حنا دروی

تاریخ عضویت:

آذر 1403

حنا دروی

بلاگر
@Tani_yan

67 دنبال شده

105 دنبال کننده

                ⚗️داروساز 💊
بیتی از شاعر مورد علاقه من:
"یا رب مه تابان یا نور ربانی است این/
                                          عیسی چارم آسمان یا یوسف ثانی است این"
علاقه مندی های روزمره من:
📌خواندن کتاب📚
📌گوش دادن به موسیقی(با کلام،بی کلام)🎧
📌به تماشا نشستن انیمه 
              
hanna.pharma

یادداشت‌ها

نمایش همه
حنا دروی

حنا دروی

4 روز پیش

        با سلام و درود 🌻
این کتاب اولین کتابی بود که نشر سورتمه عزیز منتشر کرد و من هم امضا گرفتم و هم خوندم.😉
ژانر کتاب را شاید من بتونم بگم محبوب ترین ژانر برای شخص خودم هست؛جنایی_معمایی_روانشناختی![به به😅😆]
وقتی کتاب را شروع کردم و همچنین در حین مطالعه کتاب به شدت یاد سریال criminal minds (ذهن های جنایتکار) افتادم و شباهت بسیاری یافتم و به فکرم خطور کرد شاید نویسنده هم از این سریال ایده گرفته باشد![دیدن این سریال هر دو ورژن آمریکایی و کره ای را توصیه می کنم🙃] و وقتی در کتاب اشاره ای به این سریال دیدم شک‌ام قطعيت بیشتری گرفت[هه هه هه...].
اما، از آندریا کمک بگیر، داستان یک قاتل است؛ قاتلی که بارها بارها مرتکب قتل می شود! و تلاش می کند تا تمامی رد ها را پاک کند!😲😵‍💫
سه آدم غریبه؛ سه نفری که تا پیش از این هرگز یکدیگر را ندیدند و حال در یک شب معمولی، با سرنوشتی وحشتناک روبرو می‌شوند. تماس‌هایی که نباید پاسخ داده شوند، سایه‌هایی که در تاریکی کمین کرده‌اند، و رازی که در پس نام آندریا پنهان شده است. چرا آندریا؟ و مهم‌تر از همه... آیا راه فراری از آن وجود دارد؟ در انتهای داستان چه خواهد شد؟!
دلایلی که کتاب دوست داشتم:
_روایت گونه: کتاب از زبان افراد به صورت اول شخص بیان می شود و چند داستان مختلف به صورت همزمان پیش می رود تا عقب نیافتی!
_احساسات: در کتاب انواع مختلف احساسات از ترس تا نفرت و حتی عشق به شیوه خوبی پرداخته شده و حتی نوسانات احساسات هم در طول داستان کاملا حس می شد.
_هیجان:این مورد هم خوب بود و هم بد! هیجان در طول داستان کم بود اما در بخش انتهایی ماجرا به شدت بالا می رود؛ یک هیجان ترس آمیز بالاااا😱😖😧
_پایان بندی: در نظر من منطقی و درست بود و خواننده و احساس خواننده را قانع می نمود.😊
اما دلایلی که امتیاز کتاب پایین‌تر از ۵ آورد 🥲:
_اصلی ترین دلیل: سادگی پرونده و داستان؛پرونده پیچیدگی بالایی نداشت و به نظرم نویسنده گل می تونست بخش معمایی پرونده را بیشتر پیچیده تر و گیج کننده تر کند.
_عدم پاسخگویی: بخش هایی از داستان و پرونده بود که یک سوال در ذهن مخاطب ایجاد می کرد اما پاسخی در کتاب نبود! سوالاتی که به بخش روانشناختی کتاب و جنایت برمیگشت و من به عنوان خواننده دنبال نشانه ها و پاسخ ها بودم.
و جمع بندی کلی: جنایتی یا جنایاتی رخ داده است و قاتل یا قاتلین هنوز دستگیر نشده اند؛ این ماجرا پرپیچ و خم خواننده را همراه خود خواهد کرد تا در انتهای داستان پرونده روشن شود!
اگر اولین باری‌ست که می خواهید سراغ این ژانر بروید، این کتاب می تواند گزینه خوبی باشد چون به اندازه کافی جذابیت دارد. و همچنین اگر طرفدار این ژانر بودید و هستید و الان به دنبال یک گزینه ملایم تر می گردید، این کتاب انتخاب خوبی خواهد.😉
ممنون از توجه 💗💓
      

14

حنا دروی

حنا دروی

7 روز پیش

        با درود و سلام 
نوشتن در این برهه زمانی واقعا دشوار و سخت می باشد!
دومین سفرنامه ای که از آقای ضابطیان خواندم و متاسفانه کمتر از کتاب اول دوست داشتم. :((((
کانادا، کشوری که همانند اسم کتاب خاطرات نوستالژیک زیادی را برای ما رقم زده است و نوشابه کانادا هم که رقابت های تنگاتنگی با کوکا کولا شیشه ای داشت.😅😆
همانند کتاب قبلی، زبان ساده و محاوره ای کتاب گیرا و جذاب است.
آقای ضابطیان مثل همیشه بدون قضاوت و پیش داوری خوب و بد کانادا را می گوید و قوانین گاها به شدت عجیب آنجا، دهنم را باز می کرد.😮😯
کانادا کشوری که مردمان بومی و سرخپوستان آن به شدت قرن ها مورد ظلم واقع شده اند و اشاره ی کتاب به این گذشته تلخ، مرا بسیار متاثر کرد و خشمگین شدم ولی خوشحالم که آقای ضابطیان به موزه ی مرتبط سر زدند و از آنها نوشتند!
 🍁کانادا به کشور افراها معروف است و  فراوانی این گونه و محبوبیت آن حتی به پرچم این کشور هم کشیده شده  و امروزه با وجود، بودن افراها و گونه هایی حتی خاص تر در نقاط دیگر هم‌چنان افرا نمادی از کشور کانادا می باشد!🍁
از اشارات جالب کتاب، دوستان و رفقای ایرانی و غیر ایرانی آقای ضابطیان بود که به فرهنگ و غذاهای ایرانی علاقه داشتند و در کنارش سوپرمارکت هایی پر از محصولات ایرانی جهت کمتر کردن غم غربت😊
تجربه رستوران ONoir و غذا خوردن در تاریکی مطلق در کنار غریبه ها از اون تجربه هایی بود که من برای امتحان کردن وسوسه شدم.😂🤣😋
از تجربه های جلب توجه کننده کتاب تجربه ماری جوآنا می باشد که من اصلا و ابدا با توجه به رشته تحصیلی ام قصد امتحان ندارم و نخواهم داشت ولی تفاوت های قانونی در مجوز ها و مصرف مواد اپوییدی در کشور های مختلف برای من همواره مورد توجه بوده است! [خدایی جالب نیست یه کشور قانونیه و یه کشور دیگه غیر قانونی!!]
نمایه تاریخ کانادا از تاسیس تا سال چاپ کتاب(۲۰۲۳) در فصل آخر کتاب از پوینت های مثبت بود و پایان بندی خوبی برای کتاب حساب می شد.
در کل برای آشنایی با کشور کانادا و فرهنگ کانادا این کتاب قطعا در لیست تون باشد و خواندن این کتاب از دست ندهید!
به امید دنیایی صلح‌طلب و بدون جنگ🤲🏻
      

10

        🇯🇵Konnichiwa 🇯🇵
وقتی اسم ژاپن میاد ما را یاد دو واژه می ندازه؛ پاناسونیک و اوشین!😁
اما ژاپن سرزمینی پر از عجایبِ حیرت انگیز است که سفر به آن شاید نه در صدر لیست ولی در لیست همگان حضور دارد؛ مگر می شود از جشنواره شکوفه های گیلاس چشم پوشی کرد؟ یا از اونسان های عجیب ژاپنی؟؟
یا حتی وابی سابی!
اماااا خب پول یک مانع و دیوار بزرگی است برای سفر به ژاپن.😓😭😭😭
اینجاست که آقای ضابطیان همراه دو دستی خود وارد ماجرا می شود؛ سفرنامه ای از دل ژاپن؛ از قدیم الایام سفرنامه ها از نوشته های متداول بودند و سعی داشتند بیشترین نکات قابل توجه از کشور دیگر یا مسیر رسیدن به کشور دیگر را برای بقیه بازگو کنند!
دو دستی حکایت سفر آقای ضابطیان به سرزمین آفتاب تابان می باشد و چند ویژگی جذاب دارد:
۱.عکس هایی از مکان هایی که رفتند( هرچند سیاه و سفید اما دیدنی!)
۲.زبان خودمانی و ساده آقای ضابطیان که قلم ایشان را چند برابر جذاب تر کرده 
۳.توصیفاتی به اندازه از فضا( به گونه ای که با بستن چشم ها انگار اونجایی!)
۴.بیان یک سری وقایع تاریخی که اصلا کسل کننده نبودن در کتاب و حتی سوالات زیادی را جواب می دادن!
۵.نام بانمک کتاب که برگرفته از فرهنگ ژاپنی ها می باشد. :))))))
تمام این موارد کتاب را برای من به شدت دوست داشتنی کرد و از خواندن کتاب لذت بردم و پیشنهاد می کنم اگر شما هم علاقه به ژاپن دارید،کوله پشتی تونو بردارید و برید اولین کتاب فروشی؛ دو دستی بخرید و بخونید.
 تا روزی که با کوله پشتی مون تو خود ژاپن باشیم. ;)))
راستی، در پیج شخصی اینستاگرام آقای ضابطیان می توانید عکس ها و فیلم های بیشتری از سفر را ببینید.
همانند عکسی که من برای یادداشت انتخاب کردم!
🌸آریگاتو و کُنبانْوا!🌸
      

10

        با سلام و درود 
یک کتاب با حال و هوای بهاری و در یک لوکیشن بسیار زیبا؛ ژاپن، سرزمین آفتاب تابان.🇯🇵
کتاب چایخانه را می توان به نوعی سفرنامه دانست؛ نقاط گردشگری ژاپن از دید یک عکاس جوان و تازه وارد در این حرفه! 
و چه سرزمینی مناسب‌تر از ژاپنِ بهاری برای سوژه های عکاسی.☺️
خرداد ماه کتابی امسالِ من تاکنون در ژاپن بوده و در کنار این کتاب، من کتابِ دو دستی[سفرنامه آقای ضابطیان] را خوانده ام و در حال مطالعه کتاب خاطرات ماندگار و چیزهای فراموش شده هستم[ژاپن من دعوت کن به سرزمینت 😁]،
خب خب، بریم سراغ کتاب خودمون:
سفر به ژاپن مثل اغلب انسان ها در صدر لیست آرزوهای فیونای داستان ما بود و وقتی برنده یک سفر رایگان به ژاپن می‌شه، با تشویق دوستانش علی رغم مخالفت خانواده اش رهسپار توکیو می شه. اونجا چه چیزی در انتظار فیونا خواهد بود؟ آیا سفر به ژاپن به خوبی پیش میره و یک خاطره فراموش نشدنی برای فیونا می‌سازه؟
داستان چایخانه، داستانیست التیام بخش و ترمیم کننده برای فیونا و شاید برای ما! وقتی داستان را می خوندم و حرف شخصیت های ژاپنی داستان را می شنیدم، احساس آرامش خوبی را داشتم و به خصوص می تونم بگم صفحه ۱۰۶ برای من، خاص ترین و زیباترین و آرامش بخش ترین صفحه کتاب بود. 
مراسم چای در کتاب به خوبی پرداخته و گفته شده و  این مراسم همیشه برای من یکی از زیباترین مراسمات کشور ژاپن بوده [چه از کتاب هایی که خوندم و چه از فیلم هایی مثل آخرین سامورایی که دیدم!] و دوست دارم در آینده خودم به شخصه تجربه اش کنم.🍵🍵
بخش دوم چایخانه به فیونا و گاب می پردازد؛ گابریل برنت که گذشته ای خاص با فیونا دارد و شاید این مواجه بعد از سال ها برای هیچکدام از آنها قابل انتظار نبوده و در طول داستان برخورد ها و داستان آنها، را خواهیم فهمید و این جذابیت دیگر کتاب می باشد.
علت اینکه من امتیاز ۴ از ۵ به کتاب دادم:
-توصیف از فضا ها به نظرم کافی نبودن و برخلاف تصور همیشگی ام از قلم ژاپنی ها که توصیف قوی دارن؛ تقریبا فضاهای کتاب را با کتاب دو دستی و سرچ متوجه شدم.
_در رابطه با شخصیت های فرعی و ظاهرشون کتاب خیلی نپرداخته بود که برای من آزار دهنده نبود ولی به نظرم ویژگی های ظاهری خانواده ژاپنی داستان و شباهت و عدم شباهتشون بهم می تونست جذابیت داستان را بالا ببرد، اما این باز هم به سلیقه مخاطب برمی گرده!
 اگر به ژاپن و فرهنگ آن علاقه مند هستید، این کتاب می تونه گزینه مناسبی برای مطالعه باشه و برداشت من از ژاپن، بعد از مطالعه ی هر دو کتابِ چایخانه و دو دستی، کشوری بود که سنت و مدرنيته به مقدار زیادی در هم آمیخته شده  و شاید هرگز نتوان سنت را از ژاپن و مردمانش گرفت و آنها همان مردمان پر تلاش و مبادی آداب باقی خواهند ماند.☺️
ممنون از توجه شما برای خواندن یادداشت 🫶🏻
نظراتتون را حتما کامنت کنید.🌸💮🌸
      

14

        با سلام و درود 
در عصر روز چهارشنبه مصادف با ۱۲ دی سال ۱۳۷۵ در خیابان گاندی تهران فریادی از یکی از خانه ها شنیده می شود؛ فریادی با مضمونِ آی دزد، بچه ها مو کشتند! و بله، قتلی در این خیابان رخ می دهد! یک پارادوکس عجیب با نام خیابان که از شخصیت صلح طلب مهاتما گاندی برداشت شده است.
سمیه و شاهرخ که به عنوان مجرمان این جنایت شناخته شدند، دستگیر و اقرار به قتل می کنند اما پرونده به اینجا ختم نمی شود! نه، این پرونده به جنجالی ترین و پر مبحث ترین ماجرای آن سال تبدیل، و تبعات آن در کشور به شدت فراگیر می شود!
دلیل دوست داشتن کتاب در نظر من:
💉کتاب در کنار پیش بردن وقایع و مشاهدات و مستندات و اعتراف قاتلین و قتل، به جو و فضای آن موقع جامعه می پردازد و شما را به شدت همراه خود می کند!
خصوصا اگر مثل بنده شما از تبعات پرونده رنج بردید؛ بی آنکه بدانید چی موجبِ بیشتر و بیشتر شدن سختگیری های خانواده ها شد؟چه دلیلی باعث بود که در آن زمان موسیقی رپ و راک نماد شیطان پرستی و داشتن ماهواره نمادی از ابتذال و غرب زدگی شود؟؟ برای منی که شاید سالها بعد از جنایت به دنیا آمدم بسیار سوال بود که چرا در دهه ۷۰ و ۸۰ خیلی از مواردی که الان آنچنان خلاف عرف جامعه نیست، در آن زمان حتی تا جرم و پیگیری قضایی پیش می رفت! چرا باید پرونده جنایت خیابان گاندی به این موارد ارتباط پیدا کنند و چراهای دیگری که کتاب به خوبی به آن می پردازد و 💉همچنین در کتاب، تمامی صحبت ها و نقل قول ها و یادداشت ها با ذکر منبع بود که بسیار کار خوب و مهمی بود؛ خصوصا در دنیای هوش مصنوعی امروز، فاصله زمانی که از وقایع قتل گذشته بود(حدود ۳۰ سال)که امکان تحریف و عدم بیان حقایق مهیا می باشد!
این کتاب را به عزیزانی پیشنهاد می کنم که تنها در ژانر جنایی دنبال جنبه قتل و خونریزی و...نیستند بلکه وقایع روانشناختی و تاثیرات قتل در جامعه را هم دوست دارند در کتاب در کنار خون و خونریزی مطالعه کنند!
و شاید امتیاز کم کتاب هم به همین علت باشند که دوستان صرفا دنبال جنبه قتل ، مطالعه کردند. :))) 
به نظر من حیفه اگر علاقه مند به این سبک هستید، این کتاب از دست بدید.
ممنون که یادداشت دلی من از کتاب را مطالعه فرمودید.🙏🏻
      

22

        سلام و درود 🐱🐈
😼این کتاب در ژانر داستانی با امتیاز ۳.۸ از گودریدز می باشد.
😻یک کتاب گربه ای کیوت که عین اسمش داستان او( حالا هر کسی می تونه باشه: زن، مرد، پیر، جوان، محصل، شاغل یا بیکار ) و گربه اش می باشد. گاهی اوقات گربه ی داستان می تونه خیابانی باشه و نجات پیدا کنه و گاهی هم از صاحبی به صاحب دیگه ای داده شه.
😺در کتاب ما دو نوع روایت اول شخصی جذاب داریم؛ گربه ها و انسان ها همراه؛ هرکدوم از دیدگاه خودشون داستان ها را بازگو می کنند و گاها باهم صحبت هم می کنند و همین روایت ها کتاب را برای من بسیار دوست داشتنی کرده بود.
😼داستان های کتاب در عین مستقل بودن بهم ارتباط دارند و این جنبه کوچک بودن دنیا و برخورد شخصیت ها از دیگر موارد جذابیت کتاب بود.
😽گیرایی کتاب در نظر بنده به قدری بالاست که می توان یکروزه تمام کرد و شاید حتی موقع خواندن کتاب متوجه گذر زمان نشد! 😸 
🐈مفهوم و هدف قشنگی که نویسنده به دنبالش بوده به نظرم خیلی خوب پیاده شده؛ پرداختن به مشکلات و زخم ها و رنج ها و عبور از آنها بسیار قشنگ در طول داستان پیش رفته. :)🐈
گربه ها این موجودات زیبا و مغرور و آزادی طلب در دنیای آپارتمانی ما که وارد می شوند قرار هست جنبه های زیادی از زندگی ما را متحول کنند و این تحول بسیار مثبت و سازنده خواهد بود و عادت های خوبی را می توان به دست آورد و در کتاب این موضوع واضح و روشن است. 😹😹😹
این کتاب انیمه ای با این اسم(she and her cat)هم دارد که قطعا می تواند پس از مطالعه کتاب انتخاب جذابی برای دیدن باشد. :)
حالا این کتاب برای کیا خوبه؟
۱.عاشقان گربه( میو میو میو 🐱 )
۲.اگه رنج و زخمی تازه داره شما را آزار میده 
۳.اگه هنوز برای یه سری تصمیمات دو دل هستی
این کتاب بخون و کمک بگیر و لذت ببر 
ممنون از توجه تون :) میوووووو 🐈‍⬛🐈
      

10

        درود و سلام ⚗️😴
پارسال تقریبا همین روزا بود که جلد اول رویافروشی دالرگات خوندم و غرق در مغازه رویاها شدم و از این مجموعه فانتزی لذت بردم!
امسال هم مجدد در فصل بهار جلد دوم مجموعه یعنی بازگشت به رویافروشی دالرگات خوندم و چه قدر دلتنگ ۵ طبقه رویافروشی و مدیر های هر طبقه و دالرگات و ودر و آسام و مکسیم و نیکلاس و بقیه بودم و الان نقطه اتمام و پایانی مجموعه شدیدا افسرده ام کرده!😭😭😭
🤠در جلد دوم که الان یادداشت اونو میخونید، یکسال از کار کردن پنی پر شورِ ما در فروشگاه می گذره و  پنی بعد از انتظار فراوان مجوز رفتن به شهرک صنعتی و دیدن استدیو های رویاسازی را گرفت و همین رفتن به شهرک صنعتی سرآغاز ماجراهای جدید برای او و تمامی کارکنان رویافروشی دالرگات می شه و چالش های جدیدی که گاها جدی و مخاطره آمیز هستن، بر سر راه اونها قرار می گیره که باید دید تا چه حد موفقیت آمیز اونا رو پشت سر می گذرونن.
🤠چرا این مجموعه دو جلدی برای من دوست داشتنی و امتیاز بالا بود:
۱.فضاسازی جذاب و توصیف های خوب نویسنده[توصیفات بیش از اندازه و خسته کننده و یا کم، طوریکه متوجه نشی و نتونی تصور کنی، نبودن اصلاااااا]
۲.داستان فانتزیِ جذاب، نه بچگانه، از دنیای خواب و رویا!
۳.نکات آموزنده ای که در قالب داستان گفته میشه؛ مثل:
_غنیمت شمردن زمان و زندگی کردن در زمان حال 
_عدم حسرت خوردن
_نشان دادن تلاش و کوشش رویاپردازان کهنسال برای خلق رویاهای جدید و رقابت برای بهترین بودن که به شخصه این جنبه تلاش و کوشش را در کل رویافروشی دالرگات و در تمام طبقاتش دوست داشتم.☺️😊
۴.عدالت در داستان؛ ما در رویافروشی دالرگات هیچ برتری بینی بین انسان و سایر موجودات نمی‌بینیم و حتی یک طبقه جذاب برای حیوانات داریم.
🤠از خوبی های جلد دوم بیان یک سری سوالات جواب نگرفته از جلد قبلی بود و بخش های تاریک و داستان های ناگفته جلد اول در این جلد فاش می شه و دیدگاه قبلی نسبت به تعدادی از شخصیت ها تغییر خواهد کرد؛ مثال بارزش: ویگو مایزر(مدیر طبقه دوم)🫡🫡. 
اماااا باز یک ماجرای اساسی و دوست داشتنی کتاب برای خواننده با پایانی باز در یک جای حساس تمام می شع و همین علت یک نیم ستاره امتیاز کمتر من به کتاب هست و از نویسنده تقاضا دارم جلد سوم را هم به نگارش در آورد.🤲🏻🥺🥺🥺🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
از دیگر قشنگی های کتاب که حتی مترجم انگلیسی زبان کتاب هم اشاره داشت اینکه بعد از خوندن کتاب شما علاقه مند می‌شید که یک دفتر رویا برای خودتون داشته باشید و رویا ها و گاها کابوس هاتون🫨🥶 را بنویسید. 
این کتاب به درد کیا میخوره ممکنه سوال خیلیا باشه:
۱.علاقه مند به ژانر فانتزی ، رئالیسم جادویی 
۲.یکی که ناراحته و کابوس میبینه و افسرده است و می خواد یه کتاب بخونه که حالش خوب کنه 
۳.برای نوجوانان دبیرستانی که می خوان یک کتاب خوب رده سنی یانگ ادالت (young adult) بخونن 
۴.برای کسی ‌که خیلی وقته رمان نخونده و یا با یه رمان نشاط آور می خواد کتاب خوانی شروع کنه!
من پیشنهاد می کنم که این مجموعه قشنگ از دست ندید! :)))))
پ.ن.:این کتاب(جلد دوم) در خردادماه توسط نشر دانش آفرین، همخوانی و ایونت آن در انتهای خرداد ماه برگزار خواهد شد.جهت شرکت پیج اینستاگرام نشر را دنبال کرده تا از تاریخ های دقیق مطلع شوید.
و ممنون از توجه تون 💚🫰🏻🫶🏻🫰🏻💚
      

18

        درود و سلام 🔪🗡🩸🩸
این کتاب را شاید بتوان از محبوب ترین آثار آگاتا کریستی دانست؛ و در نظر من یک مجموعه کامل از یک اثر جناییست!
به نظر من مجموعه ای کامل است که یک  جنایتی رخ دهد؛ شواهد بررسی‌ شوند؛ مظنونین مورد بازجویی قرار گیرند و تک به تک ادله را برای بی گناهی شرح دهند و در نهایت کارگاه داستان، واقعیت را از بین تمام دروغ ها بیرون کشد؛ واقعیتی که گاه می تواند هولناک و گاه پر از غافلگیری باشد!
این کتاب  رخداد یک جنایت،یک قتل در قطاری به سوی لندن است و  قاتل یا قاتلین در میان مسافران هستند و حال هرکول پوآرو، کارگاه زبده ی داستان ما، قبل از رسیدن به ایستگاه انتهایی مامور می شود تا پرونده را حل کند و مجرمین را از میان مظنونین شناسایی کند و حقیقت هولناک پرونده را آشکار سازد.
شاید برای منی که فیلم اقتباس شده را قبل از خواندن کتاب دیده بوده ام، هیجان کشف حقیقت کمتر بود اما این از توان و قدرت بی نظیر قلم کریستی کم نمی کند و شما با یک شاهکار مواجه هستید.
اگر به ژانر جنایی_معمایی علاقه مند هستید حتما حتما این کتاب مطالعه کنید، فیلم اقتباس شده را ببینید و این شاهکار از دست ندید!
فیلم برای سال ۲۰۱۷ و با امتیاز ۶.۵ از ۱۰
پ.ن.: عکس از بازیگر های فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق جهت آشنایی و تصور بهتر از کاراکتر های داخل کتاب
ممنون از توجه تون ⚰️🪦
      

39

        درود و سلام 🍽🍴
وقتی در حال خواندن این کتاب بودم، تمام خاطرات مادربزرگم و خودم در زمان دبیرستانم جلوی چشمام مرور می شد و تمام حس هایی که میکاگه داشت را با قلبم لمس و درک می کردم.
مادربزرگ و مادر قلب خانواده و آشپزخانه قلب خانه هستند؛ جایی که به خانه و خانواده گرمی می بخشه و بدون اون حس کمبود و نقص به سراغ آدم میاد! سر و صدای ظرف ها، صدای برخورد قاشق و کفگیر به قابلمه ها، صدای قُل قُل زدن و بوی خوش خورشت ها و غذا ها، جریان زندگی در روح ما هستند. 🫕🫕
 کتاب ماجرای دختریست جوان که از طریق آشپزی و آشپزخانه با خانواده خود ،با قلب خود و حتی با دیگران ارتباط می گیرد و این علاقه و ارتباط به اندازه ای زیاد است که او هنگام ورود به هر خانه ای ، اول آشپزخانه آن خانه را می بیند و چک می کند![ خیلی برای من بانمک بود.😊☺️]
داستان ما روایتی‌ست از قدرت و تاثیرِ عشق و تراژدی؛ می خواهد نشان دهد که بلافاصله پس از وقوع یک تراژدی الزامی برای گرفتن تصمیمات مهم نیست. می توان روال آرومی را در پیش گرفت و اجازه داد جریان اتفاقات به آرامی بگذرند و مهم نیست چه مدت زمان طول بکشد؛ باید به خود زمان داد!
از قسمت های موردعلاقه من در کتاب رابطه مادر_فرزندی بود که فرم دوستانه بیشتری داشت و صمیمیت قابل توجه بین مادر و فرزند برای من به شدت جذاب بود. 😊
تنها دلیلی که من ۵ ستاره به کتاب ندادم، پایان باز کتاب بود که برای شخص من مورد پسند نبود! و دوست داشتم مشخص تر سرنوشت شخصیت ها معلوم شود.
برای جمع بندی مطالعه کتاب را توصیه می کنم خصوصا برای دوستانی که درگیر تراژدی هستند؛ امیدوارم مطالعه این کتاب بتونه به شما کمک کنه تا راحت تر ازش عبور کنید.❤️‍🩹❤️‍🩹
ممنون از توجه شما 
      

31

        سلام و درود به همگی 🫰🏻❄️☃️
سوکچو شهری که در شمالی ترین نقطه کره جنوبی و در مرز بین کره جنوبی و کره شمالی قرار دارد.در ابتدا، این منطقه روستای ماهیگیری کم‌جمعیتی در سواحل دریاچه چئونگچوهو بود که به دلیل موقعیت مکانی خود در دریای ژاپن به بندری مهم تبدیل شد. پس از جنگ جهانی دوم  تحت کنترل کره شمالی قرار گرفت. و بعد از توافقنامه آتش بس کره و از آن زمان یعنی ۱۹۵۳ تاکنون، جزئی از کره جنوبی بوده است.
داستان ما در رابطه با دختری است که در پذیرش هتلی واقع در سوکچو روز ها را می گذراند و ورود مسافری خارجی روتین زندگی او را بهم می‌ریزد!
فیلمی اقتباس شده با همین نام در سال ۲۰۲۵ از کتاب ساخته و اکران شده است که امتیاز ۶.۸ را کسب کرده است.
نقاط قوت کتاب:
☆روان و ساده بودن متن
☆توصیفات خوب از فضا و محیط شهر  
☆به خوبی به روحیاتِ شخصیت اول  پرداخته شده بود؛ اون حس گیر افتادن در یک محیط بسته و خفقان آور و درگیری های درونی با تمام ابعاد خودت کاملا لمس می شد و فکر می کنم هر خواننده ای استیصال و ناتوانی شخصیت اصلی را درک می کرد! 
اما چرا امتیاز کمی دادم به کتاب!
داستان گیرایی لازم را نداشت؛ شروع کتاب عالی بود اما در ادامه به شدت افت کرد و فقط می خواستم سریعتر تموم بشه!
یک سری شخصیت ها در کتاب بودن که هدفی نبود برای حضورش در داستان؛ انگار فقط سُک سُک می کردن و ضرورتی هم حتی برای این امر نبود! و یا اگر قرار به حضور داشتن بود، پررنگ تر و با جزئیات بیشتر در داستان حضور پیدا می کردند.
 برخی از وقایع و اتفاقات گذشته خصوصا شخصیت های اصلی اشاره شده بود و بعد با یک سوال بزرگ و بدون جواب تا انتهای کتاب پیش می رفتی و در آخر هم جواب نمی گرفتی! 
در رابطه با روابط شخصیت های اصلی هم کتاب کم کاری کرده بود؛ اصلا مشخص نبود که چه سرنوشتی در انتظار روابطشان هست و چرا شکل گرفته بودن و یا قطع شده بودن! و آیا اصلا علاقه مندی بود یا صرفا یک سوتفاهم بود؟!
 کتاب فهرست و تقسیم بندی نداشت! می شد گفت به خاطر حجم کم کتاب شاید لزومی به اینکار نیست ولی من دوست دارم کتاب عنوان و فصل داشته باشه.
و مجموعه موارد گفته شده باعث شدن امتیاز من به کتاب ۲.۵ باشد و تنها نقطه قوت کتاب برای من بیانِ حسِ سردرگمی شخصیت اصلی باشد.
امتیاز گودریدز به این کتاب ۳.۵۴ بود.
در پایان می تونم بگم کتاب معمولی و ساده بود و می تواند گزینه ای برای مطالعه در وقت اضافی باشد.
ممنون از توجه شما 🌨⛄️
      

17

        با سلام و درود 🌊⛵️
دوست دارم در ابتدا بگم کتابِ روانی بود و ترجمه عالی و خوبی داشت و به همین علت می توانستی بالای چندین فصل پشت سر هم در کتاب غرق شوی! ایده کتاب فوق العاده عالی بود.🤌🏻🤌🏻
پایان بندی کتاب قابل پیش بینی بود.
ژانر کتاب علمی و تخیلی است و لطفا اگر علاقه مند به ژانر هستید، کتاب را مطالعه بفرمایید.☺️
داستان کتاب در رابطه با لیز،دختری ۱۶ ساله است که در یک روز معمولی، اتفاقی ناگهانی کاملا زندگی او را تغییر می دهد و او سر از دیگرستان در می‌آورد؛ دیگرستان؟چه اسم عجیبی! یعنی کجاست؟در آنجا او آشنایانی را می بیند و ماجراهایی را تجربه می کند که جذاب و حیرت انگیز است!
کتاب مجموعه ای از احساسات مختلف انسانی است؛ از انکار تا پذیرش. و به شدت خفن و جذاب پیچیدگی های احساسی نشان داده شده بود.
بخشش و بزرگی از نکته مثبت دیگر کتاب بود که به آن به صورت پررنگ پرداخته شده بود و به نظر من در دنیای امروزه یادآوری این نکته ضروری است؛ باید بتوانیم خطاهای خودمان و دیگری را ببخشیم و کینه در دل نداشته باشیم. 
کتاب عاشقانه زیبایی هم دارد؛ عاشقانه ای که فداکاری را می آموزد. و علاوه بر عشق، کتاب فداکاری و امید و همدلی میان دوستان را هم نشان می دهد و این برای من دوست داشتنی بود. :)
اما چرا  ستاره کم‌تر از ۵؟:
در کتاب بخش هایی وجود داشت که نحوه پیش رفتن داستان مورد پسندم نبود!؛نقاطی بود که حس آبکی و سرهم‌بندی کردن را می داد.
 نتایج تصمیمات اشتباه لیز با یه خوش شانسی عجیبی به خیر می گذشت.🤨🤨[ نویسنده دوست داشته سوپر خوش شانس باشه، تو رو سننه آخه😁😁😁] و من این دوست نداشتم و نظرم این بود که گاها روبروشدن با عواقب یک تصمیم درس بزرگی خواهد بود در برداشتن قدم های بعدی!
صحبتم در اینجا به پایان رسید.🤗
ممنون از توجه شما 🩵🐳🐋🐬
      

10

        با سلام و درود 🫰🏻
آیدل، اوشی، فندوم، کیپاپ، بند، گروپ، بایس و ... واژه هاییست که نسل جوانی چون من با آن ها آشناتر از نسل قدیم می باشند؛ خوانندگان آسیای شرقی که با هنر بی بدیل خود در دل موسیقی جهان جایگاه ویژه ای کسب کردند و طرفدار های خاص خود را دارند؛ طرفدارانی که گاه می‌توانند اغراق آمیز و بیش از اندازه صحیح در علاقه مندی خود غرق شوند! رفتار های افراط آمیز یا هواداری سمی انجام دهند! یا خواننده مورد علاقه خود را عاری از خطا بدانند! 
اما اگر روزی خبری رسوا کننده در رابطه با آن خواننده پخش شود و آن تصویر بی نقص، لکه دار شود، آنگاه چه می شود؟! تکلیف  فن ها چه می شود؟ چه اتفاقی برای فنی می افتد که تصورش از آیدلش همچون  شیشه ای ظریف می شکند؟!!
این کتاب قرار هست راجب موضوعاتی که صحبت شد، داستانی را برای ما بازگو کند و هواداری سمی را به صورت خلاصه بررسی و بیان کند ؛ بنابراین ژانر کتاب حاضر درام، ادبیات معاصر، ایده‌آلیستی/انتقادی می باشد. 
ریت گودریدز: ۳.۲۲/۵
دلیل‌ اینکه این امتیاز بهش دادم چند مورد بود:
_قلم نویسنده برای من [تاکید کنم، من] جذاب نبود؛ ایده و فضای داستان جدید و ناب بود اما متاسفانه نتونستم باهاش ارتباط بگیرم!
_پایان بندی کتاب برای شخصیت اصلی برای من یه علامت تعجب بزرگ گذاشت و به نظرم سرهم بندی آمد!![حیف بود، واقعا!]
_وقایع و سرنوشت شخصیت های پررنگ دیگر داستان باتوجه به تجربه و برداشت های شخصی من از فضای کیپاپ و جیپاپ، داستان جور نمی آمد؛ سوالات بیشماری بدون جواب و ماجراهای زیادِ حل نشده ای باقی ماندند!
اما اگر شما شامل این چند مورد ذیل باشید، این کتاب برای مطالعه خوب خواهد بود:
_اصلا با این فضا آشنا نیستید و تازه می خواهید وارد شوید
_تازه وارد در این فضا (بیبی فن)😅
_هوادار سمی هستید [خداکنه این مورد شامل هیچکس نشه🤲🏻]
_والدین های نگران :)
و در پایان دلم میخواد بگم که فن آیدل بودن خوبه ولی افراط در اون اصلا!
اینکه یک آهنگ گوش بدین یا آلبوم و مرچ بخرین یا ویدئو ها و برنامه های متخلف ببینید عالیه اما خود آیدل ها هم راضی نیستند از زندگی خودتون دست بکشید و اهداف آینده ای برای خودتون نداشته باشید!! هدف موسیقی آنها تشویق شما برای ساختن زندگی بهتری می باشد.😊
و ممنون از توجه تون 🫡
      

22

        با سلام و درود 
این کتاب برای همخوانی تو باشگاه انتخاب شد و خب وقتی با بچه ها صحبت کردم، گفتن شاید به خاطر رده سنی نوجوان مورد پسندم واقع نشه ولی شد ! :))
قلم نویسنده روان و زیبا و بیانگر تحقیقات جامع در رابطه با موضوع  بود و یادداشت نویسنده در آخر کتاب به این نکته اشاره داشت.
 نقطه دوست داشتنی دیگری از کتاب این بود که با وجود شکست قبلی در انتشار در مجله، نویسنده ناامید نشده بود و تلاش مجددی کرده بود.👏🏻
میتونم با توجه به یادداشت آخر کتاب در مورد نویسنده بگم که سوزی شخصیت خود آلی بود و جذاب برای من ؛ شاید چون خودمم زمانی که موضوعی برام جذابه ،پرحرف میشم.😁😁😆😆🤭🤭[دوستان در جلسات دورهمی و ایونت ها کاملا واقف هستند!]
شاید عروس دریایی ، قصه دختریست به نام سوزان که دوست قدیمی و صمیمی خود را در حالیکه قهر بودند، از دست می دهد و حال سوالاتی در ذهن او ایجاد شده و دنبال پاسخ است؛ روند کتاب به صورت گام به گام هست و کم کم گره های ماجرا ها را برای مخاطب باز می کند.
اگر شما هم مثل سوزی و من، دوستی از دست دادید یا الان درگیر قهر هستید این کتاب براتون خوبه. 😊
درگیر رده سنی کتاب هم نباشید چون برای یه آدم بزرگسال هم خوبه!
ممنون از توجه شما 🪼
      

10

        با سلام و درود 
وقتی در حال گشت زنی تو سایت نشر بودم، این کتاب به چشمم خورد. خلاصه کتاب را برای خودم و مادرم خوندم و به پیشنهاد مادرم سفارش دادم و آخر فروردین در باشگاه همخوانی با دوستان خواندم.
به خاطر حس و حال یکسانی که با هه سو داشتم و دارم، از مطالعه کتاب لذت بردم و در عمیق ترین عمق وجودم درکش کردم.❤️‍🩹🫂
ژانر کتاب:ادبیات معاصر، رئالیسم اجتماعی، درام
امتیاز گودریدز : ۳.۷۱
ترجمه کتاب: روان و عالی 👏🏻👏🏻
داستان کتاب: هه سو روان درمانگر مشهوری که در یک برنامه تلویزیونی نظر خود را مطرح می کند و این نظر زندگی او را زیر و زبر می کند و تمام جنبه های زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد! هه سو بعد از آن اتفاق دیگر خود قدیمی اش نیست؛ یه روزی وقتی در حال برگشت به خونه اش هست، گربه ای را میبینه و صدایی را میشنوه ؛ صدای سه ای؛ دخترکی که گربه ها را دوست می دارد و می خواهد به آن ها کمک کند و این دو نفر ماجرایی را آغاز می کنند.
رویه ی کتاب کُنده و ممکنه یه کوچولو (🤏🏻) خسته کننده باشه اما دلسرد نشینا؛ نیمه دوم کتاب بهتر خواهد بود.😉😊
وقتی در حین خوندن بودم، یاد آهنگ everything I wanted it  بیلی آیلیش افتادم و  حس می کردم نگاه ها، حرف ها ، ترحم آدم ها چه قدر می تونه اذیت کننده باشه و حتی خود هه سو هم اشاره داشت!
<<_فهمید که به زبان آوردن یا نوشتن صرفا یک خط یا حتی چند کلمه برای خنجر زدن به قلب انسان ها کافیست.>>
از تکه کتاب های این کتاب و حرف ها و روز های هه سو، مطالب زیادی در قلبم قرار گرفت و کمک به حال الانم شد.
به نظرم میشه گفت مهم ترین نقطه نظر کتاب این باشه که همیشه و در هر جایگاهی حواسمون به حرف هامون باشه!
برداشت بعدی من این بود که به خودمون فرصت استراحت بدیم و بابت طولانی شدنش عذاب وجدانی نگیریم! راحت تر شانس  ریکاوری به خودمون بدیم تا از پا نیفتیم .🫠🙂
نمی دونم این کتاب برای یک روان درمانگر چه جوری باشه اما فکر می کنم خوندنش خالی از لطف نباشه.
اگر شما هم الان به خاطر یک حرف ، یک کامنت ، یک نظر به دردسر افتادید به خودتون این محبت بکنید و این کتاب بخرید و بخونید و من از اینجا بهتون میگم، فایتینگ!👊🏻
ممنون از توجه تون ❤️‍🩹
      

10

        با سلام و درود 
این کتاب دل نوشته هایی در مورد غذا است اما نه صرفا غذا!
اول دوست دارم از ترجمه خوب کتاب تشکر کنم ؛ از خانم صیفی کار عزیز که ترجمه روان و خوبی را انجام دادند و تک تک غذا ها را با تلفظ فارسی و انگلیسی مشخص کردند.
تنها علتی که من یک ستاره کمتر دادم، به خاطر تصویر و دقیقتر، نبودن تصویر و عکس ها از غذا هاست؛ البته این مشکل با سرچ حل می شود و سرچ برای من اذیت کننده نبود.😊😊
خب برگردیم به داستان 😉
این کتاب ما به هیچ وجه کتاب دستورالعمل آشپزی نیست؛ نینای عزیز که به شانگهای اومده در طول چهار فصل برای ما  یه غذا و دسر را میگه و همزمان احساس خودش را و خاطرات دوران کودکی اش را بیان می کند و سعی می کند میراث چینی_مالزیایی خود را حفظ کند. و از این نظر اگر کتاب دلتنگی در فروشگاه اچ مارت را خوانده باشید، احساسات نینا را درک می کنید و حتی خود نینا هم به کتاب اچ مارت و میشل اشاره داشت.🫠
من به شخصه خودم از کتاب لذت بردم؛ قلم نینا به شدت زیبا و توصیف های او سرشار از احساسات بود؛ طوریکه بوی ادویه ها، روغن چیلی و پیازچه را از پشت صفحات حس می کردم و انگار خودم در حال هورت کشیدن و آشپزی بودم! 🙂
من دانستنی های زیادی را از کتاب نینا فهمیدم؛ از جشنواره قایق اژدها تا قوم هوئی(مسلمانان چین) ؛ از دسر موزی تا گای لن !
برای من اگر بخوام در یک جمله کتاب بگم این جمله بهترینه:
نقشه راهنمای غذایی برای سفری به شانگهای!
یعنی الان یه پیش‌زمینه دارم که اگر روزی شانگهای در مقابل چشمان من قرار گرفت[بعید میدونم البته😅]، چی بخورم و کجا برم که اون غذای خاص را بخورم!
در انتها اگر به چین و غذای چینی علاقه دارید، این کتاب حس اون غذا را باهاتون در میان می گذارد.
ممنون از توجه تون 
پ.ن.: با کتاب و سرچ ها قطعا گرسنه می شوید😆😉پس موقع گرسنگی نخوانید.
      

30

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.