معرفی کتاب و آنگاه دیگر هیچ ... اثر آگاتا کریستی مترجم بهرام افراسیابی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
29
خواندهام
577
خواهم خواند
320
توضیحات
ده نفر به جزیره نیگر به شگردهای مختلف به وسیله نامه دعوت می شوند، دعوت شدگان از قشرهای مختلف اجتماعی هستند. قاضی، دکتر، ژنرال، پرستار، خدمتکارف کاپیتان، ماجراجو، پلیس و خدمتکار دعوت شدگانی هستند که هیچ تناسب و اشتراکی با هم ندارند ولی از نظر آقای آون که میزبان آنان می باشد آنها همه در یک چیز مشترک هستند و آن... هنوز چند ساعت از ورود میهمانان نگذشته که گرامافونی حقیقت این گردهمایی را برای آنان روشن می کند، شخص ناشناس از گرامافون تک تک آها را به جنایت محکوم می کند و حتی تاریخ و نام مقتولین را هم بازگو می کند از این لحظه است که اضطراب و نگرانی بر وجود تک تک میهمانان مستولی می شود و هنوز چند لحظه ایی از این ماجرا نگذشته بود که...
بریدۀ کتابهای مرتبط به و آنگاه دیگر هیچ ...
نمایش همهپستهای مرتبط به و آنگاه دیگر هیچ ...
یادداشتها
1402/8/29
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
پایهٔ کتاب بر اساس شعری به نام ده کاکاسیاه کوچک است . شعر به این صورت است: ده کاکاسیاه کوچک رفتند شام بخورند، یکی خود را خفه کرد و سپس نه تا باقی ماندند. نه کاکاسیاه کوچک تا دیروقت نشستند، یکی به خواب رفت و سپس هشت تا باقی ماندند. هشت کاکاسیاه کوچک به دِوُن رفتند، یکی گفت همینجا میمانم و سپس هفت تا باقی ماندند. هفت کاکاسیاه کوچک هیزم میشکستند، یکی خود را تکهتکه کرد و سپس شش تا باقی ماندند. شش کاکاسیاه کوچک با کندو بازی میکردند، یکی را زنبور نیش زد و سپس پنج تا باقی ماندند. پنج کاکاسیاه کوچک به دادگاه رفتند، یکی قاضی شد و سپس چهار تا باقی ماندند. چهار کاکاسیاه کوچک به دریا رفتند، یکی را ماهی قرمز بلعید و سپس سه تا باقی ماندند. سه کاکاسیاه کوچک به باغ وحش رفتند، یکی را خرس بزرگی بغل کرد و سپس دو تا باقی ماندند. دو کاکاسیاه کوچک در آفتاب نشتند، یکی سوخاری شد و سپس یکی باقی ماند. یک کاکاسیاه کوچک تنها ماند، او رفت و خود را دار زد و سپس هیچکدام باقی نماندند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.