معرفی کتاب و آنگاه دیگر هیچ ... اثر آگاتا کریستی مترجم بهرام افراسیابی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
20
خواندهام
441
خواهم خواند
250
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
ده نفر به جزیره نیگر به شگردهای مختلف به وسیله نامه دعوت می شوند، دعوت شدگان از قشرهای مختلف اجتماعی هستند. قاضی، دکتر، ژنرال، پرستار، خدمتکارف کاپیتان، ماجراجو، پلیس و خدمتکار دعوت شدگانی هستند که هیچ تناسب و اشتراکی با هم ندارند ولی از نظر آقای آون که میزبان آنان می باشد آنها همه در یک چیز مشترک هستند و آن... هنوز چند ساعت از ورود میهمانان نگذشته که گرامافونی حقیقت این گردهمایی را برای آنان روشن می کند، شخص ناشناس از گرامافون تک تک آها را به جنایت محکوم می کند و حتی تاریخ و نام مقتولین را هم بازگو می کند از این لحظه است که اضطراب و نگرانی بر وجود تک تک میهمانان مستولی می شود و هنوز چند لحظه ایی از این ماجرا نگذشته بود که...
بریدۀ کتابهای مرتبط به و آنگاه دیگر هیچ ...
نمایش همهپستهای مرتبط به و آنگاه دیگر هیچ ...
یادداشتها
1401/6/16
1402/7/21
1402/2/21
1401/10/28
1403/10/15
1403/3/29

و تمام شد ... کلا بعد کتابهای آگاتا کریستی همیشه یه نفس عمیق می کشم . انگار از دنیایی دیگر بیرون آمده ام ، از دنیای جنایت ، از دنیای قاضی وارگریو ... کتاب خیلی خیلییییی قشنگی بود و واقعا به نظرم حق امتیازش از این بیشتر بود . و اما بریم سراغ موضوع کتاب 😁📚 آقایی به نام اوون ( که این فرد در اول داستان مشخص نیست ) یکسری آدم رو به جزیره ای زیبا به واسطه های مختلفی دعوت می کنه به خونه اش . این افراد کاملا با هم غریبه هستن . وقتی وارد جزیره میشن خبری از صاحبخانه و آقای اوون نیستش . و فقط در اون خونه دو خدمتکار زن و مرد به نام راجرز اونجا بودن و به میهمانان گفتند که آقای اوون تا چند ساعت دیگر میاد . موقع خوردن غذا از گرامافون صدایی پخش میشه که میگه تمام این افرادی که در این خانه حضور دارند مرتکب جنایتی شدن که قانون آن ها رو نادیده گرفته. در اتاق هر کسی یه قاب هست که روش یه شعر به نام ده بچه زنگی نوشته شده و قتل ها بر اساس همین شعر هستن . بقیه داستان به عهده خودتون . اولین بار قاتل رو درست حدس زدم . قاضی وارگریو . ولی بعدش تردید کردم که آیا اصلا قاتل از همین افراده یا نه ولی بازم روی این قاضی پیر شک و تردید داشتم . خوشحالم درست حدس زدم . این چند روز با کتاب ده بچه زنگی ، ترسیدم ، هیجانی شدم ، شاهد قتل های ناگواری بودم ، و از همه مهمتر در کنارش لذت برم . ممنونم ازت آگاتا ....♥️😅
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/10/22
1404/1/22