برای آشنایی با نیما کتاب خوبیه 
ولی به نظرم دوتا مشکل داشت 
۱-خیلی حرف رو کش می‌دادن
یعنی حرفی رو که می‌شد تو ۳۰ صفحه بزنن تو ۵۰ صفحه می‌زدن 
۲-مربوط به نویسنده نیست 
فونت کتاب نمیدونم کوچیک بود یا برا من کوچیک جلوه کرد ولی به هر حال تا تموم بشه کتاب من رو کشت 
ولی در کل کتاب خیلی خوبیه 
و حرف رو با این شعر نیما تموم میکنم 
((داستانی نه تازه کرد، آری 
آن ز یغمای ما به ره شادان 
رفت و دیگر نه بر قفاش نگاه 
از خرابی ماش آبادان 
                         دلی از ما ولی خراب ببرد))
      

        تحلیل های خیلی بهتری از این دو نفر وجود داره ولی خب بالاخره چون جلال با نیما زیاد و یه مقدار هم با هدایت آشنایی داشته نظرات جالبی بود 
فقط نمیفهمم چرا هی به شعر نیما میگفت شعر غیر عروضی(منظورش بی وزنه) 🤔🤔
      

        واقعا شاهکار بود و بین همه غیر رمان هایی که از داستایوفسکی خونده بودم بعد شب های روشن بی‌نظیر بود 
البته بعضی ها این رو به شب های روشن هم ترجیح میدن اما کاری که داستا یوفسکی تو شبهای روشن با من کرد بعد جنایت و مکافات بی سابقه بود...
      

        واقعا شهید مطهری حق داشت تولستوی رو حکیم بنامه :)))
      

        داستان عالی بود و میشه گفت به یکی از معضلات زبان ما اشاره میکرد 
البته یه نکته ای که داشت دیگه تقریبا امثال شیخ ماجرا وجود ندارن و جای خودشون رو به امثال خارجی مآب دادن ولی خب تو زمان نگارش این کتاب این شکلی نبوده 
نکته‌ی دیگه ای که داره کتاب در عین کوتاهی دقت زیادی ازتون میخواد و نمی‌تونید همینجوری سرسری بخونید و ازش رد شید
یا حق 

      

        کتاب جالبی بود 
باهاش تونستم ارتباط برقرار کنم و من رو یاد کتاب شب های روشن داستا یوفسکی انداخت
در کل کتاب جذابی بود  و حقیقتا باهاش حال کردم 
اون نصفه ستاره ای هم که ندادم بخاطر اینه که با شخصیت نویسنده حال نمیکنم و گرنه لیاقت کتاب ۵ ستاره بود 
یا حق 
      

        اگه با شهید صدر آشنایی داشته باشید حتما متوجه شدید تا الان که ایشون ذهن علمی داشتند و گاها حتی سعی در اثبات پدیده های دینی با علم داشتند 
این نوشته ایشون مقدمه ای بر کتابی در باره امام زمان نوشته محمد صدر هست که توی ۵  وز نوشتن ایک مقدمه رو 
تو این مقدمه به چندین سوال درباره مهدویت پاسخ داده شده که توی بعضی واقعا مغالطات عجیبی رخ داده و این برام تعجب برانگیز بود 
البته چون این کتاب رو فقط تو ۵ روز نوشتن پس خیلی هم نمیشه انتظار زیادی ازش داشت 
نکته بعدی هدف این کتاب هست 
هدف نویسنده تو این کتاب رسما اثبات علمی معجزات پروردگار هست ! و این شما رو متعجب خواهد کرد کل اگه معجزه هست اصلا لزومی بر اثبات علمی وجود نداره !
البته از جهتی میشه هدف ایشون رو ارج بدیم به این دلیل که ایشون این کتاب رو برای اثبات به کسانی که معجزه و وحی و امور غیر تجربی رو قبول دارن ننوشته بلکه برای اون کسانی نوشته که هر چیزی رو که نتونن با علم اثبات کنن رد میکنن(علم گرایی افراطی)
در هر حال اگر احساس می‌کنید که شما هم تا چیزی از نظر علمی براتون اثبات نشه اون رو نمی‌پذیرید این کتاب میتونه براتون کتاب مناسب و خوبی باشه. 
      

        این کتاب سه فصل داره و یک نتیجه گیری 
فصل اول : پیش درآمد 
فصل دوم : حکومت اسلامی 
فصل سوم :رهبران و حکام اسلامی 
و در نهایت نتیجه گیری و مرور
تو این کتاب عین صاد علل انتخاب حاکم رو سه تا میدونه 
۱-پاسداری و حفظ جان 
۲-رفاه و آسایش 
۳-رشد دادن و تعالی دادن انسان
اعتقاد عین صاد بر این هست که حکومت اسلام از نوع سوم هست  طبق آیات و روایات و سیره.
نکته‌ی دیگه ای که داره معتقده در حکومت اسلامی که توحید سر چشمه و منشا اصلی اون هست ، انسان توانایی انتخاب حاکم دو نداره چون انسان از درون ذات خبر نداره و فقط ظاهر رو میبینه. در حکومت اسلامی بز پایه توحید خداوند خودش شخصا حاکم رو تعیین میکنه و همین هست که امثال شورایی که عمر  ایجاد کرد
رد میشه
در کل به نظرم از کتاب های خوب استاد هست اگه دوست داشتید مطالعه کنید 
      

        کتاب مثل بقیه آثار کافکا هست، اول یه بلایی سر شخصیت اصلی میاد که دلیلش مشخص نیست چیه و هیچکس هم دنبال دلیلش نمیگرده! صرفا پیامد های اون اتفاق بررسی میشه 
تو این کتاب هم داستان درباره مردی هست که خرج خانواده رو میده الی در یک اتفاق ناگهانی در یک صبح تبدیل به یه سوسک میشه!!
اما نکته ای که وجود داره اینه همونطور که بالا گفتم هیچکس به دنبال علت نمیگرده که این توی همه آثاری که من از کافکا خوندم بوده.
در ادامه فرآیند نشون میده که خانواده چطوری تمام زحمات شخص رو از یاد میبرن و آروم آروم اون رو طرد میکنن....
در کل کتاب خوبی بود ولی به نظرم خیلی نویسنده های قوی تری از کافکا وجود داره که میشه آثارشون رو مطالعه کرد 
یا حق 
مخلصم 
      

        راه بسیار پیچیده است.یک عمر بت ها را شکسته ای و خوشحال از پیروزی هستی. که همین بت، همین بت شکنی تو را از توحید جدا کرده و به خودت پیوند زده است.