حنا دروی

حنا دروی

بلاگر
@Tani_yan
عضویت

آذر 1403

67 دنبال شده

113 دنبال کننده

                ⚗️داروساز 💊
بیتی از شاعر مورد علاقه من:
"یا رب مه تابان یا نور ربانی است این/
                                          عیسی چارم آسمان یا یوسف ثانی است این"
علاقه مندی های روزمره من:
📌خواندن کتاب📚
📌گوش دادن به موسیقی(با کلام،بی کلام)🎧
📌به تماشا نشستن انیمه 
              
hanna.pharma

یادداشت‌ها

نمایش همه
        سلام و درود 
امشب از اون شب هایی است که اصلا و ابدا خواب به چشمام نمیاد و همین علت شد که بیام یادداشت کتاب بنویسم.:)
امتیاز من برای این کتاب صرفا با در نظر گرفتن رده سنی کتاب،نوجوانان، بود و اگر رده بزرگسالان همچین کتابی می خوندم و یا بخونم،قطعا امتیاز ام این نخواهد بود!!
خلاصه کتاب را میشه اینطور بیان کرد؛سی چهل سال پیش، چهارتا دوست باهم تصمیم می‌گیرند به قلعه جنی بروند! درست فردای شب عروسی برادر یکی از شخصیت ها!؛ حالا اینکه قلعه جنی کجاست و چرا این اسم گرفته و چرا اصلا این ۴ پسر قصد رفتن به اونجا را دارند، ماجرای اصلی داستان ماست.

به چند دلیل کتاب را ادامه دادم و خوندم:
_خاطره: کتاب از زبان یکی از شخصیت ها بیان می شد و  به گونه  ای بود که انگار یک نفر نشسته خاطرات  خودش برات میگه
_داستان کتاب به صورت فصل به فصل پیش میره 
_یک پیش زمینه را برای مخاطب باز می شه؛ شخصیت ها و محیط به طور کامل توصیف  میشه و بعد به ماجرای اصلی می پردازه!
_غافلگیری: به اندازه و به موقع از این عنصر داستان نویسی استفاده شده و به نظر من میتونه مخاطب نوجوان را به هیجان بندازه و غافلگیر کنه.

 اما پایان بندی کتاب از دلایل اصلی بود که امتیاز کمتر از ۵ گرفت؛یک پایان بندی عجیب و ساخته و پرداخته نشده و می‌تونم بگم سمبل کردن کامل!!!
انگار که نویسنده در قسمت پایان ماجراش خواسته فقط سریعتر بگه و بره 
دیدی مثلا وسط خاطره گفتن یه نفر، یه اتفاقی میفته و طرف سریع خاطره را جمع میکنه و میره؛ دقیقا همین حس بهم داد.🤨😐
و همچنین من به عنوان مخاطب علاقه مند بودم که سرنوشت شخصیت ها خصوصا اصلی ها را در همان تایم و حتی  بعد از گذشت این همه سال  بدانم اما این سوال جوابی نداشت! و این باز امتیاز کم کرد.🥺🥺

برای جمع بندی می تونم بگم برای یک نوجوان ۱۳_۱۵ سال ،کتاب مناسب و خوبی هست و می تونه گزینه پیشنهادی باشد!
ممنون از توجه 💚🌻
      

40

حنا دروی

حنا دروی

6 روز پیش

        با سلام و درود 
تاریخ کره به دلیل التهاباتی که داشته برای من همواره از جذابیت خاصی برخوردار بوده و من رمان هایی از این قبیل که سعی دارن در قالب ماجرا بخشی از تاریخ را به تصویر بکشند، دوست دارم و می توانم از همین نویسنده رمان قصر سرخ و از آلیسون ویر مجموعه رمان هاش که تاریخ  تئودور ها و انگلستان را بازگو می کنند، نام ببرم و برای مطالعه پیشنهاد کنم. ☺️☺️
تاریخ همواره شاهد ظهور و سقوط پادشاهان، خونریزی ها، جنگ ها، کودتا ها بوده است و مردمان عادی قربانیان بی گناه بودند!
پادشاه یونسان که قرار بود ستاره ی درخشانی باشد تبدیل به جویبار خون شد و تمام اطرافيانش را در سایه ترس و مرگ قرار داد؛ تبدیل به انسانی دیوانه و هوس باز شد که توسط اشراف زادگان سقوط کرد!
اگر علاقه مند هستید که میزان دیوانگی پادشاه را در قالب یک فیلم ببینید پشنهاد من به شما فیلم پادشاه و دلقک محصول سال ۲۰۰۵ کره جنوبی می باشد و حتی می‌گم که قبل از مطالعه کتاب فیلم را ببینید![شباهت بالایی با کتاب دارد]
اما بریم سراغ کتاب درنایی در میان گرگ ها؛ داستان ما از دو شخصیت اصلی تشکیل می شود:ایسول و دهیون.
ایسول هفده‌ساله که زندگی نسبتاً امن و مرفهی داشته، درگیر ماجرایی ناگوار می شود؛ ماجرایی که سبب ترک سرپناهش  و  رفتن به پایتخت می شود.
و شاهزاده دهیون که تمام عمرش را زیر سایه‌ی هولناک برادر ناتنی‌اش، پادشاه یونسان، گذرانده و شاهد ظلم و ستم برادرش بوده است، تصمیم می‌گیرد یک بار برای همیشه راهی برای خلع کردن او پیدا کند.
دست سرنوشت این دو را در کنار هم قرار می دهد تا داستان را پیش ببرند و خطرناک‌ترین قمار زندگی‌شان را رقم بزنند!
 همانطور که اشاره کرده بودم،نویسنده کتاب با قصر سرخ یکی می باشد و همین مورد، مقداری مقایسه بین دو کتاب ایجاد می کند؛ روند و ماجرای این کتاب را من بیشتر از قصر سرخ دوست داشتم و هیجان بالا ولی منطقی بود. 
پرداختن به شخصیت های فرعی و داستان آنها در کتاب را پسندیدم و تصویرسازی خوبی با قلم نویسنده داشتم. :) و همچنین القاب اشاره شده به شخصیت ها نسبت به ذات درونی آنها توانایی بالای نویسنده در طنزپردازی سیاه را نشان می‌دهد و براوو دارد.👏🏻👏🏻👏🏻
اماااا پایان بندی درنا به نظرم کلیشه ای بود و راضی‌ام نکرد!![علت یک امتیاز منفی:(((]
در کل این کتاب روان و خواندنی و همراه کننده خواننده می باشد و قابلیت بالایی در سریع خوانش دارد😉😉 [در حدی که می‌توان نهایت ۳روزه تمام کرد].
ممنون از توجه شما در این هوای گرم🌻💚
پ.ن.:عکس فیلم پیشنهادی را براتون بارگذاری کردم.🙂
      

9

حنا دروی

حنا دروی

7 روز پیش

        سلام و درود 
بعد از مدت ها یادداشت کتاب :)
شب بخیر توکیو در واقع مجموعه ای از داستان های کوتاه می باشد که هر داستان، برش زمانی کوتاه، از زندگی شخصیتی را روایت می کند و زندگی همه‌ی آن‌ها با وجود فاصله‌ای که میانشان هست، درهم تنیده می شود و سرنوشتشان در پس‌زمینه‌ی خیابان‌های تاریک و روشن شهر توکیو و  به یکدیگر پیوند خورده‌است اما همین نقطه اتصال چیزی بسیار عجیب و جالب است؛توانایی بالای نویسنده را نشان می دهد!
آیا شما باور می کنید که همه چیز از دزد لوکوآت شروع می شود؟!اصلا لوکوآت چی هست که دزد داشته باشه😆😅.
وقتی اولین بار چندصفحه ی اول کتاب را خواندم،چندان جذبم نکرد و تا مدت ها قصد خرید و مطالعه اش را نداشتم! اما بعد که دیدم دوست کتابخوان ام خوانده و پیشنهادکرد که فرصت دومی بدهم،  کتاب را خریدم و خوانده ام و می‌تونم بگم که واقعا شانس دوم را لیاقت داشت.:)
کتاب حال حاضر، یک کتاب ملایم و آروم است؛ پس اگر طرفدار کتاب های هیجانی هستید شاید انتخاب خوبی نباشد!
این کتاب یک روند آرام از زندگی شبانه شخصیت هاش می باشد؛ساعت هاتون از یک نیمه شب تا چهار و نیم صبح کوک کنید و همراه  شوید تا ببینیم هرکدام مشغول به چه کاری هستند؛ از تاکسی سواری گرفته تا سینما رفتن؛ رستوران هایی که شب ها فقط باز هستند و سرویس خدمت مشتری ها ارائه می دهند؛ همه و همه قابل انجام هستند و حتی کارآگاهی که در جستجوی پرونده می باشد و خواهری در جستجوی برادرش!
می‌بینید یک زندگی در جریان واقعی در کتاب شب بخیر توکیو جاریست و همین مهم ترین و اولین درسی‌ست که کتاب یاد می دهد. شاید معنای واقعی زندگی در لابه‌لای همین صفحات نهفته است تا با خواندن آن پیدا شود.
امتیاز گودریدز به کتاب:۳.۵۲ 
ممنون از توجه شما :)
      

31

        با سلام و درود 
از مطالعه این کتاب بسیار لذت بردم و قطعا پیشنهاد می کنم در لیست کتاب خوانی تون قرار بگیرد.
ژانر کتاب، رئالیسم جادویی، شاید بتوان گفت ژانری‌ست که در مقابل آن جبهه گیری های فراوانی وجود دارد اما این کتاب فراتر عمل خواهد کرد!
دوست دارم در ابتدا یک دست خوب برای نویسنده بزنم و سرپا تشویق کنم.👏🏻👏🏻👏🏻
اول به ایده و محتوا اصلی کتاب و هدف نویسنده بپردازم و بعد به شیوه داستان پردازی؛ مواقع زیادی پیش اومده که ما عزیزی را از دست دادیم و حسرت این را داریم که یکبار دیگه حتی شده برای یک لحظه او را ببینیم و باهاش صحبت کنیم؛ حرف های ناگفته را بگیم و یا حتی بشنویم!
در واقعیت تلخ این زندگی‌ این امکان وجود ندارد اما خب کی گفته تو عالم خیال نمیشه؟! تاکشی موارسه اومده و همین‌کار انجام داده؛ به ما اجازه داده در عالم خیالمون بریم و حرف های ناگفته را بزنیم و بشنویم!
در روح ایستگاه نیشی یویگاهاما همه‌چیز از یک حادثه شروع می شود؛ هنگامی که یک قطار سریع‌السیر با انحراف از ریل، به دره سقوط می کند و عزیزانی از دست می روند! شایعه ای ماه ها پس از حادثه پخش می شود!
اما این شایعه چیست؟ در هنگام نیمه‌شب، در ایستگاه ، روحی ظاهر می‌شود که افراد را به روز حادثه می‌برد تا برای آخرین بار عزیزانشان را ملاقات کنند‌. 
به چند دلیل امتیاز من به این کار بالا بود:
۱.نثر روان و زیبای نویسنده
۲.فصل بندی خوب کتاب و دنبال کردن یک خط روایتی قابل فهم
۳.ارتباط دادن؛ فصل های کتاب هر کدام جداگانه به ماجرایی می پردازند اما در انتها موارسه به زیبایی آن ها را بهم وصل می کند
۴.عنصر غافلگیری؛ به شدت در انتهای داستان بهت شما را فرا می‌گیرد و شاید مثل من چنددقیقه ای در سکوت مغزی فرو برید و این توان بالای نویسنده را نشان می دهد که در انتهای داستان خواننده را مثل این ایموجی کند.(🤯)
۵.دنیا پردازی(داستان پردازی)؛ شاید از عللی که مخاطبین کتاب علیه ژانر رئالیسم جادویی گارد دارند می توان گفت که گمان می کنند این ژانر هیچ قاعده و قانونی ندارد و تمام با عنصر خیال پیش می رود[ساده بگم فکر می کنن فیلم هندیه!] اما این تفکر حداقل در مورد کتاب هایی که من از این ژانر خوانده و معرفی کرده ام، اشتباه است؛ درست است که ما در واقعیت نیستیم و در خیالی زیبا غرق شده ایم اما این خیال چارچوب و قوانینی دارد!برای ملاقات با عزیزانشان قوانینی سفت و سخت را باید رعایت کنند وگرنه مجازاتی خواهند داشت! و یا حتی شاید نتوانند آن عزیز از دست رفته را ببينند!  [کشکی نیست که...قانون داره...حتی اگه تو نپسندی😅]
۶.پایان بندی؛ از بهترین مواردی بود که خوندم؛ چه برای تک تک فصل ها و چه برای جمع بندی نهایی همه چیز خوب و دقیق و سر جاش بود؛ یه پایان منطقی و خوب👏🏻👏🏻👏🏻[من عاشق سر جا بودن و درست بودن داستانم]
این موارد دلایل من برای امتیاز ۵ بودند و یک جمع بندی کلی:
هدفِ کتاب، سوگ، از دست دادن و اتفاقات پس از آن می باشد و عالی به هدف مدنظر خود دست یافته و التیام بخشی را عالی نمایش می دهد که شاید زود اتفاق بیفتد شاید هم سال‌های سال رخ ندهد!
اگر علاقه مند به ژانر رئالیسم جادویی هستی،کتاب بخون
اگر در سوگ عزیزانت هستی، کتاب بخون 
اگر حرف های ناگفته داری و هنوز از ترست نگفتی، کتاب بخون
اگر پیش از آنکه قهوه ات سرد شود خوندی و دنبال یک کتاب با وایب مشابه هستی،کتاب بخون 
و اگر دنبال کتاب خوب هستی، کتاب بخون!
شب خوش و خدانگهدار📚
      

25

        با سلام و درود 
کتاب شامل ده داستان مجزا از ژاپن در زمان های مختلف، مکان های متفاوت می باشد؛ محوریت اصلی داستان خاطرات و غم و اندوه می باشد.کتاب به از دست دادن می پردازه؛ میتونه یک شخص باشد یا یک شی و یا حتی یک مکان! و همچنین به اتفاقاتی که پس از دست دادن میفته و نحوه مواجه با این سوگ و غم.
نویسنده در داستان‌ها، دنیایی با مرزهایی باریک میان گذشته و حال، دنیای مادی و معنوی و زندگان و مردگان ترسیم می‌کند؛ مرزهایی که کم کم محو می‌شوند و خواننده را به فکر وا می‌دارند که شخصیت داستان کیست؛ روح، انسان، روح یک حیوان، یک شیئ و یا یک خاطره؟
 من دوست دارم خیلی مختصر و کوتاه از هر کدام از داستان ها بنویسم و تک تک به امتیاز بدهم:
داستان ۱: در رابطه با خانواده_آلزایمر_تاثیرگذار_یک سورپرایز در انتهای ماجرا
امتیاز:۲ از ۵
داستان۲:در رابطه با سوگ و ادامه زندگی پس از آن
امتیاز:۳ از ۵
داستان۳:در رابطه با جنگ و تاثیر آن_زنان قوی_چرخ خیاطی و دوخت و دوز
امتیاز:۱ از ۵
داستان ۴:در رابطه با خانواده_کهنسالی_بیماری ها_همدلی 
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۵: در رابطه با کودک و بزرگسال_خانواده 
امتیاز: ۴ از ۵
داستان ۶: ماجرایی عجیب_آشنایی عجیب_تغییر تفکر و شیوه زندگی
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۷:راز های عمه از دنیا رفته!گربه زباد! عشق یا وهم!
امتیاز: ۳از ۵
داستان ۸: عشق اول_عشقی دوباره_خانواده جدید
امتیاز:۳ از ۵
داستان ۹:ارواح!
امتیاز:۴ از ۵ 
داستان ۱۰:آخرین اوبن_سالگرد_گردهمایی فرزندان و نوه ها
امتیاز:۳ از ۵ 
بین تمام این داستان جذاب ترین برای من داستان ۹ یعنی داستان خانه ای در هاراجوکو بود و برای من عجیب، زیبا، ترسناک و تاثیرگذار بود!
اینکه نویسنده در تلاش بود مرز ها را محو کند واقعا ایده جذابی بود اما به نظرم بسیار بیشتر می‌توانست بهتر عمل کند. این ایده در بخش هایی از کتاب واقعا آزاردهنده می‌شد و اگر به من بگویید کتاب را نیمه رها کردید،سرزنشتان نخواهم کرد و درک می کنم که چرا این اتفاق رخ داده!
این کتاب با ایده اصلی کنار آمدن با از دست دادن باید بسیار ملایم تر در قلب نفوذ کند و کمتر حالت معمایی، پرسشی برای مخاطب ایجاد کند و شخص بیشتر به احساسات بپردازد تا اینکه الان راوی، مخاطب که بود و یا حتی چی بود!
حالا شما دوست عزیز من به عنوان مخاطب یادداشت من ممکن است سوال بپرسید در چه صورتی سراغ این کتاب بروم و یا اینکه اصلا بخونم کتاب را یا نه؟
بله کتاب را  بخونید و به نظر من زمانی سراغ کتاب بروید که دنبال داستان کوتاه در رابطه با سوگ و از دست دادن هستید و روزی یک داستان را مطالعه کنید.
ممنون از توجه شما
      

14

        با سلام و درود 🌻
این کتاب اولین کتابی بود که نشر سورتمه عزیز منتشر کرد و من هم امضا گرفتم و هم خوندم.😉
ژانر کتاب را شاید من بتونم بگم محبوب ترین ژانر برای شخص خودم هست؛جنایی_معمایی_روانشناختی![به به😅😆]
وقتی کتاب را شروع کردم و همچنین در حین مطالعه کتاب به شدت یاد سریال criminal minds (ذهن های جنایتکار) افتادم و شباهت بسیاری یافتم و به فکرم خطور کرد شاید نویسنده هم از این سریال ایده گرفته باشد![دیدن این سریال هر دو ورژن آمریکایی و کره ای را توصیه می کنم🙃] و وقتی در کتاب اشاره ای به این سریال دیدم شک‌ام قطعيت بیشتری گرفت[هه هه هه...].
اما، از آندریا کمک بگیر، داستان یک قاتل است؛ قاتلی که بارها بارها مرتکب قتل می شود! و تلاش می کند تا تمامی رد ها را پاک کند!😲😵‍💫
سه آدم غریبه؛ سه نفری که تا پیش از این هرگز یکدیگر را ندیدند و حال در یک شب معمولی، با سرنوشتی وحشتناک روبرو می‌شوند. تماس‌هایی که نباید پاسخ داده شوند، سایه‌هایی که در تاریکی کمین کرده‌اند، و رازی که در پس نام آندریا پنهان شده است. چرا آندریا؟ و مهم‌تر از همه... آیا راه فراری از آن وجود دارد؟ در انتهای داستان چه خواهد شد؟!
دلایلی که کتاب دوست داشتم:
_روایت گونه: کتاب از زبان افراد به صورت اول شخص بیان می شود و چند داستان مختلف به صورت همزمان پیش می رود تا عقب نیافتی!
_احساسات: در کتاب انواع مختلف احساسات از ترس تا نفرت و حتی عشق به شیوه خوبی پرداخته شده و حتی نوسانات احساسات هم در طول داستان کاملا حس می شد.
_هیجان:این مورد هم خوب بود و هم بد! هیجان در طول داستان کم بود اما در بخش انتهایی ماجرا به شدت بالا می رود؛ یک هیجان ترس آمیز بالاااا😱😖😧
_پایان بندی: در نظر من منطقی و درست بود و خواننده و احساس خواننده را قانع می نمود.😊
اما دلایلی که امتیاز کتاب پایین‌تر از ۵ آورد 🥲:
_اصلی ترین دلیل: سادگی پرونده و داستان؛پرونده پیچیدگی بالایی نداشت و به نظرم نویسنده گل می تونست بخش معمایی پرونده را بیشتر پیچیده تر و گیج کننده تر کند.
_عدم پاسخگویی: بخش هایی از داستان و پرونده بود که یک سوال در ذهن مخاطب ایجاد می کرد اما پاسخی در کتاب نبود! سوالاتی که به بخش روانشناختی کتاب و جنایت برمیگشت و من به عنوان خواننده دنبال نشانه ها و پاسخ ها بودم.
و جمع بندی کلی: جنایتی یا جنایاتی رخ داده است و قاتل یا قاتلین هنوز دستگیر نشده اند؛ این ماجرا پرپیچ و خم خواننده را همراه خود خواهد کرد تا در انتهای داستان پرونده روشن شود!
اگر اولین باری‌ست که می خواهید سراغ این ژانر بروید، این کتاب می تواند گزینه خوبی باشد چون به اندازه کافی جذابیت دارد. و همچنین اگر طرفدار این ژانر بودید و هستید و الان به دنبال یک گزینه ملایم تر می گردید، این کتاب انتخاب خوبی خواهد.😉
ممنون از توجه 💗💓
      

19

        با درود و سلام 
نوشتن در این برهه زمانی واقعا دشوار و سخت می باشد!
دومین سفرنامه ای که از آقای ضابطیان خواندم و متاسفانه کمتر از کتاب اول دوست داشتم. :((((
کانادا، کشوری که همانند اسم کتاب خاطرات نوستالژیک زیادی را برای ما رقم زده است و نوشابه کانادا هم که رقابت های تنگاتنگی با کوکا کولا شیشه ای داشت.😅😆
همانند کتاب قبلی، زبان ساده و محاوره ای کتاب گیرا و جذاب است.
آقای ضابطیان مثل همیشه بدون قضاوت و پیش داوری خوب و بد کانادا را می گوید و قوانین گاها به شدت عجیب آنجا، دهنم را باز می کرد.😮😯
کانادا کشوری که مردمان بومی و سرخپوستان آن به شدت قرن ها مورد ظلم واقع شده اند و اشاره ی کتاب به این گذشته تلخ، مرا بسیار متاثر کرد و خشمگین شدم ولی خوشحالم که آقای ضابطیان به موزه ی مرتبط سر زدند و از آنها نوشتند!
 🍁کانادا به کشور افراها معروف است و  فراوانی این گونه و محبوبیت آن حتی به پرچم این کشور هم کشیده شده  و امروزه با وجود، بودن افراها و گونه هایی حتی خاص تر در نقاط دیگر هم‌چنان افرا نمادی از کشور کانادا می باشد!🍁
از اشارات جالب کتاب، دوستان و رفقای ایرانی و غیر ایرانی آقای ضابطیان بود که به فرهنگ و غذاهای ایرانی علاقه داشتند و در کنارش سوپرمارکت هایی پر از محصولات ایرانی جهت کمتر کردن غم غربت😊
تجربه رستوران ONoir و غذا خوردن در تاریکی مطلق در کنار غریبه ها از اون تجربه هایی بود که من برای امتحان کردن وسوسه شدم.😂🤣😋
از تجربه های جلب توجه کننده کتاب تجربه ماری جوآنا می باشد که من اصلا و ابدا با توجه به رشته تحصیلی ام قصد امتحان ندارم و نخواهم داشت ولی تفاوت های قانونی در مجوز ها و مصرف مواد اپوییدی در کشور های مختلف برای من همواره مورد توجه بوده است! [خدایی جالب نیست یه کشور قانونیه و یه کشور دیگه غیر قانونی!!]
نمایه تاریخ کانادا از تاسیس تا سال چاپ کتاب(۲۰۲۳) در فصل آخر کتاب از پوینت های مثبت بود و پایان بندی خوبی برای کتاب حساب می شد.
در کل برای آشنایی با کشور کانادا و فرهنگ کانادا این کتاب قطعا در لیست تون باشد و خواندن این کتاب از دست ندهید!
به امید دنیایی صلح‌طلب و بدون جنگ🤲🏻
      

13

        🇯🇵Konnichiwa 🇯🇵
وقتی اسم ژاپن میاد ما را یاد دو واژه می ندازه؛ پاناسونیک و اوشین!😁
اما ژاپن سرزمینی پر از عجایبِ حیرت انگیز است که سفر به آن شاید نه در صدر لیست ولی در لیست همگان حضور دارد؛ مگر می شود از جشنواره شکوفه های گیلاس چشم پوشی کرد؟ یا از اونسان های عجیب ژاپنی؟؟
یا حتی وابی سابی!
اماااا خب پول یک مانع و دیوار بزرگی است برای سفر به ژاپن.😓😭😭😭
اینجاست که آقای ضابطیان همراه دو دستی خود وارد ماجرا می شود؛ سفرنامه ای از دل ژاپن؛ از قدیم الایام سفرنامه ها از نوشته های متداول بودند و سعی داشتند بیشترین نکات قابل توجه از کشور دیگر یا مسیر رسیدن به کشور دیگر را برای بقیه بازگو کنند!
دو دستی حکایت سفر آقای ضابطیان به سرزمین آفتاب تابان می باشد و چند ویژگی جذاب دارد:
۱.عکس هایی از مکان هایی که رفتند( هرچند سیاه و سفید اما دیدنی!)
۲.زبان خودمانی و ساده آقای ضابطیان که قلم ایشان را چند برابر جذاب تر کرده 
۳.توصیفاتی به اندازه از فضا( به گونه ای که با بستن چشم ها انگار اونجایی!)
۴.بیان یک سری وقایع تاریخی که اصلا کسل کننده نبودن در کتاب و حتی سوالات زیادی را جواب می دادن!
۵.نام بانمک کتاب که برگرفته از فرهنگ ژاپنی ها می باشد. :))))))
تمام این موارد کتاب را برای من به شدت دوست داشتنی کرد و از خواندن کتاب لذت بردم و پیشنهاد می کنم اگر شما هم علاقه به ژاپن دارید،کوله پشتی تونو بردارید و برید اولین کتاب فروشی؛ دو دستی بخرید و بخونید.
 تا روزی که با کوله پشتی مون تو خود ژاپن باشیم. ;)))
راستی، در پیج شخصی اینستاگرام آقای ضابطیان می توانید عکس ها و فیلم های بیشتری از سفر را ببینید.
همانند عکسی که من برای یادداشت انتخاب کردم!
🌸آریگاتو و کُنبانْوا!🌸
      

13

        با سلام و درود 
یک کتاب با حال و هوای بهاری و در یک لوکیشن بسیار زیبا؛ ژاپن، سرزمین آفتاب تابان.🇯🇵
کتاب چایخانه را می توان به نوعی سفرنامه دانست؛ نقاط گردشگری ژاپن از دید یک عکاس جوان و تازه وارد در این حرفه! 
و چه سرزمینی مناسب‌تر از ژاپنِ بهاری برای سوژه های عکاسی.☺️
خرداد ماه کتابی امسالِ من تاکنون در ژاپن بوده و در کنار این کتاب، من کتابِ دو دستی[سفرنامه آقای ضابطیان] را خوانده ام و در حال مطالعه کتاب خاطرات ماندگار و چیزهای فراموش شده هستم[ژاپن من دعوت کن به سرزمینت 😁]،
خب خب، بریم سراغ کتاب خودمون:
سفر به ژاپن مثل اغلب انسان ها در صدر لیست آرزوهای فیونای داستان ما بود و وقتی برنده یک سفر رایگان به ژاپن می‌شه، با تشویق دوستانش علی رغم مخالفت خانواده اش رهسپار توکیو می شه. اونجا چه چیزی در انتظار فیونا خواهد بود؟ آیا سفر به ژاپن به خوبی پیش میره و یک خاطره فراموش نشدنی برای فیونا می‌سازه؟
داستان چایخانه، داستانیست التیام بخش و ترمیم کننده برای فیونا و شاید برای ما! وقتی داستان را می خوندم و حرف شخصیت های ژاپنی داستان را می شنیدم، احساس آرامش خوبی را داشتم و به خصوص می تونم بگم صفحه ۱۰۶ برای من، خاص ترین و زیباترین و آرامش بخش ترین صفحه کتاب بود. 
مراسم چای در کتاب به خوبی پرداخته و گفته شده و  این مراسم همیشه برای من یکی از زیباترین مراسمات کشور ژاپن بوده [چه از کتاب هایی که خوندم و چه از فیلم هایی مثل آخرین سامورایی که دیدم!] و دوست دارم در آینده خودم به شخصه تجربه اش کنم.🍵🍵
بخش دوم چایخانه به فیونا و گاب می پردازد؛ گابریل برنت که گذشته ای خاص با فیونا دارد و شاید این مواجه بعد از سال ها برای هیچکدام از آنها قابل انتظار نبوده و در طول داستان برخورد ها و داستان آنها، را خواهیم فهمید و این جذابیت دیگر کتاب می باشد.
علت اینکه من امتیاز ۴ از ۵ به کتاب دادم:
-توصیف از فضا ها به نظرم کافی نبودن و برخلاف تصور همیشگی ام از قلم ژاپنی ها که توصیف قوی دارن؛ تقریبا فضاهای کتاب را با کتاب دو دستی و سرچ متوجه شدم.
_در رابطه با شخصیت های فرعی و ظاهرشون کتاب خیلی نپرداخته بود که برای من آزار دهنده نبود ولی به نظرم ویژگی های ظاهری خانواده ژاپنی داستان و شباهت و عدم شباهتشون بهم می تونست جذابیت داستان را بالا ببرد، اما این باز هم به سلیقه مخاطب برمی گرده!
 اگر به ژاپن و فرهنگ آن علاقه مند هستید، این کتاب می تونه گزینه مناسبی برای مطالعه باشه و برداشت من از ژاپن، بعد از مطالعه ی هر دو کتابِ چایخانه و دو دستی، کشوری بود که سنت و مدرنيته به مقدار زیادی در هم آمیخته شده  و شاید هرگز نتوان سنت را از ژاپن و مردمانش گرفت و آنها همان مردمان پر تلاش و مبادی آداب باقی خواهند ماند.☺️
ممنون از توجه شما برای خواندن یادداشت 🫶🏻
نظراتتون را حتما کامنت کنید.🌸💮🌸
      

17

        با سلام و درود 
در عصر روز چهارشنبه مصادف با ۱۲ دی سال ۱۳۷۵ در خیابان گاندی تهران فریادی از یکی از خانه ها شنیده می شود؛ فریادی با مضمونِ آی دزد، بچه ها مو کشتند! و بله، قتلی در این خیابان رخ می دهد! یک پارادوکس عجیب با نام خیابان که از شخصیت صلح طلب مهاتما گاندی برداشت شده است.
سمیه و شاهرخ که به عنوان مجرمان این جنایت شناخته شدند، دستگیر و اقرار به قتل می کنند اما پرونده به اینجا ختم نمی شود! نه، این پرونده به جنجالی ترین و پر مبحث ترین ماجرای آن سال تبدیل، و تبعات آن در کشور به شدت فراگیر می شود!
دلیل دوست داشتن کتاب در نظر من:
💉کتاب در کنار پیش بردن وقایع و مشاهدات و مستندات و اعتراف قاتلین و قتل، به جو و فضای آن موقع جامعه می پردازد و شما را به شدت همراه خود می کند!
خصوصا اگر مثل بنده شما از تبعات پرونده رنج بردید؛ بی آنکه بدانید چی موجبِ بیشتر و بیشتر شدن سختگیری های خانواده ها شد؟چه دلیلی باعث بود که در آن زمان موسیقی رپ و راک نماد شیطان پرستی و داشتن ماهواره نمادی از ابتذال و غرب زدگی شود؟؟ برای منی که شاید سالها بعد از جنایت به دنیا آمدم بسیار سوال بود که چرا در دهه ۷۰ و ۸۰ خیلی از مواردی که الان آنچنان خلاف عرف جامعه نیست، در آن زمان حتی تا جرم و پیگیری قضایی پیش می رفت! چرا باید پرونده جنایت خیابان گاندی به این موارد ارتباط پیدا کنند و چراهای دیگری که کتاب به خوبی به آن می پردازد و 💉همچنین در کتاب، تمامی صحبت ها و نقل قول ها و یادداشت ها با ذکر منبع بود که بسیار کار خوب و مهمی بود؛ خصوصا در دنیای هوش مصنوعی امروز، فاصله زمانی که از وقایع قتل گذشته بود(حدود ۳۰ سال)که امکان تحریف و عدم بیان حقایق مهیا می باشد!
این کتاب را به عزیزانی پیشنهاد می کنم که تنها در ژانر جنایی دنبال جنبه قتل و خونریزی و...نیستند بلکه وقایع روانشناختی و تاثیرات قتل در جامعه را هم دوست دارند در کتاب در کنار خون و خونریزی مطالعه کنند!
و شاید امتیاز کم کتاب هم به همین علت باشند که دوستان صرفا دنبال جنبه قتل ، مطالعه کردند. :))) 
به نظر من حیفه اگر علاقه مند به این سبک هستید، این کتاب از دست بدید.
ممنون که یادداشت دلی من از کتاب را مطالعه فرمودید.🙏🏻
      

25

        سلام و درود 🐱🐈
😼این کتاب در ژانر داستانی با امتیاز ۳.۸ از گودریدز می باشد.
😻یک کتاب گربه ای کیوت که عین اسمش داستان او( حالا هر کسی می تونه باشه: زن، مرد، پیر، جوان، محصل، شاغل یا بیکار ) و گربه اش می باشد. گاهی اوقات گربه ی داستان می تونه خیابانی باشه و نجات پیدا کنه و گاهی هم از صاحبی به صاحب دیگه ای داده شه.
😺در کتاب ما دو نوع روایت اول شخصی جذاب داریم؛ گربه ها و انسان ها همراه؛ هرکدوم از دیدگاه خودشون داستان ها را بازگو می کنند و گاها باهم صحبت هم می کنند و همین روایت ها کتاب را برای من بسیار دوست داشتنی کرده بود.
😼داستان های کتاب در عین مستقل بودن بهم ارتباط دارند و این جنبه کوچک بودن دنیا و برخورد شخصیت ها از دیگر موارد جذابیت کتاب بود.
😽گیرایی کتاب در نظر بنده به قدری بالاست که می توان یکروزه تمام کرد و شاید حتی موقع خواندن کتاب متوجه گذر زمان نشد! 😸 
🐈مفهوم و هدف قشنگی که نویسنده به دنبالش بوده به نظرم خیلی خوب پیاده شده؛ پرداختن به مشکلات و زخم ها و رنج ها و عبور از آنها بسیار قشنگ در طول داستان پیش رفته. :)🐈
گربه ها این موجودات زیبا و مغرور و آزادی طلب در دنیای آپارتمانی ما که وارد می شوند قرار هست جنبه های زیادی از زندگی ما را متحول کنند و این تحول بسیار مثبت و سازنده خواهد بود و عادت های خوبی را می توان به دست آورد و در کتاب این موضوع واضح و روشن است. 😹😹😹
این کتاب انیمه ای با این اسم(she and her cat)هم دارد که قطعا می تواند پس از مطالعه کتاب انتخاب جذابی برای دیدن باشد. :)
حالا این کتاب برای کیا خوبه؟
۱.عاشقان گربه( میو میو میو 🐱 )
۲.اگه رنج و زخمی تازه داره شما را آزار میده 
۳.اگه هنوز برای یه سری تصمیمات دو دل هستی
این کتاب بخون و کمک بگیر و لذت ببر 
ممنون از توجه تون :) میوووووو 🐈‍⬛🐈
      

13

        درود و سلام ⚗️😴
پارسال تقریبا همین روزا بود که جلد اول رویافروشی دالرگات خوندم و غرق در مغازه رویاها شدم و از این مجموعه فانتزی لذت بردم!
امسال هم مجدد در فصل بهار جلد دوم مجموعه یعنی بازگشت به رویافروشی دالرگات خوندم و چه قدر دلتنگ ۵ طبقه رویافروشی و مدیر های هر طبقه و دالرگات و ودر و آسام و مکسیم و نیکلاس و بقیه بودم و الان نقطه اتمام و پایانی مجموعه شدیدا افسرده ام کرده!😭😭😭
🤠در جلد دوم که الان یادداشت اونو میخونید، یکسال از کار کردن پنی پر شورِ ما در فروشگاه می گذره و  پنی بعد از انتظار فراوان مجوز رفتن به شهرک صنعتی و دیدن استدیو های رویاسازی را گرفت و همین رفتن به شهرک صنعتی سرآغاز ماجراهای جدید برای او و تمامی کارکنان رویافروشی دالرگات می شه و چالش های جدیدی که گاها جدی و مخاطره آمیز هستن، بر سر راه اونها قرار می گیره که باید دید تا چه حد موفقیت آمیز اونا رو پشت سر می گذرونن.
🤠چرا این مجموعه دو جلدی برای من دوست داشتنی و امتیاز بالا بود:
۱.فضاسازی جذاب و توصیف های خوب نویسنده[توصیفات بیش از اندازه و خسته کننده و یا کم، طوریکه متوجه نشی و نتونی تصور کنی، نبودن اصلاااااا]
۲.داستان فانتزیِ جذاب، نه بچگانه، از دنیای خواب و رویا!
۳.نکات آموزنده ای که در قالب داستان گفته میشه؛ مثل:
_غنیمت شمردن زمان و زندگی کردن در زمان حال 
_عدم حسرت خوردن
_نشان دادن تلاش و کوشش رویاپردازان کهنسال برای خلق رویاهای جدید و رقابت برای بهترین بودن که به شخصه این جنبه تلاش و کوشش را در کل رویافروشی دالرگات و در تمام طبقاتش دوست داشتم.☺️😊
۴.عدالت در داستان؛ ما در رویافروشی دالرگات هیچ برتری بینی بین انسان و سایر موجودات نمی‌بینیم و حتی یک طبقه جذاب برای حیوانات داریم.
🤠از خوبی های جلد دوم بیان یک سری سوالات جواب نگرفته از جلد قبلی بود و بخش های تاریک و داستان های ناگفته جلد اول در این جلد فاش می شه و دیدگاه قبلی نسبت به تعدادی از شخصیت ها تغییر خواهد کرد؛ مثال بارزش: ویگو مایزر(مدیر طبقه دوم)🫡🫡. 
اماااا باز یک ماجرای اساسی و دوست داشتنی کتاب برای خواننده با پایانی باز در یک جای حساس تمام می شع و همین علت یک نیم ستاره امتیاز کمتر من به کتاب هست و از نویسنده تقاضا دارم جلد سوم را هم به نگارش در آورد.🤲🏻🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
از دیگر قشنگی های کتاب که حتی مترجم انگلیسی زبان کتاب هم اشاره داشت اینکه بعد از خوندن کتاب شما علاقه مند می‌شید که یک دفتر رویا برای خودتون داشته باشید و رویا ها و گاها کابوس هاتون🫨🥶 را بنویسید. 
این کتاب به درد کیا میخوره ممکنه سوال خیلیا باشه:
۱.علاقه مند به ژانر فانتزی ، رئالیسم جادویی 
۲.یکی که ناراحته و کابوس میبینه و افسرده است و می خواد یه کتاب بخونه که حالش خوب کنه 
۳.برای نوجوانان دبیرستانی که می خوان یک کتاب خوب رده سنی یانگ ادالت (young adult) بخونن 
۴.برای کسی ‌که خیلی وقته رمان نخونده و یا با یه رمان نشاط آور می خواد کتاب خوانی شروع کنه!
من پیشنهاد می کنم که این مجموعه قشنگ از دست ندید! :)))))
پ.ن.:این کتاب(جلد دوم) در خردادماه توسط نشر دانش آفرین، همخوانی و ایونت آن در انتهای خرداد ماه برگزار خواهد شد.جهت شرکت پیج اینستاگرام نشر را دنبال کرده تا از تاریخ های دقیق مطلع شوید.
و ممنون از توجه تون 💚🫰🏻🫶🏻🫰🏻💚
      

21

        درود و سلام 🔪🗡🩸🩸
این کتاب را شاید بتوان از محبوب ترین آثار آگاتا کریستی دانست؛ و در نظر من یک مجموعه کامل از یک اثر جناییست!
به نظر من مجموعه ای کامل است که یک  جنایتی رخ دهد؛ شواهد بررسی‌ شوند؛ مظنونین مورد بازجویی قرار گیرند و تک به تک ادله را برای بی گناهی شرح دهند و در نهایت کارگاه داستان، واقعیت را از بین تمام دروغ ها بیرون کشد؛ واقعیتی که گاه می تواند هولناک و گاه پر از غافلگیری باشد!
این کتاب  رخداد یک جنایت،یک قتل در قطاری به سوی لندن است و  قاتل یا قاتلین در میان مسافران هستند و حال هرکول پوآرو، کارگاه زبده ی داستان ما، قبل از رسیدن به ایستگاه انتهایی مامور می شود تا پرونده را حل کند و مجرمین را از میان مظنونین شناسایی کند و حقیقت هولناک پرونده را آشکار سازد.
شاید برای منی که فیلم اقتباس شده را قبل از خواندن کتاب دیده بوده ام، هیجان کشف حقیقت کمتر بود اما این از توان و قدرت بی نظیر قلم کریستی کم نمی کند و شما با یک شاهکار مواجه هستید.
اگر به ژانر جنایی_معمایی علاقه مند هستید حتما حتما این کتاب مطالعه کنید، فیلم اقتباس شده را ببینید و این شاهکار از دست ندید!
فیلم برای سال ۲۰۱۷ و با امتیاز ۶.۵ از ۱۰
پ.ن.: عکس از بازیگر های فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق جهت آشنایی و تصور بهتر از کاراکتر های داخل کتاب
ممنون از توجه تون ⚰️🪦
      

42

        درود و سلام 🍽🍴
وقتی در حال خواندن این کتاب بودم، تمام خاطرات مادربزرگم و خودم در زمان دبیرستانم جلوی چشمام مرور می شد و تمام حس هایی که میکاگه داشت را با قلبم لمس و درک می کردم.
مادربزرگ و مادر قلب خانواده و آشپزخانه قلب خانه هستند؛ جایی که به خانه و خانواده گرمی می بخشه و بدون اون حس کمبود و نقص به سراغ آدم میاد! سر و صدای ظرف ها، صدای برخورد قاشق و کفگیر به قابلمه ها، صدای قُل قُل زدن و بوی خوش خورشت ها و غذا ها، جریان زندگی در روح ما هستند. 🫕🫕
 کتاب ماجرای دختریست جوان که از طریق آشپزی و آشپزخانه با خانواده خود ،با قلب خود و حتی با دیگران ارتباط می گیرد و این علاقه و ارتباط به اندازه ای زیاد است که او هنگام ورود به هر خانه ای ، اول آشپزخانه آن خانه را می بیند و چک می کند![ خیلی برای من بانمک بود.😊☺️]
داستان ما روایتی‌ست از قدرت و تاثیرِ عشق و تراژدی؛ می خواهد نشان دهد که بلافاصله پس از وقوع یک تراژدی الزامی برای گرفتن تصمیمات مهم نیست. می توان روال آرومی را در پیش گرفت و اجازه داد جریان اتفاقات به آرامی بگذرند و مهم نیست چه مدت زمان طول بکشد؛ باید به خود زمان داد!
از قسمت های موردعلاقه من در کتاب رابطه مادر_فرزندی بود که فرم دوستانه بیشتری داشت و صمیمیت قابل توجه بین مادر و فرزند برای من به شدت جذاب بود. 😊
تنها دلیلی که من ۵ ستاره به کتاب ندادم، پایان باز کتاب بود که برای شخص من مورد پسند نبود! و دوست داشتم مشخص تر سرنوشت شخصیت ها معلوم شود.
برای جمع بندی مطالعه کتاب را توصیه می کنم خصوصا برای دوستانی که درگیر تراژدی هستند؛ امیدوارم مطالعه این کتاب بتونه به شما کمک کنه تا راحت تر ازش عبور کنید.❤️‍🩹❤️‍🩹
ممنون از توجه شما 
      

34

        سلام و درود به همگی 🫰🏻❄️☃️
سوکچو شهری که در شمالی ترین نقطه کره جنوبی و در مرز بین کره جنوبی و کره شمالی قرار دارد.در ابتدا، این منطقه روستای ماهیگیری کم‌جمعیتی در سواحل دریاچه چئونگچوهو بود که به دلیل موقعیت مکانی خود در دریای ژاپن به بندری مهم تبدیل شد. پس از جنگ جهانی دوم  تحت کنترل کره شمالی قرار گرفت. و بعد از توافقنامه آتش بس کره و از آن زمان یعنی ۱۹۵۳ تاکنون، جزئی از کره جنوبی بوده است.
داستان ما در رابطه با دختری است که در پذیرش هتلی واقع در سوکچو روز ها را می گذراند و ورود مسافری خارجی روتین زندگی او را بهم می‌ریزد!
فیلمی اقتباس شده با همین نام در سال ۲۰۲۵ از کتاب ساخته و اکران شده است که امتیاز ۶.۸ را کسب کرده است.
نقاط قوت کتاب:
☆روان و ساده بودن متن
☆توصیفات خوب از فضا و محیط شهر  
☆به خوبی به روحیاتِ شخصیت اول  پرداخته شده بود؛ اون حس گیر افتادن در یک محیط بسته و خفقان آور و درگیری های درونی با تمام ابعاد خودت کاملا لمس می شد و فکر می کنم هر خواننده ای استیصال و ناتوانی شخصیت اصلی را درک می کرد! 
اما چرا امتیاز کمی دادم به کتاب!
داستان گیرایی لازم را نداشت؛ شروع کتاب عالی بود اما در ادامه به شدت افت کرد و فقط می خواستم سریعتر تموم بشه!
یک سری شخصیت ها در کتاب بودن که هدفی نبود برای حضورش در داستان؛ انگار فقط سُک سُک می کردن و ضرورتی هم حتی برای این امر نبود! و یا اگر قرار به حضور داشتن بود، پررنگ تر و با جزئیات بیشتر در داستان حضور پیدا می کردند.
 برخی از وقایع و اتفاقات گذشته خصوصا شخصیت های اصلی اشاره شده بود و بعد با یک سوال بزرگ و بدون جواب تا انتهای کتاب پیش می رفتی و در آخر هم جواب نمی گرفتی! 
در رابطه با روابط شخصیت های اصلی هم کتاب کم کاری کرده بود؛ اصلا مشخص نبود که چه سرنوشتی در انتظار روابطشان هست و چرا شکل گرفته بودن و یا قطع شده بودن! و آیا اصلا علاقه مندی بود یا صرفا یک سوتفاهم بود؟!
 کتاب فهرست و تقسیم بندی نداشت! می شد گفت به خاطر حجم کم کتاب شاید لزومی به اینکار نیست ولی من دوست دارم کتاب عنوان و فصل داشته باشه.
و مجموعه موارد گفته شده باعث شدن امتیاز من به کتاب ۲.۵ باشد و تنها نقطه قوت کتاب برای من بیانِ حسِ سردرگمی شخصیت اصلی باشد.
امتیاز گودریدز به این کتاب ۳.۵۴ بود.
در پایان می تونم بگم کتاب معمولی و ساده بود و می تواند گزینه ای برای مطالعه در وقت اضافی باشد.
ممنون از توجه شما 🌨⛄️
      

20

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.