محمد مهدی
محمد مهدی
121 دنبال شده
135 دنبال کننده
🔰 دانشجوی ارشد مهندسی صنایع 🔰 دوستدار کتاب، کتابخوانی و کتابخوانان 🔰 از گوشه ای برون آی…
یادداشتها
نمایش همه13
19
12
11
31
23
15
9
5
5
10
باشگاهها
این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.
چالشها
لیستهای کتاب
بریدههای کتاب
نمایش همهپستها
نمایش همهفعالیتها
105
105
105
2
این فصل اول یا همون زندگینامه واقعا اضافی بود... یه دور کل داستان رو اسپویل کرد .... بعد رفتیم فصل بعد دوباره از اول داستان... تدوین... تدوین... تدوین...🤦🏻♂️
8
6
4
11
4
1
8
5
5
2
«بدا به حال ژان والژان!... این نام شومی ست که در تاریکی شناور است؛ اگر بر سر کسی فرود آید، بدا به حالش!»
17
2
20
خوندن این صفحات جدا سخت بود... حالم خراب شد... اصلا داغون شدم... آخه چطور این حد از قساوت ممکنه؟ این بشر دو پا تا کجا میتونه پیش بره؟! شاید بگید این یه کتاب فانتزیه چی میگی؟ ولی نکتهش اینجاست که میدونم کوانگ این قسمتها رو بر اساس یه ماجرای واقعی نوشته و مثلا یه تیکهٔ خیلی وحشتناکش رو من عینا تو یه سایت در مورد قتل عام ننجینگ چین توسط ژاپنیها دیده بودم... خیلی بد بود، خیلی...
8
8
«شکر» به معنای به جریان انداختن دادههای او در راهی است که او میخواهد. این جریان باعث زیادتیِ خود انسان میشود: «لَئن شکرتُم لأزیدنّکُم» تعبیر این نیست: لأزیدنَّ نعمتَکُم؛ نعمت را زیاد نمیکنند؛ بلکه خود انسان زیاد میشود.
5