محمدامین اسدالله‌پور

تاریخ عضویت:

اردیبهشت 1404

محمدامین اسدالله‌پور

@Mohaam_book

36 دنبال شده

30 دنبال کننده

                دانشجوی علوم سیاسی
اکانت تازه ایجاد شده است. به مرور کتاب‌ها و یادداشت‌ها اضافه خواهند گردید.
              
M_Amin.asp
Asadollahpour_UT

یادداشت‌ها

        ترم‌های آخر کارشناسی‌ است و ناگزیر زمان آن رسیده که به سراغ دروس اختیاری بروم. چند واحدی برای این منظور ارائه شده بود اما اشتیاقم به فلسفه سیاسی و مباحث اندیشه‌ای، مرا بیشتر به انتخابِ درسِ "اندیشه سیاسی در قرن بیستم" متمایل می‌ساخت؛ البته از شما چه پنهان، عدمِ سختگیری استاد معینی‌علمداری در نمره‌دهی و حضور و غیاب کلاسی، دلیل محکم دیگری را پیش پایم گذاشته بود! استاد، منبعی برای امتحان معرفی نکرد ولذا جزوه را کافی می‌دانست اما توأمانیِ تناقض‌آمیزِ علاقه‌ام به مباحث از طرفی و عدم حضورم در کلاس‌ها از طرفی دیگر، سبب شد تا به سراغ اثر حاضر بروم. کتابی به قلم دکتر حاتم قادری و نگارش‌یافته به تاریخ ۱۳۷۸ شمسی. 
متأسفانه متن روان و قابل فهمِ کتاب، نتوانسته بر کاستی‌های ناشی از محتوا و اندکی صفحات سرپوش بگذارد که خود نویسنده نیز به آن اذعان داشته است. به همین جهت باید گفت که اگر خیلی با اندیشه‌های سیاسی آشنا نیستید، جزوه‌های کلاسی، احتمالا گزینه مناسب‌تری خواهند بود. 
درکل، مطالب به صورت چکیده و خلاصه‌وار تنظیم شده است و بیشتر حالتی جمع‌بندی‌گونه دارد نه توضیح و تفصیل و تدریس کامل آموزه‌های سیاسی معاصر. گویا هدف نگارش کتاب صرفا تهیه منبعی برای کنکور و یا حتی امتحان کلاسی بوده تا افزایش فهم و تعمیق داده‌ها!
البته اگر بی‌انصافی را کنار بگذاریم، مطالعه اثر فعلی خالی از لطف هم نیست. بی‌شک آشنایی با اندیشه‌ها و آموزه‌های سیاسی معاصر، جذاب و پرسش‌برانگیز خواهد بود. اندیشه‌هایی که نزاع و رویارویی مداوم آنها با یگدیگر، بخش جدایی‌ناپذیری از تاریخ معاصر را شکل داده است و شواهد نشان می‌دهد که نبردشان همچنان ادامه‌دار خواهد بود. به هر حال "ز عقل اندیشه‌ها زاید" و اندیشه‌ها، اندیشه‌ها زایند. قطعا آشنایی با نظریات و  اندیشه‌های سیاسی گوناگون، می‌تواند موجب تعمق‌بخشی و شکل‌گیری تفکری خلاق و نقاد گردد؛ البته اگر به سردرگمی، پوچ‌گرایی و بی‌ثباتی انسان معاصر ختم نگردد و منبعی برای کاوش در پرسش‌های هر روزه انسان موجود باشد...





      

0

        پس از "اندوه اروس" این دومین اثری است که از چول‌هان خوانده‌ام. او در روان‌سیاست، با خوانشی فراانتقادی از جهان کنونی، تلاش نموده تا نشان دهد چگونه نئولیبرالیسم با شکل‌دهی به روان آدمی، او را به بردگی گرفته است. انطباق استثمارگر بر استثمارشده چیزی است که چول‌هان در کتاب حاضر از آن پرده برمی‌دارد. انسان نئولیبرال که خود را تماما آزاد و بدونِ ارباب می‌پندارد، درواقع برده‌ترین است. او خودش را استثمار می‌کند، بی‌آنکه احساس بردگی و بندگی داشته باشد.
می‌توان گفت گذار از زیست‌سیاستِ فوکو به روان‌سیاست، نقطه عطف تازه‌ای در خوانش وضعیت فعلی قدرت ایجاد کرده است. 
علی‌رقم ترجمه نامطلوب و سخت‌فهم کتاب، شاید نیاز باشد هرکسی خود را در مواجه با چنین متونی قرار دهد و برای باری دیگر تمام افکار و انگاره‌های پیرامون جهان کنونی را به چالش بکشد زیراکه "جهانی که ما آن را خلق کرده‌ايم، فرآیندی از تفکرات ماست. بدون تغییر تفکرات‌مان، نمی‌توان جهان را هم تغییر داد. (آلبرت اینشتین)"


      

1

        "سخن ساده‌تر گوی با مردمان / که جانا، زبان نیست جز ترجمان"
گفته‌اند شاخص فهم درست مفهومی، توانایی تفهیم آن به افراد غیرمتخصص است. آقای واروفاکیس در متن حاضر، انقدر خوب اقتصاد را برای دختر نوجوانش توصیف کرده، که گویی تنها هدفش این بوده که به متخصصان معاصر علم اقتصاد بگوید: دیدید اقتصاد را از شما اقتصاددانان بهتر می‌دانم!
اگر تا به حال با اقتصاد سروکله نزده‌اید، این کتاب پیشنهاد خوبی برای شروع است؛ نه مفاهیم قلمبه‌سلمبه و پرطمطراقِ به‌ظاهرعلمی دارد و نه خبری از آمار و ارقام و گفته‌های ریاضی‌وارانه‌ای است که سعی دارند به اقتصاد، لعاب علمی‌بودن بزنند تا مبادا به دست فلسفه و علوم اجتماعی بیفتد!
کتاب حاضر خوانشی انتقادی از اوضاع جهان کنونی و نظریه‌های غالب اقتصادی است و پیکان نقد خود را به سوی بانک‌ها، سرمایه‌داران، دولت‌مردان و اقتصاددانان نشانه گرفته است. استفاده از داستان‌های جالب یونان باستان، قلم روان، حجم کم و سیرِ منطقیِ منظم، از دیگر ویژگی‌های مثبت کتاب است.
      

3

        فارغ از اعتبار و شهرت نویسنده، روایت زندگی انسانی ۲۵۰ ساله که الگو و سرمنشأ بسیاری از کنش‌های فعلی ماست، می‌تواند سوژه‌ای جذاب جهت نگاشتنِ متنی با قابلیتِ کسبِ اقبالِ عمومی، باشد. انسانی که سراسر زندگی‌اش با مبارزه سیاسی عجین گشته و نگاهش همواره معطوف به دستیابی به حکومت عدل و داد مبتنی بر مبانی اسلامی بوده است. منطقا در این راستا با تغییر شرایط و اقتضائات جامعه، روش‌ها و شیوه مبارزه تغییر کرده است اما تمامی این کنش‌ها در یک راستا و با یک هدف بوده است [تا ریشه ظلم برکند و حق را بنشاند.]
در حقیقت نام کتاب تمثیلی است از ۲۵۰ سال امامت معصومین با رویکرد سیاسی_اجتماعی به زندگی آنها و تبیین کنش‌هایشان؛ البته با خوانشی متفاوت و شاید کمتر شنیده شده! اگر تا به حال با مطالبی اینچنین مواجه نشده‌اید، مطالعه این کتاب توصیه می‌شود اما اگر پیشینه مطالعاتی نسبی دارید، بهتر است به سراغ حلقه سوم این کتاب بروید و یا آثار دیگری را مطالعه نمایید.
 آثار شهید مطهری نظیر "سیری در سیره نبوی" و "سیری در سیره ائمه اطهار" با کتاب حاضر همپوشانی دارد و می‌تواند مفید واقع گردد.
      

1

        اواخر سال ۱۴۰۳ بود که یکی از اساتیدم بیان کرد مصمم است پروژه‌ای ضبط کند و برنامه‌ای در نقد سرمایه‌داری و نئولیبرالیسم حاکم بر جهان بسازد. قرار بود با حضور خود استاد و چند دانشجو، حول سه اثر از "بیونگ_چول‌هان" به بحث بپردازیم که واقعا انتخاب خوبی بود. البته زنجیر زمان، فرصت شرکت در این پروژه را از من ربود اما بهانه‌ای دستم داد تا آثار این نویسنده مطرح را به لیست کتاب‌هایم اضافه نمایم.
کتاب حاضر، روایتی است از به احتضار درآمدن عشق در جهان معاصر. روایتی از هجوم بی‌امان مدرنیزم، فردگرایی، سرمایه‌داری، کالایی‌شدن و جنسی‌سازی، به عشق روحانیِ متعالیِ جاودان و ملکوتی. عشقی که یک زمان در وصفش چنین می‌سرودند "حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است/کسی آن آستان بوسد، که جان در آستین دارد" اکنون به نفس‌نفس افتاده و ناموجه و نامعقول شناخته می‌شود.
مطالعه خوانش انتقادی چول‌هان از وضعیت، شاید بتواند به عشق مهجور و درمانده، یاری اندکی رساند تا این امانت الهی بیش از این به دست فراموشی سپرده نشود.
نکته آخر اینکه نویسنده کتاب را به زبان آلمانی نگاشته است و نسخه فارسی موجود، از ترجمه انگلیسیِ کتاب، حاصل آمده است. به همین سبب ترجمه بدی را شاهد خواهید بود که برقراری ارتباط با مفاهیم و جملات کتاب را به امری سخت و آزاردهنده مبدل می‌کند.
      

7

        ایده پسااسلام‌گرایی آصف بیات، از بدیع‌ترین و پرارجاع‌ترین نظریات حوزه مطالعات خاورمیانه می‌باشد اما نوشته حاضر تنها ترجمه فصل اول کتاب post_islamism اوست که به مفاهیم و نظریات پیرامون این ایده می‌پردازد و صد حیف که ادامه آن ترجمه نشده است و غفلت جامعه دانشگاهی از  پرداختن به چنین آثاری جای تامل دارد.
از آنجا که کتاب تحلیل گفتمان پسا‌اسلام‌گرایی است، اگر با روش تحلیل گفتمان آشنا نیستید و یا پیش‌زمینه‌ای نسبت به جنبش‌های اسلامی معاصر و مفاهیمی چون  کمالیسم و اسلام‌گرایی ندارید، مطالعه کتاب حاضر چیزی جز سردرگمی عایدتان نخواهد کرد.
در پایان توصیه می‌کنم قبل از مطالعه این کتاب، حتما سری به کتاب هراس بنیادین (نوشته بابی سعید) بزنید.
.
.
.
.
دلنوشت: 《ترم ۶، درس مسائل بین‌الملل جهان اسلام، با استاد نبوی و چه کلاس خوبی! الحق و والانصاف همه چیز در این کلاس جذاب بود؛ البته اگر ساعت ۸ صبح بودنِ آن را نادیده بگیریم!
مقرر شده بود تا ارائه‌ای سر کلاس داشته باشم. چند کتابی را مدنظر داشتم اما از میان آن چند کتاب چندصد صفحه‌ای، پیشنهاد استاد، کتابی بود که تنها ترجمه‌ای از فصل اول کتابی دیگر بود که حتی تعداد صفحاتش از ۸۰ هم تجاوز نمی‌کرد! 
حقیقتش انتخاب اولیه‌ام این کتاب نبود اما چه کنم که "رضای دوست مقدم بر اختیار منست". کتاب را خواندم، لذت بردم، ارائه دادم و از تصمیم استاد تشکر کردم.》


      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه
بریدۀ کتاب

صفحۀ 32

چقدر عالی گفته است این‏ شاعره زمان ما پروین اعتصامی، خدایش بیامرزد! از زبان شاهدی و شمعی می‌گوید: یک شاهد، یک محبوب، یک زیباروی مورد توجه، یک شب تا صبح در کنار شمعی نشست، هنرنمایی‏‌ها کرد، گلدوزیها کرد، صنعتی به خرج داد. همینکه از کارهایش فارغ شد، رو کرد به شمع و گفت: نمی‌‏دانی من دیشب چه کارها کردم! شاهدی گفت به شمعی کامشب‏ / در و دیوار مزین کردم‏ دیشب از شوق نخفتم یکدم‏ / دوختم جامه و بر تن کردم‏ کس ندانست چه سحرآمیزی‏ / به پرند از نخ و سوزن کردم‏ تو به گَرد هنر من نرسی‏ / زان که من بذل سر و تن کردم‏ یعنی برای سر و تن خودم هنر بذل کردم. شمع هم به او جواب داد: شمع خندید که بس تیره شدم‏ / تا ز تاریکیت ایمن کردم‏ پی پیوند گهرهای تو بس‏ / گهر اشک به دامن کردم‏ تو می‌گویی که من تا صبح گوهرها را بهم دوختم، ولی این گوهر اشک من بود که تا صبح ریخت تا تو توانستی آن گوهرها را در یک رشته بکشی و به گردن خود بیندازی. خرمن عمر من ار سوخته شد / حاصل شوق تو خرمن کردم‏ من آن کسی هستم که تا صبح سوختم و تابیدم تا تو به هدف و مقصدت رسیدی. بعد می‌گوید: کارهایی که شمردی بر من‏ / تو نکردی، همه را من کردم‏ ابن سینا قانون ننوشت، محمدبن زکریا الحاوی ننوشت، سعدی ذوق خودش را در بوستان و گلستان نشان نداد، مولوی همین‌طور، مگر از پرتو شهدا، آنهایی که تمدن عظیم اسلامی را پایه گذاری کردند، موانع را از سر راه بشریت برداشتند، آنهایی که مثل شعله‏‌هایی در یک ظلمتهایی درخشیدند و جان خودشان را فدا کردند، آنهایی که سراسر وجودشان حماسه الهی بود، حق‌خواهی و حق‌پرستی بود، آنهایی که پرچم توحید را در دنیا به اهتزاز درآوردند و مستقر کردند، آنهایی که منادی عدالت بودند، منادی حریت و آزادی بودند. ما و شما که اینجا نشسته‌ایم مدیون قطرات خون آنها هستیم، مدیون حماسه‌های آنها هستیم. حسین بن علی سراسر وجودش حماسه است.

1

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.