بعضی کتاب ها با اینکه می‌دونی آخرش چی میشه اما باز عجولانه می خوانی تا به آخر برسی
داستان زندگی یک دانشجوی نخبه که ختم به شهادت می شود هر چند کمی اتفاقات سیر زمانی خوبی نداشتند اما کتاب خوبی بود. 
        

                جذاب و دلنشین بود...
پیشنهاد میکنم بخونینش.
        

                کتابی آموزنده با سبکی جدید.
        

                می توانم جز جذاب ترین رمان های که تا به الان خواندم بگذارمش. داستانی واقعی که پر از عشق و ناامیدی، پر از نرسیدن ها و رسیدن ، پر از صبر بود.
بعضی وقتها دل آدم آرام میشود وقتی دل به این کتاب میدهیم و سخن حضرت علی را که می فرمایند: غم های دنیا مثل یک خواب پریشان تمام می شود. را با صفحه های یک کتاب لمس میکنی.
        

                کتاب خوبی بود برا من که تقریبا هیچ چیز از زندگی سید محمد باقر صدر نه شنیده بودم و نه خوانده بودم. آشنایی اولیه ای به من داد امیدوارم بتوانم در مورد شهید صدر بیشتر بدانم و یاد بگیرم.
        

                رمان متفاوتی بود ولی کمی مبهم بود و روند داستان هم روان نبود...
        

                کتاب خوبی بود. شامل نکاتی که رهبری در مورد داستان و رمان گفتند و هم سفارشات موکدشان در مورد مطالعه و خواندن کتاب ...
        

                کتاب خوبی بود هم نویسنده به خوبی داستان را روایت کرده بود و هم تلاش و صبوری همسر شهید زیبا بود.  و همچنین کتاب به دلیل گویش و فرهنگ افغانستانی متفاوت از دیگر کتاب های زندگینامه شهدا شده بود.       انشالله روح شهید علیرضا توسلی شاد باشه و ما را هم فراموش نکند.
        

                زیبا، مختصر ، مفید
        

                کتاب خوبی بود و به نظرم با خواندن این کتاب میتوانید رمضان متفاوتی را تجربه کنید ...
        

                کتاب خوبی بود و به خوبی به موضوعات مورد بحث در نوجوانی پرداخته بود و همزمانی آن با زمان جنگ به جذابیت آن افزوده بود.
        

                انصافاً کتاب زیبا و پر کششی بود و پر از خلاقیت داستان نویسی و به نظرم کسانی که بخوان در زمینه داستان کوتاه کار کنند حتما این کتاب رو بخونند.
        

                روایت زیبا و دلنشینی از روزهای سال ۵۷ بود.
        

                کتاب زیبایی بود و پر از حسرت شد برایم برای اینگونه زندگی کردن.....
        

                در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود.
گاهی گره من به دست تو باز می شود.
گره تو به دست یکی دیگر.
و گره یک نفر دیگر به دست من.
ولی خوب می دانم در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود.

بهترین مضمون و تعریف از کتاب همین نوشته پشت جلد کتاب هست.
چقدر کتاب خوب به دل می نشست و آدم رو به فکر وا می داشت.