قتل در قطار سریع السیر شرق

قتل در قطار سریع السیر شرق

قتل در قطار سریع السیر شرق

آگاتا کریستی و 1 نفر دیگر
4.3
31 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

73

خواهم خواند

43

ناشر
هرمس
شابک
9781043636012
تعداد صفحات
279
تاریخ انتشار
1312/10/11

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        پس از سوار شدن در قطار تاروس که از حلب سوریه به استانبول می رود ، کارآگاه خصوصی "هرکول پوآرو" به هتل توکاتلیان می رسد و در آنجا تلگرافی دریافت می کند که وی را وادار به بازگشت به لندن می کند. وی به دربان دستور می دهد که برای او یک کوپه ی درجه یک در قطار سریع السیر شرق رزرو کند.اگرچه قطار پیش از این کاملا پر شده و همه ی کوپه ها رزرو شده است ، پوآرو با مداخله ی دوست و همکار بلژیکی اش ، یک جای درجه دو در قطار بدست می آورد. مسافران زیادی در قطار هستند که یکی از آن ها راشت، تاجر ثروتمند آمریکایی است.راشت پوآرو را می شناسد و از او درخواست محافظت می کند زیرا وی تهدید به مرگ شده است. پوآرو که از راشت خوشش نیامده، پرونده را رد می کند. پس از این در شب اول ، پوآرو وقایع عجیبی را مشاهده می کند.صبح روز بعد قطار به دلیل قرار داشتن یک توده ی برف در مسیر، از حرکت باز می ایستد. در ادامه ی داستان به پوآرو خبر می دهند که راشت به قتل رسیده و قاتل هنوز سوار قطار است. پوآرو پرونده را به دست می گیرد و با کمک دکتری که در قطار است، بدن راشت را بازبینی می کند؛ او جای دوازده ضربه ی چاقو بر بدن وی می یابد و در کنار آن مدارک دیگری هم هست که هرکول پوآرو باید در مورد "قتل در قطار سریع السیر شرق" بررسی کند؛ این اثر یکی از محبوب ترین داستان های معمایی نوشته شده به قلم "آگاتا کریستی" می باشد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به قتل در قطار سریع السیر شرق

لیست‌های مرتبط به قتل در قطار سریع السیر شرق

نمایش همه
جیب پر از چاودارده بچه زنگیجنایت خفته

ملکه ی جنایت:آگاتا کریستی

31 کتاب

ویرایش،با تشکر ازAmaryllis@ لیست تمام آثار آگاتا کریستی. جالبه بدونید خانم کریستی آثار عاشقانه هم نوشته که البته با نام مستعار چاپشون کرده... تعدادی را خودم‌خوندم که توضیح مختصری دارن بقیه را نخوندم و صرفا نام انگلیسی اثر و ترجمه ی فارسی اش را نوشتم.تعدادی هم داستان کوتاه هستند که باز هم قید شده.کریستی یک کتاب هم به نام دریاسالار شناور داره که با همکاری انجمن کاراگاهان نوشته. اثار عاشقانه کریستی با نام مری وستمکوت، که احتمالا ترجمه هم ازشون پیدا نکنید.چون چندان مورد توجه خوانندگان نبودن.. ۱.نان غول پیکر ۲.پرتره ی نا تمام ۳.غایب در بهار ۴.گل رز و درخت سرخدار ۵.دخترِ دختر ۶.زحمت اما صرفا برای عاشقان دنیای جنایت، ۱.ماجرای اسرا امیز در استایلز ۲.دشمن مخفی(دشمن پنهان) ۳.قتل در زمین گلف ۴.مردی در لباس قهوه ای ۵.راز دودکش ها(قضیه ی نامه های عاشقانه) ۶.قتل راجر اکروید،یکی از متفاوت ترین اثار کریستی. ۷.چهار بزرگ(چهارغول بزرگ) ۸.راز قطار آبی ۹.راز هفت ساعت ۱۰.قتل در خانه ی کشیش،اولین حضور خانم مارپل. ۱۱.راز سیتافورد ۱۲.خطر در خانه ی آخر ۱۳.لرد اجورد می‌میرد ۱۴.قتل در قطار سریع و السیر شرق،بهترین اثری که تا به حال خوانده ام. ۱۵.چرا از اوانز نپرسیدند ۱۶.تراژدی در سه پرده ۱۷.مرگ‌در میان ابرها ۱۸. قتل‌های A.B.C(قتل های الفبایی) ۱۹.قتل در بین النهرین ۲۰.ورق ها روی میز(شیطان به قتل می‌رسد) ۲۱.شاهد خاموش ۲۲.کریسمس پوآرو(جنایت در کریسمس) ۲۳.ملاقات با مرگ ۲۴.و آنگاه هیچ‌کس نماند(ده بچه ی زنگی) ۲۵.سرو غمگین ۲۶.یک،دو،سگک کفش من(جنایت های میهن پرستانه) ۲۷.شیطان زیر‌آفتاب(شرارتی زیر آفتاب) ۲۸.ان یا ام؟ ۲۹.جسدی در کتابخانه ۳۰.پنج خوک‌کوچک،بازخوانی یک‌جنایت قدیمی توسط هرکول پوآرو ۳۱.انگشت متحرک(دست پنهان) ۳۲.به سمت صفر(به طرف صفر) ۳۳.جنایت خفته،بازخوانی یک جنایت قدیمی با حضور خانم مارپل ۳۴.اعلام یک قتل ۳۵.گناه مضاعف«داستان کوتاه» ۳۶.مرگ در پایان می‌آید(و سرانجام مرگ) ۳۷.حفره(قتل در تعطیلات) ۳۸.سیانور درخشان(نوشابه با سیانور) ۳۹.سگ شکاری مرگ(شاهدی برای دادگاه) ۴۰.اقای کوئین مرموز«داستان کوتاه» ۴۱.آینه ی سرتاسر ترک برداشته ۴۲.فیل ها به یاد می‌آورند ۴۳.به بغداد آمدند ۴۴.موج سواری ۴۵.گربه ای در میان کبوتران(گرگ در لباس میش) ۴۶.مرگ بر روی نیل ۴۷.جیبی پر از چاودار ۴۸.مقصد نا معلوم ۴۹.در هتل برترام ۵۰.شب بی پایان ۵۱.حماقت مرد مرده(شکار قاتل) ۵۲.ماجرا های پارکر پاین(خانه ای در شیراز)«داستان کوتاه» شامل ۱۲ داستان کوتاه با حضور شخصیت پارکر پاین. ۵۳.تله موش«نمایشنامه» ۵۴.نخستین پرونده های پوارو«داستان کوتاه» ۵۵.مصیبت بیگناهی ۵۶.دختر سوم ۵۷.معمای کارائیب ۵۸.سوزش سر انگشتان ۵۹.سیزده معما«داستان کوتاه» ۶۰.خانه ی کج(خانه ی وارونه) ۶۱.مرگ‌خانم مک‌گینتی ۶۲.پس از تشییع جنازه ۶۳.چشم بندی ۶۴.قتل در مجتمع مسکونی(جنایت در شب آتش بازی)«داستان کوتاه»،شامل سه داستان از پوآرو ۶۵.هیکوری دیکوری داک(قتل در خوابگاه دانشجویی) ۶۷.الهه ی انتقام ۶۸.پرده ۶۹.تحقیقات پوآور«داستان کوتاه» ۷۰.اسب رنگ پریده(مرکب مرگ) ۷۱.ساعت ها ۷۲.جشن هالووین ۷۳.مسافری به فرانکفورت ۷۴.پوستر سرنوشت(دروازه ی سرنوشت) ۷۵.قطار ۴:۵۰ پدینگتون ۷۶.شرکا در جنایت(شرکای جرم)«داستان کوتاه» ۷۷.رمز و راز لیسترودیل(اواز قو)«داستان کوتاه» ۷۸.مشکل در خلیج پولنسا«داستان کوتاه» ۷۹.روشنایی ماندگار«داستان کوتاه» ۸۰.دوازده خان هرکول«داستان کوتاه» ۸۱.ماجرای پودینگ کریسمس(رویا)«داستان کوتاه» ۸۲.سه موش کور«داستان کوتاه» ۸۳.راز رگاتا(راز مسابقه ی قایق رانی)«داستان کوتاه» ۸۴.پرونده اخر خانم مارپل«داستان کوتاه» ۸۵.قتل آسان است و پایان ضمیمه ی کتاب ها باشه برای بعد...

115

یادداشت‌ها

          پوآرو، قطار، قتلی مرموز، شواهد و مدارک. این‌ها کلماتی هستند که با نگاه به عنوان و جلد کتاب به ذهن ما می‌روند؛ ولی فکر نمی‌کنم بتوانید قبل از خواندن کلمات این کتاب، غافل‌گیری یا غافل‌گیری‌های موجود در این کتاب را تصوّر کنید. پوآرو در حال برگشت از یک مسافرت، سوار بر قطار سریع‌السیر شرق می‌شود و با یک قتل روبه‌رو می‌شود؛ یعنی قتل یکی از مسافران قطار. پوآرو از این لحظه به بعد، به‌عنوان یک کارآگاه قهّار و ماهر و کارکشته وارد می‌شود و شواهد و مدارک را بررسی می‌کند. شواهد و مدارک سبب ابهام این مسئله می‌شوند که قاتل چه کسی است و پوآرو در بررسیِ خویش، همراهان خویش را با حدس‌هایی هوشمندانه غافل‌گیر می‌کند. به‌مرور زمان، معلوم می‌شود که باید  در بخش‌های بسیاری از پازلِ این ماجرا، شک و تردید کرد و پوآرو نیز به همین امر مشغول می‌شود، تا آنکه در لحظات پایانیِ داستان، بزرگ‌ترین غافل‌گیری در انتظار شماست. بعد از غافل‌گیری بزرگ، نویسنده داستان خود را به نحوی باشکوه به پایان می‌رساند.
این داستان از لحاظ معمّایی، در سطح بسیار خوبی قرار دارد. نگارندۀ این سطور، سال‌ها قبل فیلمِ اقتباس‌شده از این کتاب به کارگردانی کِنِت برانا (سال ۲۰۱۸) را دیده؛ ولی در هنگام مطالعۀ این کتاب، در بَحرِ معمّاهای کتاب رفت و غرقِ آن‌ها شد. از این رو، می‌توان گفت که این کتاب برای عاشقان کتاب‌های معمّایی و پلیسی بسیار خوب خواهد بود.
پایانِ داستان به‌شدّت باشکوه بود و من در ذهن خویش وصفی بهتر از «باشکوه» برای آن ندارم.
امیدوارم از مطالعۀ آن لذّت ببرید.
        

7

          هشدار مهم درباره کتاب اینکه ترجیحا فصل‌های پایانی کتاب را در ساعات آخر شب آغاز نکنید چون ممکن است مثل وضع الآن من بشوید که ساعت دقیقا ۲ و نیم شب است و نتوانستم تا کتاب را تمام نکرده ام زمینش بگذارم و حتی فراتر! بلافاصله هم آمده ام که برایش یادداشتی بنویسم! 
.
اول این را بگویم که راستش این اولین کتابی بود که من از آگاتا کریستی - ملکه‌ی جنایت!- خواندم. قبل از این، کتاب‌های دیگری در ژانر داستان جنایی و معمایی خوانده بودم اما هیچکدام از ایشان نبود. از آنجا که دوستی بسیار از کتابهای ایشان تعریف می‌کردند ترغیب شدم کتابی از این مجموعه بخوانم و خب این کتاب، هم به نظر خود نویسنده و هم بر اساس نظرات ثبت شده در گودریدز جزو بهترین کتابهای آگاتا کریستی است. این شد که شروعش کردم.
.
خب این امر که نتوانی پایان کتاب را حدس بزنی شاید اساسی ترین موضوع در این ژانر داستان است و بعد از آن اینکه تا چه حد بتواند پایان تو را غافلگیر کند قرار می‌گیرد. درباره این کتاب باید بگویم که این که به هیچ وجه نمیتوانید پایانش را حدس بزنید و اینکه در صفحات پایانی احتمالا با فکی افتاده از تعجب و هیجان داستان را دنبال خواهید کرد به کنار. (که جز این هم از این نویسنده به هرحال انتظار نمی‌رود.) اما چیزی که بیشتر مرا هیجان زده کرد این موضوع بود که در اواسط داستان مثل میانه‌ی هر داستان جنایی ای که می‌خوانم از خودم پرسیدم که یعنی حالا حتی من هم می‌توانم اگر به داده های داستان دقت کافی و زیاد کرده باشم و عمیق فکر کنم، معما را حل کنم؟ یعنی منظورم این است که آیا تمام چیزی که واقعا برای رسیدن به نتیجه نهایی در داستان هست، به مخاطب هم داده شده؟ و در جواب باید بگویم که خیلی جاها هست که ممکن است شما هم حین خواندن مثل من با خودتان فکر کنید که الان این سوال را چرا پرسید یا اصلا الان این موضوع کوچک که دیگر تاثیری نخواهد داشت اما نه! باید بگویم که آگاتا کریستی  با هر تپانچه‌ای که گوشه‌ای از داستان نشان مخاطبش داده، در صفحات آخر به قلب و مغز خواننده شلیک می‌کند! همه چیز سر جای خودش است و این است که این داستان را به شدت اعجاب‌انگیز و بی‌نظیر میکند. 
و در آخر یک چیز؛ فکر میکنم این جزو معدود داستان‌های جنایی ای باشد که حل معما نقطه‌ی پایان و اوج داستان نباشد! پایان داستان فوق‌العاده شکوهمند است. 
 همین دیگر. احتمالا باز هم از این مجموعه خواهم خواند. فعلا باید بخوابم
        

17

          می خواهید یک عصر تابستانی را به خواندن یک کتاب جنایی جذاب بگذرانید؟ قطعا کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق یکی از بهترین انتخاب هاست. چه طور ممکن است کتابی که سال 1934 نوشته شده است و حدود یک دهه دیگر صد ساله می شود، جزء بهترین آثار جنایی قرن باشد؟
کتاب "قتل در قطار سریع‌السیر شرق" نوشته آگاتا کریستی، یکی از معروف‌ترین و محبوب‌ترین آثار نویسنده در سبک معمایی و جنایی است. این رمان در سال 1934 منتشر شد و در قالب یک داستان کارآگاهی پرتنش، به حل یک قتل اسرارآمیز در قطاری می‌پردازد. بستر وقایع تاریخی این داستان در اواخر دهه 1920 یا اوایل دهه 1930 میلادی قرار دارد، در دورانی که اروپا هنوز درگیر تبعات جنگ جهانی اول بود و تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی در حال وقوع بود.
پس از پایان جنگ جهانی اول در سال 1918، بسیاری از کشورهای اروپایی در بحران‌های اقتصادی و اجتماعی به سر می‌بردند. جنگ جهانی اول تأثیرات عمیقی بر جوامع مختلف داشت. در این دوران، بسیاری از مردم به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود بودند. در این زمان، حمل و نقل سریع و راحت مانند قطارهای سریع‌السیر، نمادی از پیشرفت تکنولوژیکی و رفاه بودند. در این داستان، قطار شرق سریع‌السیر به عنوان نمادی از دوران مدرن و سرعت در زندگی روزمره به کار می‌رود.
در این دوره، بسیاری از کشورها در حال بازسازی و تلاش برای برقراری روابط دیپلماتیک پس از جنگ بودند. این دوره، عصر برقراری روابط بین‌المللی جدید، به ویژه در اروپا و آسیا، بود. در داستان، شخصیت‌های مختلف با پیشینه‌های ملی و فرهنگی متفاوت از کشورهای مختلف در قطار حضور دارند، که این امر نشان‌دهنده تنوع جامعه بین‌المللی و روابط پیچیده میان کشورها است.
در دهه‌های 1920 و 1930، جهان در حال تغییرات عمده‌ای بود. در غرب، به ویژه در اروپا، انقلاب‌های اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در جریان بود. رمان‌های آگاتا کریستی به‌طور خاص بازتاب‌دهنده این تغییرات هستند، جایی که شخصیت‌های مختلف اغلب با چالش‌هایی در مورد هویت و طبقات اجتماعی خود مواجه می‌شوند. در قتل در قطار سریع‌السیر شرق، این تغییرات اجتماعی و فرهنگی را می‌توان در شخصیت‌های مختلف مشاهده کرد، از جمله تفاوت‌های طبقاتی، عقاید و تاریخچه‌های خانوادگی که در تعاملات شخصیت‌ها نقش دارند.
در داستان، اشاره‌ای به قطار سریع‌السیر که در آن قتل رخ می‌دهد، وجود دارد. قطارها در این دوران به عنوان یک وسیله حمل و نقل پیشرفته و سریع شناخته می‌شدند که نمادی از پیشرفت تکنولوژی بودند. در دوران پس از جنگ جهانی اول، حمل و نقل سریع و موثر نقش مهمی در دنیای مدرن ایفا می‌کرد و باعث تسهیل ارتباطات بین کشورها و مناطق مختلف می‌شد.
در مجموع، داستان قتل در قطار سریع‌السیر شرق نه تنها یک معما و داستان جنایی جذاب است، بلکه بستر تاریخی و فرهنگی آن به وضوح نشان‌دهنده تحولات اجتماعی، سیاسی و تکنولوژیکی دوران پس از جنگ جهانی اول است. ترکیب این زمینه‌ها با داستانی هیجان‌انگیز و شخصیت‌های پیچیده، این رمان را به یکی از آثار برجسته کریستی و یکی از بهترین داستان‌های کارآگاهی تاریخ تبدیل کرده است.
هرکول پوآرو در استانبول از طریق تلگرافی به لندن فراخوانده می شود. او سوار بر قطار سریع السیر شرق شده و عازم لندن می شود. در میان راه، طوفان حرکت قطار را مختل کرده و آن را متوقف می کند. در این شرایط پوآرو متوجه ناهمگونی جمع مسافران قطار می شود.
زنان و مردان بسیاری در سنین مختلف، از طبقات اجتماعی گوناگون در قطار حضور دارند. توجه پوآرو بیش از همه به ساموئل راچت جلب می‌ شود که یک تاجر ثروتمند آمریکایی است. راچت از پوآرو می‌ خواهد که به عنوان محافظ شخصی او استخدام شود، ولی پوآرو نمی‌ پذیرد. مدتی بعد قتلی اتفاق می‌ افتد. جسد راچت با دوازده ضربه چاقو در کوپه اش پیدا می شود.
پوآرو شروع به تحقیق درباره قتل می‌ کند. او متوجه می‌ شود که راچت به ماجرای آدم ربایی و قتل دیزی آرمسترانگ که در گذشته رخ داده ارتباط دارد. دیزی دختر خردسال آقا و خانم آرمسترانگ بوده که به وسیله گانگستری به نام کاستی ربوده شد. کاستی در ازای آزادی دیزی پول زیادی طلب کرد و والدین دیزی نیز پول را پرداخت کردند، اما پس از این کار جسد فرزند خود را تحویل گرفتند.
مادر دیزی که در آن زمان باردار بود کودک نارس و مرده ای بدنیا آورد و خود درگذشت و پدرش نیز خودکشی کرد. مرگ دیزی و والدینش زندگی بسیاری از دوستان و آشنایان این خانواده را تحت تاثیر قرار داد و آسیب‌ های زیادی به آنها وارد کرد. در حالی که کاستی جنایتکار از چنگ عدالت گریخت و ناپدید شد. پوآرو متوجه می شود که راچت همان کاستی بوده که هویت خود را تغییر داده و به عنوان یک تاجر فعالیت می‌ کرد. 
اگر قبلا کتاب را نخوانده باشید یا یکی از اقتباس های متعدد سینمایی اش را ندیده باشید، بعید است حدس درستی درباره قاتل داشته باشید. 
از این جا به بعد را به خودتان می سپارم اما نکته شگفت انگیزی در انتهای کتاب هست. یک رفتار غیر منتظره از پوراو که همیشه طرفدار قصاص قاتل است. این جا وجه مسیحی بودن پوارو و در واقع خانم آگاتا کریستی خودش را نشان می دهد. پوارو در فاصله میان کشف قاتل با دیدار پلیس، با انجیل خلوت می کند تا راهی پیدا کند.

        

32