معرفی کتاب پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتون چخوف اثر نیل سایمون مترجم آهو خردمند

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
42
خواهم خواند
8
نسخههای دیگر
توضیحات
دکتر: دهان باز کردن که درد نداره، الان فقط می خوام نگاه کنم. باید ببینم کجاست؟ کدوم دندونه؟ چه کار باید بکنم. حالا باز کنین. (خادم دهانش را باز می کند) خوبه، حالا بذارین ببینم. (دکتر با دقت نگاه می کند و خادم از درد ناله می کند.) آها... بله. این جاست. این کوچولو این جاست... پیدات کردم... آهان... خادم: باهاش حرف نزن، نمی خواد باهاش دوست بشی، بکشش بیرون.
دورههای مطالعاتی مرتبط
1403/4/17
تعداد صفحه
15 صفحه در روز
لیستهای مرتبط به پزشک نازنین: بر اساس داستان های کوتاه آنتون چخوف
1403/11/14
1402/5/28
یادداشتها
1404/1/6
1403/9/30
در این کتاب با یک نمایشنامۀ دو پردهای روبروییم که هر پرده از چهار صحنه تشکیل شده است و به ترتیب عبارتند از: *ـ پردۀ اول : ـ صحنۀ اول: گفتگو و درددل یک نویسنده با تماشاچیان تئاتر که روبهروی آنها نشسته است. ـ صحنۀ دوم: ماجرای کارمند دون پایۀ شهرداری در بخش فضای سبز، به نام «ایوان ایلیچ چردیاکوف» که با همسرش به تئاتر رفتهاند و آنجا شهردار و همسرش را میبینند و... . ـ صحنۀ سوم: ماجرای یک دختر آرام و ساکت است که معلم سرخانه شده و ... . ـ صحنۀ چهارم: ماجرای یک خادم کلیسا و دستیار دندانپزشک است. **ـ پردۀ دوم : ـ صحنۀ اول: ماجرای یک نویسنده و یک ولگرد، شب هنگام در بارانداز اسکله است. ـ صحنۀ دوم: ماجرای دختر جوانی است که از فاصلهای دور برای آزمون آمده و ... . ـ صحنۀ سوم: این صحنه؛ در اصل بر اساس همان داستان و نمایشنامۀ «جشن سالگرد» با تغییراتی بازنویسی شده است. ـ صحنۀ چهارم: نویسنده به درددل کردن با تماشاگران تئاتر پایان میدهد. نثر کتاب خوب است و ویراستاری هم خوب است. من چند مورد از این نمایشنامهها را پیش از این شنیده و یا خوانده بودم و اکنون آنها را به یاد آوردم. در مجموع نمایشنامهها خوب بودند و هر چند ظاهر سادهای داشتند، اما بسیار خواندنی و جالب بودند. این ماجراها، حاوی نکات سادهای هستند که ما در ارتباطات خود با دیگران، به آنها بیتوجهیم و غالبا از کنار آنها به سادگی میگذریم. در حالی که قدری توجه به این مطالب، میتواند به ما در کیفیتبخشی به روابطمان، نقشی اساسی و کمککننده داشته باشد. گاه مطلبی که ممکن است، برای ما بیاهمیت باشد؛ در درون انسانی دیگر، چنان آشوب و بلوا و طوفانی برپاساخته که خواب و آرام را از او گرفته است. این تفاوت دیدگاه آدمهای نمایش، طنزی تلخ و گزنده ساخته که گاه انسان را در شوکی بزرگ فرو میبرد؛ وقتی هیچ فردی برای مسائل، مشکلات و سرنوشت دیگری ارزشی درخور قائل نیست. از این میان، به نظر من ماجرای «ایوان ایلیچ چردیاکوف» و شهردار، داستان دختر «معلم سرخانه» و داستان «دندانپزشک و خادم کلیسا» و داستان بازنویسی «جشن سالگرد» از بقیه بهتر بودند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/10/3