روان بود و خوشخوان، طوری که میشود یک نفس خواند و تمامش کرد. ولی نسبت به کتاب های مشابه خود چیز خیلی متفاوتتری نداشت.
من ترجیح میدادم فخریِ فعال قبل از ازدواج همچنان بعد از ازدواج فعال بماند و ما او را فقط در خانه نبینیم. با وجود تاکید فراوان راوی به روشنفکر بودن و همراه بودن همسر در عرصهی فعالیتها چیز زیادی از این فعالیتها تصویر نشده بود. دوست داشتم حتی شده در حد حاشیه از فخریِ در میدان بخوانم.
و خب با وجود باارزش بودن این خاطرات و کارها روایتِ نویی نبود که ارزش تبلیغات وسیع را داشته باشد.
شاید روایتِ نویی که میشد از دل این زندگی بیرون آورد، چگونگیِ زیست شهید بود . زیستی که باعث شده بود در زمانی که به گفتهی همسر شهید، اکثریت مذهبی متعصب بودند و محدودیتهای زیادی برای خانواده قائل میشدند، ایشان مشوق کار و تحصیل همسر بودهاند. خیلی دوست داشتم بدانم این شهید چه کتابی خوانده یا پای منبر چه کسی نشسته یا چه تحصیلاتی داشته که به نسبت دوستان و همکاران خود نگاه بازتری نسبت به مسائل داشته است.