یادداشت ملیحه سادات حق خواه
1401/2/28
کتابی لطیف از دست نوشته های یه مرد شجاع و دردمند... اصلا نمیدونم چطور کلمات کتاب رو توصیف کنم... بعضی از جمله ها ساعت ها فکر میطلبید... انقد سوز و داغ توی وجود مردی که در بهترین مراتب علمی و رفاهی بوده انگار خیلی بعید به نظر میرسه... کتابیه که دوست دارم بعضی قسمت هاش رو دوباره و دوباره بخونم. برشی از کتاب: اى انسان، تنها تويى كه زيبايى را درك مىكنى، جمال و جلال و كمال تو را جذب مىكند. تنها تويى كه خداى را با عشق - نه با جبر - پرستش مىكنى، تنها تويى كه در تنهايى نماينده خدا شدهاى، اى انسان تنها تويى كه قدرت و خلاقيت خدا را درك مىكنى، تنها تويى كه غرور مىورزى و عصيان مىكنى، و لجوجانه مىجنگى، و شكسته مىشوى و رام مىگردى، و جلال و جبروت خدا را با بلندى طبع و صاحبنظرى خود درك مىكنى، تنها تويى كه فاصله بين لجن و خدا را قادرى بپيمايى و ثابت كنى كه افضل مخلوقاتى! تنها تويى كه با كمك بالهاى روح به معراج مىروى، تنها تويى كه زيبايى غروب تو را مست مىكند و از شوق مىسوزى و اشك مىريزى. اى انسان، خلقت در تو به كمال رسيد، و كلمه در تو تجسّد يافت، و زيبايى با ديدگان زيبابين تو ظهور كرد، و عشق با وجود تو مفهوم و معنى يافت، و خدايى خود را در صورت تو تجلى كرد.(99( اى انسان، تو مرا دوست مىدارى و من نيز تو را دوست مىدارم، تو از منى، و به سمت من بازمىگردى.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.