رضا محمدی

رضا محمدی

@razzi_rm

34 دنبال شده

5 دنبال کننده

            .
«کتاب می خوانم، پس هستم.»🌱
.
غوطه ور در پی رویای بزرگ، خوب نوشتن🖋️
(:
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
        به علت ایجاد فانتزی های صورتی در جامعه، این کتاب شایسته و برازنده یک شهید عالی مقام نیست.
چرا می گوییم صورتی؟!
چون زندگی متاهلی درگیر و سرشار از مشکلات و مسائل مختلف است، اما در این کتاب ذره ای به آن اشاره نشده است.
بله یک روی زندگی متاهلی عشق و علاقه و محبت است.
اما روی مهمتر قضیه که باید به مدیریت و استغنا برسد، همین چاره اندیشی برای مسائل شخصیتی زوجین است که در هر خانه و خانواده ای موج می زند و ناگزیر است.
حالا نوجوان یا جوان ما با خواندن این کتاب از همسر آینده خود، صرف یک رابطه عاشقانه ی موهوم رو می‌خواهد، در حالی که سکه ی رابطه روی دیگری هم دارد، نتیجه چه می شود؟! اولا که رابطه از هم می پاشد، دوما نگاه به دین و مذهب هم عوض می شود.
راجع خود شهید و زندگی ایشان قطعاً من و امثال من کوچکتر از آن هستیم که نظر بدهیم.
این نظر راجع نوع روایت و لحن روایتی است که نویسنده انتخاب کرده است و اشکال وارده به هیچ وجه به شهید و همسر محترمشان ارتباطی ندارد، بلکه نویسنده و زاویه روایت او را شامل می شود.
رهبر انقلاب هم راجع کتاب تعریفی نداشته اند و در یک سخنرانی در رابطه با شخصیت خود شهید اشاراتی کرده اند.
همینطور این کتاب بخشی از جامعه را درگیر آدرس غلط و ارتباط غلط با شهدا می کند که خود جای تامل دارد.
      

0

باشگاه‌ها

🌱 تولدی دوباره 🌱

232 عضو

مسئولیت و سازندگی

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

رضا محمدی پسندید.
ایستگاه خیابان روزولت (روایتی مستند از تسخیر سفارت آمریکا در تهران)

15

رضا محمدی پسندید.
آبنبات لیمویی
        پایان صدسال تنهایی!


گویا آبنبات لیمویی، آخرین آبنباتی است که از دست محسن و کاچگی‌ها و پرچنگی‌هایش می‌خوریم. یحتمل او بایستی بعد از ازدواج کاچگی خود را بگذارد کنار و عاقل شود. 
آبنبات لیمویی پایان صدسال تنهایی محسن بود که بالاخره مخاطبش اخیش گفت. لیمویی مانند نارگیلی جنبه‌های واقعی و چه بسا تلخی در داستان داشت که خواننده را به اطمینان میرساند که یک جای کار نویسنده میگوید این داستان کاملا واقعی‌ست! همین شاید کمی ضدحال بود، البته شاید من فقط این حس را داشتم! 
محسن در دو آبنبات اخیر نه تنها اتفاقات و سن و سالش بیشتر و بزرگتر شده که بلکه بعضی شوخی‌های و ادبیاتش هم متناسب با خود بزرگتر شده. نقطه قوت است از این جهت که نویسنده متناسب با فضای داستان ادبیاتش را صورت می‌دهد و البته محل توجه هست برای مربیان و والدینی که میخواهند عزیزانشان به یکبارگی تمام آبنبات‌ها را بخوانند!!

پایان صدسال تنهایی و وصال در کنار ختم بخیر شدن داستان، غم فراقی را برای مخاطب می‌آورد که ان شالله به زودی زود هم با لعبتکان و هم با ادامه آبنبات‌ها، مهراد صدقی کاممان را شیرین کند!

(طراحی تو ذوق زننده جلد را همه گفته‌اند و نویسنده عذرخواهی کرده، امیدوارم نشر دیگر از این خوش سلیقگی‌ها تکرار نکند! )
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

8

رضا محمدی پسندید.
الی...
        یک سفرنامه دوست داشتنی. کتابی که اگر اهل سفرنامه خوانی باشید بدون تردید از آن لذت خواهید برد. 
جنس قلم فائضه غفارحدادی جنس زندگی است. نمک خاص خودش را دارد ولی هرگز شورش را در نمیاورد و توی ذوق نمیزند. از طرفی مثل زندگی واقعی پر است از فراز و فرود. پر از استرس هایی که ما را هم پابه پای نویسنده نگران میکند. از هماهنگ نشدن بلیت و از دست رفتن کل سفر تا امنیت و شرم و گاهی حتی گرسنگی هایی که از میزبان مخفی میکردند. 
مهمان نوازی لبنانی ها و به طور کلی نزدیکی فرهنگ خانواده محور آنها به مردم ایران برای خواننده حسی آشنا و مطبوع را رقم میزند و پرجمعیتی خانواده میزبان باعث میشود تا اواخر کتاب طول بکشد که مخاطب متوجه شود دقیقا کی به کی است و چه کسی عروس خانواده ست و چه کسی داماد است و کدام نوه ها فرزند کدام بچه ها هستند . اما همین چالش ذهنی کشف نسبت های خانوادگی هم شیرین است. 
اطلاعاتی که در حین نوشتن این سفرنامه به صورت خرد به ما منتقل میشود از جغرافیا گرفته تا سیاست و فرهنگ و حتی گاهی حاشیه های شهری و مدیریتی گاه چنان خرد است که شاید میشد از آنها چشم پوشی کرد اما همین آمدنشان در بطن کتاب است که کتاب را تا این حد صمیمی و دوست داشتنی کرده است. 
یک سفر جمع و جور و سرعتی دمشق هم قسمتشان شد که اولا نوش جانشان و در ثانی خود این سفرنامه کوچک به تنهایی میتواند محتوای یک فیلم کوتاه داستانی باشد و فراز و فرود و هیجانات خاص خودش را دارد . 
تنها نکته ای که درباره کتاب برای من به صورت ابهام باقی ماند نتیجه مصاحبه های خانم نویسنده عزیز با میزبانان لبنانی شان بود که هرچه بیشتر جلو رفتیم کمتر با آنها مواجه شدیم. آخر کتاب هم وعده انتشار آنها به شکل مستقل به چشمم نخورد و با توجه به قلم و توامندی و جزیی نگری و ظرافت نویسنده واقعا مشتاقم برای خواندن آنها در هر قالبی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

رضا محمدی پسندید.
مشهور آسمان

8