من مثل بقیه بلد نیستم ادبی بنویسم.
اما چیزی که از ته دلم حس کردم این بود که بی نظیر بود این کتاب
و چشم هایی که مست خوابن اما تا این ساعت از صبح بیدار موندن فقط برای تموم کردن کتاب شاهد و گواه من هستن!
واقعا بعد از مدت ها لذت بردم از خوندن کتاب!
فقط نکته ای که خیلی اذیتم کرد و بعضی وقتا باعث میشد که دیگه ادامه ندم مردم بی وفای اون زمان و رفتار فاجعه اون ها بود.واقعا دلم می شکست.
امیدوارم بعدها وقتی کتابی راجب این دوره از تاریخ مینویسند و یاسمین هایی اون رو میخونند با افتخار بخونند و لذت ببرند نه اینکه دلشون بشکنه!
به امید اینکه سلیم های دوران خودمون باشیم🙏🏻❤️🩹.
پ.ن:فقط کاشکی لحظه دیدار سلیم و امام رو مینوشتند که سخت منتظرش بودم و به اشتیاق خوندن اون قسمت بود که ادامه میدادم.💔