خدا بود و دیگر هیچ نبود

خدا بود و دیگر هیچ نبود

خدا بود و دیگر هیچ نبود

4.3
76 نفر |
18 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

145

خواهم خواند

45

شابک
0000000118428
تعداد صفحات
204
تاریخ انتشار
1381/12/28

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
عشق هدف حیات و محرک زندگی من است.و زیباتر از عشق و چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ان.عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد.قلب مرا به جوش می آورد استعدادهای نهفته مرا ظاهر میکند،مرا از خودخواهی و خودبینی می راند.دنیای دیگری را حس میکنم.در عالم وجود محو میشو.احساس لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبا بین پیدا میکنم.لرزش یک برگ،نور یک ستاره دور،موریانه کوچک،نسیم ملایم سحر،موج دریا،غروب آفتاب همه احساس و رو ح مرا می ربایند و از این عالم مرا به دنیای دیگری میبرند...این ها همه و همه از تجلیات عشق است...
به خاطر عشق است که فداکاری میکنم به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنایی مینگرم و ابعاد دیگری را میابم.به خاطر عشق است که دنیا را زیبا میبینم و زیبایی را میپرستم.به خاطر عشق است که خدا را حس میکنم و او را میپرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش میکنم...