م.مهدوی

تاریخ عضویت:

اردیبهشت 1402

م.مهدوی

@parishun28

183 دنبال شده

124 دنبال کننده

                کتابخوانی جزو کارهای اصلی زندگی است و اگر به این باور برسیم هیچ کاری، مانع کتابخوانی نخواهد شد.

۱۳۸۹/۰۲/۲۲
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
م.مهدوی

م.مهدوی

1404/2/27

        با اینکه خواندن این کتاب بسیااااار طول کشید اما واقعا آخرش حس خیلی خوبی نسبت بهش داشتم و با خواندن مقدمه حتی دلم خواست یه قسمت هایی رو مرور کنم و کردم. 
واقعا چیدن این‌همه جزئیات در داستان به شکلی که همه چیز به‌هم مرتبط باشه خیلی هوشمندانه بود؛ در حالی که حین خواندن این ارتباط کاملا حس نمیشه و بنظر میاد نویسنده بیش از حد حاشیه رفته و اما آخر کتاب معلوم میشه تمام اون ریز جریانات قرار بوده تصویر نهایی رو بسازه. 

خواندن مقدمه هم خیلی خیلی به درک بهتر کتاب کمک کرد.
مقدمه آقای کریمی حکاک فوق العاده بود و جای هیچ تعریف و تحلیل اضافه‌ای نگذاشت.  
البته توصیه می‌کنم مقدمه رو پس از اتمام داستان بخونید. اینطوری بهتر می‌فهمید و داستان هم لو نمیره. 

و دیگه اینکه فصل‌های اول هر کتاب در حکم مقدمه‌ای بود که نویسنده نظریات خودش رو مستقیما ارایه می‌داد و من خیلی نپسندیدم و نمی‌تونستم توجه خوبی بهشون داشته باشم.

در آخر به کسانی که حوصله خواندن یک رمان کلاسیک (با تمام طول و تفصیل هایی که حوصله بسیار می‌طلبد) دارند توصیه می‌کنم بخوانند و لذت ببرند. 
در غیر این صورت به خواندن نسخه‌های تلخیص شده دعوت می‌کنم.

+شاید تنها ایرادی که می‌شد نسبت به کتاب داشت سنگینی و حجم زیادش بود که مطالعه رو محدود به حالت نشستن می‌کرد و این سخت و خسته کننده بود.
      

6

م.مهدوی

م.مهدوی

1403/10/10

        و اما..
بعد از مرگ ویل حالا تاثیر خودخواهی او در زندگی اطرافیانش ظاهر شده و دختری که دوستش داشت در بدترین حالت ممکن قرار داره. 
برخی از نکاتی که حین خواندن داستان به ذهنم می رسید: 
دیدیم که پول و سفر به شهری بزرگ تر برای زندگی ابدا پیشرفت و سعادت رو برای لو به ارمغان نیاورد. تصوری که ویل برای لو کاشت در واقع توهم بود. 
اگه ویل صبر کرده بود شاید از وجود دخترش با خبر میشد و روی زندگی هم تاثیرات مثبتی می گذاشتند. 
خیلی عجیبه که همه نسبت به احساس مسئولیت لو در قبال لیلی اعتراض دارند و بهش توصیه میکنند به زندگی خودش برسه! 
در انتهای داستان ولی می بینیم که کمک به لیلی در واقع کمک به خودش هم بود و میشه نتیجه گیری کرد که با حل مشکلات دخترنواجوانی که هیچ نسبتی باهاش نداشت چطور مشکل خودش حل شد. در واقع امید به زندگی خودش هم برگشت.
تحلیل رفتار های لو خیلی به شناخت روحیات نوجوانانه کمک میکنه و واقعا دلم برای بی سرپرستیش سوخت. انقدر بی کس که به غریبه ترین افراد رو می آورد. چقدر از این نوجوان ها اطرافمون پیدا میشه!

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

م.مهدوی

م.مهدوی

1403/9/19

14

م.مهدوی

م.مهدوی

1403/8/22

        بر خلاف چیزی که فکر میکردم داستانش کشش داشت و آدم رو صدا می‌زد.  
کتاب بالاتر از سطح انتظارم بود 

نکاتی که برای من داشت:
+باعث شد با چالش های زندگی توانخواهان بیشتر آشنا بشم. 
+دیگنیتاس! حاصل تفکر مادی‌گرا‌... وقتی انسان رو فقط جسم ببینی ....
انسان اونجایی اشتباه کرد که فکر کرد مالک جسم و روح خودشه!!
+اینکه لوییزا هیچ تعهدی به نامزدش نداشت! حتی تعهد عاطفی! راحت به خودش این حق رو داد که با ویل بره سفر و ...  :/
و بعد هم هیچ تلاشی برای ساختن رابطه اش با پت نکرد. 
و اینکه او هم هیچوقت علاقه ای به مسیر شغلی و آرزوهای پت نشون نداد. 
+حلال مشکلات زندگی لو فقط پول بود؟! اگه بنا بود با تجربیاتی که پیدا کرد نگاهش به زندگی عوض بشه و بره سراغ یه کار جدید و یه زندگی جدید چرا باید اين‌قدر ثروت وارد زندگیش می‌شد؟ 
یعنی هرکسی میخواد یه زندگی متفاوتی بسازه باید یه ثروت هنگفتی وارد زندگیش بشه؟ 
+  خودکشی قانونی ویل مسخره بود. 
کی این حق رو بهش داده که چون زندگیش مثل قبل و مطابق میلش نیست میتونه بهش پایان بده؟!!
+ جلد دوم داره اثبات میکنه هیچکس بعد از ویل حال زندگیش بهتر نشد و با تصمیم خودخواهانه اش زندگی بقیه رو هم داغون کرد. 

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

17

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.