معرفی کتاب وجدان زنو اثر ایتالو اسووو مترجم مرتضی کلانتریان

وجدان زنو

وجدان زنو

ایتالو اسووو و 1 نفر دیگر
4.1
19 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

49

ناشر
بان
شابک
9786229942604
تعداد صفحات
536
تاریخ انتشار
1399/11/5

توضیحات

        ایتالو اسووو (Italo Svevo) در سال 1861 در تریست ایتالیا متولد می شود و در سپتامبر 1928 در تصادف اتومبیل از دنیا می رود. سهامدار یکی از بزرگترین شرکت های صنعتی ایتالیا بودن سبب می شود که تمام وقتش را صرف اداره ی امور این شرکت کند. فراغت از کار تجاری گهگاهی به او امکان می دهد که به نویسندگی بپردازد. در ظرف سی سال کار نویسندگی، سه رمان منتشر می کند: یک زندگی (Una Vita, 1892)، سالخوردگی (Senilita,1898) و بعد از یک سکوت بسیار طولانی (25 سال تمام)، که بی شک ناشی از عدم موفقیت این دو رمان بود، وجدان زنو (La cosienza di Zeno,1923). این بار اقبال رو می آورد و کتاب شهرت جهانی پیدا می کند و نویسندگانی چون جیمز جویس، والری لاربو، بنژامین کرمیو و دیگران به تفصیل از آن تجلیل می کنند. اسووو این کتاب را تحت تاثیر اندیشه های شوپنهار نوشته است که معتقد است اگر به کل بشری بنگریم جز ترادژی چیزی در آن نخواهیم یافت، در حالی که اگر به جزئیات آن توجه کنیم طنز و کمدی را جلوه گر می یابیم. در این کتاب نیز همین دو جنبه ی زندگی انسان به نحو استادانه ای ترسیم شده است. در وجدان زنو اندیشه ی مرگ دست از گریبان زنو برنمی دارد و او بر این عقیده است که زندگی مبارزه ی بیهوده ای است که در آن سرانجام برد ما مرگ خواهد بود. سخن کوتاه؛ وقتی که از ادبیات جدید اروپا صحبت می کنیم و بلافاصله به یاد جویس، پی یر آندلو، کافکا، پروست، لارنس، ژید و توماس مان می افتیم، نباید فراموش کنیم که ایتالو اسووو چه از جهت اصالت سبک و چه از جهت غنای ادبی از زمره ی این پیشگامان ادبیات نوین اروپا است. و این سخن آندره تریو را درباره ی وجدان زنو از یاد نبریم:(یک شاهکار عظیم و باورنکردنی... در طول یک قرن احتمال دارد فقط پنج یا شش اثر به این غنا و عظمت خلق شود.)
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به وجدان زنو

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به وجدان زنو

نمایش همه
mehranehm

mehranehm

1404/4/4

شغل پدرهمیشه شوهردوازده صندلی

پیشنهاد کتاب برای مطالعه از میانرمان‌های خارجی

17 کتاب

کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو کتاب کلود ولگرد اثر ویکتور هوگو کتاب خانواده تیبو اثر روژه مارتن دوگار کتاب جنگ و صلح اثر تولستوی کتاب ارباب و بنده اثر تولستوی کتاب طرف خانه سوان اثر مارسل پروست کتاب دن کیشوت اثر سروانتس کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو کتاب ژرمینال اثر امیل زولا کتاب وجدان زنو اثر ایتالو اسووو کتاب دختر سروان اثر پوشکین کتاب برادران کارامازوف اثر داستایفسکی کتاب جنایت و مکافات اثر داستایفسکی کتاب ابله اثر داستایفسکی کتاب شیاطین اثر داستایفسکی کتاب یادداشتهای زیرزمینی اثر داستایفسکی کتاب همیشه شوهر اثر داستایفسکی کتاب شب‌های روشن اثر داستایفسکی کتاب دوازده صندلی اثر ایلف و پتروف کتاب ۱۹۸۴ اثر جورج اورول کتاب فونتامارا اثر اینیاتسیو سیلونه کتاب نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه کتاب دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه کتاب شغل پدر اثر سرژ شالاندون کتاب رنج‌های ورتر جوان اثر گوته کتاب محاکمه اثر فرانتس کافکا کتاب امریکا اثر فرانتس کافکا کتاب قصر اثر فرانتس کافکا کتاب پایان رابطه اثر گراهام گرین کتاب همه می‌میرند اثر سیمون دوبوار کتاب سیدارتها اثر هرمان هسه کتاب صد سال تنهایی اثر مارکز کتاب آدلف اثر بنژامن کنستان کتاب ناتور دشت اثر سلینجر کتاب سال‌های سگی اثر ماریو بارگاس یوسا کتاب سور بز اثر ماریو بارگاس یوسا کتاب جنگ آخر زمان اثر ماریو بارگاس یوسا کتاب پوست اثر کورتزیو مالاپارته کتاب خدایان تشنه‌اند اثر آناتول فرانس کتاب ظلمت در نیمروز اثر آرتور کوستلر کتاب گور به گور اثر ویلیام فاکنر کتاب لبه تیغ اثر سامرست موام کتاب ملت عشق اثر الیف شافاک کتاب جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ کتاب اگر این نیز انسان است اثر پریمو لوی کتاب بلندی‌های بادگیر اثر امیلی برونته کتاب قاضی و جلادش اثر فریدریش دورنمات کتاب گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتز جرالد کتاب زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس کتاب آزادی یا مرگ اثر نیکوس کازانتزاکیس کتاب مسیح بازمصلوب اثر نیکوس کازانتزاکیس کتاب آخرین وسوسه مسیح اثر نیکوس کازانتزاکیس کتاب سرگشته راه حق اثر نیکوس کازانتزاکیس کتاب آنک نام گل اثر اومبرتو اکو کتاب عشق در روزگار وبا اثر گابریل گارسیا مارکز کتاب پدرو پارامو اثر خوآن رولفو کتاب سفر به انتهای شب اثر سلین کتاب مرگ قسطی اثر سیلن کتاب دسته دلقک‌ها اثر سلین کتاب عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل کتاب باباگوریو اثر انوره دو بالزاک کتاب مادام بوواری اثر گوستاو فلوبر کتاب خوشه‌های خشم اثر جان اشتاین‌بک کتاب موش‌ها و آدم‌ها اثر جان اشتاین‌بک کتاب ماه پنهان است اثر جان اشتاین‌بک کتاب مروارید اثر جان اشتاین‌بک کتاب تونل اثر ارنستو ساباتو کتاب فارست گامپ اثر وینستون گروم کتاب دنیای سوفی اثر یوستین گردر کتاب خرمگس اثر اتل لیلیان وینیچ کتاب چشم انتظار در خاک رفتگان اثر آنخل آستوریاس کتاب خاطرات پس از مرگ اثر ماشادو د آسیس کتاب وسوسه اثر گراتزیا دلددا کتاب حصار و سگ‌های پدرم اثر شیرزاد حسن کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری کتاب مغازه خودکشی اثر ژان تولی کتاب بیچارگان اثر داستایفسکی کتاب مادر اثر ماکسیم گورکی کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ اثر سولژنیتسین کتاب استاد پترزبورگ اثر جی ام کوتسی کتاب بازار خودفروشی اثر ویلیام تکری کتاب سوءتفاهم اثر آلبر کامو کتاب صالحان اثر آلبر کامو سطوره سیزیف اثر آلبر کامو کتاب طاعون اثر آلبر کامو کتاب آئورا اثر کارلوس فوئنتس کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو کتاب شاگرد قصاب اثر پاتریک مک‌کیب کتاب درک یک پایان اثر جولین بارنز کتاب کمی قبل از خوشبختی اثر انیس لودیگ کتاب کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی کتاب سربازان سالامیس اثر خاویر سرکاس کتاب جزیره شاتر اثر دنیس لهین کتاب گنگ محل اثر جان برن‌ساید کتاب سرگذشت ندیمه اثر مارگارت اتوود کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی کتاب دریا اثر جان بنویل کتاب شایو اثر اوسامو دازای کتاب دیدن از سیزده منظر اثر کالم مک کان کتاب درباره معنی زندگی ویل دورانت کتاب تصرف عدوانی اثر لنا آندرشون کتاب روستای محو شده اثر برنار کی‌رینی کتاب دمیان اثر هرمان هسه کتاب دریاس و جسدها اثر بختیار علی کتاب در رویای بابل اثر ریچارد براتیگان کتاب اشتیلر اثر ماکس فریش کتاب هندرسون شاه باران اثر سال بلو کتاب سلاخ‌خانه شماره پنچ اثر کورت ونه‌گات جونیر کتاب ظرافت جوجه‌تیغی اثر موریل باربری کتاب بارون درخت‌نشین اثر ایتالو کالوینو کتاب آدم‌خواران اثر ژان تولی کتاب پطرزبورگ اثر آندرِی بیِه‌لی کتاب لعنت به داستایوسکی اثر عتیق رحیمی کتاب مرگ کسب و کار من است اثر روبر مرل کتاب قلعه مالویل اثر روبر مرل کتاب مرگ در ونیز اثر توماس مان کتاب هـ هـ ـحـ هـ اثر لوران بینه کتاب ماجراهای تام سایر اثر مارک توین کتاب سرگذشت هکلبری فین اثر مارک توین کتاب کجا می‌روی اثر هنریک سینکیویچ کتاب عصیان اثر یوزف روت کتاب عدالت اثر فریدریش دورنمات کتاب کاندید یا خوش‌باوری اثر ولتر کتاب محشر صغرا اثر تادئوش کونویتسکی کتاب باغ همسایه اثر خوسه دونوسو

4

یادداشت‌ها

          به نام خدا

«وجدانِ اِسْوِوُو»

آخرین باری که کتابی مرا به شدت تحت‌تاثیر قرار داد و به قول خودم حتی استخوان‌هایم را هم سوزاند. خرداد سال گذشته  بود که «جنایت و مکافات» را برای سومین بار به اتمام رساندم. در این مدت رمان‌های زیادی خواندم که تعدادیشان از شاهکارهای ادبی بودند ولی آن تاثیری که گفتم را  بر من نگذاشتند تا اینکه در همین ماه اخیر «وجدان زِنو» نوشته ایتالو اِسْوِوُو را خواندم. رمانی که به‌مانند بسیاری از کتاب‌هایم مدت‌ها بود که نخوانده در کتابخانه‌ رها شده بود و وجدانم را می‌آزرد.
من میزان خوب‌بودن و تاثیرگذاری هر کتاب را با کتاب‌های محبوبم یا آثار نویسندگان محبوبم می‌سنجم. مثلا کتاب‌هایی را که مرا به واکاوی خودم وامی‌دارد، کاری می‌کند که مانند نویسنده دست در روح و روان خود ببرم و ناپیداهای آن را پیدا کرده و پیش روی خود بیاورم، با آثار داستایفسکی مقایسه می‌کنم. خیلی از کتاب‌ها بوده که وقتی خواندمشان با آثار او مقایسه‌ کردم و سرآخر به این نتیجه رسیدم که اگر همین سوژه را بزرگمرد روسی می‌نوشت با اثر بسیار بهتری روبرو بودیم. مثلا من بعد از خواندن «گرسنگی» کنوت هامسون و «از چشم غربی» جوزف کنراد چنین حسی داشتم. در عظمت «وجدان زِنو» همین بس که بعد از خواندنش آن را نه فروتر از آثار داستایفسکی بلکه در تراز شاهکارهای او قرار دادم. البته بگویم این حرف من به این معنا نیست که اسووو از مقلدان یا حتی از تاثیرپذیرفتگان اوست. بلکه به‌مانند او با روان خود و مخاطب بازی می‌کند. با این تفاوت که شاهکارهای داستایفسکی بیش از ده اثر است ولی اسووو تنها با همین یک شاهکارش شناخته می‌شود.

در مورد این کتاب و تاثیراتی که اسووو از فروید و شوپنهاور گرفته بسیار نوشته شده است. من نه صلاحیت ورود به این‌شکل از مباحث را دارم و نه حتی چندان لازم می‌دانم. نوشته‌‌اند شما هم بروید و بخوانید آنچه برای من مهم است این است که ما با یک شاهکار روبروییم. سعی می‌کنم که ترغیبتان کنم تا آن را بخوانید.

اسووو در این رمان شش فصل از زندگی شخصی به نام زنو را که در آستانه پیری قرار دارد از زبان خود او روایت می‌کند، نام اصلی رمان در ایتالیایی «اعترافات زنو» است، زنو این نوشته‌های اعتراف‌گونه را خطاب به پزشک روان‌‌کاو خود می‌نویسد، پزشکی که نماینده دیدگاه‌های فرویدی است. او در این شش فصل که از جهت زمانی پیوسته نیستند تصویری از زندگی خود ارائه می‌دهد که هرچه جلوتر می‌رود، روشن‌تر می‌شود. در اولین فصل بیمار از معضلی که او را واداشته که به پزشک مراجعه کند پرده برمی‌دارد. نام این فصل «آخرین سیگار» است، و به‌نظر من می‌توان آن را به‌صورت مستقل، جستاری درباره سیگار و ترک سیگار دانست و خواند. در دومین فصل که عنوانش «مرگ پدر» است ما بیشتر با شخصیت اصلی و زندگی‌اش آشنا می‌شویم. در فصل‌های بعدی یعنی «ماجرای ازدواجم»، «همسر و معشوقه» و «داستان یک شرکت تجارتی» که بخش عمده رمان را تشکیل می‌دهد کاملا با زنو و زندگی‌اش آشنا می‌شویم و در فصل آخر «روانکاوی» که تکمله‌ای است بر همه این اعترافات، نویسنده ما را به تشکیک درباره هرآنچه تا به حال گفته فرامی‌خواند.

ماجرای خود رمان و نویسنده هم جالب است. در واقع کتاب به‌نوعی شرح زندگی خود نویسنده است. نویسنده‌ای که از طبقه اعیان است و فعالیت‌های تجاری زیادی در نقاط مختلف  اروپا داشته  و در عین حال شیفته نوشتن و کسب شهرت از این راه است. اسووو در سالهای جوانی دو رمان می‌نویسد که مورد توجه منتقدان قرار نمی‌گیرد. تا اینکه بعد از  بیست سال به‌ترغیب جیمز جویس، که در آن زمان چندان معروف نبود و آموزگار زبان انگلیسی اسووو بود، نوشتن رمان دیگری را شروع می‌کند که پنج سال بعد از آن با عنوان «وجدان زنو» منتشر می‌شود. اثری که در بدو امر باز هم مورد بی‌مهری منتقدان ایتالیایی قرار می‌گیرد و اگر معرفی و پیگیری‌های جویس نبود، احتمالا شهرت و معرفی‌اش به تعویق می‌افتاد. 

اگر کسی از من بپرسد که حال و وقت خواندن «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» مارسل پروست را ندارم. کتابی دیگری را معرفی کن که شباهتی به آن داشته باشد من «وجدان زنو» را معرفی می‌کنم. من در جایی ندیدم کسی به این شباهت اشاره کند ولی من که این دو را خوانده‌ام چنین حسی دارم. در مورد تاثیرپذیرفتن جویس از اسووو در نوشتن «اولیس» نوشته‌اند. ولی بالطبع من نخوانده‌ام و نمی‌توانم چیزی بگویم. جالب است که هر سه اثر تقریبا در یک دهه نوشته شده‌اند. آنچه باعث شده من بین دو اثر اسووو و پروست قرابتی ببینم. این است که در هر دو عنصر «زمان» کارکردی ساختاری در جهت روایت داستان و شخصیت‌پردازی دارد. در «در جستجو...» که این شیوه به حد کمال می‌رسد. در «وجدان زنو» هم اسووو از عنصر زمان بسیار بهره برده. همان ملالی که در شاهکار پروست به‌خاطر گذر کند زمان بر خاطر مخاطب می‌نشیند در اینجا هم خود را نشان می‌دهد. در این اثر هم شخصیت‌ها سلب و ثابت نیستند و با گذر زمان وجوه مختلفی را از خود نشان می‌دهند و حس‌های مختلفی را در مخاطب برمی‌انگیزند. چیزی که در آثار دیگر حتی شاهکارها کمتر به چشم می‌آید. شباهت دیگر این دو کتاب این است که هر دو به‌نوعی خودزندگینامه نویسندگانی هستند که به طبقه اشراف تعلق دارند. اسووو و پروست در بخش عمده‌ای از زندگی خود غرق در مناسبات طبقه خود بوده‌اند و پس از آن این تجربیات را با هنرمندی هرچه‌تمام به‌شکل رمان درآورده‌اند.

در آخر این نکته را هم بگویم که ترجمه مرحوم کلانتریان از این اثر بسیار خواندنی و خوب است و حیف که تا به‌امروز آن‌طور که باید و شایسته است مورد توجه مخاطبان فارسی‌زبان قرار نگرفته است، مخاطبانی که برای «جزء از کل» و «اتحادیه ابلهان» سر و دست می‌شکنند.
        

24

          ۵۳۱ صفحه‌ در ۱۴ساعت.
‌
جنگ، همیشه پایانی باز برای بسیاری از داستان‌ها بوده؛ شاید کمی از آن‌چه به‌تفصیل در این کتاب گذشته دور شده باشم اما نمی‌توانم ازش بگذرم. و دمادم به‌یاد «کوه جادو» و پایان تکان‌دهنده‌اش هم می‌افتم.
‌
پس از انتشار و ستایشی که از «وجدان زنو» شد، «اسووو» به دوستی خاطرنشان کرده بود: " تا یک‌سال پیش، من جاه‌طلب‌ترین پیرمرد جهان بودم. اکنون اما بر این جاه‌طلبی خود چیره گشته‌ام. مشتاق ستایش شده‌ام. اکنون زندگی می‌کنم که به شهرت و عزتم سروسامان بدهم".
‌
«وجدان زنو» در ظاهر، دست‌نوشته‌های «زنو»ست که به توصیه روانکاوش، مقاطعی از زندگی گذشته‌اش را ترسیم می‌کند اما پس از دلسرد شدن «زنو» از روند درمانی‌اش، به این نوشتار پایان می‌دهد و از رفتن نزد روانکاوش سرباز می‌زند و دکتر روانکاوش در انتقام از این توقف روند درمانی، تمامی این دست‌نوشته‌های شخصی و خصوصی را در غالب کتابی منتشر می‌کند. کتاب به پنج مقطع زمانی از زندگی «زنو» تقسیم می‌شود. لحن راوی کتاب سرراست است و شفاف اما این سادگی با پیشرفت کتاب، همراه با احساسات «زنو» دارای پیچیدگی می‌شود و درمی‌یابد تمام آن خاطرات و عواطف و احساساتی که روانکاوش سعی در دورکردنشان دارد، دقیقن همان‌هایی هستند که او بیش از همه گرامی‌شان می‌دارد و در جایی از کتاب خاطرنشان می‌کند: "من معتقدم او تنها کسی در دنیاست که با شنیدن این که من می‌خواهم با دو زن زیبا بخوابم، از خود می‌پرسد: حالا ببینیم این مرد چرا می‌خواهد با آن‌ها بخوابد".
‌
اعتراف کردن همیشه مشکل بوده و همانطور که «زنو» می‌گوید: "اعترافی که بر روی کاغذ بیاید دروغ است" اما رمانی که شکل اعتراف به خود بگیرد، الزامن لازم نیست حقیقت داشته باشد، فقط باید جذاب باشد اما، روایت «زنو» هر دو اینهاست. هرچند که برای من ۴۰۰صفحه به‌طول انجامید تا بتوانم دیگر به سفتی و تکان‌های زین و مرکب توجهی نکنم.
‌
انگیزه‌های «زنو» روشن هستند: گفتن این که چه شد و چرا. اعمالش چهره خوبی از او به نمایش نمی‌گذارند. او خیانت‌کار است، شهوت‌ران است، حسود است، بی‌فکر عمل می‌کند، تنبل است و خیلی زود حواسش پرت می‌شود. اما در حقیقت چنین گناهانی گاهی برای خواننده قابل قبول هستند چون روایتی جذاب را به‌وجود می‌آورند. اما هرچه باشد، «زنو» صادق و دست‌ودل‌باز است. شاید به همسر و دوستانش حقیقت را نگوید اما همیشه از آنان به نیکی سخن می‌گوید و این حقیقت را از خود و خواننده پنهان نمی‌کند و این همه، خوشایند است.
        

0

          با خواندن متن  زیر که در بخش پایانی کتاب هست می‌توانید تصمیم به خواندن یا نخواندن آن کنید:
طبیعی است که من آدم خوش باور و ساده لوحی نیستم و می توانم دکتر را به خاطر آنکه زندگی را فقط تظاهر و جلوه ای از بیماری میداند عفو کنم. 
واقعیت این است که زندگی کمی هم به بیماری شبیه است: زندگی هـم بـا بـحـران و اوج حضیض همراه است. فرق زندگی با بیماری این است که زندگی، برخلاف بیماری همیشه مرگ در پایان آن است و هیچ درمانی هم برای آن وجود ندارد. مداوای آن به منزله این است که ما مجاری تنفسیمان را به تصور این که نوعی محل جراحت است، مسدود کنیم به محض دست یابی به این موفقیت خفه خواهیم شد.
 فساد در ریشه زندگی فعلی خانه کرده است. انسان مکانی را که به نباتات و حيوانات اختصاص داشته غصب کرده است هوا را آلوده کرده، فضای موجود را محدود کرده است و فردا چه خواهد شد؟ این حیوان فعال و غمگین که نامش انسان است هر آن ممکن است کشف جدیدی در جهت به بند کشیدن طبیعت بکند! چنین تهدیدی در فضا موج می زند. ثروت بی حسابی از چنین کشف جدیدی عاید خواهد شد... مسلماً برای انسان ولی چه کسی ما را از این روی هم انباشته شدنها نجات خواهد داد؟ چه کسی فضای آزاد حیاتی را در اختیارمان خواهد گذاشت؟

اگر به روانکاری علاقه مند هستید می‌تواند تجربه خوبی (در ارتباط با تداعی های ازاد مراجع)  به شما بدهد. شخصا این سبک کاری مورد پسند من نیست.
        

13

سَمی

سَمی

1404/4/8

          نباید نسبت به آدم‌ها ترحم داشت، چون اگر تسلیم چنین احساسی بشویم انتهایش نامعلوم است و جز ملال و دردسر بهره‌ای نصیبمان نخواهد شد. ارمغان طبیعت شادی و خوشبختی نیست بلکه رنج و بدبختی است.
.
لااقل از یک چیز اطمینان دارم: نوشتن بهترین وسیله‌ای است که از طریق آن انسان گذشته‌ای را حیات می‌بخشد که دیگر نمی‌تواند رنج‌افزا باشد و در حالی فرار می‌کند که تحملش غیرممکن است.
.
کتاب زندگی یک مرد از زبان خودش است. زندگی‌ای پر از چالش‌ها و انحرافات عاطفی و کاری... در صفحه‌ی اول کتاب متنی از روانکاو او می‌خوانیم که دوست دارد بیمارش که همان راوی است برگردد، درمانش را ادامه دهد. بیماری که چندان قابل اعتماد نیست و کسی نمی‌تواند از راست و دروغ زندگی‌اش سر در بیاورد...
خودش با میل خودش برای جلسات روانکاوی اقدام می‌کند و در بیان جملاتی باورنکردنی در فصل آخر کتاب آن‌ها را به باد انتقاد و مسخره می‌گیرد.
او می‌گوید تئوری من‌درآوردی روانکاوش (که مشکل اساسی او بوده است) نمی‌تواند دوران کودکی او را خدشه‌دار کند و آن را از لطافت تهی سازد. کودکی‌ای که سرشار از عشق و احترام به پدر و مادرش بوده است و مابقی زندگی او....
        

0