یادداشتی یافت نشد!

undefined

1403/1/31

صداهایی از چرنوبیل
        «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»؟!

نیروگاه اتمی چرنوبیل دچار حریق شده و اولین کسانی که به آنجا اعزام می‌شوند آتش‌نشان‌ها هستند، بی توجه به خطراتی که می‌دانند حتما آنان را گرفتار می‌کند، آن‌ها می‌روند و خانواده‌هایشان، صداهایی تنها می‌شوند که ابتدا نگران، و بعد سوگوار عزیزان و سرزمین از دست رفته‌شان می‌شوند.

کسانی از کوچ امتناع می‌کنند و دیگران آن سرزمین مرده را ترک می‌کنند، جایی که خاکش باید درون خاک مدفون شود، شیر گاو دوشیده و دور ریخته شود و آنچه کاشته شد باید مدفون شود. هیچ چیزی برای بردن وجود ندارد و هیچ برگشتی در کار نیست، هرچند که از ابتدای امر مردم این اهم را نمی‌دانند، «ما تلاش می‌کنیم و پیروز می‌شویم»، آه بله، دنیایی را غرق در سمی نامرئی می‌کنیم، کودکان و سربازان بیچاره را با تشعشع خفه می‌کنیم  و در حرف پیروز می‌شویم.

از این‌ها که بگذریم مستندات دقیق  و قلم قدرتمند نویسنده از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذاری این کتاب هستند، هرچند که از میانه‌ی کتاب، گفته‌ها تا حدودی تکراری می‌شوند و  تحمل این حجم از سوگ، تنهایی و مرگ برای ادامه دادن  کتاب  سخت‌تر خواهد بود.

در این اثر نویسنده کتاب، سوتلانا الکسیویچ، برنده جایزه نوبل ادبیات با کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد که برای کسانی که شاهد این رویداد وحشت آفرین نبوده‌اند جالب توجه باشد.

حرف‌هایی که در این کتاب مکتوب شده‌اند رنگ و بوی ارواح می‌دهند، کسانی که مدت‌هاست روح خود را از دست داده‌ و سرگردان در این خرابات در حال گریز از گذشته و رنج‌هی خود هستند.
«انسان‌ها خاک سخنگو هستند و حیوانات جسدهای متحرک»

سپهر ناصری - میر
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.