این کتاب یه رومنس گوگولی مگولی و حال خوب کن داشت  که به نظرم خیلی جذاب بود . 
و کتاب خیلی سریع تر از اونچه فکر میکردم پیش می رفت . 
در کل خیلی داستان دلنشینی بودد😚❤️‍🔥
پیشنهادش میکنممم

      

        خیلی کتاب قویی ای بود ،فصل آخر برگام ریخت من ...
و خیلی  کامل بودددد*( از هر نظری)
فقط من بعضی اوقات متوجه بعضی چیزا نمی‌شدم و به نظرم خب یه چیز عادی ای هست‌.
شخصیت های باحالی داشت و من از جیسون خوشم اومد ولی بیشتر از همه شخصیت الگزندر برام جالب بود ( عجیبم مگه نه؟ میدونمم😅)
پیچش داستانیش محشر بود . حتما بهتون پیشنهادش می‌کنم 🫠🤌
      

        خیلی کتاب حال خوب کنی بود =))))
با اینکه از کتابای انگیزشی خوشم نمیاد و حوصلم سر میره ، این کتابی بود که یه نفس خوندمش و باهر لحظه ی تلخ و شیرینش زندگی ‌کردم☺️🫠
      

        این کتابیه که هر وقت میگن از خوندن چه کتابی پشیمونی و ازش بدت میاد میگم این کتاب.
وایب دلگیر و مزخرفش اعصاب آدمو خورد میکرد‌....!
      

        خب اول از همه به نام ایزد دانا :))
کتاب جنگجوی تمام فصل ها یه نوع جدید و متفاوتی از فانتزی بود و کتابی بود که ۶ ماه توی کتابخونم بود ،۲ سری رفتم سراغش و فصل اولشو که خوندم ولش کردم (خودم کردم که ...)
و  الان که خودمو با فراز و نشیب و وایب آرامش بخشی که در اون وجود داشت همراه کردم ، میفهمم که واقعا کتاب لذت بخشی بود .
بر گرفته از افسانه های ژاپنی بود که کاملا با کره و چین ( که آشنایی داشتم باهاشون) فرق می‌کرد. 
به نظرم شخصیت هایی که خلق کرده بود کلیشه ای نبودند و همین کلی اونو زیبا تر میکرد🙂😚
من آرامشی رو که در دیدن انیمه ها دریافت میکردم رو در این کتاب هم پیدا کردم.
 و اینکه توصیفات کتاب  و صفحاتش کاملا به اندازه بود و نه آدمو خسته میکرد نه در حالت ابهام می‌گذاشت.
و در نهایت عاشق پایان کتاب شدم ، نه خیلی آرمانی بود نه از این پایان های غمگینِ آبکی ... (بیشتر بگم اسپویل میشه!)

 و در نهایت بگم که همه چیز در معروف بودن یه کتاب خلاصه نمیشه و کتاب هایی هم هستن که لایق معروف شدنن ولی کسی چیز زیادی ازشون نمیدونه (با اینکه شاهکارن) و بالعکس.
ممنونم که این نوشته رو خوندید .🫠🫂🫀 

      

        این کتابو دوست داشتم و به نظرم حق اینکه معروف بشه رو داشته ،پیچش داستانی خوبی داشت و آدم رو جذب میکرد تا زودتر تمومش کنه. 
شخصیت پردازی ها فوق العاده بودند. خانم طاهره مافی در به وجود آوردن کرکتر های جذاب کولاک کردههه...
 شخصیت مورد علاقم کنجیه . و البته که شوهرمه😂🫠(* در اکانت نیز ذکر شده)
از شخصیت جولیت هم بدم میاد ... دلیلی ندارم ولی رفتاراش عجیب غریبه .
یادداشت به این مفیدی تا حالا داشتید خداییش🤣
      

        خب کتاب اخگری در خاکستر هم تموم شد . 
راستش قبل از بررسی کتاب بگم که من عاشق وایب آسیایی بودم و برای همین هم سراغ این کتاب رفتم.
 خانم صبا طاهر تا یه جایی از کتاب هنوز در حال آشنا کردن خواننده با فضا بود و برای همین اولش جذاب نبود و یکم خورد تو ذوقم .فضایی که بلک کلیف داشت وایب دلهره بهم میداد ولی وقتی میدیدم الایس و لایا پشت همن و به هم کمک میکنن برام آرامش بخش می‌شد.  
در مورد شخصیت پردازی هم  اینطوری بود که به نقش های فرعی خیلی کم پرداخته شده بود و اصلا نمیشد از هم تشخیصشون داد. و در پایان داستان برخیشون مردند ، پس از نویسنده انتظار می‌رفت که اگر میخواد از این مرگ ها یک چیز دراماتیک و پر افتخار بسازه باید کاری کنه که خواننده با کرکتر مچ بشه  تا مرگ اونها براش دردناک باشه . 
ولی در کل کتابی نیست که بگم از خوندنش پشیمونم ولی میتونست خیلیی قوی تر باشه ، البته هنوز جلد دو رو نخوندم و شاید جلد دو به این کتاب یه معنایی ببخشه و تکمیلش کنه .

      

        واقعا جالب بوددد و اینکه من این کتابو یک نفس خوندم و دو ساعته تموم شد .
اگر مثل من از شکسپیر چیزی نخوندید اتللو انتخاب خوبیه 👌🤗
      

        کتاب کلمات زیادی داشت که یکم سخت بودند ولی در کل کتاب جالبی بود .
      

        من این کتاب رو توی ۱۱ سالگیم خوندم:)🫠
و این کتاب یه حس نوستالژی خاصی بهم میده که عاشقشم ، به عنوان یک کتاب  برای یک بچه ی ۱۱ ساله بهترین چیز بوددد🥺
اصن من با همین کتاب ها بود که تبدیل به یه کتابخونِ تا حدودی حرفه ای شدم...
فقط میتونم بگم این کتاب در زمان خودش بی نظیر بود برام ....
      

        کتاب شب های روشن از داستایفسکی یکی از کتاب های کلاسیکی بود که باهاش ارتباط گرفتم و چون تعداد صفحاتش کم  بود خیلی سریع تموم شد .
یادمه از بچگی همیشه و همیشه دنبال داستان هایی با پایان تاثیر گذار و صد البته متفاوت بودم. (الانم هستم😄)
اونایی که وقتی تمومش میکنی یهو یه شوکی بهت وارد بشه ، انگار تازه به اوج داستان رسیده باشی که یهو.... داستان یا کتابت تموم میشه ..‌.(اینجاست که افسردگی قالب میشه 🫠)
و من این ایده رو توی این کتاب دیدم . غمی که در پایان این کتاب برای  شخصیت اصلی به وجود اومد حداقل یک بار برای هممون در مسائل کوچک و بزرگ زندگی‌مون اتفاق افتاده . حس اضافی بودن یکی از بدترین  احساساتیه که میتونیم تجربه کنیم . 
و در نهایت اینکه این کتاب به شدتتت واقع گرایانه بود و این پیام رو میرسوند که همیشه اوضاع به کام پیش نمیره ...:(
ببخشید که  یکم طولانی شد☺️💗
      

        بی نظیرررر بودددد ...واقعا نمیدونم چی باید بگم راجبش . بهتریییننن بود .تا فصل آخر دونه دونه برگاتون  میریزه و ...
فقط میتونم بگم بهترین بود .
حتی از بخش دی هم بهتر و هیجان انگیز تر بود .به راحتی گول می‌خورید. ۱۰۰۰ از ۱۰
      

        راستش اولش با یه ذوق خاصی خریدمش ، و اولاش  هم خیلی دوسش داشتم ، ولی کم کم ازش دلسرد شدم و به نظرم نویسنده همه چیو الکی کش داده بود .ولی چیز مثبتی که این کتاب داشت اون ایده ی جدید و نو اش بود  که جذبم کرد .
و در نهایت نسبت به این سناریوی زیادی طولانی پایانش نسبتا بد نبود. اما خب واقعا   اونقدرام قشنگ نبود .
از لحاظ شخصیت پردازی هم یخورده ضعیف بود . 
نظر مخاطب درمورد لوک(خدای سیاهی) مبهمه و آدم نمیدونه راجبش نظر خوب داشته باشه یا بد .
 
      

        واقعا نمیدونم چرا انقدر معروف شده !
خیلیییی روند کندی داشت و در آخر یهو مهيج شد.. من اینطوری بودم که:فازت چیه آخه. 
خیلی بد بود . 
از آلیس فینی فقط کتاب همیشه یک نفر دروغ می‌گوید  رو بخونید بی نظیره !اصلا نمیدونید که...
      

        راستش خیلی یه مدت ترند شده بود و همه ازش تعریف میکردن ، منم رفتم ببینم چیه اما سناریوشو واقعا نپسندیدم و برام جالب نبود .نه اینکه بد باشه ولی من فقط شن رو دوس داشتم به  بقیه ی شخصیت ها کمتر پرداخته شده بود .