه به خطا آمده است؟ آیا از این دهشتناکتر چیزی بود؟ 0 1 الهام رنجبر 1403/4/19 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 746 ((کوفیان با حسین معامله ای کردند که پیش از این با برادر و پدرش کرده بودند ... میبینی سلیم ؟ تاریخ انگار به تکرار نشستهاست .)) (( نه راحیل... تاریخ تکرار نمیشود ؛ بلکه این مردان تکراری اند که بدون عبرت ؛ رفتار گذشتگان را در برابر آزمون های روزگار تکرار میکنند .))😔😔😔 0 9 مرضیه امانی 1403/2/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 248 0 0 سنیه قرائیان 1403/4/16 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 366 هرچند دل کندن از دنیا و چرب و شیرینش، از جان کندن سختتر است اما عاقبتی نیکو دارد... اگر مقصد را بشناسی، هیچگاه برای رفتن یا نرفتن طریقی تردید نمیکنی. 0 10 سیندخت 1402/10/27 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 121 ای ابوذر!خدا را آن گونه عبادت کن که گویا او را میبینی. اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. بدان که سرآغاز عبادت و خدا پرستی،معرفت و شناخت است. 0 2 فاطره 🕊️✨ 1403/5/25 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 13 «من سالهاست که میدانم فردا چه خواهد شد... خوب میدانم.» و به آسمان پرستاره خیره شد و زیر لب زمزمه کرد: «جایی که بار میاندازند، جایی که نظاره میکنند و جایی که خونشان ریخته میشود.» 0 2 زینب 1403/4/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 464 آنگاه که باید در کنار امامت میبودی و نبودی، چه تفاوت میکند که کجا و به چه کاری مشغول باشی؟ در محراب عبادت یا بزم عیش و نوش، چه تفاوت دارد؟ 0 12
بریدههای کتاب پس از بیست سال فاطمه علیخانی 1403/7/3 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 490 کوفه را مردمانی است که بیش از آنکه اهل اندیشه و تعقل باشند، اهل گوش و زبان اند. 0 4 الهام سلیمان پورلک 1403/2/5 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 636 0 6 نرگس پورامینی 1402/6/22 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 400 0 5 مرضیه امانی 1403/4/1 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 677 0 0 معلم مجنون 1403/5/6 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 650 . در نهایت یکی از آنان گفت: « به اشتر بگو بازگردد وگرنه تو را میکشیم و یا دست بسته تسلیم شامیانت میکنیم.» این کلام همانند تیری زهرآگین به قلب امام نشست و پارهپارهاش ساخت. چه فرقی میکرد، او هم اکنون هم کشته جهل و اسیر ظاهر پرستی شده بود. پس از اندکی سربلند کرد و شمشیرهای برهنهای را دید که چون موج، به نشان تهدید به سویش تکان میخورد. 0 3 فاطمه روحی 1402/6/13 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 1 5 52 مرضیه امانی 1403/2/30 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 278 0 1 فاطمه آزاد 1403/1/19 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 680 آدمی وقتی در جنگ با خودش قرار میگیرد ناتوان ترین موجود است.من و تو خوب می دانستیم این معرکه چگونه مردابی است.ولی گاه خودمان را فریب دادیم تا راه را بر آرزوهایمان سدنکنیم " 📍تیکه_اول 0 3 حانیه با ح جیمی 1402/10/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 433 -مگر حقیقت همان واقعیت نیست؟ +واقعیت آنی است که حاکم و رایج است اما حقیقت آنی است که باید باشد و نیست ارزش انسان ها به تلاشی است که برای هویدا ساختن حقیقت ها میکنند نه برای پذیرفتن واقعیت ها 0 3 سنیه قرائیان 1403/4/27 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 599 علی یک شخص نیست پیرمرد... او چون انسانهایی نیست که در جسمانیت خویش خلاصه میشوند. علی نوعی ایمان، نوعی اسلام و نوعی حیات است. 0 7 سیده یاسمین فاضلی 1403/3/12 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 188 0 1 فاطمه علیخانی 1403/7/3 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 561 تو امروز می بخشی تا فردا بستانی، دنیا را ارزانی می داری تا آخرت را تصاحب نمایی و جسم را فربه می کنی تا روح را بنده خود گردانی. 0 4 سنیه قرائیان 1403/4/21 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 496 ای مردم! به خدایی که دانه را شکافت و صبح را دمید، آن که وقت یاریِ امامش خفته باشد، با لگد دشمنش بیدار خواهد شد. 0 7 𓇼 1403/4/21 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 344 اما چگونه باید میپذیرفت که تمام این سال ها را در گمراهی سپری کرده است؟ چگونه به عمر هدر رفتهاش می گفت، تمام راه به خطا آمده است؟ آیا از این دهشتناکتر چیزی بود؟ 0 1 الهام رنجبر 1403/4/19 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 746 ((کوفیان با حسین معامله ای کردند که پیش از این با برادر و پدرش کرده بودند ... میبینی سلیم ؟ تاریخ انگار به تکرار نشستهاست .)) (( نه راحیل... تاریخ تکرار نمیشود ؛ بلکه این مردان تکراری اند که بدون عبرت ؛ رفتار گذشتگان را در برابر آزمون های روزگار تکرار میکنند .))😔😔😔 0 9 مرضیه امانی 1403/2/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 248 0 0 سنیه قرائیان 1403/4/16 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 366 هرچند دل کندن از دنیا و چرب و شیرینش، از جان کندن سختتر است اما عاقبتی نیکو دارد... اگر مقصد را بشناسی، هیچگاه برای رفتن یا نرفتن طریقی تردید نمیکنی. 0 10 سیندخت 1402/10/27 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 121 ای ابوذر!خدا را آن گونه عبادت کن که گویا او را میبینی. اگر تو او را نمی بینی، او تو را می بیند. بدان که سرآغاز عبادت و خدا پرستی،معرفت و شناخت است. 0 2 فاطره 🕊️✨ 1403/5/25 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 13 «من سالهاست که میدانم فردا چه خواهد شد... خوب میدانم.» و به آسمان پرستاره خیره شد و زیر لب زمزمه کرد: «جایی که بار میاندازند، جایی که نظاره میکنند و جایی که خونشان ریخته میشود.» 0 2 زینب 1403/4/29 پس از بیست سال سلمان کدیور 4.6 178 صفحۀ 464 آنگاه که باید در کنار امامت میبودی و نبودی، چه تفاوت میکند که کجا و به چه کاری مشغول باشی؟ در محراب عبادت یا بزم عیش و نوش، چه تفاوت دارد؟ 0 12