ترجمهای که احمد پوری از این مجموعهٔ انتخابی خودش به عمل آورده از نظر من خوب و پذیرفتنی نیست. این اثر ترجمهای آشفته و شلخته به نظرم رسید و گویا فقط قرار بوده که کتابی به نام لورکا منتشر شود. چیزی که در این ترجمه به نظر نمیرسد وجود داشته باشد، شعر است؛ هرچند گاهی احساس و تخیل در برخی سطرها به چشم میآید ولی این ترجمه را نمیتوان شاعرانه دانست.
این را از آنجا میگویم که این عبارت را «اما گریه سگی است عظیم» با برگردان شاملو که «اما مویه سگی سترگ است» در «قصیدهٔ مویه» مقایسه میکنم. بماند سایر انتخابها...
آنچه هم که ناشر (یعنی چشمه) با متن کرده است، جای اعتراض دارد. گویا متن هیچ ویرایشی نشده و بخشی از این شلختگی برخاسته از روشی است که ناشر در چاپ آثار دارد و به اعتبار نامش، سود را از هرچه دیگر برتر میداند. بسیار بود عبارتهایی که دوگانهخوانی مانع دریافت متن بود و دریغ از راهنماییِ نشانهها و فاصلهها (که تلاش برای فهمشان خواننده را از خود اثر دور میکرد)؛ جالب اینکه عنوان انتخابیِ مجموعه «مرغ عشق میان دندانهای تو»ست و آنچه در متنِ مجموعه، در شعر «غزل برای عشقی نامنتظره»، آمده این است: «هرگز کسی ندید/ مرغ مینای عشق در میان دندانهای تو.» غیر از حذف نشانهٔ مفعولی «را» در پایان عبارت (که لابد دفاع از آن این است که مترجم تلاش کرده عبارت را شاعرانه کند ولی بهجایِ شعریتِ متن به نامفهومیِ آن منجر شده است)، تفاوت سطر شعر با عنوان مجموعه ظاهراً نشان از سلیقههای پایانی فرایند چاپ کتاب دارد که عنوان را کوتاهتر کرده و حرف اضافهٔ «درمیانِ» را «میانِ» پسندیده است. خلاصه آنکه برخی ناشران...
پ.ن. یک نکته دیگر دربارهٔ عنوان که فراموش کردم ذکر کنم، تفاوت دو مفهوم «مرغ مینای عشق» با «مرغ عشق» است در زبان فارسی و این هم باز نشانهٔ همان چیزی است که در آغاز آن را «شلختگی» نامیدم و چیزی دیگر.