معرفی کتاب دکتر جکیل و مستر هاید اثر رابرت لوئیس استیونسون مترجم مرجان رضایی

دکتر جکیل و مستر هاید

دکتر جکیل و مستر هاید

3.8
29 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

67

خواهم خواند

28

شابک
9789642130962
تعداد صفحات
98
تاریخ انتشار
1399/11/12

توضیحات

        
نویسنده ماجرای عجیب دکتر جکیل و مستر هاید را بر اساس خوابی که شبی دیده بود نوشت. هنگامی که از خواب پرید «این داستان شگرف هیولایی» را به یاد آورد و بی درنگ مشغول نوشتن آن شد . تمرکز بر شخصیتی دوگانه و نشان دادن تضاد دائمی خیر و شر سبب شد که این اثر پس از گذشت بیش از صد سال هنوز محبوب باشد.

      

لیست‌های مرتبط به دکتر جکیل و مستر هاید

نمایش همه

یادداشت‌ها

          این کتاب یکی از معروف‌ترین کتاب‌هایی هست که توی دنیا وجود داره. قبل از اینکه فروید و یونگ از مباحث روانشناسانه صحبت کنند، استیونسون تونسته توی یک داستان تمثیلی روان دوگانه‌ی انسان ها رو به تصویر بکشه. حتی شاید فروید (با توجه به علایقی که به هنر و ادبیات داشته) از این داستان تأثیری پذیرفته باشه. 
جدای از مباحث روانشناسانه این کتاب روی خیلی از داستان‌های بعد از خودش، در هر مدیومی تأثیر گذاشته. معروف‌ترین آثاری که از این کتاب متأثر شدند، داستان‌های ابرقهرمانی مارول و در حد کمتری دی‌سی کامیک هستند. جایی که یه آدم ساده با خوردن یک محلول می‌تونه به وجهی قدرتمند‌تر از و بعضاً شیطانی‌تر از خودش صعود (یا نزول) کنه! 
بعد از  جزیره‌ی گنج <i/> این دومین داستانی بود که از استیونسون خوندم و مثل همون به دلم ننشست و خوشبختانه یا متأسفانه من نمی‌تونم با این نویسنده ارتباط برقرار کنم. این عدم ارتباط به حدی بود که اصلاً دوست نداشتم کتاب رو دستم بگیرم و با اینکه حدود 100 صفحه بیشتر نداشت و داستانش با کشش و ریتمی معمولی در جریان بود، من روزها جان کندم تا تونستم تمومش کنم. به همین خاطر با تمام تعاریف بالا و ارزش‌هایی که در دنیا ثابتش کرده، نمره‌ای بیشتر از 2 بهش ندادم!
        

2

          عادت عجیبی دارم که قبل از خوندن کتاب‌ها (یا بهتره بگم رمان‌‌ها)، تا حد امکان هیچ خلاصه‌ای در موردشون نمی‌خونم. علتش اینه که توی خلاصه‌ها، خیلی اوقات برای جذب مخاطب اطلاعاتی رو فاش می‌کنن که دونستن‌شون لذت خوندن رو به‌طور چشم‌گیری کم می‌کنه. این موضوع به‌خصوص برای داستان‌های حادثه‌محور صدق می‌کنه.
‌‌
با ذهنی کاملاً خالی از هرگونه اطلاعات (بدون این‌که حتی خلاصه‌ی پشت کتاب رو خونده باشم!)، شروع به خوندن کتاب کردم و در نهایت لذت بسیاری از خط داستانی بردم. 
‌
 به عنوان یک اثر کلاسیک، داستان و ایده‌ی بسیار جالبی داره. البته اون‌طوری نیست که تا مدت‌ها ذهن‌تون رو درگیر کنه یا تأثیر عمیقی بذاره؛ اما از خوندنش لذت خواهید برد. 
اگه شما در حال حاضر هیچ‌چیز در مورد داستان این کتاب نمی‌دونید، خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم (وگرنه بعید می‌دونم که خوندنش چندان لذتی داشته باشه). 

پی‌نوشت: تقریباً همه‌ی ریویوها و خلاصه‌هایی که در مورد این کتاب نوشته می‌شه، ایده‌ی اصلی داستان رو اسپویل می‌کنن. پس مراقب باشید.
        

15

نعیمک

نعیمک

1403/9/24

        «دکتر جکیل» از نظر ایدۀ مفهومی شبیه «فرانکشتاین» است. آدم جدیدی که با خود درگیر است و در حال جستجوی سمت تاریکی و نور خودش است. دکتر جکیل پزشک سرشناسی است که با مردی بدخو (و همزمان زشت‌رو) آشنا است و همین موجب نگرانی دوست نزدیک او است و موضوع زمانی جدی‌تر می‌شود که هاید مردی سرشناس از مجلس را می‌کشد. ولی جکیل هنوز هیچ نگرانی ندارد. داستان دو بخش دارد. ماجرای روزنامه‌وار برای تعریف کردن و جلو بردن داستان و بعد نامۀ انتهایی جکیل که ماجراهای پشت پرده را می‌گوید. در واقع دکتر جکیل و هاید یک شخصیت هستند و جکیل با کمک از دانش پزشکی (سیاه) می‌تواند خود را در کالد دیگری تغییر دهد اما از جایی به بعد امکان بازگشتن به کالبد اصلی‌اش سخت سخت‌تر می‌شود. از اینجا است که مقهوم داستان رو می‌شود. آیا هاید سمت تاریکی و خوی پلید جکیل است؟ اینجا است که در نامه جکیل از زشتی‌ها و دلایلی که نمی‌تواند به شکل اولیۀ خودش دربیاید سخن می‌گوید. 
اما از نظر داستانی شکل روایت مثل آثار کلاسیک هیجانی عجیب دارد. ماجرا توسط شخص سومی جلو برده می‌شود و نامه‌ها نقش مهمی در پایان داستان دارند. برخلاف داستان‌های امروزی که راوی سوم شخص داستان را روایت می‌کند ما اینجا با وکیلی روبرو هستیم که در خیابان‌ها به دنبال هاید است و او است که سعی در پرده برداشتن شخصیت هاید نقش دارد. و بعد نامه‌ها که به ساده‌ترین شکل همه چیز را بیان می‌کنند. این که استیونسون این قدر راحت و ساده داستانش را بیان می‌کند لذت‌بخش و مهم است. و مهم‌تر این که نقش مهمی در ادبیات بعد از خود دارد و هر دو شخصیت در ادبیات نمادین می‌شود. مثل همیشه اگر داستان را می‌دانیم یا فیلمی از ماجرا دیدیم آن را کنار بگذاریم و حتماً داستان را بخوانیم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0