فاطمه سرایانی

تاریخ عضویت:

آبان 1403

فاطمه سرایانی

@FatemeSarayani

7 دنبال شده

26 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        داستان یک مرد که در جهان ذهنی خودش همواره داره زندگی می‌کنه, قدرت خیال‌پردازی بالایی داره  و به تنهایی در ذهنش تصمیم گیری می‌کنه 
مردی که از ترس احمق خطاب شدن نتیجه میگیره از ارتش خارج بشه و کل زندگیش در ذهن خودش خجالت می‌کشه 
مردی که عاشق میشه و ازدواج می‌کنه و تمام دوران زندگی مشترکش واکنش‌ها و احساساتش در مورد همسرش رو در ذهن خودش بررسی می‌کنه و مجددا یک تنه نتیجه میگیره 
وقتی میخواد با همسرش رابطه‌اش رو ترمیم کنه مجددا فقط و فقط خودش فکر می‌کنه و اصطلاحا یک تنه به قاضی می‌ره 
و حتی بعد از مرگ همسرش هم مدام در حال بررسی و فکر کردن هست و در واقع کل کتاب داریم صدای ذهنی مرد رو می‌شنویم و در آخر باز هم به تنهایی نتیجه میگیره که خدمتکار خونه رو نگه داره 

در وهله اول شاید این کتاب پرگویی و هذیان و حرف‌های شخصیت باشه اما به نظرم کتاب، کتاب سکوت هست. کتاب آدمی که همیشه انتخابش سکوت هست، سکوتی ناشی از خودبرتر‌بینی و سلطه گری !

با پیش رفتن کتاب، حرف‌های مرد واضح‌تر میشن اما نکته جالب برای من این بود که تغییری واضح در اعمال فرد رخ نمیده در نهایت باز هم پایه‌های شخصیت همون هست که بود 

و در نهایت همسر مرد خودش رو کشت اما اجازه نداد که یک زندگی مشترک بهش تحمیل بشه
برای من در نگاه اول شاید دور از دسترس به نظر میومد اما پس از مدتی دیدم که در روابط خودم و اطرافیانم میتونم با شخصیت‌های این کتاب وجوه تشابهی پیدا کنم که برام عجیب بود 

پایان‌بندی رو دوست داشتم 
به طور کلی شب‌های روشن رو بیشتر پسندیدم و اونجا هم داستایوفسکی مثل این کتاب پایان‌بندی بسیار زیبایی رو به تصویر کشید 
      

47

        همیشه کسی پیدا می‌شود که ظلمات را به نور، دشمنی را به دوستی، ظلم را یه محبت و خار را به گل تبدیل کند 
همیشه کسی پیدا می‌شود
این جلد، به نظرم کتاب زندگی بود 
کتاب ادامه دادن و پس نکشیدن، کتاب تلاش و کتاب پیوسته حرکت کردن، این جلد کتاب امیدواری بود و من خیلی این جلد را دوست داشتم 
همدلی کردن و همراه شدن و پیروزی در نتیجه‌ی اتحاد درس بزرگ تاریخ است و بچه‌ها و نسل‌های جدید این اتحاد را ادامه خواهند داد 
شکستن رسوم و افکار کهنه و همگام شدن با افکار پیشرو و درست ماموریتی بود که آلنی با موفقیت به اتمام رسانید و تاریخ مدیون آلنی‌هاست
این کتاب پر از بیان‌‌های زیبا و صحنه‌های فوق‌العاده بود ولی لحظه‌ای که بچه‌ها آلنی را به اینچه‌برون برگرداندند به نظرم انقلابی‌ترین و تاثیرگذارترین صحنه این کتاب بود.
حالا که جلد سوم تمام شد جوری به نظر می‌رسد که انگار داستان به اتمام رسیده و این بسیار مرا کنجکاو میکند تا بروم و جلد چهارم را شروع کنم و در ادامه این مسیر با نادر ابراهیمی همراه شوم 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

26

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.