معرفی کتاب هابیت "آنجا و بازگشت دوباره" اثر جی. آر. آر. تالکین مترجم پریا(هامرز) آقاسی بیگ

هابیت "آنجا و بازگشت دوباره"

هابیت "آنجا و بازگشت دوباره"

4.3
209 نفر |
57 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

40

خوانده‌ام

358

خواهم خواند

189

شابک
9649218270
تعداد صفحات
336
تاریخ انتشار
1382/7/29

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در این داستان تخیلی هابیت ها قومی کوچک اندام، مهربان و آسوده خیال هستند که در اجتماعی سنتی و کشاورزی زندگی می کنند .اینان عاشق صلح اند و زمین  آرام و کشت و زرع پربار را دوست دارند .از ماشین آلات بیزارند، اما با ابزار  کار آشنا هستند .قومی چابک هستند، اما دوست ندارند که شتابان عمل کنند . این قوم گوش های تیزی دارند و قدرت دید چشم هایشان بسیار است .لباس هایی  به رنگ روشن می پوشند .در این داستان، "انگشتری قدرت "به دست یکی از این  هابیت ها می رسد .موضوع حساس ماجرای کتاب این است که اگر این انگشتری به  دست فرمانروای تاریکی ها برسد، آن گاه این اهریمن صاحب قدرت کاملی می شود  و عرصه حیات را بر هابیت ها بسیار دشوار می سازد .حال، این انگشتری باید  در کوه آتشین نابود شود ;در حالی که ...
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به هابیت "آنجا و بازگشت دوباره"

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به هابیت "آنجا و بازگشت دوباره"

پست‌های مرتبط به هابیت "آنجا و بازگشت دوباره"

یادداشت‌ها

مریم :)

مریم :)

1401/5/29

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

9

فهیمه

فهیمه

1400/8/16

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          "هابیت" شرح ماجراجویی های هابیت جوانی است به نام بیلبو بگینز که با گندالف و دورف ها راهی تنها کوه می شود و در راه، حلقه قدرت سائورون را به دست می آورد و از این جهت مقدمه ارباب حلقه ها محسوب می شود. هابیت عموماً به عنوان داستان کودکان شناخته می شود و واقعا لحن و کلماتش تفاوت چشم گیری با ارباب حلقه ها و سیلماریلیون دارد. همین مسئله هم باعث شده بود که در دوازده، سیزده سالگی هابیت را بیشتر از ارباب حلقه ها دوست داشته باشم (الان البته نظرم تغییر کرده و سیلماریلیون را بیشتر از تمامی کتاب های تالکین دوست دارم). 
مشهور است تالکین، که استاد دانشگاه بوده، روزی موقع تصحیح اوراق دانشجویان، بالای یکی از برگه های سفید می نویسد: داخل سوراخی توی زمین یک هابیت زندگی می کرد. و بعد همین یک خط را تبدیل می کند به یک کتاب. البته تالکین دو سه سال روی نوشتن هابیت کار کرده و از زمانی هم که درفت اولیه را برای دوستش سی. اس. لوییس فرستاده، تا زمان چاپ هابیت، سه چهار سال فاصله هست، یعنی تبدیل یک خط به یک کتاب چندان هم کار ساده ای نیست. به علاوه تالکین موقع نوشتن هابیت قصدی برای نگارش ارباب حلقه ها نداشته و وقتی چنین تصمیمی می گیرد، تغییرات کوچکی در چاپ های بعدی هابیت می دهد. 

پ.ن.: اینکه تالکین می تواند از دل ایده اش برای سیلماریلیون هم دنیا بیرون بکشد، هم زبان، هم اسطوره، هم افسانه، هم تاریخ و هم کتاب کودک، به شدت تحسین برانگیز است و من دقیقاً برای همین دوستش دارم.
        

11

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/1/13

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

🧙‍♂️ نتیج
          🧙‍♂️ نتیجه تمام آنچه در ادامه خواهم گفت، این است: تالکین را بخوانید، نه با چشم سر بلکه با دل و جان. خواندش اما و اگر ندارد.
تالکین نیازی به اضافه‌گویی و تعریفات من ندارد. خودش آنقدر بزرگ است که فقط نامش برای خرید یک کامیون کتاب کافی است. اما اجازه بدهید چند خط در مورد این کتاب بنوسیم.
🧙‍♂️ ابتدا باید بدانید که تالکین در زمان حیات خود، یک جهان فانتزی کامل خلق کرد. جهانی که روز اول خلقت، انواع نژاد و خطوط و زبان، سرزمین های متعدد و افتان و خیزان دارد. جهانی با تاریخچه کامل و دقیق. بعدا یک پست مفصل خواهم نوشت. ان‌شاالله.
🧙‍♂️ داستان هابیت، یکی از ماجراهای مهم این جهان است. سال‌هاست که از فروپاشی حکومت باشکوه دورف‌ها در اره‌بور می‌گذرد. اتفاقات شومی آرام آرام در حال وقوع است که به چشم هر کسی نمی‌آید. سیاهی‌هایی که قبلا شکست خورده بودند، در حال بازگشت هستند. در این میان، شاهزاده دورف‌ها، ثورین سپر بلوطی، قصد بازپس‌گیری سرزمین خود را می‌کند. گروهی از دورف‌ها آماده می‌شوند تا خانه و ثروت خود را با کمک جادوگر معروفی به نام گَندالف پس بگیرند. اما این گروه یک نیرو کم دارد. یک عیار.
اینجاست که هابیت جوان ما وارد داستان می‌شود. (هرچند که خودش هم اوائل داستان از این اتفاق خبر ندارد) هابیتی که دلبسته زندگی آسوده خود است. نه از آنچه در جهان می‌گذرد خبر دارد، نه می‌داند عیاری چیست. این داستان، ماجرای هابیتی به نام بیلبو بَگینز است که یک قهرمان شد. این کتاب را باید قبل از سه‌گانه ارباب‌حلقه‌ها بخوانید. بهترین حالت این است که این کتاب را پیش از هر کتابی دیگری که تالکین درمورد این جهان نوشته بخوانید.

⚠️️بخش بعدی یادداشت یک کوچولو اسپویل دارد و مخصوص عاشقان سینما و فیلم‌های این اثر است.
🧙‍♂️یکی از تفاوت های بزرگ کتاب و سه‌گانه سینمایی هابیت، نوع پرداخت به شخصیت ثورین است. ثورین در کتاب آنقدری مرکز توجه نیست که در فیلم نورافکن رویش روشن شده. اما همانقدر هم که ازش صحبت شده، رهبری با کفایت و کمالات نشان داده می‌شود. برعکس فیلم، ثورین مشکل کنترل خشم ندارد. صبور و دقیق است. در لحظه حمله ارتش آزوگ، از همان ابتدا گروهش را به میدان نبرد می‌برد و مانند فیلم، درگیری‌های دراماتیک ندارد.
هرچند تو فیلم‌ها هم دوست داشتنی است و صحنه مرگش، از دراماتیک‌ترین سکانس‌های سینما است؛ اما کتاب بازنمایی بسیار بسیار مثبت و سفیدتری از او دارد.
🧙‍♂️ برعکس، کاراکتر بیلبو تقریبا عالی درآمده. هرچند کمی روی شجاعت و سرعت تغییر و تحولاتش غلو سینمایی شده.
تفاوت‌های دیگری هم وجود دارد اما در کل اقتباس‌های سینمایی هابیت و ارباب حلقه ها جزو بهترین فیلمهای سینمایی جهان است.🤌
🧙‍♂️ این ترجمه (رضا علیزاده از نشر روزنه) جزو بهترین ترجمه‌های فارسی تاریخ است. روان، زیبا و دقیق.
این کتاب را در نوجوانی خواندم و اخیرا کتاب زبان اصلی، چاپ خود انتشارات تالکین، را بازخوانی کردم.
🧙‍♂️ این متن را اینجا تمام می‌کنم. یک یادداشت هم برای نسخه زبان اصلی نوشته‌ام که کمی با این یادداشت متفاوت خواهد بود. (از بخش یادداشت‌های صفحه می‌تونید پیداش کنید) آن را هم بخوانید بدک نیست ؛)
        

23

Zahra Gh

Zahra Gh

1403/11/27

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

10

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

4

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

«این طور ا
          «این طور است که برف بعد از آتش می‌بارد، و حتی کار اژدها جماعت هم یک روز تمام می‌شود!»

▪️همین اول کار تکلیف کسانی که نمی‌دانند این کتاب به دردشان میخورد یا نه را مشخص کنیم: اگر دوست دارید به جهانی نو هر چند مدتی کم، قدم بگذارید و با داستان جذاب از ماجراجویی مردی با زندگی یکنواخت همراه شوید، این کتاب را دوست خواهید داشت. کلمات و گفتگو ها و در کل داستان بیشتر برای نوجوانان نوشته شده و اگر حس می‌کنید خیلی بزرگ شده‌اید و سن و سالتان از این خیال پروری ها گذشته سراغ این کتاب نروید.

📌 این کتاب سرگذشت عجیب و جالب بیل‌بو بگینز است. عموی فردو بگینز که در سه‌گانه «ارباب حلقه ها» حلقه را نگه می‌داشت و تقریباً قهرمان آن سه‌گانه بود. در این کتاب متوجه می‌شویم که حلقه چگونه از گالِم به دست آقای بگینز رسیده و ماجرای آشنایی گندالف با او چیست؟ 

🔹۱)اندکی راجع به خالق هابیت:
هشتاد و شش سال پیش استاد دانشگاه آکسفورد با اندوخته‌ای غنی از افسانه و اسطوره و همچنین سابقه ساخت زبان، دل به دریا زد و جهانی نو پدیدآورد. «آردا» اسم آن بود و موجوداتی نظیر اِلْف ها و دورف ها و آدم ها و... ساکنان آن. این نابغه برای جهانش تاریخ نوشت و دوره های مختلف تعیین کرد. زبان ساخت و افسانه ها و اساطیر را بازآفرینی کرد یا آفرید. 
حتی اگر طرفدار ادبیات فانتزی نباشید و از تخیل و جهان خیالی منزجر، قطعاً عظمت کار تالکین و نبوغش را نمیتوانید انکار کنید.شخصا از خوانندگان حرفه‌ای و پروپاقرص ادبیات فانتزی نیستم اما کار تالکین را تحسین می‌کنم و او را در زمره بزرگترین داستان‌سرایان قرار می‌دهم.

🔸۲)اما هابیت چیست یا بهتر است بپرسیم کیست؟
هابیت ها طبق تعریف تالکین مردم کوچکی هستند تقریباً نصف قد ما، و کوچک‌تر از دورف های ریشو. هابیت ها ریش ندارند. قدرت جادویی ندارند. کفش پا نمی‌کنند چون کف پایشان پوششی چرم مانند دارد. صورت مهربان دارند و موقع خنده از ته دل می‌خندند.

▫️هابیت را بخوانید و ذهنتان راآماده کنید برای داستان های جدی تر، وسیع تر، تلخ تر و حماسی تر از جهان تالکین!
        

25