اولش یه کمی از لحن و نوشتار بازاری طورش توی ذوقم خورد. اما بعدش آن بخش از مغزم را غیر فعال کردم و سعی کردم از ماجرا ها لذت ببرم. به کسی پیشنهاد نمیکنم کتاب را بخواند. اما خودم خوشحالم که خواندمش. بعضی جاهایش را دوست دارم چند بار دیگر هم بخوانم.
        

          بسم رب القاسم السلیمانی

در مورد حاجی قاسم کتاب‌های زیادی نوشته شده، در مورد بقیه شهدا هم همینطور کتاب‌ها نوشته میشن. 
اما 
چیزی که یک کتاب خاطرات شهید رو خاص می‌کنه نسبت به بقیه کتاب‌ها در مورد اون شهید، پرداختن به ویژگی اصلی اون آدم برای رسیدن به مقام قرب الی الله است که گاهی شهادت وسیله‌ای میشه برای رسیدن به این هدف.
برای رسیدن به این ویژگی شاخص شهید باید نویسنده کتاب و از اون مهم‌تر راوی خاطره و از اون مهم‌ترتر تفکر عمیق خواننده دست به دست هم بدن .
این کتاب به نظرم اون دو  شرط اول رو تا حد زیادی انجام میده ، چون آیت الله شیرازی اولا دستی به نویسندگی دارد دوما مدت زیادی با شهید عزیز ما بوده و سوما در این مدت که باهم بودند دقت زیادی در حاج قاسم داشته چون اون رو نزدیک به خدا میده.
اما شرط سوم ، برای من و حد تفکر من این بود:
قاسم سلیمانی خداوندگار اخلاص در عمله! تقریبا از یه دوره ای به بعد تمام کارهاش برای قصد قربته. هیچ چیز جز خداوند براش مهم نیست و اگر هم مهمه چون خدا گفته مهم باشه.
این ویژگی سردار رو برد تا ملکوت. 
همه کارهاش با این ویژگی ارزش پیدا کرد.
این شاخصه دست و پایش رو باز کرد و رقص کنان زیر باران گلوله به حرکت درآورد.
عدم از خواندن هر بخش کتاب شما میفهمید که صلاح با انسان عادی‌ای طرف نیستید.
وضع زندگی حاجی، توجه دقیقش به همه امور، مهربانی توام با اقتدار، خستگی ناپذیری غیرعادی و همه و همه از یک جا منشع میگیره و اون اخلاص این بزرگ مرد تاریخ اسلام و ایرانه.

یاعلی
        

          ارزش این کتاب به روایت ساده‌ و بعضی خاطرات منتشر نشده از حاج قاسمه؛ وگرنه کتاب خاص و فوق‌العاده‌ای نیست.
        

          حاج قاسمی که من شناختم:
برای خودش خط قرمز داشت و روی اون حساس بود:
اگر کسی حاجی رو بدون این ویژگی «پایبندی به اصول» و اصول هم یعنی «ولایت فقیه» معرفی کرد حتما برداشت ناقصی داشته!

به شدت اهل مطالعه بود و تمام سعیش رو می‌کرد مطالعه کتاب هارو (چه دینی مثل قرآن و نهج البلاغه و... چه کتاب های دیگه) با فهم و دقیق انجام بده و برای خودش یادداشت برداری می کرد که تو حرف هاش استفاده کنه

وقتش رو با هرچیزی که به شهدا مربوط بود پر می‌کرد و روی این قضیه هم حساس بود، مثل دیدار با خانواده شهدا، کتاب های شهدایی(حتی ترجمه به زبان های دیگه دنیا)، سخنرانی برای شهدا، بزرگداشت شهدا و...

یه سری کارهای فرهنگی خاصی کرد که اصلا خیلی هامون نمی دونیم چون زیر شخصیت نظامی حاج قاسم گم شده و تا حالا بیان نشده بود مثل، راه اندازی بازسازی عتبات و چندتا چیز دیگه که بهتره خودتون تو کتاب مطالعه کنید😉

در کل این کتاب ابعاد جدید و خوبی از حاج قاسم سلیمانی بهتون ارائه میده که پیشنهاد می کنم از دستش ندید

در پایان اگه دوست داشتید از جزئیات بیشتری اطلاع داشته باشید می تونید یه سری به جزئیات مطالعه این کتاب تو صفحه من بزنید
        

          مطالعه این کتاب در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۰۶ به پایان رسیده است.
        

          انسان از خواندن سجایای اخلاقی و دقت نظرهای حاج قاسم حیرت می‌کند!
ایشان شهید زندگی کردند که خداوند به این صورت ایشان را پذیرفتند.
خواندن این کتاب توصیه میشود، کتاب اخلاق است
        

          به نام خالق هستی
به دو جمله از زبان حضرت آقا در خصوص حاج قاسم بسنده می‌نمایم:
۱-سردار سلیمانی، شاگرد مکتب امام بود.
۲- به حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی عزیز، دو شهید عزیز، به عنوان فرد نگاه نکنیم؛ به عنوان مکتب نگاه کنیم.

اتمام کتاب مورخ ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۷:۳۰ دقیقه
        

          چی بگم در مورد شخصیت حاجی ... 
قلم قاصر است 
        

          کتاب «حاج قاسمی که من می‌شناسم» از ۱۲ فصل تشکیل شده است. خاطرات از دوران جنگ و حضور به‌عنوان یکی از نیروهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز می‌شود. آشنایی که از سال ۶۱ طی عملیات فتح‌المبین آغاز می‌شود و تا فعالیت‌های حجت‌الاسلام علی شیرازی در کنار شهید سلیمانی در نیروی قدس ادامه می‌یابد. قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله، سخنران و علی شیرازی، روحانی گردان شهید باهنر، شنونده بود. مدتی بعد، دوستی و همکاری آن‌ها شروع می‌شود و تا بعد از جنگ هم ادامه پیدا می‌کند. شهریور سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی، مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی قدس می‌شود. علی شیرازی هشت سال در این سمت به همراه سردار سلیمانی انجام‌وظیفه می‌کند. به گفتۀ او، در این هشت سال همانند روزهای جنگ، خود را سرباز سردار سلیمانی می‌دانست. حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی شیرازی در «حاج قاسمی که من می‌شناسم» خاطرات نزدیک به چهل سال رفاقت با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را بازگو کرده است.  
        

          جوری که تو کتاب از حاج قاسم تعریف میکنه حس میکنم حاج قاسم یک ابرانسان بود یک ابر قهرمان. کاش ما هم مثل هالیوود بلد بودیم ابر قهرمان هامون رو قشنگ به تصویر بکشیم. فکر میکنم روز حاج قاسم به جای ۲۴ ساعت حداقل ۴۸ ساعت بوده وگرنه چطور یه نفر میتونه هم کتاب بخونه هم تو جنگ باشه هم به خانوادش برسه هم به خانواده شهدای دیگه رسیدگی کنه. عجیب بوده این مرد. نمونه این که انسان اگر بخواد چه توانایی هایی داره . 
        

          خیلی وقته میخوام این کتاب رو بخرم. گمانم قبل از نمایشگاه کتاب پارسال... . زمانی که خاطرات نا تمام حاج قاسم رو توی کتاب "از چیزی نمی ترسیدم" خوندم و مشتاق تر شدم و تشنه تر.  بهرحال چند روز پیش که مشغول خرید کتاب دیگه ای بودم متوجه شدم کتابفروشی برای  مبلغی بالاتر ارسال رایگان گذاشته و چند کتاب به سبد خریدم افزوده شد از جمله این یکی... رسیدن بسته اونم حالا، امروز، در فاصله ی نه خیلی تا شهادت سردار و درست در روز بصیرت ملی رو جز به فال نیک می توان گرفت؟!!

پ.ن: بخونمش یادداشت رو ویرایش میکنم.
        

          روایت هایی که شاید تا الان نشنیده باشید را برایتان به ارمغان می آورد
        

          جزء معدود کُتُبی بود که وقتی تمام شد دلم نیومد کنارش بزارم.چقدر یک شخص می تونه توی نظام جلو باشه.ما کی هستیم اصلا در مقابل این شخص،فکر می‌کنیم پیش خودمون که برای انقلاب و اسلام خیلی هم کار کردیم.یک شخصیت چند وجهی،نظامی،سیاسی،فرهنگی و...
قطعاً همینطوره که هر کس برای خدا کار کند خدا هم اونو عزیزش می کند.
و مِنَ اللهَ توفیق 
        

          حتما بخونید و در مورد این مرد بزرگ بیشتر شگفت زده بشید!
        

          این کتاب، خاطرات علی شیرازیه، کسی که از دوران جنگ همراه حاج قاسم بوده، زمانی مسئول تبلیغات لشگر ثارالله بوده و باد به عنوان نماینده ولی فقیه در نیروی قدس، با یک فاصله بسیار نزدیک حاجی رو همراهی کرده. 
این قرابت نویسنده به سوژه به سبب شناخت و اشرافی که ایجاد کرده یک مزیت بزرگه. 
خوبی دیگر کتاب اینه که ادبیات بسیار روانی داره، حاشیه رفتن و حرف اضافه نداره و تقریبا خیلی خوب روی سوژه اصلی تمرکز کرده. 
از بین آثاری که در مورد شهدا خوندم مدل این کتاب خیلی نزدیک به انتظارم بود، پرداختش حول شخصیت شهید همون چیزی بود که من می‌خواستم و دوست داشتم بدونم. 
در کل برای شناخت شخصیت و سبک زندگی حاج قاسم عزیز منبع خوش‌خوان و خوبی بود. 
        

          کتاب حاج‌ قاسمی که من می‌شناسم برگرفته از مجموعه خاطره‌هایی می‌باشد که #علی_شیرازی، رفیق چهل‌ساله حاج‌قاسم و مسئول نمایندگی بیت رهبری در سپاه قدس، آن‌ها را روایت کرده است. در این کتاب خاطرات جالب و زیبایی از دوران دفاع مقدس تا شهادت حاج قاسم آورده شده‌ است که البته خوب بود خاطرات بیشتر و دقیق‌تری آورده می‌شد. البته کتاب ضعف‌هایی نیز دارد که یکی از مهم‌ترین ضعف‌های این کتاب، اشاره نکردن به جزئیات بیشتر و بسنده کردن به کلیات در بسیاری از موضوعات می‌باشد. از طرف دیگر حاج‌ قاسمی که در این کتاب و این‌ دست کتاب‌ها به مخاطبین ارائه می‌شود، بیشتر از آنکه یک قهرمان واقعی باشد یک قهرمان افسانه‌ای می‌باشد و مخاطب را بیشتر از این‌که به حاج‌قاسم نزدیک کند، از وی دور می‌کند، چراکه مخاطب احساس می‌کند حاج‌قاسم از ابتدا یک انسان کامل بوده است و از ابتدا بدون اشتباه و بدون لغزش در مسیر شهادت و ولایت قدم برداشته است، در صورتی‌ که این قدرت و توانایی یافتن و تصحیح اشتباهات در افراد و تغییر مسیر آن‌ها است که باعث تمایز و بزرگ شدن یک شخصیت می‌شود. درکل می‌توان گفت که این کتاب، کتاب مفیدی است و نکات ریز و درشت خوبی دارد، اما ای کاش با توجه به رفاقت چهل ساله، همسایگی و نزدیکی شغلی دو طرف، نویسنده به نکات بیشتر، مهم‌تر و دقیق‌تری در این کتاب می‌پرداخت.
        

          اثری جامع  و خواندنی که از منظرهای گوناگون به واکاوی شخصیت و مکتب شهید حاج‌قاسم سلیمانی می‌پردازد.
        

          معرفی کتاب
سال 61 در حمدیه‌ی اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله، سخنران بود و علی شیرازی، روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج‌قاسم به دلش نشست. فروردین 65 دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج‌قاسم، مسئولیت تبلیغات لشکر را به علی‌شیرازی سپرد. پس از جنگ همراهی ادامه داشت تا اینکه در سال 1390 به خواست سردار سلیمانی، علی‌شیرازی مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی قدس شد و هشت‌سال از پرفراز و نشیب‌ترین روزهای جبهه مقاومت را با حاج‌قاسم همراه ماند. حجت‌الاسلام و‌المسلمین علی شیرازی در «حاج قاسمی که من می‌شناسم» خاطرات نزدیک به چهل سال رفاقت با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را بازگو کرده است.
        

          بسم الله الرحمن الرحیم
پس از پایان خواندن این کتاب نمیدانم از چه بگویم یعنی زبانم در وصف عظمت این بزرگمرد کوتاهی کرده است!
با خواندن این کتاب یک آتشی در دل من روشن شده است این آتش به من این پیام را می‌دهد که وقت خوابیدن تمام شده وقت تنبلی ها به اتمام رسیده وقت بماند برای بعداً ها گذشته
امروز وقت جنب و جوش است
امروز وقت نبرد در عرصه‌ی جنگ ترکیبی است در این عرصه به اندازه‌ی قبل به نبرد نظامی مشغول نیستیم اما راه همان راهی است که شهید سلیمانی پیش می‌برد راه #مکتب‌حاج‌قاسم 🇮🇷🌹❤️
        

          صفحه ۱۰۳ این کتاب نوشته که ؛"حضرت آقا برای سردار سیلیمانی نامه زدند من نگرانم. نگران جانت هستم!
سردار گفتند جان من ارزش نگرانی شما رو نداره جانم فدات آقا. "
رابطه دلی که سردار می‌گفت اینکه گفتن آقا رو بیشتر از هرچیزی دوست داشته باشین اینجا برام روشن شد.
هرزمان دیدار داشتن با آقا، حضرت آقا بازوی حاجی رو هم میبوسید...
 یقین دارم آقا میدونست دست سردار یک روز
علم و نشونیِ علمداریش میشه...
خوندن کتاب جانِ دوباره داد بهم...چه دلم تنگ حاج قاسم شد.