Voices from Chernobyl: The Oral History of a Nuclear Disaster

Voices from Chernobyl: The Oral History of a Nuclear Disaster

Voices from Chernobyl: The Oral History of a Nuclear Disaster

4.0
68 نفر |
31 یادداشت
جلد 4

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

128

خواهم خواند

89

ناشر
شابک
9780312425845
تعداد صفحات
236
تاریخ انتشار
_

توضیحات

          Written by the winner of the Nobel Prize in Literature On April 26, 1986, the worst nuclear reactor accident in history occurred in Chernobyl and contaminated as much as three quarters of Europe. Voices from Chernobyl is the first book to present personal accounts of the tragedy. Journalist Svetlana Alexievich interviewed hundreds of people affected by the meltdown—from innocent citizens to firefighters to those called in to clean up the disaster—and their stories reveal the fear, anger, and uncertainty with which they still live. Composed of interviews in monologue form, Voices from Chernobyl is a crucially important work of immense force, unforgettable in its emotional power and honesty.
      

پست‌های مرتبط به Voices from Chernobyl: The Oral History of a Nuclear Disaster

یادداشت‌ها

        من کتاب صوتی  اش رو گوش دادم بسیار عالی بود 
به دفعات اشک ریختم و خود را در کنار یک همسر چرنوبیلی دیدم در کنار تمام افراد بی گناهی که حتی نمیدونستند چه بلایی سرشون اومده...!
و بارها با خود زمزمه کردم 
عجب صبری خدا دارد 
اگر من جای او بودم....
آدمیزاد منهای معنویت  حاصلش میشود انواع تصمیماتی چون هیروشیما، چرنوبیل و...
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

          «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»؟!

نیروگاه اتمی چرنوبیل دچار حریق شده و اولین کسانی که به آنجا اعزام می‌شوند آتش‌نشان‌ها، این کارگران آخرالزمان هستند، بی توجه به خطراتی که می‌دانند حتما آنان را گرفتار می‌کند، آن‌ها می‌روند و خانواده‌هایشان، صداهایی تنها می‌شوند که ابتدا نگران، و بعد سوگوار عزیزان و سرزمین از دست رفته‌شان می‌شوند.

کسانی از کوچ امتناع می‌کنند و دیگران آن سرزمین مرده را ترک می‌کنند، جایی که خاکش باید درون خاک مدفون شود، شیر گاو دوشیده و دور ریخته شود و آنچه کاشته شد باید مدفون شود. هیچ چیزی برای بردن وجود ندارد و هیچ برگشتی در کار نیست، هرچند که از ابتدای امر مردم این اهم را نمی‌دانند، «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»، آه بله، دنیایی را غرق در سمی نامرئی می‌کنیم، کودکان و سربازان بیچاره را با تشعشع خفه می‌کنیم  و در حرف پیروز می‌شویم.

از این‌ها که بگذریم مستندات دقیق  و قلم قدرتمند نویسنده از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذاری این کتاب هستند، هرچند که از میانه‌ی کتاب، گفته‌ها تا حدودی تکراری می‌شوند و  تحمل این حجم از سوگ، تنهایی و مرگ برای ادامه دادن  کتاب  سخت‌تر خواهد بود.

در این اثر نویسنده کتاب، سوتلانا الکسیویچ، برنده جایزه نوبل ادبیات با کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد که برای کسانی که شاهد این رویداد وحشت آفرین نبوده‌اند جالب توجه باشد.

حرف‌هایی که در این کتاب مکتوب شده‌اند رنگ و بوی ارواح می‌دهند، کسانی که مدت‌هاست روح خود را از دست داده‌ و سرگردان در این خرابات در حال گریز از گذشته و رنج‌های خود هستند.
«انسان‌ها خاک سخنگو هستند و حیوانات جسدهای متحرک»

سپهر ناصری - میر
        

24

undefined

1403/1/31

          «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»؟!

نیروگاه اتمی چرنوبیل دچار حریق شده و اولین کسانی که به آنجا اعزام می‌شوند آتش‌نشان‌ها هستند، بی توجه به خطراتی که می‌دانند حتما آنان را گرفتار می‌کند، آن‌ها می‌روند و خانواده‌هایشان، صداهایی تنها می‌شوند که ابتدا نگران، و بعد سوگوار عزیزان و سرزمین از دست رفته‌شان می‌شوند.

کسانی از کوچ امتناع می‌کنند و دیگران آن سرزمین مرده را ترک می‌کنند، جایی که خاکش باید درون خاک مدفون شود، شیر گاو دوشیده و دور ریخته شود و آنچه کاشته شد باید مدفون شود. هیچ چیزی برای بردن وجود ندارد و هیچ برگشتی در کار نیست، هرچند که از ابتدای امر مردم این اهم را نمی‌دانند، «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»، آه بله، دنیایی را غرق در سمی نامرئی می‌کنیم، کودکان و سربازان بیچاره را با تشعشع خفه می‌کنیم  و در حرف پیروز می‌شویم.

از این‌ها که بگذریم مستندات دقیق  و قلم قدرتمند نویسنده از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذاری این کتاب هستند، هرچند که از میانه‌ی کتاب، گفته‌ها تا حدودی تکراری می‌شوند و  تحمل این حجم از سوگ، تنهایی و مرگ برای ادامه دادن  کتاب  سخت‌تر خواهد بود.

در این اثر نویسنده کتاب، سوتلانا الکسیویچ، برنده جایزه نوبل ادبیات با کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد که برای کسانی که شاهد این رویداد وحشت آفرین نبوده‌اند جالب توجه باشد.

حرف‌هایی که در این کتاب مکتوب شده‌اند رنگ و بوی ارواح می‌دهند، کسانی که مدت‌هاست روح خود را از دست داده‌ و سرگردان در این خرابات در حال گریز از گذشته و رنج‌هی خود هستند.
«انسان‌ها خاک سخنگو هستند و حیوانات جسدهای متحرک»

سپهر ناصری - میر
        

0

          .
سوتلانا آلکسویج در این کتاب در گفت‌و‌گو با بیش از ۵۰۰ نفر از کسانی که حادثه چرنوبیل را به چشم دیده و این فاجعه را از سر گذرانده‌اند گفت‌و‌گو کرده و حاصل این گفت‌و‌گو‌ها را به شکل گفتار درونی این اشخاص، با زبانی داستانی و به لحاظ عاطفی اثرگذار آورده است.

فاجعه هسته‌ای چرنوبیل در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ در واحد ۴ نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل در شهر پریپیات در اوکرائین اتفاق افتاد.

 در اثر رعایت نکردن استانداردهای ایمنی و همچنین فرسودگی نیروگاه چرنوبیل روی داد و یکی از پرپیامد‌ترین و سهمگین‌ترین فجایع هسته‌ای در جهان است
اهالی شهر پریپیات ناگزیر شدند خانه و کاشانه‌شان را ترک کنند. آن‌ها هنوز هم با پیامدهای این فاجعه درگیرند.

گزارش های مستندی که آلکسویچ از بازماندگان یک فاجعه در گفت و گو با آن ‌ها ارائه می‌ دهد، مانند یک رمان از یک لحظه آغاز نمی‌ شود که سرانجام، پس از رویداد‌ها و فراز و نشیب هایی به پایان مشخصی برسد. گزارش های او روایت هایی اند مستند از سرنوشت اشخاص حقیقی. این گزارش ‌ها را اگر به شکل یک داستان بخوانیم فقط یک شخصیت دارد که به گفته خود او کسی نیست جز «انسان سرخ» که تجربه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را از سر گذرانده، و با وجود آنکه آرمان باخته است، اما هنوز تلاش می‌ کند به باورهای قدیم چنگ بزند با این امید که تکیه گاهی پیدا کند.

سوتلانا آلکسویچ می‌ گوید: «صدای دشمن هسته ای را نمی‌شد شنید و او را نمی‌ شد دید و بو نداشت. درباره جنگ هزاران کتاب وجود دارد. اما وقتی فاجعه چرنوبیل اتفاق افتاد، کسی نمی‌ دانست این فاجعه را چگونه می‌ توان مهار کرد. من خودم در چرنوبیل بودم. گیج شده بودم. مردم هم سردرگم و گیج بودند.»

آلکسویچ در «صدایی از چرنوبیل» تلاش کرده است گنگی و درماندگی مردمی را نشان دهد که برای اولین بار یک فاجعه هسته‌ای را تجربه می‌کردند و کلمات مناسبی برای آن پیدا نمی‌کردند.
        

1

سودآد

سودآد

1403/8/27

•این بیش ا
          •این بیش از هر چیز یک تاریخ است؛ تاریخ یک جنایت•*

کتاب روایتی است از آنهایی که از نزدیک یا دور،طوری با فاجعه چرنوبیل دخیلند.در روایت ها،رد پایی از قلعه ی حیوانات جورج اورول به چشم می‌خورد.همان روحیه انقلابی، همان پشت میز نشستن ها و فرستادن بره های بی گناه به دل فاجعه.سوتلانا، آنقدر خوب روایت میکند که بیشتر شبیه دیدن مستند است تا خواندن روایت.همه دردها را حس  میکنی،آن روحیه ی انقلابی کاذبی که به خورد چرنوبیلی ها میدهند قابل لمس است.شاید اگر ما هم بودیم،میرفتیم بالای سقف راکتور، بدون توجه به صدای آلارم دوزیمتر ها.تا مردم زنده بمانند. تا وطن بماند؛ وطنی که حاکمانش، پشت میز مینشینند.ید ها را از جایی که انبار میکنند گیر می آورند و میخورند بخاطر همین وقتی دوزیمتر را روی تیروییدشان میگیری. دوز  یا صفر است یا کم. میدانی چرا؟!
 چون این یک قانون است؛
قانون هفتم مزرعه:
|.همه ی حیوانات،با هم برابرند.فقط برخی،برابر ترند|

واسیلی نسترنکو*
:پ ن
اگر سعادت خواندن همه ی کتاب را ندارید.حداقل روایت واسیلی نسترنکو را بخوانید
تنهایی علم و دانشمند، در زمانی که جامعه نمیفهمد یا طبق صلاحدید حکومت، نباید بفهمد. به طرز غریبی، مضحک وغمگین است. یک کمدی سیاه، شبیه تنهایی دی کاپریو وجنیفر لارنس در don't look up 

        

1