زهره رستملو 🇵🇸

تاریخ عضویت:

مهر 1403

زهره رستملو 🇵🇸

@Rostamloo

14 دنبال شده

14 دنبال کننده

                .
وَ قَالَ علی عليه‌السلام  مَنْهُومَانِ لاَ يَشْبَعَانِ طَالِبُ عِلْمٍ وَ طَالِبُ دُنْيَا
.

              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        مسئله‌ی جمعیت یکی از چالش‌های مهم و جدی امروز کشور است؛ موضوعی که هم مردم و هم حاکمیت در قبال آن مسئولیت دارند.

 اقدام حجت‌الاسلام عباسی ولدی در مطرح‌کردن این مسئله از طریق رادیو معارف و سپس تدوین آن در قالب کتاب، اقدامی ارزشمند و قابل‌تقدیر است. ای‌کاش سایر فعالان فرهنگی و اجتماعی نیز اندک توجهی به این موضوع داشتند.

سخن گفتن از اهمیت جمعیت و بحران جمعیتی پیش‌روی کشور، بحثی طولانی و مفصل است که مجالش اینجا نیست. 

برای منی که در چند ماه اخیر مشغول مطالعه و جست‌وجو در این زمینه بوده‌ام، و این کتاب را نیز با همین نیت خواندم؛ راستش برایم آورده‌ی اطلاعاتی نداشت.
 البته این موضوع را نباید ضعف کتاب دانست، بلکه به نوع رجوع خواننده نیز باید معطوف کرد.

البته باید گفت این کتاب برای ترغیب همه‌ی مردم به فرزندآوری کافی و مناسب نیست. و شاید فقط بتوانند گروهی خاص از مخاطبان را قانع کنند. اما در هر صورت، گفت‌وگو، آگاهی‌بخشی و تلاش برای اقناع، بهتر از سکوت و بی‌توجهی است.
      

0

        کلیه سخنرانی‌های موجود در این کتاب از دو بخش تشکیل شده‌اند. 

بخش نخست با نگاهی تربیتی به نوجوانان و جوانان، به تبیین واقعه عاشورا و قیام امام حسین (علیه‌السلام) می‌پردازد و در قالب پاسخ به پرسش‌ها، شرحی روشن و قابل فهم از این رخداد ارائه می‌دهد.

علامه مصباح یزدی صرفاً به شرح تاریخی قیام سیدالشهدا (ع) اکتفا نمی‌کنند؛ بلکه در بخش دوم سخنرانی‌ها می‌کوشند مفاهیم و آموزه‌های عاشورا را با شرایط روز کشور تطبیق دهند و آن‌ها را زنده و مؤثر سازند. ایشان در هر سخنرانی، با دقت نظر و بصیرتی مثال‌زدنی، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین هستند که اگر امام حسین (ع) در شرایط کنونی حضور داشتند و می‌خواستند قیام کنند، به چه مسائلی توجه می‌کردند؟ 

تعظیم شعائر حسینی، صرفاً به بیان مصائب واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری محدود نمی‌شود؛ بلکه باید با فهم عمیق از اهداف آن قیام، برای مقابله با مسائل و تهدیدات زمانه که بنیان اسلام را نشانه گرفته‌اند، به جهاد و حرکت پرداخت.
      

0

        مطالب کتاب و بهتر است بگویم سخنرانی‌های استاد  به قدری روان و شیوا بود که دلم می‌خواست همه‌اش را در یک روز بخوانم. اما با توجه به نوع خاص مطالعه‌ی این‌گونه کتاب‌ها، آن را در چند روز خواندم. از طرفی هم دوست داشتم شب‌های بیشتری از محرم را با کلام استاد شهید بهره‌مند شوم.

سخنرانی‌های شهید مطهری، آن هم مربوط به ۵۰ سال پیش، نشان از سطح بالای منبر ایشان دارد. نکته‌ی قابل توجه این است که استاد، مطالب اساسی و بنیادینی را مطرح می‌کردند که گذر زمان در آن‌ها خللی وارد نکرده است؛ به‌عبارتی سخن از محکمات است. این مطالب با زبانی فصیح بیان می‌شوند؛ زبانی که هم برای مخاطب آن دوران قابل فهم و کاربردی بوده، و هم امروز برای ما.

از دیگر نکات قابل تأمل  به‌ویژه در حوزه‌ی سخنرانی‌های محرم پرداختن به مسائل روز است. ایشان و سایر بزرگان، قیام حسینی را در زمانه‌ی خود نیز جاری و زنده می‌دانستند و در پی احیای آن بودند. اشاره‌هایی که به مسئله‌ی فلسطین و شمر زمانه داشتند، گواه همین نگاه است.

از سوی دیگر، قیام امام حسین (ع)، پیام‌ها و درس‌های متعددی دارد که در هر عصر و زمانی می‌توان از آن بهره برد. با تأسی از عاشورا، بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی قابلیت حل دارند. شهید مطهری در سخنرانی‌های خود به نقش‌آفرینی زنان، به‌ویژه حضرت زینب (س)، پرداخته و الگویی از نقش افرینی زنانه ارائه می‌دهند. این الگو زمانی مطرح شده که رژیم پهلوی درصدد ترویج الگوی غربی زن بود.

نوع نگاه شهید مطهری به قیام امام حسین (ع)، در آن زمان و با آن عمق، بسیار ارزشمند و کم‌نظیر است. ایشان حتی از منظر جامعه‌شناختی نیز به تحلیل این واقعه پرداخته‌اند. البته باید دقت داشت که تنوع این نگاه‌ها با حفظ اصالت ماجرا همراه  بوده و دچار تحریف یا التقاط نشده است.

نگاه ایشان به مسئله‌ی نقش‌آفرینی زنان فوق‌العاده بود. تلقی ایشان از نقش زن، بسیار شبیه سه الگویی است که حضرت آقا در اسفند ۱۳۹۱ مطرح کرده‌اند.

در فصل پایانی کتاب نیز به ابعاد تبلیغ پرداخته‌اند که برای من بسیار جذاب و آموزنده بود. پس از مطالعه‌ی بیانات استاد، به‌درستی این جمله پی بردم که چرا تأکید می‌شود ما  مبلغِ دوره‌ی طرح ولایت نیستیم؛ چراکه جایگاه تبلیغ، جایگاه بسیار مهم‌تری است.

برخی نکات خطاب به مرکز حفظ آثار شهید مطهری:
در این مجموعه می‌شد متن سخنرانی‌ها را تجمیع کرده و بخش‌های تکراری را حذف کرد. البته شاید فلسفه‌ای در حفظ عین سخنان استاد داشته‌اند که آن را دست‌نخورده ارائه داده‌اند. هرچند تکرار مطالب در برخی موارد خسته‌کننده بود، از جهتی هم برای شناخت شخصیت و روحیات شهید مطهری مفید بود. تکرار برخی نکات نشان از اهمیت و تأثیر آن‌ها در اندیشه‌ی ایشان دارد.

یکی دیگر از موارد قابل نقد، عدم ترجمه‌ی متون عربی بود. گاهی متوجه منظور دقیق عبارات نمی‌شدم و این موضوع آزاردهنده بود.


پ.ن ۱: در پایان مطالعه  کتاب، واقعاً افسوس خوردم که چرا تاکنون اهتمام جدی به مطالعه‌ی آثار شهید مطهری نداشته‌ام. با اینکه پیش‌تر هم از اهمیت آثار ایشان مطلع بودم، اما پس از لذت خواندن این کتاب، حس خسران بیشتری داشتم.

پ.ن ۲: بعد از مطالعه‌ی هر کتاب، ذهنم چند روزی درگیر مطالب آن می‌ماند، به‌ویژه نکاتی که شاید فرامتن باشند. این کتاب از این جهت برایم بسیار گسترده بود، تا حدی که تصمیم به نوشتن یادداشت نداشتم.
(البته همیشه هدفم از نوشتن یادداشت در به‌خوان، ثبت واگویه‌هایی برای خودم بوده تا در جایی یکجا جمع باشند و در صورت نیاز به آن‌ها رجوع کنم.)


      

2

        یکی از معدود کتاب‌هایی بود که با اشتیاق فراوان منتظر مطالعه‌اش بودم. اثری جامع در زمینه‌ی معرفی شهر کوفه در قرون نخستین اسلامی که با بهره‌گیری از منابع متعدد، اطلاعات را به شکلی شیوا، روان و تلخیص‌شده ارائه می‌دهد.

این کتاب منبعی بسیار مناسب برای علاقه‌مندان به تاریخ اسلام و خصوصاً تاریخ کوفه است. البته در برخی بخش‌ها وارد جزئیات و توضیحاتی مفصل شده که شاید برای خواننده‌ی عام چندان کاربردی نباشد. به‌نظرم اگر متن در برخی قسمت‌ها مختصرتر و جمع‌وجورتر تدوین می‌شد، برای مخاطبان عمومی قابل‌فهم‌تر و جذاب‌تر می‌بود.

این اثر بیشتر جنبه‌ی توصیفی دارد، پس انتظار تحلیل‌های عمیق نداشته باشید؛ هرچند نویسنده در بخش خاتمه، دیدگاه تحلیلی خود را ارائه کرده‌اند. با این حال، کتاب تصویری روشن از وضعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کوفه ارائه می‌دهد و اطلاعات ارزشمندی در اختیار خواننده قرار می‌دهد. پس از مطالعه، خواننده می‌تواند با توجه به فهم خود، به تحلیل شخصی از وقایعی چون بدعهدی مردم کوفه و عدم همراهی با امام زمان خویش در بزنگاه‌های تاریخی دست یابد.

مطالعه‌ی این کتاب را برای عبرت‌آموزی از تاریخ، به‌شدت توصیه می‌کنم.

در ادامه‌ی مطالعه، پیشنهاد می‌کنم حتماً بیانات  حضرت آقا در سال ۱۳۷۵ با فرماندهان سپاه و همچنین کتاب «آزمون خواص در حکومت اسلامی» نوشته‌ی آقای سلیمانی امیری را نیز بخوانید. این منابع تحلیل دقیقی از نقش خواص در حوادث تاریخی، به‌ویژه وقایع کوفه، ارائه می‌دهند و نشان می‌دهند که چگونه لغزش‌های خواص می‌تواند سرنوشت یک جامعه را دگرگون کند.
      

3

        خواص و نقش خواص!
واژگانی هستند که پس از مطالعه‌ی بیانات حضرت آقا با فرماندهان سپاه در سال ۱۳۷۵، تا به امروز و حتی پس از این نیز ذهن مرا درگیر کرده‌اند. برای نخستین بار بود که تعریفی دقیق و جامع از تقسیم‌بندی عوام و خواص می‌خواندم. تقسیم‌بندی‌ای که لزوماً منطبق بر جایگاه اجتماعی افراد نیست. ممکن است یک روحانی عوام باشد و یک راننده‌ی تریلی خواص.

این دو گروه، بی‌تردید مکلف‌اند، اما تکلیف خواص به‌سبب حوزه‌ی اثر گسترده‌ترشان سنگین‌تر است؛ چراکه اینان‌اند که تبیین‌گری می‌کنند، مردم را آگاه و هوشیار می‌سازند، و به تعبیر دیگر، اگر آنان خواب بمانند، نماز امت قضا می‌شود. (می‌دانم این جمله‌ی شهید بهشتی خطاب به دانشجویان بوده است، اما به‌گمانم مصداق دقیق‌تر آن، خواص جامعه هستند.)

عنوان کتاب برای من، که مشتاق خواندن و شنیدن از نقش خواص بودم، بسیار جذاب بود. نویسنده‌اش را نیز می‌شناختم؛ از اساتید مؤسسه‌ی امام خمینی(ره) و دوره‌ی طرح ولایت هستند و بارها پای صحبت‌های ایشان نشسته‌ام. به‌نظرم در حوزه‌ی تاریخ تحلیلی، جزو اساتید شاخص محسوب می‌شوند. به هر حال، این آشنایی و اشتیاق باعث شد کتاب را بخوانم.

در مقدمه‌ی کتاب، همان بیانات معروف رهبری آورده شده و در فصل نخست، حاج آقای امیری (همانند استاد خود، علامه مصباح) از تعریف مفاهیم آغاز می‌کند. در فصول بعد، زمینه‌های لغزش خواص در صدر اسلام را شرح داده و سپس با نگاهی تحلیلی به مصادیق این لغزش‌ها می‌پردازد. در ادامه نیز آزمون خواص در جمهوری اسلامی، پس از رحلت امام خمینی(ره)، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

به‌طور کلی نمی‌توان گفت که این کتاب، اثری جامع در این زمینه است، اما برای دستیابی به شناختی تحلیلی و نگاهی عمیق‌تر به نقش خواص، مطالعه‌ی آن قطعاً توصیه می‌شود.

به‌نظرم یکی از عوامل مهم رخداد حوادث مختلف پس از شهادت پیامبر(ص)، از ماجرای سقیفه تا عاشورا و حتی پس از آن، لغزش خواص و کوتاهی آنان در انجام نقش خود بوده است. البته نقش خواص، محدود به دوران پس از پیامبر نیست، اما پس از رحلت آن حضرت، این نقش برجسته‌تر و تأثیرگذارتر می‌شود.

امروز نیز انقلاب اسلامی ایران، که قیامی از جنس قیام امام حسین(ع) برای حفظ اسلام بود، موفق به تشکیل حکومت اسلامی شده و در این میان، نقش خواص بار دیگر بسیار پررنگ است.

چندین سال است که حضرت آقا فرمان «جهاد تبیین» داده‌اند و آن را «فریضه‌ای فوری و قطعی» خوانده‌اند. به‌نظرم خطاب اصلی این جهاد، خواص جامعه‌اند و لغزش آنان، می‌تواند لغزش کل امت را به‌دنبال داشته باشد.
      

0

        یکی از مزایای شیعه بودن، بهره مندی از دعاهایی با مضامین فوق العاده و ادبیات فصیح و بدیع است. و یکی از زیباترین و عمیق ترین این ادعیه، «مناجات شعبانیه» می‌‌باشد. 
شعبان سال ۱۴۰۰ اولین باری بود که در محضر یکی از اساتید بزرگوارم، شرح مناجات شعبانیه را شنیدم. و بعد از آن توفیق شد که شرح علامه‌ی عزیز بر این مناجات را بخوانم.
بعد از شنیدن و خواندن این شرح‌ها بود که لذت خواندن مناجات شعبانیه را فهمیدم. 
در وصف این کتاب و شرح همین بس که در این چهار سال، هر ماه شعبان برنامه‌ریزی میکنم که کتاب «شکوه نجوا» را مطالعه کنم.


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
«ماه شعبان با قطع نظر از این اعیاد هم ماه بسیار مهمّی است؛ اَلَّذى‌ کانَ رَسولُ اللَهِ صَلَّى اللَهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یَداَبُ فى‌ صیامِهِ‌ وَ قیامِهِ فى‌ لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخوعاً لَکَ فى‌ اِکرامِهِ وَ اِعظامِهِ اِلىٰ‌ مَحَلِّ‌ حِمامِه؛ پیغمبر تا آخر عمر با این ماه این‌ جور رفتار میکردند. بعد هم [از خدا میخواهیم] که «فَاَعِنّا عَلَى الاِستِنانِ بِسُنَّتِهِ فیه».  خود این مناجات شورانگیزی هم که روایت شده است و نقل شده است در این ماه، شاهد بر عظمت این ماه است. این فقراتی که در این مناجات شریف و عزیز وجود دارد، در کمتر [جایی هست]. البتّه همه‌ی دعاهای در اختیار ما که مأثور از ائمّه (علیهم‌ السّلام) است، دعاهای پُرمضمونِ پُرمحتوای فوق‌العاده است، همه فوق‌العاده است ــ آنهایی که حالا مأثور است و معلوم است ــ لکن مثل این مناجات انصافاً کم داریم. من یک وقتی از امام (رضوان ‌الله ‌علیه) سؤال کردم، گفتم شما در بین این دعاهایی که هست، به کدام دعا بیشتر علاقه دارید یا بیشتر اُنس دارید ــ حالا تعبیر خودم یادم نیست؛ یک سؤالِ این‌ جوری کردم ــ ایشان یک تأمّل مختصری کردند، گفتند دعای کمیل و مناجات شعبانیّه. اتّفاقاً این دو دعا ــ ‌دعای کمیل هم واقعاً یک مناجات عجیبی است ــ خیلی نزدیکند به هم از لحاظ مضامین، حتّی از لحاظ بعضی از فقرات خیلی به هم نزدیک هستند؛ خود این دعا هم واقعاً یک فرصتی است. اِلٰهی هَب لی‌ قَلباً یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ وَ لِساناً یَرفَعُ اِلَیکَ صِدقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّه. واقعاً این ‌جور حرف زدن با خدای متعال و عرض حاجت کردن و عرض شوق کردن به حضرت حقّ متعال، چیز خیلی فوق‌العاده‌ای است، خیلی عالی است؛ یا این فقره‌ی «اِلٰهی بِکَ عَلَیکَ اِلّا اَلحَقتَنى‌ بِمَحَلِّ اَهلِ طاعَتِکَ وَ المَثوَى الصّالِحِ مِن مَرضاتِک»؛ یا این فقره‌ی اوج این دعا که امام (رضوان ‌الله‌ علیه) مکرّر این فقره را در بیاناتشان ذکر میکردند: اِلٰهى‌ هَب لى‌ کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلَیکَ وَ اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیکَ حَتَّى‌ تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور. ماها واقعاً چه جوری میتوانیم اینها را بگوییم؟ جلوی ما حجب ظلمانی هم یکی پس از دیگری هست؛ آن وقت درخواست این دعا این است که: حَتّىٰ‌ تَخرِقَ اَبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّور.
خب حالا اینها دیگر یک معالم فوق‌العاده‌ای است که خوشا به حال آن کسانی که دسترسی دارند و فهمشان، قلبشان، روحشان آشنای با این مضامین است و درست درک میکند این مفاهیم را؛ خوشا به حالشان! خداوند ان‌شاءالله به ما هم بدهد. به ‌هر حال این ماه پُربرکتی است و ان‌شاءالله بتوانیم از این ماه هر چه میتوانیم و تا هر جایی که ممکن است استفاده کنیم.»
۱۴۰۰/۱۲/۱۹
      

1

        شیخ بهایی یکی از شخصیت‌هایی بوده علاقه مند بودم در خصوص او بیشتر بخوانم و بدانم.
کتاب را خواندم و لذت بردم اما کتاب را در وصف این شخصیت نمی‌دانم و با توجه به سوژه انتخابی دوست داشتم که کتاب قوی تری را شاهد باشم.
و توقع عجیبی نیست که انتظار داشته باشم نویسندگانی خوش قلم در تراز نادر ابراهیمی، دست به قلم شوند برای شرح زندگانی این استاد بزرگ.



💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
سال گذشته با یکی از دوستان اصفهانی‌ام حول محور شخصیت شیخ بهایی گفتگویی داشتم. موضوع صحبت تخصص‌گرایی در رشته خاص یا فراگیری چند علم بود. تخصص‌گرایی و تمرکز بر رشته و علوم خاص را قبول دارم، اما به این هم اعتقاد دارم که در کشور نیازمند افراد جامع‌الشرایطی هستیم که چون شیخ‌بهایی به علوم مختلف بپردازد و شاهکارهایی را خلق کنند که یک متخصص صرف در یک رشته خاص، توانایی خلق آن را نداشته باشد.
به بهانه موضوع کتاب که شیخ بهایی بود، دوست داشتم که این موضوع و جملات استاد مطهری عزیز را در یادداشت‌های بهخوانم بنویسم و ذخیره کنم. 

«در میان علما بعضی جامع بودند؛ یعنی در همه رشته‌ها وارد بودن، مثل شیخ بهایی. البته شیخ بهایی واقعا هم مرد فوق‌العاده‌ای بوده و در همه رشته‌ها سری داشته است. ادیب بوده، مفسر بوده، ریاضیدان بوده، فقیه بوده، حکیم و فیلسوف بوده، و در همه این رشته‌ها کتاب نوشته، اما خودش جمله‌ای دارد که می‌گوید: «غَلَبْتُ عَلی کلِّ ذی فُنونٍ وَ غَلَبَ عَلَی کلُّ ذی فَنٍّ» یعنی با هر آدم ذی‌فنونی که مثل خودم در همه فنون وارد بود نبرد کردم بر او پیروز شدم، ولی با هر فردی روبرو شدم که متخصص در یک رشته بود شکست خوردم. نتیجه این شده که هیچ ریاضیدانی شیخ بهایی را به عنوان یک ریاضیدان قبول ندارد؛ یعنی اگر بخواهیم مثلا ریاضیات او را با ریاضیات غیاث‌الدین جمشید کاشانی مقایسه کنیم [قابل توجه نیست]. همچنین هیچ فقیهی او را به عنوان یک فقیه درجه اول قبول ندارد. فقه او در مقابل فقیه معاصرش مقدس اردبیلی جلوه‌ای ندارد. و نیز هیچ ادیبی و هیچ حکیم و فیلسوفی او را قبول ندارد. اگر در حکمت و فلسفه او را پهلوی معاصرش میرداماد بگذارند، طرف نسبت نیست. مفسرها هم او را قبول ندارند. خلاصه همه چیز می‌دانسته ولی در هیچ رشته‌ای متخصص نبوده است.
این، نتیجه پراکندگی فکر انسان است. فکر انسان وقتی که پراکنده شد، به قول امروزیها برآیند و راندمانش کمتر از محصول فکر کسی است که فکرش متمرکز در یک کار باشد. مغز و فکر انسان حکم چرخی را دارد که به گردش درمی‌آورید. اگر یک چرخ خیلی بزرگ را به گردش دربیاورید، وقتی که در گردش باشد نیروی کمی هم اگر پشت سرش باشد به گردشش ادامه می‌دهد، اما اگر یکدفعه بخواهید این چرخ را برگردانید و از طرف دیگر به گردش دربیاورید، چقدر سخت است و چقدر باید نیرو مصرف کنید! فکر انسان وقتی که در یک رشته کار کند خوب کار می‌کند، ولی وقتی بخواهد در چند رشته کار کند در هیچ کدام از این رشته‌ها آن طور که باید، خوب کار نمی‌کند.»
 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج13، ص168 و 169
      

2

        پیش از مطالعه‌ی این کتاب، خوب است که با تأمل به این پرسش بنگریم: اگر امام حسین (علیه‌السلام) در عاشورای سال ۱۴۴۶ یا سال‌های اخیر می‌خواست قیام کند، محور این نهضت چه می‌توانست باشد؟ 

«نه می‌توان گفت که حضرت برای تشکیل حکومت قیام کرد و نه اینکه هدف ایشان صرفاً شهادت بود... کسانی که گفته‌اند "هدف، حکومت بود" یا "هدف، شهادت بود"، در حقیقت میان هدف و نتیجه خلط کرده‌اند. خیر؛ هیچ‌کدام هدف نبود. امام حسین علیه‌السلام هدفی دیگر را دنبال می‌کرد؛ منتها تحقق آن هدف، حرکتی را می‌طلبید که نتیجه‌اش یا حکومت بود، یا شهادت. حضرت برای هر دو مسیر آمادگی داشت؛ هم مقدمات حکومت را فراهم می‌ساخت، و هم خود را برای شهادت مهیا کرده بود. هرکدام نیز که رخ می‌داد، درست و پذیرفتنی بود، اما نه به‌عنوان هدف، بلکه به‌عنوان نتیجه.»  
(مقام معظم رهبری، ۱۳۷۴/۳/۱۹)

از منظر رهبر معظم انقلاب، هدف قیام حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) حفظ اسلام و بقای دین بود. تحقق این هدف، چه از مسیر تشکیل حکومت اسلامی و چه از راه شهادت، قابل تحقق بود. بنابراین، هر جا که اساس اسلام در معرض تهدید قرار گیرد، وظیفه‌ی مسلمانان است که در راه صیانت از آن قیام کنند؛ همان‌گونه که حضرت امام خمینی (ره) با تأسی از جد بزرگوارشان نهضتی را برای پاسداری از دین آغاز کردند و در نتیجه‌ی همراهی مردم، حکومت اسلامی تشکیل یافت (آن چیزی که منجر به تشکیل حکومت شد و نه شهادت برخلاف سایر قیام‌های حسینی؛ همراهی مردم بوده است.).

کتاب حاضر با همین نگاه تحلیلی به تبیین این اصل می‌پردازد که جوهره و محور اصلی قیام، حفظ دین است؛ از همین رو، عنوان «جان‌ها فدای دین» برای کتاب برگزیده شده است.

الحمدلله که توفیق بهره‌مندی از معارف استاد بزرگوار، حاج‌آقای زکی‌پور، نصیب ما شد.
یکی از دستاوردهای ارزشمند علامه مصباح، تربیت شاگردانی فرهیخته و ژرف‌اندیش است. به واسطه وجود شخصیت‌هایی چون علامه و شاگردانش، فهمی تازه و عمیق نسبت به بیانات حضرت آقا و معارف ناب اسلامی حاصل شده است؛ الحمدالله.
      

2

        ظهر دوشنبه ۷ آبان بود که خبر تقریظ آقا بر کتاب را در کانال رسمی ایشان دیدم. با توجه به موضوع کتاب، همان روز اقدام به تهیه کتاب کردم که در ایام تسخیر لانه جاسوسی؛ این کتاب را مطالعه کنم.

💠 «ایستگاه خیابان روزولت» را شاید بتوان یکی از معدود کتاب‌های تقریظی متفاوت دانست، برخلاف اغلب کتاب‌های تقریظ شده، این کتاب در دسته دفاع مقدس تعریف نمی‌شود.

💠 این کتاب به موضوع تاریخی پرداخته که امام از آن تعبیر به انقلاب دوم کردند؛ انقلابی که بزرگ تر و مهم تر از انقلاب اول بوده است. زیرا جوانان پیرو خط امام با تسخیر لانه‌ی جاسوسی ابعادی جدید از انقلاب را به جهانیان عرضه کردند. ما صرفا به دنبال سرنگونی دست نشانده غربی‌ها نبودیم بلکه با انقلابی عصر‌ساز پایه‌های نظامات جهانی را دچار تزلزل کردیم. 
وقتی امام به پشتوانه مردم قیام کردند و شعار «نه شرقی، نه غربی؛ جمهوری اسلامی» را سردادند؛ در پی تحقق تمدن و نظم جهانی با محوریت اسلام بودند. و این اقدام جز با نفی سلطه گری سلاطین جهان از جمله آمریکا محقق نخواهد شد.

💠 یکی از مسائل قابل توجه و مورد اذعان همه‌ی خوانندگان، بالا بودن تعداد و اعتبار اسناد مورد استفاده کتاب است.  موضوع تاریخی کتاب و تعداد بالای اسناد، اسامی و حوادث از شیوایی و روانی متن نکاسته است.

💠 متاسفانه خلا وجود این کتاب و روایت‌ها بسیار احساس می‌شود. و صد افسوس که در کتب رسمی آموزشی ما این مطالب جایی ندارند و کمتر به آنها پرداخته می‌شود. 
تاریخ را اگر ما روایتی نکنیم برایمان روایت خواهند کرد. این موضوع را براساس اسناد کتاب و مقایسه آن با منابع داخلی؛ به وضوح می‌توان متوجه شد. ای کاش که دغدغه مندان نسبت به این حادثه مهم اندکی بیشتر توجه کنند.

 💠 نقطه محوری تسخیر لانه جاسوسی است اما به مسئله نفوذ آمریکا از بدو تاسیس سفارت تا آبان ۵۹ پرداخته می‌شود.  ای کاش که سینه چاکان آمریکا و آنانی که حل مشکلات را صرفاً به دست کدخدا (!) می‌بینند، با چشم بصیرت رجوعی به اسناد جاسوسی داشته باشند.

💫 واگویه‌های ذهنی بعد از مطالعه کتاب:
🔶 اقدام تسخیر قرار بود که به صورت چند روز باشد (با توجه به هدف اولیه و برنامه‌ریزی که از قبل صورت گرفته بود.). و چه بسا عملکرد برخی از آن دانشجویان از سر احساس بوده باشد. اما نیت خالصانه‌ای که آنان داشتند (و البته برخی اقدامات صحیح که در ادامه شرح خواهم داد.)، چنین برکت بزرگی را به همراه داشت. 

🔶 نکته‌ی قابل توجه دیگر، همراهی مردم از این تصمیم بوده است. در مبانی اسلام که پایه و اساس انقلاب است، مردم از جایگاه بسیار والایی برخوردار هستند به نحوی که شکل گیری و بقای حکومت به خواست و همراهی آنان است. مردم ایران بار دیگر با حمایت خود از اقدامات دانشجویان خط امام، از این انقلاب پاسداری کردند. 
همراهی و حضور مردم در صحنه های حساس این کشور پدیده‌ای عجیب و پیچیده است. و اهمیت آن زمانی مشخص می‌شود که بدانیم قیام عصرساز مردم تنها قیام حسینی (قیام برای حفظ اساس اسلام) است که با تشکیل حکومت اساس اسلام را حفظ می‌کند و نتیجه شهادت را به همراه ندارد. و این موضوع رابطه مستقیمی با همراهی مردم دارد. (الحمدالله که مردم ما در این امتحان سخت سربلند شدند.)

💠 یکی از توصیه‌های موکد امام خمینی (ره) و حضرت آقا به قشر جوانان به خاصه دانشجویان رجوع به روحانیت اصیل و اسلام شناس است که جریان جنبش دانشجویی از خط اصیل اسلامی منحرف نشود. دانشجویان پیرو خط امام نیز در این مورد پیشگام بودند. و این اقدام خود را با روحانیت چک کرده و حتی بعد از تسخیر نیز منتظر امر امام خمینی (ره) بودند که برخلاف امر ایشان اقدامی انجام ندادند.

🔶 نام اشخاصی در کتاب و تسخیر. لانه جاسوسی مطرح هست که با دیدن آنها تعبیر حضرات پشیمان در ذهن آدم پر رنگ می‌شود. و مدام این سوال مطرح می‌شود که چه شد که آنها روزی از این اقدام خود که مایه مباهات است، پشیمان شدند! 
اینکه چه می‌شود عده‌ای از آن دانشجویان می‌شوند حضرات پشیمان (چون ابراهیم اصغرزاد‌ها) و عده‌ای پای این آرمان‌ها می‌ایستند و شهید می‌شوند (محسن وزوایی، حسین علم‌الهدی، مهدی رجب بیگی و ...)؛ را آقا در دیدار با خانواده شهید ییلاقی شرح می‌دهند.
(توصیه می‌شود جزوه «انگیزه بدون زیر ساخت؛ فاتحان دیروز عذرخواهان امروز» که در کانال hamzevasl@ مطالعه شود.)

❗در انتها توصیه می‌کنم بعد از خواندن کتاب مطالب سایت khamenei.ir ناظر به این کتاب را مشاهده نمایید.
      

2

        یادداشت مشترک درباره دو کتاب «سند انتخاب» و «روایت رهبری»

وقایع مرتبط با انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری جمهوری اسلامی ایران را می‌توان بی‌تردید از جمله الطاف خفیه الهی برای این نظام دانست. اجلاسیه‌ی ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ به‌روشنی گویای این حقیقت است که چگونه فرآیندی دقیق و هدایت‌شده طی شد تا ایشان به‌عنوان فردی شایسته، به رهبری انتخاب شوند. نظم و چینش اتفاقات، بی‌تردید بدون عنایت و لطف الهی قابل تصور نیست.

کتاب «روایت رهبری» پیش از «سند انتخاب» نوشته شده و حاوی خاطرات و ناگفته‌هایی است که بعدها در «سند انتخاب» نیز مورد استناد قرار گرفته‌اند. با این حال، می‌توان «سند انتخاب» را اثری جامع‌تر و کامل‌تر نسبت به سایر منابع موجود در این حوزه دانست.

هر دو کتاب به حوادث تاریخی پیش از ۱۴ خرداد، از جمله اصلاح قانون اساسی در بخش مربوط به رهبری و نیز ماجرای قائم‌مقامی آیت‌الله منتظری پرداخته‌اند. با این حال، به نظر می‌رسد که «روایت رهبری» بیشتر به حواشی و جزئیات سیاسی و تاریخی توجه دارد، در حالی که تمرکز اصلی «سند انتخاب» بر روی اجلاسیه‌ی خبرگان و فرآیند انتخاب رهبری است، آن‌هم با دقت و عمق بیشتر.

اظهارات اشخاص دخیل در اجلاسیه و مطالبی که در جریان آن مطرح شد، در جای خود بسیار دقیق و تأمل‌برانگیز است؛ می‌توان ساعت‌ها در مورد آن نوشت و سخن گفت. دقت نظر نمایندگان در برخی جزئیات انتخاب رهبری، آزادی و حریت آنان در اظهار نظر، انتخاب شیوه رهبری و فرد مدنظر و بسیاری موارد دیگر، در مجموع برگ زرینی از افتخارات این کشور و جوامع اسلامی را رقم زده است.

اگرچه هر دو کتاب مفصل و پرجزئیات‌اند و به شرح وقایع تاریخی می‌پردازند، اما این حجم و سبک نگارش، تأثیر منفی بر انگیزه‌ی مطالعه‌ی مخاطب نمی‌گذارد. در کنار مطالعه این دو اثر ارزشمند، تماشای مستندهای «قائم‌مقام» و «روایت رهبری» نیز می‌تواند تصویر کامل‌تری از آن دوران حساس ارائه دهد.

در نهایت، مطالعه‌ی این دو اثر را به علاقه‌مندان تاریخ انقلاب و دغدغه‌مندان نظام جمهوری اسلامی به‌شدت توصیه می‌کنم. با این حال، اگر بخواهم بین این دو اثر یکی را پیشنهاد دهم، «سند انتخاب» را انتخاب می‌کنم.

      

0

        یادداشت مشترک درباره دو کتاب «سند انتخاب» و «روایت رهبری»

وقایع مرتبط با انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری جمهوری اسلامی ایران را می‌توان بی‌تردید از جمله الطاف خفیه الهی برای این نظام دانست. اجلاسیه‌ی ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ به‌روشنی گویای این حقیقت است که چگونه فرآیندی دقیق و هدایت‌شده طی شد تا ایشان به‌عنوان فردی شایسته، به رهبری انتخاب شوند. نظم و چینش اتفاقات، بی‌تردید بدون عنایت و لطف الهی قابل تصور نیست.

کتاب «روایت رهبری» پیش از «سند انتخاب» نوشته شده و حاوی خاطرات و ناگفته‌هایی است که بعدها در «سند انتخاب» نیز مورد استناد قرار گرفته‌اند. با این حال، می‌توان «سند انتخاب» را اثری جامع‌تر و کامل‌تر نسبت به سایر منابع موجود در این حوزه دانست.

هر دو کتاب به حوادث تاریخی پیش از ۱۴ خرداد، از جمله اصلاح قانون اساسی در بخش مربوط به رهبری و نیز ماجرای قائم‌مقامی آیت‌الله منتظری پرداخته‌اند. با این حال، به نظر می‌رسد که «روایت رهبری» بیشتر به حواشی و جزئیات سیاسی و تاریخی توجه دارد، در حالی که تمرکز اصلی «سند انتخاب» بر روی اجلاسیه‌ی خبرگان و فرآیند انتخاب رهبری است، آن‌هم با دقت و عمق بیشتر.

اظهارات اشخاص دخیل در اجلاسیه و مطالبی که در جریان آن مطرح شد، در جای خود بسیار دقیق و تأمل‌برانگیز است؛ می‌توان ساعت‌ها در مورد آن نوشت و سخن گفت. دقت نظر نمایندگان در برخی جزئیات انتخاب رهبری، آزادی و حریت آنان در اظهار نظر، انتخاب شیوه رهبری و فرد مدنظر و بسیاری موارد دیگر، در مجموع برگ زرینی از افتخارات این کشور و جوامع اسلامی را رقم زده است.

اگرچه هر دو کتاب مفصل و پرجزئیات‌اند و به شرح وقایع تاریخی می‌پردازند، اما این حجم و سبک نگارش، تأثیر منفی بر انگیزه‌ی مطالعه‌ی مخاطب نمی‌گذارد. در کنار مطالعه این دو اثر ارزشمند، تماشای مستندهای «قائم‌مقام» و «روایت رهبری» نیز می‌تواند تصویر کامل‌تری از آن دوران حساس ارائه دهد.

در نهایت، مطالعه‌ی این دو اثر را به علاقه‌مندان تاریخ انقلاب و دغدغه‌مندان نظام جمهوری اسلامی به‌شدت توصیه می‌کنم. با این حال، اگر بخواهم بین این دو اثر یکی را پیشنهاد دهم، «سند انتخاب» را انتخاب می‌کنم.

      

0

        در این کتاب با مجموعه‌ای از خاطرات ارزشمند روبه‌رو هستیم که مستقیماً به روایت خود علامه مصباح یزدی بیان شده‌اند. این خاطرات به‌صورت موضوعی دسته‌بندی شده و هر بخش به یکی از ابعاد مهم زندگی علمی، فرهنگی و مبارزاتی ایشان اختصاص دارد.

ترتیب مطالب کتاب به شرح زیر است:
۱.  آغاز مسیر طلبگی: علامه مصباح در نخستین بخش از کتاب، از دوران ابتدایی طلبگی خود سخن می‌گویند. در این قسمت، دلایل انتخاب مسیر حوزه و چرایی تحصیل در شهر قم به‌تفصیل شرح داده می‌شود.

۲.  آشنایی با بزرگان حوزه: در ادامه، به شرح آشنایی ایشان با شخصیت‌های برجسته‌ای چون علامه طباطبایی و شهید مطهری پرداخته می‌شود.

۳.شاگردی آیت‌الله بهجت: این فصل به‌طور خاص به خاطرات علامه از دوران ۵۰ ساله شاگردی خود در محضر آیت‌الله بهجت اختصاص دارد.

۴. ارتباط با امام خمینی (ره): در این بخش، ارتباطات ایشان با حضرت امام خمینی (ره) روایت می‌شود. ( ذوالشهادتین هم تعبیری است که امام راحل نسبت به ایشان به کار بردند.)

۵. فعالیت‌های مبارزاتی پیش از انقلاب: این فصل، به تبیین فعالیت‌های مبارزاتی علامه مصباح در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌پردازد. نکته مهم اینجاست که این بخش، پاسخی مستدل به شبهه‌ای است که برخی در خصوص عدم حضور ایشان در عرصه مبارزه مطرح می‌کنند.

 ۶. نقد دکتر شریعتی: در این بخش، به اختلاف دیدگاه‌های ایشان با دکتر علی شریعتی پرداخته می‌شود و نقدهای فکری و اعتقادی علامه نسبت به دیدگاه‌های شریعتی بررسی می‌گردد.

۷. فعالیت‌های فرهنگی درون‌حوزه‌ای: در این بخش به تلاش‌های گسترده علامه در نوسازی نظام آموزشی حوزه، حضور و فعالیت ایشان در موسسه راه حق، تاسیاس  بنیاد باقرالعلوم و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)؛ پرداخته می‌شود.

۸. فعالیت‌های فرهنگی برون‌حوزه‌ای: در این فصل نیز فعالیت‌های علامه خارج از حوزه بررسی می‌شود؛ از جمله مناظره‌های فکری با جریان‌های چپ، مقابله نظری با عبدالکریم سروش و جریان‌های فکری مشابه، و همچنین نقش مؤثر ایشان در ایجاد پیوند میان حوزه و دانشگاه.

نویسنده کتاب، آقای روزی‌طلب، با دقت و احاطه خوبی به ابعاد مختلف زندگی علامه پرداخته‌اند. مطالعه این اثر، تصویری دقیق و منسجم از شخصیت و مسیر علمی، فرهنگی و فکری علامه مصباح یزدی ارائه می‌دهد.

واقعیت آن است که عنوان "استاد فکر" به‌حق برازنده ایشان است. علامه از معدود چهره‌هایی بودند که از همان آغاز شکل‌گیری گروه مجاهدین خلق، انحرافات فکری آنان را به‌درستی تشخیص دادند و در همان زمان، نسبت به آن هشدار دادند.

در سال‌های بعد نیز از پیشگامان مسائل بنیادین و فکری اسلام و انقلاب  باقی ماندند. مناظرات علمی، تألیف کتاب‌ها، سخنرانی‌های راهبردی، و طراحی دوره‌ی طرح ولایت، همه گواهی بر جایگاه ممتاز ایشان در این ساحت است.

علامه مصباح، از پیش از انقلاب تا پایان عمر پربرکتشان، فعالیت فکری و  مبانی  را بسیار با ارزشمند و دارای حوزه اثر می‌دانستند.

افزون بر این، ایشان تحلیلی عمیق از شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه نیز داشتند. نمونه‌ی بارز آن، تحلیل‌های دقیقی بود که پیش از انقلاب به امام خمینی ارائه دادند.

شایان ذکر است که در این کتاب، به فعالیت‌های سیاسی علامه پس از انقلاب اشاره‌ای نشده است. نویسنده، این بخش از زندگی ایشان را در کتاب مستقلی با عنوان «سیاست‌ورزی مؤمنانه» به‌طور جامع مورد بررسی قرار داده است.
      

1

        دال مرکزی کتاب، بیانات حضرت آقا در نخستین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) است.

به‌نظرم، این بیانات از جمله سخنانی است که هر فرد دغدغه‌مند و علاقه‌مند به انقلاب اسلامی باید با دقت و تأمل آن را مطالعه کند. مطالبی بسیار مهم و بنیادین در این بیانات مطرح شده است.

بر اساس عنوان کتاب، حقاً می‌توان گفت که در این سخنان، مبانی و معارف انقلاب اسلامی به‌روشنی شرح داده شده‌اند. به باور بنده، این بیانات را می‌توان منشور انقلاب اسلامی ایران نام نهاد.

یکی از تحلیل‌های ارزشمند ارائه‌شده در این بیانات – که در کتاب نیز به‌خوبی بدان پرداخته شده – تعبیر عصر خمینی یا همان عصر اسلام است؛ که با قیام و نهضت امام (ره) رقم خورد. حضرت آقا در این سخنان، مفهوم «عصر» و تلقی آن برای انقلاب اسلامی را به خوبی شرح داده‌اند.

این تعبیر عصر حقیقتاً توصیفی عمیق، سنگین و درعین‌حال دقیق از انقلاب اسلامی است.


پ.ن: خواندن و شنیدن درباره «عصر امام خمینی» همواره برایم جذاب بوده و حلاوت آن همچنان برایم تازگی دارد؛ همانند نخستین باری که در کارگاه هندسه معارف انقلاب اسلامی از زبان حاج‌آقای زکی‌پور آن را شنیدم.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

1

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.