محمد مهدی

محمد مهدی

کتابدار بلاگر
@M_Mahdi

110 دنبال شده

182 دنبال کننده

            🔰 همیشه دانشجو
🔰 ارشد مهندسی صنایع
🔰 مشغول به مطالعات نشر و متعلقات
🔰 دوست‌دار کتاب، کتاب‌خوانی و کتاب‌خوانان 
✨  از گوشه‌ای برون آی…
          
98_mahdi_77
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
        باسمه
🔰 یادم میاد زمانی که توی گودریدز بیشتر فعال بودم، یه بازه‌ای پشت سر هم تعریف کتابی از یه نویسنده‌ای کاتالونیایی رو می‌خوندم تحت عنوان «سایه باد». این شروع آشنایی من بود با مجموعه «گورستان کتاب‌های فراموش‌شده» و آقای ثافون. یه مدت هم خودم بررسی کردم و نهایتاً تصمیم گرفتم که مجموعه رو با یه تخفیف مناسبتی خوب تهیه کنم تا بعد از پایان‌نامه بخونم [الآن که نگاه می‌کنم هم اگه اون موقع نمی‌خریدمش، احتمالاً دیگه باید باهاش خداحافظی می‌کردم 😂].

🔰 اما چرا اینقدر طول کشید تا شروعش کنم؟ حجم زیاد هر جلد، مجموعه‌ای بودن و تمایل به اینکه سر فرصت بخونمش باعث شد بین خریدن و خوندن حدود یه سال فاصله بیفته؛ مسئله‌ای که با مشغله‌های کاری هم تشدید شد... همه این موارد باعث شد خوندنش دوماهی طول بکشه... مسیری با فراز و نشیب مختلف...

🔰 الآن که کتاب تموم شده و در این نقطه پایانی، از کتاب راضی هستم. بدون تعارف، اون شکلی که فکر می‌کردم از اولش دیوانه‌وار کتاب رو دست می‌گیرم و شب و روز ندارم تا تمومش کنم، نبود! روند کتاب بعضی جاها از رمق می‌افتاد، بعضی جاها رفتارها منطقی نبود و توصیفات بعضاً زیاده از حد، تمرکز رو کم می‌کرد؛ اما وقتی قلق داستان دستم اومد، برام خوب و جالب شد و همراهش شدم.

🔰 دنیای کتاب، دنیای سیاه و تیره‌ای هست که مریض‌های جنسی و روانی نقش زیادی توش ایفا می‌کنن. بعضی جاها طنز داریم و بعضی جاها ترس. موارد تاریخی، عاشقانه، اکشن و... هم جای‌جای کتاب هستن؛ همه در بستر داستانی که لایه‌لایه جلو می‌ره و کشف می‌شه. همین لذت اکتشاف جهان کتاب در بستر شهری مثل بارسلون، واقعاً جذابیت بالایی داشت.

🔰 چاپ کتاب خوبه و علی‌رغم حجمش، وزن کمی داره. ترجمه هم در مجموع خیلی خوبه؛ منتهی توی محاورات، انگار یه سردرگمی بین شکسته‌نویسی و نوشتن معیار وجود داشته که جالب نبود. اشکالات ویرایشی کمی هم در متن به چشم می‌خوره. یه چیزی که خیلی توی ذوق زد، نقشه‌های آخر کتاب از شهر بارسلون بود که می‌تونست توی ایجاد حافظه تصویری حین مطالعه کمک زیادی بکنه؛ اما با کم‌ترین کیفیت ممکن چاپ شده بودن...
 
✅ این کتاب (و احتمالاً این مجموعه) رو به کی توصیه می‌کنم؟ اگه امکان مطالعه توی یه زمان طولانی رو دارین - مثلاً روزی ۲۰ صفحه - به مرور بهتون می‌چسبه؛ در غیر این صورت شاید گزینه مطلوبی برای شما نباشه. اگه موازی‌خوان هم هستین که چه بهتر!
      

27

        باسمه
🔰 تنهایی موضوعیه که معمولاً بهش فکر کردم یا اینکه باعث شده به چیزهای مختلف فکر کنم؛ بعضی موقع‌ها خودم به استقبالش می‌رم و بعضی موقع‌ها هم از دستش کلافه می‌شم... همین دست‌وپنجه نرم‌کردن با تنهایی باعث شد کتاب حاضر برام موضوعیت داشته باشه. حالا اینکه عطری از سفر هم داشته باشه که چه بهتر! بحث سفر و مسافرت همیشه برام جذابیت خاصی داشته؛ به همین دلیل معمولاً این کتاب‌ها رو نگه می‌دارم برای روزهای سخت. فشار کاری این روزها هم بهانه‌ای شد برای خوندن کتاب «وقت تنهایی»...

🔰 همون‌جور که کتاب میگه تنهایی، مطلوب و نامطلوب داره؛ به تعبیری تنهاییِ خواسته و ناخواسته. محور اصلی کتاب، دعوت به استفاده از فرصت تنهایی استفاده هست و در عین حال دوری از انزوا. تلاش نویسنده قابل تقدیره؛ اما فکر می‌کنم نهایتاً به این سمت رفتیم که برچسب خواسته رو روی تنهایی ناخواسته بزنیم... راستش وقتی با تنهایی بیش از حد دمخور باشی (ناخواسته)، دیگه جوری می‌شه که اینقدرها طاقت حضور و فعالیت توی جمع رو نداری... اینجا ممکنه بگن طرف «خواست» که حرف نزنه یا نیاد؛ ولی در اصل دیگه «نمی‌تونه» حرف بزنه یا بیاد... خواسته‌ای که از ناخواسته‌ها حاصل شده... بگذریم...

🔰 بدون تعارف فصل پاریس بدجور توی ذوقم زد؛ چون اصلاً اون چیزی نبود که فکر می‌کردم. بیشتر از سفر با اون چیزی که توی سر مسافر می‌گذشت، سروکار داشتم. ذکر اسامی پرشمار اشخاص و مکان‌ها در کنار فینگلیش معکوس و حتی نگارش تلفظ فرانسوی (مملو از غ)، دلایل دیگه اون بودن... بااین‌حال، کتاب هرچقدر جلو اومد، بهتر و بهتر شد؛ طوری که فصل نیویورک در نقطه اوج به این رسید که فارغ از اینکه «خونه» کجا باشه، چقدر حس بودن توی «خونه» دوست‌داشتنی هست... 

🔰 معرفی ابزارهای آخر کتاب هم ایده جالبی بود. سایت‌ها و اپلیکیشن‌های معرفی‌شده حتی اگه در اون موقع کاربردی هم براتون نداشته باشه، جذابیت‌های خاص خودش رو داره که با جستجوی اینترنتی می‌تونین کشفشون کنین.

✅ چاپ و ویرایش کتاب، خوب هست؛ اما همون‌طور که گفتم فارسی‌نویسی اسامی خاص، به‌خصوص در فرانسه، اذیت می‌کرد. در مجموع کتاب رو برای خوندن در همچین موقعیت‌هایی توصیه می‌کنم؛ نه همیشه. شاید اگه زمان دیگه‌ای این کتاب رو می‌خوندم، نظرم خیلی منفی‌تر بود؛ ولی الآن به «از هر دری، سخنی» بعضاً عمیق نیاز داشتم.
      

30

        باسمه
🔰 شاید اگه بحث‌های داغ این چند وقت نبود، این کتاب هنوز هم توی فهرست خوانده‌نشده‌ها حضور داشت. تجمیع کارها هم باعث شده بود که نتونم کتاب سنگین شروع کنم. خلاصه در مجموع «ایران نرسیده به امارات» شد بهترین گزینه این ایام که راضیم ازش 👌

🔰 سفر ما با راوی از هم‌صحبتی با رفیق امارات‌نشین ایشون شروع میشه. چالش ذهنی این هم‌صحبتی به قدری هست که پیشنهاد قبلی نگارش کتاب در مورد جزایر رو قبول و سفرشون رو آغاز کنن. محوریت این کتاب، همین سفر به جزایر سه‌گانه هست. به موازات روایت نویسنده از مشاهداتش، یه روایت تاریخی مبتنی بر اسناد هم ارائه میشه که نگاه دقیق‌تری رو ایجاد می‌کنه. همین‌جا هم هست که نکات جالبی در مورد مالکیت این مناطق و حتی اسامی اونا هم مطرح میشه: گمبرون، تمب و بوموسی همگی اسامی با ریشه‌هایی ایرانی هستن! توی بریده‌ها یکی دو مورد رو گذاشتم. این غافل‌گیری‌ها در موارد مختلفی اتفاق می‌افته که ترجیح میدم بذارمش برای تجربه خودتون 😊

🔰 این کتاب، سفرنامه نیست؛ روایتی بی‌تکلف از یه سفر کوتاه و بلنده: سفری کوتاه به جزایر سه‌گانه ایرانی و سفری طولانی در تاریخ این جزایر تا به امروز. ضعف دولت‌ها، طمع قدرت‌ها، شرف ملت‌ها و البته نمایی از وضعیت حال حاضر این منطقه...

✅ خوندن این کتاب جمع و جور، بهانه‌ای بود برای به یاد آوردن این تکه از خاک دوست‌داشتنی ایران که گرچه ازش زیاد شنیدم؛ اما کمتر ازش می‌دونستم. این کتاب جامع نیست؛ چون قصدش رو نداشته. بی‌ایراد هم نیست؛ اما در عین حال خوبه! بهتون پیشنهاد می‌کنم که حتماً بخونیدش؛ کم حجم و روان و مفید در آشنایی‌زدایی از این خاک سرخ...

پ.ن: هر کتابی که از نشر جام‌جم می‌خونم، افسوسم بابت اون شکل از رفتن آقای قزلی بیشتر میشه... حیف... کاش قدر بدونیم...
      

20

        باسمه
🔰 تکرار مجدد خاطرات خوب برغوثی‌خوانی! پارسال بود که از طریق خوندن کتاب «بازگشت به رام‌الله» با مرحوم مرید البرغوثی آشنا شدم و درک جدیدی از انسان فلسطینی پیدا کردم... بلافاصله پیگیر باقی آثارشون شدم و فهمیدم که این اثر دنباله‌ای هم داره: «آنجا به دنیا آمدم اینجا به دنیا آمدم»... مشتاق خوندنش بودم تا زمانی که ترجمه شد و توی نمایشگاه کتاب امسال خریدمش. دلم می‌خواست با وقت کافی و فکر آسوده بخونم و باهاش پیش برم؛ چه کنیم که نشد... رسیدن سالگرد عملیات طوفان الاقصی فرصت مناسبی بود که کتاب رو دست بگیرم. یکی از حلاوت‌ها فهمیدن حکمت اسم این کتاب بود 🙂

🔰 این جلد هم عمده ویژگی‌های مثبت جلد قبلی رو داره. برای من تجربه ملموس تاریخ معاصر فلسطین از دیدگاه زندگی خانوادگی برغوثی‌ها صمیمیت خاصی داره؛ تلفیق وقایع کلان ملی و بین‌المللی با مناسبات شخصی و خانوادگی جذابیت عجیبی رو رقم زده...

🔰 روایت برغوثی از اهمیت زیتون در زندگی فردی و جمعی فلسطینی‌ها بسیار زیبا و اثرگذار هست؛ همون‌طور که از جایگاه پرچم، ملیت، اردوگاه‌های آوارگان در داخل و خارج فلسطین و تبعیدشدگان صحبت می‌کنه. برغوثی که خودش و خانواده‌اش ضربات بدی رو از حکومت‌های دیکتاتوری عربی خوردن، در این کتاب نگاه دقیقی هم به این مسئله داره. این نگاه دقیق و انسانی در توصیف پدیده‌های اشغال، دیوار حائل و انتظار هم وجود داره؛ پدیده‌ای که در توصیف زندگی تحت اشغال به اوج خودش می‌رسه که روح کل کتابه...

🔰 موضوع محوری کتاب، اولین تجربه مشترک پدر و پسر در بازگشت به سرزمین خودشونه... استرس لحظات گذر پسر از ایست‌بازرسی مرزی اشغال‌گران و نگرانی پدرانه برای عاقبت تمیم، به خوبی روایت شده... توصیف حس و حال تمیم در اولین لحظات ورود به فلسطین هم عمیقاً دل‌نشینه... 

🔰 یکی از اثرگذارترین بخش‌های کتاب، سفر قدسه. بعد از ورود مخفیانه از رام‌الله به بیت‌المقدس، مرید و تمیم اول دوربین خریداری می‌کنن تا عکس یادگاری بگیرن؛ اما بیشتر حس توریست پیدا می‌کنن تا مالک‌... چه تعبیری گویاتر از دور انداختن اون دوربین برای اراده فلسطین به بقای خودش؟ ما صاحبخانه‌ایم، نه مهمان!

🔰 مرید البرغوثی تحلیل‌های اجتماعی دقیقی از اشغال فلسطین داره. تفاوت اشغال فلسطین با باقی کشورها (اشغال از درون)، نحوه مهندسی اجتماعی اسرائیل در قدس اشغالی (احداث بازارچه یهودی و تعریف مسیر گردشگری قدس از اون سمت برای نابودی منبع درآمد اعراب مسلمان و مسیحی) و آلودگی زبانی برای تبیین اشغال (عنوان کرانه باختری، این منطقه رو به جای وصل کردن به شرق فلسطین، به غرب رود اردن ربط داده؛ انگار نه انگار که کشوری هست) تنها چند مورد از اونا هست.

🔰 یاسر عرفات در ایران چهره محبوبی نیست؛ درست بر عکس فلسطین. همه اشتباهات اون رو دیدن و می‌دونن؛ اما به قول برغوثی اشتباهات یه قربانی و نه اشتباهات یه مجرم! اشتباهاتی که در طول انتفاضه الاقصی سعی به جبرانش داشت؛ اما اسرائیل ترورش کرد... اینجا ما با عرفاتی دیدار می‌کنیم که کاخ ریاست جمهوریش در محاصره تانک‌های اسرائیلی هست و آب و غذای کافی نداره. از دفترش براش یه میز و صندلی مونده... نداری عرفات در مقر ریاست‌جمهوری و تقلای اون برای پیداکردن یه یادگاری واسه هیئت نویسندگان جهانی واقعاً دلم رو سوزوند... چقدر تفاوت بین یاسر و یحیی... ما اکثر العبر...

🔰 در زمان حضور در فلسطین، برغوثی با افرادی مواجه میشه که به واسطه حضور در تشکیلات خودگردان، مدافع سازش هستن و به ایشون بابت مخالفتش با قرارداد اسلو انتقاد می‌کنن؛ با این حال همین افراد هم از آزار اسرائیلی‌ها در امان نیستن. تحقیر انس (معاون برنامه‌ریزی تشکیلات خودگردان) به دست یه نگهبان ساده شهرک‌نشین، اثباتی عملی واقعیت صلح بود...

🔰 ابعاد مختلف فسادی که دامن‌گیر تشکیلات خودگردان و تبدیل اون از یه نهاد ملی به چیزی مثل یه ان‌جی‌او که فقط با پول اروپا و برای بقای اشغال فلسطین زنده نگه‌داشته شده، تنها بخشی از دلایل گرایش مردم به حماس هست که نویسنده دو دهه قبل نشانه‌های اون رو به خوبی ثبت کرده.

🔰 اینجا هم مثل کتاب قبلی با بزرگان ملی و بین‌المللی زیادی ملاقات می‌کنیم که شناخت قبلی، حلاوت دیدار رو چند برابر می‌کنه... سفر نویسندگان مطرح جهانی به فلسطین تنها یکی از این بخش‌ها بود که سعی در بیان نگاه این افراد به اشغال‌گری اسرائیل داشت. هجمه‌ها علیه خوزه ساراماگو به خاطر صراحت بیانش در اعلام فاشیسم صهیونیستی، کاملاً مشابه همین اتفاقاتی بود که الآنم می‌افته... این قصه در دل خودش ماجرای سرکوب اردوگاه آوارگان شهر جنین رو هم روایت می‌کنه که با اعمال نفوذ آمریکا، هیئت تحقیق بین‌المللی در میانه مسیر مأموریت به فلسطین مجبور به بازگشت شدن... عجیبه که همه چیز تکراریه...

🔰 همون فجایع تکرار میشه... همون حرف‌ها... همون امیدها و ناامیدی‌ها... همون پیروزی‌ها و همون شکست‌ها... و چقدر تاسف‌بار که با وجود گذشت دو دهه و رقم خوردن یه نسل‌کشی کامل در نوار غزه، هنوزم همون قضایا تکرار میشه... انگار همه کور و کر شدن... بگذریم...

🔰 به تعبیر یکی از دوستان بهخوانی، اثر آقای برغوثی کتاب «رنج» هست... کاملاً با تعبیر صحیح ایشون موافقم. البته این بیان رنج، برای جلب ترحم نیست؛ بلکه حماسه‌ای از مقاومت رو در دل خودش جا داده! با بیان همین مصائب هست که با تمام وجود میشه درک کرد که تک تک نفس‌های انسان فلسطینی، مبارزه هست! راهکارهای فلسطینی‌ها برای عبور از موانع نظامی یا مواجهه با سیاست اخراج، به خوبی نمایش داده شده... خانواده اخراج شدگان در سرزمین پدری که حتی از کوچک‌ترین جزئیات زندگی اونا هم با خبرن و در نبودشون هم از اونا صحبت میشه و  هر شخصی بتونه برگرده، احساس غریبگی نداره؛ انگار در فلسطینی به گستره جهان زندگی می‌کنن...

🔰 فارغ از هر مسئله، مرید البرغوثی نویسنده هست و حس خوب نوشتن رو میشه از نوشته‌هاش با تمام وجود حس کرد. نگاهش به ارزش نوشته‌های پاک شده خیلی برام تازگی داشت... تنه هم می‌زد به نگاه انسانی...

🔰 در مورد این کتاب دو بار افسوس خوردم؛ یکی مربوط به نویسنده هست و یکی مربوط به مترجم. اولی زمانی بود که با گشت‌وگذار در قدس اشغالی به اندازه لازم شرح داده نشده و حسرت ملاقات با قدس رو در دل ما گذاشت. دومی اینکه برخلاف جلد قبلی، متأسفانه شاعرانگی نثر آقای برغوثی خوب منتقل نشده. گرچه ترجمه روانی رو شاهدیم؛ اما این کجا و آن کجا (تازه اون کتاب از عربی به انگلیسی و بعد به فارسی ترجمه شده بود!)...

✅ اگه «بازگشت به رام‌الله» رو خوندین و دوست داشتین، این کتاب هم برای شماست! اگه شناخت اولیه‌ای از فلسطین دارین، این دو اثر آقای برغوثی برای تعمیق شناخت شما فوق‌العاده عمل می‌کنه 👌 خوندن این کتاب در این ایام، حس غریبی داشت... جنگ غزه و لبنان، وعده صادق دو و فقدان بزرگان مقاومت همگی این حس رو تقویت می‌کردن و باعث می‌شدن نگاه عمیق‌تری نسبت به مطالب پیدا کنم...‌ عمده بخش‌های این کتاب برای خودم اثباتی بلندبالا بود از چرایی عملیات هفت اکتبر... اثباتی که حدود دو دهه قبل برای وقایع جاری نوشته شده...

🔻 پایان کتاب به معنای خداحافظی من با آقای مرید البرغوثی بود... خداحافظ آقا مرید (شایدم نواف؛ گرچه دوستش ندارین)! ممکنه همه نظرات شما رو نپسندم؛ اما به معنی نیست که دلم براتون تنگ نمیشه... خوشحالم که پسرتون تمیم البرغوثی، شاعر معاصر و مطرح عرب، راهتون رو ادامه میده؛ حتی شاید پرقدرت‌تر! رحمت به تربیتی که شما و همسرتون از تمیم داشتین که در این ایام، عملکرد درخشانش زبانزده... ❤️

پ.ن: از جستجوی اسامی مرید البرغوثی (پدر)، رضوی عاشور (مادر) و تمیم البرغوثی (پسر) چیزهای جالبی پیدا می‌کنین...

پ.پ.ن: دم انتشارات کتابستان گرم. به زودی قراره ترجمه کتاب شهید سنوار رو هم به چاپ برسونن... لطفاً شادی روح همه شهدا به خصوص ابوابراهیم صلواتی قرائت بفرمایید... 🖤🇵🇸
      

9

        باسمه
🔰 این بریده متنی که گذاشتم، اصلی‌ترین دلیلم برای مطالعه این کتاب بود. قضیه از کجا شروع شد؟ پادکستی رو گوش می‌کردم به اسم ساگا که افسانه‌ها و اسطوره‌های مختلف جهان رو روایت می‌کرد. برام جالب بود که چطور قصه‌هایی با بیشترین میزان شباهت، در دورترین نقاط جهان و در مقاطعی که هیچ ارتباطی نداشتن شکل گرفته! در کنار نتیجه‌ای که با نگاه توحیدی میشه گرفت، انگار بیشتر از اونی که فکر می‌کنیم، شبیه به هم هستیم...

🔰 گرچه خودم به تاریخ بی‌علاقه نیستم؛ اما اینجا به سبک دیگه‌ای از نگاه تاریخی نیاز داشتم. این شد که افتادم دنبال روایت‌های تاریخی کلان از کل زندگی بشر. کتاب «این جهان گذرا» در کوتاه‌ترین شکل ممکن، بلندترین تاریخ‌ها رو بررسی کرده: از لحظه انفجار بزرگ تا عصر حاضر. تاریخ بشر رو هم به سه بازه خوراک‌جویی، کشاورزی و مدرن تقسیم کرده که ادله اثباتی جالبی هم براش آورده. نتیجه این دسته بندی ذهنی خوب، روایتی با پیوستگی معنایی قابل قبول شده که در عین حفظ ساختار کلان، نکاتی جزئی ارائه میده؛ یعنی همون کلیدواژه‌های جستجوی شما بعد یا حین مطالعه.

🔰 با وجود اینکه کتاب حاضر به‌عنوان محتوای آموزشی کلاسی نوشته شده؛ اما این ویژگی برای خواننده عمومی منفی نیست. اتفاقاً جدای از سهولت نسبی مطالب، بخش‌هایی با عنوان بحث کلاسی در متن هست که باعث میشه درباره محتوای ارائه شده بیشتر فکر بشه و در نتیجه آورده‌های بیشتری هم برای مخاطب داشته باشه.

🔰 با این حال نکات دیگه‌ای هم هست. علی‌رغم تلاش مشهود نویسنده برای حفظ بی‌طرفی، بخش‌های پایانی عصر مدرن کاملاً در دام نگاه «پایان تاریخ» فوکویاما افتاده و اون رو به عنوان پیش‌فرض خودش در نظر گرفته. مثال دیگه هم سیاست حمایت‌گرایی هست که در زمان نگارش کتاب، مذموم بوده و الآن و در عصر گذار قدرت، مجدداً داره اجرا میشه... به غیر این‌ها، شاهد متن یکپارچه‌ای هم نیستیم؛ چون اینجا مجموعه‌ای از مقالات نویسنده رو داریم که فقط برای چاپ در قالب کتاب بازنویسی شده. نتیجه‌اش این شده که تا حدی مطالب تکراری داریم. ترجمه کتاب بد نیست؛ منتهی اونم می‌تونست خیلی بهتر باشه؛ چون خیلی روان - یا بهتر بگم، امروزی - نیست و سرعت مطالعه رو پایین میاره.

✅ ویرایش و چاپ کتاب خوبه. حجم کتاب هم که خیلی کم و خوش دست. خودم اون نکاتی که دنبالش بودم رو تقریباً پیدا کردم. در مجموع فکر می‌کنم یه بار خوندنش مفید باشه.

پ.ن: کتاب رو در ایام عملیات وعده صادق یک خریدم و در ایام عملیات وعده صادق دو به اتمام رسوندم...سخته که فکر کنم این مدت چه غم‌هایی دیدیم و چه رنج‌هایی متحمل شدیم... إن شاءالله همه مقدمه‌ای باشن بر نصر الهی...
      

11

        باسمه
🔰 این ماجرا برمی‌گرده به اواخر دهه هشتاد؛ زمانی که دبستانی بودم و بخش فرهنگی روزنامه کیهان بخش‌های یه کتاب رو منتشر می‌کرد: «تا خمینی‌شهر». جذابیت و در عین حال صمیمیت اونا باعث شد شیرینش همیشه زیر زبونم بمونه... یادمه همون موقع هم از پدر و مادرم در مورد آقایی به اسم «عبدالله والی» می‌پرسیدم و جواب می‌شنیدم به محروم‌ترین نقطه ایران رفته و پیگیر رفع محرومیت بوده... 

🔰 بعداً که بزرگ‌تر شدم، هرچند وقت یک‌بار دنبال اون کتاب می‌گشتم. همون موقع متوجه شدم اونایی که خوندم نه متن کامل که گزیده‌هایی از جلد یک کتاب بودن. نه تنها جلد دوم رو پیدا نکردم؛ بلکه چاپ جلد اول کتاب هم به اتمام رسیده بود... خلاصه این وضع تا اولین نمایشگاه کتاب بعد از کرونا - سال ۱۴۰۱ - ادامه داشت تا اینکه غرفه صهبا رو دیدم. دکور غرفه مربوط به همین کتاب بود. وقتی اسم آقای والی رو شنیدم، تموم خاطرات گذشته از جلوی چشمم رد شد... جلد اول خلاصه‌سازی و مطالب جلد دوم هم بهش الصاق شده بود و من تونستم کتاب کامل «تا خمینی‌شهر» رو داشته باشم... بعد سیزده سال فاصله!

🔰چرا تا الآن نخوندمش؟ یکی به خاطر حجم نسبتاً زیادش و دومی به خاطر اینکه دلم می‌خواست سر فرصت و با دقت تمام بخونمش. به همین خاطر بیش از دو سال مونده بود تا الآن... بعضی موقع‌ها انگار خاطرات شیرین گذشته، جلوی رقم خوردن خاطرات شیرین امروز رو می‌گیره...

🔰 این کتاب، روایتی از بشاگرد هست و اتفاقاً روایتی برای بشاگرد! این نکته برام خیلی جالب بود که مخاطب کتاب صرفاً افرادی تعریف نشدن که شناختی از بشاگرد ندارن. خود بشاگردی‌ها هم چندین بار مخاطب قرار داده شدن و به عنوان مرور تاریخ نه‌چندان دور می‌تونن ازش استفاده کنن. این نکته رو میشه در اعلام دو نرخ برای کتاب (داخل و بیرون بشاگرد) هم دید! رحمت بر روح پرفتوح مرحوم والی که مکتبش همچین دست‌پرورده‌هایی داره...

🔰 ابتدای کتاب، معرفی کوتاهی از منطقه ذکر شده که به ریشه‌های شکل‌گیری اجتماع تماماً شیعی بشاگرد پرداخته؛ شیعیانی که برای فرار از آزار دستگاه اموی و عباسی به دورترین نقاط رفتن تا در امان باشن! الله اکبر! بشاگرد به مرور زمان هم تبدیل می‌شه به پایتخت فراموشی؛ در حدی که اثرش روی نقشه‌ای پیدا نمی‌شه... گرچه اولین اعزام‌های شناسایی بشاگرد توسط جهاد سازندگی و هلال احمر و اولین معرفی عمومیش هم توسط تیم شهید آوینی صورت گرفته؛ اما باز هم بشاگرد ناشناس و غریب باقی مونده. حتی خود آقای والی این توصیفات از محرومیت رو باور نمی‌کنه و تا خودش اونجا نمی‌ره، عمق قضیه رو متوجه نمیشه؛ از ناباوری به حیرت...

🔰 در مسیر تا خمینی‌شهر می‌شه توی شخصیت ویژه مرحوم حاج عبدالله والی غرق شد. نگاه فوق‌العاده این مرد که دانش‌آموخته هیچ رشته مدیریتی نبود؛ اما در عمل توسعه اقتصادی انسان‌پایه رو به بهترین شکل در دورافتاده‌ترین نقطه ایران پیاده کرد! آمارگیری اولیه، دسترسی به پزشک، ایجاد راه، برپا سازی تأسیسات، شروع تلاش برای افزایش ضریب امنیت غذایی با آوردن آرد، بهبود راه با آوردن ماشین‌آلات، بهبود زیرساخت‌ها با استفاده از راه تأسیس و تعریض شده، شروع تلاش برای ارتقای فرهنگی منطقه با تأسیس مدرسه و مسجد، ایجاد کشاورزی با احداث سد و تأسیسات آب‌خیزداری، ایجاد اشتغال با مهارت‌آموزی و استفاده از نیروی کار بومی در همه امور، فراهم کردن امکانات تأمین مالی مردم توسط صندوق‌های قرض‌الحسنه جهت شاغل شدن در شرایط جدید و حتی آمایش سرزمین! فکر کنین همه این اقدامات در چه جایی و چه شرایطی انجام شده! ایجاد مرکز متولی توسعه منطقه با تأسیس خمینی‌شهر! اونم با بودجه حداکثر ۳۰ درصدی حاکمیتی! یعنی ۷۰ درصد هزینه‌کرد از طریق منابع خیرین بوده که به واسطه ارتباطات انسانی حاج عبدالله والی فراهم می‌شده! همین رفتار انسانی که می‌بینی در عین انجام دادن بزرگ‌ترین کارها، حواسش به حال و احوال پرسی از خانواده نیروهاش هم هست! این رفتار انسانی هم بدون انجام اعمال بندگی به دست نیومده...

🔰 پدر مهربان بشاگرد، پدر الگوی نوین اردوی جهادی به شکل کنونی هم بوده! کسی که با مهیا ساختن محیط، به دنبال انسان‌سازی بوده... کسی که اعتقاد داشته بشاگرد فقط به دست بشاگردی‌ها امکان ساخته شدن داره و درستی اعتقادش در گذر سال‌ها به خوبی ثابت شده...

🔰 همینطور که گفتم، متن کتاب صمیمیت عجیبی داره. وقتی کتاب رو شروع می‌کنین، چند صفحه اول مربوط به خاطرات خودنوشت خود آقای والی هست. متأسفانه به خاطر مشغله‌های زیاد ایشون نتونستن بیش از این رو مکتوب کنن؛ اما نکته جالب اینه که میشه ریشه اون صمیمیت رو اینجا دید! انگار نفس حاج عبدالله والی روی ارادتمندانش هم اثر گذاشته... این صمیمیت در انتقال احساس واقعاً فوق‌العاده عمل می‌کنه. کاملاً می‌شه با نسل‌های مختلف خانواده والی ارتباط برقرار کرد و باهاشون همراه شد. بخش‌های رحلت آقای والی و حضرت امام که اوجش بود... چقدر خاطرات تلخ پرواز اردیبهشت برام تداعی شد...

🔰 فصل چهاردهم به صورت خلاصه نگاهی به بشاگرد امروز داره و ضمن ذکر نقاط ضعف حال حاضر منطقه، از جنبه توسعه انسانی به توصیف وضعیت حاضر پرداخته. به نظرم جا داشت این فصل خیلی مفصل‌تر باشه تا نتایج مجاهدت‌های آقای والی و یارانشون به شکلی ملموس ارائه بشه.

🔰 گرچه پیوستگی متن واقعاً قابل قبوله؛ اما فکر می‌کنم فاصله زمانی نگارش کتاب بالآخره اثراتی رو گذاشته. صرفاً در حد یه مثال بگم که بخش دوم خیلی راحت از کنار طرح‌های عمرانی عظیمی مثل احداث سد گذشته و تمرکزش روی بحث‌های دیگه‌ای رفته. این به معنی کوچک بودن اون کارها نیست؛ بلکه بزرگی طرح‌های دیگه کمتر به چشم میاد...

🔰 عکس‌ها و اسناد همه در آخر کتاب اومدن و حدوداً صد صفحه رو به خودشون اختصاص دادن؛ با این حال فک می‌کنم اگه لابه‌لای متن کار می‌شدن، هم می‌شد با دقت بیشتری بررسیشون کرد و هم به فهم بهتر روایت کمک می‌کردن. نقشه کل بشاگرد هم توی کتاب هست که بخشیش به خاطر قرار گرفتن در عطف کتاب قابل دیدن نیست. خلاصه اگه برای این بخش مثل کتاب «مقاومت زینبیه» عمل می‌شد، خیلی بهتر بود. این نکته رو هم باید گفت که عکس‌های کتاب با کیفیت خیلی خوبی بازسازی شدن؛ انگار عکس همین دیروز و امروزه 👌

✅ طرح جلد کتاب به شکل هنرمندانه‌ای یادآور جغرافیای منطقه و در عین حال صلابت حاج عبدالله والی در برابر مشکلات هست. چاپ کتاب هم که عالی. واقعاً خدا قوت به انتشارات صهبا... در مجموع حتماً و حتماً بهتون پیشنهاد می‌کنم که این کتاب رو مطالعه بفرمایین تا ببینین عجب الگوهای فوق‌العاده‌ای داریم که آن‌چنان که باید شناخته نشده‌اند... حجم کتاب اصلاً گولتون نزنه که به شکل غریبی سریع پیش می‌رین!

پ.ن: اگه تونستین، شادی روح مرحوم حاج عبدالله والی صلواتی قرائت بفرمایین ❤️
      

13

        باسمه
🔰 هفته اول جنگ غزه بود که خبر شهادت یه نویسنده خانم جوان به نام هبة ابوندی دست به دست شد. شهرت اثر ایشون باعث شد بیش از پیش هم خبر مورد توجه قرار بگیره... از همون موقع دلم می‌خواست کتابشون رو بخونم (سبک زندگی و در نتیجه ادبیات فلسطین در حوزه‌های کرانه باختری و نوار غزه با هم متفاوته. تقریباً همیشه از کرانه خونده شده و این جو فرهنگی چندان شناخته شده نیست. جلوتر اشاره می‌کنم). الحمدلله به همت نشر کتابستان، این عنوان فلسطینی هم به نمایشگاه کتاب امسال رسید. قبل از هر چیز، دم این انتشارات پای کار گرم ❤️

🔰با شروع کتاب، تصورم این بود که با یه کتاب نه‌چندان پیچیده مواجه باشم. جلوتر با گره جنایی داستان مواجه شدم و بازم فکر کردم خب لابد فقط همینه؛ اما باز هم روند خوب معمایی داستان (متشکل از تعریف و حل گره) تا آخر حفظ شد و ادامه پیدا کرد. با جلورفتن داستان، همه گره‌های این شبکه معمایی تعیین تکلیف می‌شن به جز گرهی خاص که اتفاقاً هدفمند و هنرمندانه به دست و ذهن مخاطب سپرده میشه... تصمیمی که نه تنها نتیجه داستان که سرنوشت اجتماعی این ملت‌ها رو هم تحت تأثیر قرار می‌ده... حس غریبی داشت که تصمیم بگیری...

🔰 چقدر وقتی به اینجا رسیدم، افسوس استعداد و هنری رو خوردم که به دست اشقیاء زمان از دست رفت... علی‌رغم اینکه نویسنده‌های خیلی از کتاب‌ها در قید حیات نیستن، چند بار موقع خوندن این کتاب حس عجیبی بهم دست می‌داد... حس شنیدن حرف کسی که الآن نیست... ندای یه شهید... شهید اهل غزه...

🔰 البته باید اینو بگم، داستان در فلسطین اتفاق نیفتاده؛ بلکه در کشوری عربی هست که شرایط حال حاضر این جوامع رو نمایندگی می‌کنه. با این حال، اثرات سبک زندگی نوار غزه به شدت قابل تشخیصه؛ به صورت خاص نقش دین و حتی اصطلاحات دینی رو می‌تونین در جای‌جای کتاب ببینین و نگاه این مردم رو به محیط پیرامونیشون متوجه بشین...

🔰 بخش قابل‌توجهی از متن به توصیف احوال و افکار می‌گذره. شاید اوایل داستان که آشنایی زیادی با شخصیت‌ها وجود نداره اذیت‌کننده باشه؛ ولی در ادامه باعث میشه نوعی ارتباط حسی عمیقی با افراد رقم بخوره... نوعی از همذات‌پنداری که تا بعد تموم شدن کتاب هم ادامه پیدا می‌کنه...

✅ طرح جلد، زیبا و چشم‌گیر هست؛ اما می‌تونست به خود متن وفادارتر باشه. ترجمه متن مناسبه؛ ولی نیاز به ویرایش فنی داره. چاپ و قطع کتاب هم که مقبول. خلاصه در مجموع توصیه می‌کنم کتاب رو بخونین... نه فقط برای خود اثر؛ بلکه برای تجربه‌ای متفاوت از سبک صاحب اثر و خطه خاصش...


پ.ن: رحمت خدا بر شهید و کل شهدای غزه... در آستانه یک‌سالگی کربلای غزه با صلواتی شهدا رو یاد و آرزوی پیروزی کنیم... 🖤🇵🇸✌️
      

21

        باسمه
🔰 غول‌های ادبیات روسی جوری نمود دارن که باقی آثار خوبشون کمتر به چشم میاد. به نظرم توی این زمینه، حتماً باید به آثار ایلف و پتروف اشاره کرد؛ یعنی دوگانه «دوازده صندلی» و «گوساله طلایی». تابستون سال گذشته بود که دوازده صندلی رو خوندم و در اولین روز آخرین ماه تابستون امسال، گوساله طلایی هم به پایان رسید. یه سری توضیحات کلی و همین‌طور در مورد نویسندگان مشترک این کتاب‌ها، ایلف و پتروف، هست که قبلاً توی یادداشت مربوط به کتاب اول نوشته بودم. اگه براتون جالب بود، اون متن رو هم بخونین.

🔰 گوساله طلایی دنباله‌ای مستقل برای کتاب دوازده صندلی هست. اثری با محوریت شخص شخیص آستاپ بندر که این بار می‌شه کمتر از دستش حرص خورد - چون طرف حسابش این‌دفعه واقعاً آدم خلافکاری هست - و بیشتر بهش خندید. آستاپ مشخصاً پخته‌تر - و بامزه‌تر - عمل می‌کنه. شیرینی طنز رو در پیوستگی مطالب احساس می‌کنین؛ اینه که نتونستم بریده‌ای از کتاب رو به اشتراک بذارم. واقعاً مزه شوخی‌ها از دست می‌رفت!

🔰 ما با یه سفر دور و دراز مواجهیم؛ سفری پر از شخصیت و موقعیت... با آستاپ در شهرهای مختلفی رو همراه شدم و ماجراهای زیادی رو تجربه کردم. خوندم و خندیدم و به فکر فرو رفتم... فکر اینکه هر تصمیم چقدر نتایج عجیب و غریبی می‌تونه داشته باشه... بخش‌هایی از کتاب باعث می‌شد عمیقاً افسوس بخورم؛ افسوسی برای از دست رفتن دنیاهای گذشته افراد... این مدت خواه ناخواه زیاد به این موضوع فکر می‌کنم و همین بخش‌ها باعث می‌شد ببینم این تأثر محدود به خودم هم نیست؛ برای مثال از ساختارها، کشورها و شخصیت‌هایی توی کتاب صحبت شده که چند سال بعد از درگذشت ایلف و پتروف هم اثری ازشون نمونده... بماند که کل اون زیست‌بوم هم الآن اثری ازش نیست... بگذریم... شاید بعداً در موردش نوشتم...

🔰 ترجمه کتاب گرچه به پای کار آقای گلکار نرسیده؛ اما کار راه بنداز هست. توضیحات کمی برای اصطلاحات و اسامی داده شده که اگه کنجکاو باشین، زحمت جستجوی اون با خودتونه. از لحاظ ویرایشی هم ایراداتی به متن وارده؛ اما نه به اندازه روکش جلد کتاب که تا آخر مطالعه، گوشه‌هاش بلند شدن...

✅ خوشحالم که آثار ناشناخته (البته برای ما) ایلف و پتروف رو خوندم. لحظات خوشایندی رو با شخصیت‌ها سپری کردم. همچنان هم این کتاب‌ها رو به افرادی که برای شروع مطالعه ادبیات روسی مردد هستن، توصیه می‌کنم و پیشنهاد مطالعه‌اش رو به شما هم میدم ❤️

❗اگه کتاب رو مطالعه نکردین، بند آخر رو نخونین: ❗
.
.
.
.
.
⚠️⚠️⚠️⚠️
🔰 مثل آخر دوازده صندلی، در پایان این‌جا هم تلنگر عجیبی بهم وارد شد... اینکه بعضی مواقع چقدر سعی و تلاش می‌تونه به آنی به هیچ و پوچ تبدیل بشه. تصمیمات بندر و نتایجش برای خودش، زوسیا و حتی پانیکوفسکی... سرنوشت محتومی که انگار قریب به اتفاق شخصیت‌های ریز و درشت باهاش مواجه بودن؛ به صورت خاص بالگانوف... به صورت خاص تنهایی آستاپ...
⚠️⚠️⚠️⚠️
.
.
.
.
.

      

30

        باسمه
🔰 ره‌نامه رو می‌شناسین احتمالاً. خیلی وقت نیست که منتشر شده؛ اما تو همین مدت هم کم دیده نشده. تلاشی برای پاسخ به نیاز جمع‌آوری موضوعی نظام مند منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی.
🔰 جالب‌ترین بخش‌ها برای خودم، مواردی بود که راه‌حل ایجابی جمهوری اسلامی ایران رو برای مسئله فلسطین ذکر کرده و پاسخ برخی ایرادات و شبهات رو هم گفته بود. بعضیاشون رو توی بخش بریده‌ها گذاشتم.
✅ قطع جیبی و حجم کم در کنار ساده بودن نقاط قوت این کتاب هستن. در کنارش بعضی ایرادات ویرایش معنایی داشت؛ از جمله عدم پیوستگی مناسب و تکراری بودن بعضی بخش‌ها. در مورد باقی کتاب‌های مجموعه نمی‌دونم؛ اما این جلد صرفاً استارتر پک برای کنش‌گری حوزه فلسطین محسوب می‌شد. خودم البته به یه دوست غیرایرانی معرفیش کرده بودم تا با موضع ایران در قبال فلسطین آشنا بشه که در این مورد هم واقعاً خوبه. خلاصه بیشتر در موارد این شکلی قابل توصیه هست؛ اما اگه کل چهل جلد رو می‌خواین بخونین قضیه اش فرق داره...
      

12

        باسمه تعالی
🔰 با وجود اینکه حدود چهارده سال از شروع بحران سوریه و حدود پنج سال از پایان عملی جنگ گذشته، هنوز تکلیف تولیدات فرهنگی ما با این واقعه عظیم مشخص نیست! به صورت خاص در حوزه کتاب، ابتدا که پر از اطلاعات و ادعاهای ضعیف، بی‌پشتوانه و حتی خلاف واقع بودن (متأسفانه بعضاً هنوزم هستن). در ادامه هم - به جز اثر «صبح شام» از شهید امیرعبداللهیان - نگاه جامعی رو شاهد نبودیم؛ در بهترین حالت، تک‌نگاری یا خاطره حول اشخاص کار می‌شد که اونا هم سطوح کیفی متفاوتی دارن... این‌ها همه بود تا زمان انتشار اثری متفاوت از نشری متفاوت!

🔰 نمایشگاه کتاب پارسال بود که انتشارات صهبا نسخه اولیه کتاب «مقاومت زینبیه» رو توی غرفه گذاشته بودن. از صحبت با مجموعه مشخص بود که این کتاب، قراره تفاوت زیادی داشته باشه. اینطور که معلومه، در این یکسال هم تلاش بیشتری جهت تکمیل محتوای کتاب داشتن و نهایتاً به نمایشگاه کتاب امسال رسوندنش 👌

🔰 کتاب سعی داره کارِ تحقیقی صمیمانه‌ای ارائه بده که هم به سندیت محتوا، خدشه وارد نشه و هم جذابیتش حفظ بشه. خودم عبارت «مستندِ مکتوب» رو برای توصیفش پیشنهاد میدم. تا حالا همچین کتابی نخونده بودم؛ اونم با یه راوی جذاب و واقعی (اگه کتاب‌های آقای موذنی رو خونده باشین، علت تأکید روی این بخش رو می‌دونین 😂). راوی کتاب، آقا سالم، از شیعیان افغانستانی ساکن زینبیه و فرزند یکی از علمای بزرگ اون منطقه هستن که در این بازه در متن جریانات حضور داشتن. کدوم بازه؟ شانزده ماه محاصره حرم حضرت زینب سلام الله علیها... 💔

🔰 این بازه زمانی یک‌سال‌ونیمه، ویژگی‌های منحصربفردی داره که اگه درست تشریح بشه، تقریباً بسته کاملی فهم صحیح کل بحران سوریه رو فراهم می‌کنه؛ کاری که کتاب «مقاومت زینبیه» در انجامش توفیق فراوانی داشته!

🔰 روایت کتاب از آشنایی با سالم و انگیزه آغاز به کار شروع میشه. در ادامه تاریخ کوتاهی از منطقه زینبیه، ارادت اهل تسنن، حضور شیعیان و بافت جمعیتی اونجا توضیح داده میشه.
از شروع ترسناک درگیری‌ها خیلی نکات تکان‌دهنده‌ای مطرح شده... از مردمی که به خاطر امنیت مثال زدنی سوریه سالیان سال کنار هم بودن؛ اما با رقم خوردن یه حادثه شدید و شایعات رگباری بعد اون، خودشون به جون هم افتادن! حتی بدون سلاح! نوع درگیری‌های اولیه که این‌طور باشه، جنس مقاومت‌های اولیه هم مردمی میشه که با چندتا از اونا آشنا می‌شیم. حملات به دفتر رهبری و حرم حضرت زینب (س) از نقاط عطف در درگیری‌ها هستن که جزئیات به شکل دقیق و فشرده آورده شدن. نقش واقعی ایرانی‌ها در تغییر طرح عملیاتی با حضور شخصیت‌های بزرگی مثل حاج قاسم، سردار همدانی، سید رضی و... به شکلی ملموس توضیح داده میشه. نحوه ورود به مسئله و شکل نقش‌آفرینی فلسطینی‌ها، عراقی‌ها، لبنانی‌ها، افغانستانی‌ها و سوری‌ها در محور مقاومت طوری خوب توضیح داده شده که به عنوان مخاطب همیشگی اخبار وقایع منطقه‌ای، هیچ‌وقت نخونده بودم! همه و همه تا زمان آزادی کامل منطقه و پایان محاصره؛ به صورتی که قدم به قدم این مسیر رو طی می‌کنین و نکات فوق‌العاده‌ای رو متوجه می‌شین...

🔰 کتاب، فقط به مسائل نظامی هم نپرداخته. پرداختن به زندگی زیر پوست محاصره، نقش کادر درمان و کادر رسانه، تنها بخش‌هایی از یک زندگی یه جامعه مقاوم هست که به خوبی به تصویر کشیده شده...
همین‌طور شناخت کلی شخصیت عجیب تا کرامات شهدا و بزرگان دین... اونم کراماتی که مستند هست و نه صرفاً بر مبنای یک روایت از یک شخص و بدون استناد...

🔰 یکی از ویژگی‌های فتنه، بروز شبهات و دروغ‌های زیاد در مورد کلیات و جزئیات اون‌هاست. کتاب سعی داشته در رفع شبهات و واضح‌سازی حقایق گام برداره که فکر می‌کنم موفقیت بالایی هم داشته... از نقش واقعی فلسطینی‌ها که پا به پای باقی اهالی برای حفاظت از حرم جنگیدن و شهید دادن؛ اما اجازه عبور مسلحین از اردوگاهشون رو ندادن... از علت تبلیغات دروغین در اون زمان و زمان حاضر در مورد نقش منفی فلسطینی‌ها در بحران و عامل اون... در مورد اینکه بیداری اسلامی، واقعاً فرصت بود و نه توطئه کشورهای غربی... در مورد اینکه شیعه و سنی در دفاع از این حرم، کنار هم جنگیدن و شهید شدن و خونشون آمیخته شد... خلاصه در مورد خیلی از اشتباهات جداافتاده این روزها...

🔰 کتاب، دو چالش اصلی برای مخاطب داشته که سعی شده با روش‌های ابتکاری، رفع بشن. کدوم‌ها؟
🔹 پیچیدگی اسامی مناطق عملیاتی: برای رفع این چالش، یه نقشه گلاسه با کتاب گذاشته شده که می‌تونین حین مطالعه، کنار دستتون بذارین و به راحتی تطبیق بدین 👌
🔹 پیچیدگی اسامی افراد: الحمدلله خیلی از مصاحبه‌شونده‌ها هنوز در قید حیات هستن. برای رعایت مسائل حفاظتی، از اونا با اسم جهادی یاد شده و تصویر ندارن. اینه که با کلی حاجی و ابو در متن مواجه هستیم 😂 برای رفع این چالش، در اولین مواجهه با اون شخص، توصیفات و تصویری با کادر بسته ازشون گذاشته شده که برای مخاطب، تصویرسازی صورت بگیره.
🔻 در کنار این اقدامات، اگه کتاب یه اعلام اشخاص و مناطق هم داشت، خیلی بهتر می‌شد؛ به خصوص برای چالش دوم.

🔰 عمده محتوای کتاب، حاصل مصاحبه با افراد غیرفارسی‌زبان هست؛ اما ترجمه به زیبایی هرچه تمام‌تر صورت گرفته. در برخی موارد هم عین عبارات عربی در کنار ترجمه فارسی آورده شده تا به قول کتاب، شیرینی اون از دست نره. از لحاظ رعایت مسائل نگارشی هم اگه از یه سری اشتباه ریز چشم‌پوشی کنیم، کار دراومده. ایراد جدی که به صحافی کتاب وارد می‌دونم، طراحی جلده. علی‌رغم هنری بودن، وجود یه برش این شکلی روی جلد، امکان پاره شدنش رو بالا می‌بره. خلاصه شاید مجبور بشین برای بیرون بردن، جلدش کنین (که احتمالاً از چاپ بعدی این مسئله هم حل میشه).

✅ با اینکه حجم کتاب کم نیست؛ اما به شکل فوق‌العاده‌ای روان، دل‌نشین و قابل فهم هست. اصلاً بیشتر حجم کتاب رو خودم توی رفت و آمد با مترو خوندم! مطالعه این کتاب در ایام دهه اول و دوم محرم، لحظه‌های خوشی رو برام رقم زد... در مجموع حتماً و حتماً توصیه می‌کنم این اثر چشم‌گیر رو مطالعه بفرمایین ❤️

پ.ن: لطفاً برای شادی روح شهدای دفاع از حریم اهل بیت (ع)، صلواتی قرائت بفرمایید...
پ.پ.ن: چیزی که برام تاسف‌بار بود ، عدم معرفی شخصیت‌های کارآمد و چندوجهی مثل شهید شاطری بود... بیشتر باید ازشون خوند...
پ.پ.پ.ن: خوندن کتاب باعث شد انگیزه مرور کلیپ و آهنگ‌های اون ایام رو پیدا کنم... هعی...
      

14

        باسمه
🔰 کتاب «ضد اصلاح» جدیدترین عنوان بسیج دانشجویی برای نمایشگاه کتاب امسال بود. کتاب کم حجمی که اصلاً قصد طرح عمیق مبانی رو نداره؛ اما محور بحثش مرور تجربیات و آسیب‌شناسی مطالبات (چگونه باید باشد و چگونه نباشد) هست.

🔰 عمده حجم کتاب به بیان تجربیاتی می‌گذره - که اگه دهه هفتادی یا همین حوالی باشین، یادتون میاد - و نکته مد نظرش رو از اون بستر، مطرح می‌کنه. این بخش گرچه قوت خاصی نداره؛ اما خالی از لطف هم نیست. مهم‌ترین و مفیدترین بخش‌های کتاب، مباحث اولیه حول افراز عامل مسئله بود و راهکاری روشی و عملکردی اقدام در انتهای کتاب. این دو تا برای خودم خیلی مفید بودن.

🔰 البته استدلال‌های کتاب، ضعف‌هایی هم داره؛ مثلاً اونجا که تأکید بر عدم تأثیر ابر معنایی ارزش‌ها بر مسائل داره. طرف مقابل بالآخره محاجه می‌کنه که بر اساس همین ابر معنایی هست که روابط ساختاری و حتی چارچوب تعیین کارگزار رقم می‌خوره. در ادامه‌اش هم اشاره به استفاده از ظرفیت‌هایی از قوانین می‌کرد که بالفعل نشده و بعیده بشه؛ پس اون مسئله‌ای که سعی در پاسخ بهش داشت، جواب خیلی قطعی دریافت نمی‌کنه. خلاصه این بخش‌های متن به قوی شدن نیاز داره؛ اما برای مخاطب فعال تشکیلاتی، چالشی نیست.

✅ اصالت بخشیدن به اثرگذاری و نه مطالبه، حرف اصلی این کتاب هست که فکر می‌کنم دوای درد خستگی این ایام تشکل‌ها هم محسوب می‌شه! اگه تجربه حضور در فعالیت‌های دانشجویی رو دارین، خوب می‌دونین ذات تشکل دانشجویی، سیال بودن هست که خودش امکان تمرکز روی یه روند و حتی انتقال تجربه به سال بعدی رو کم می‌کنه. برای همینه که این کتاب‌ها، علی‌رغم اینکه واسه فعالین دانشجویی نوشته شده، عمدتاً توسط ادوار خونده میشه... با این حال حجم کم و حرف حساب جمع و جورش در حوزه مطالبه گری، کتاب رو مناسب دانشجویانی می‌کنه که تازگی به تشکل وارد شدن؛ به خصوص حین اردوی تشکیلات و برنامه‌ریزی می‌تونه خونده بشه و مفید واقع بشه. در غیر این صورت صرفاً مناسب مطالعه در وقت آزاد هست.
      

8

        باسمه
🔰 فکر می‌کنم اگه هر زمان دیگه‌ای غیر از این بازه می‌خوندمش، کمتر ازش بهره می‌بردم و درکش می‌کردم؛ همین بازه کوتاهی در عرض چهار ماه، چهار تا انتخابات رو داریم تجربه می‌کنیم... خوندن «قدرت و فساد» می‌تونه برای هر کسی قبل از اینکه تصمیم بگیره رأی بده یا نده، یا اینکه به کی رأی بده، کمک خوبی باشه. تا حالا زیاد شده بود که از کیفیت پایین برخی مسئولین گله بکنم؛ اما معمولاً از این سطح پایین‌تر نرفته بودم... و چقدر اشتباه بود! تا حالا اینطور دقیق نشده بودم که اصلاً قدرتی که می‌گیم چیه، سلسله‌مراتب برای چی وجود داره، فساد چی هست، چی نیست و چرا حاصل میشه. خلاصه از اون نگاه انتزاعی که به صورت عادی ممکنه داشته باشیم، خیلی فاصله داره و جداً بهم کمک کرد که نگاهم به قدرت و کارگزارانش واقعی باشه؛ نه بر مبنای هیاهو، لجن‌پراکنی و حتی شبه آرمانگرایی موضعی...

🔰 شروع کتاب بسیار شوکه کننده هست! مقایسه دو جمع در شرایط یکسان که یکی منجر به فاجعه شده و یکی منجر به نجات... همین طلیعه ورود قدرتمندی به موضوع هست. با طی کردن مسیری طولانی، از شروع حیات بر زمین تا انسان معاصر، نکات عجیبی بیان میشه که در نگاه اول ارتباطش با موضوع قابل درک نیست؛ در ادامه می‌فهمیم که چه خبره... چاق شدن ما چرا اینقدر راحته؟ پلیس آمریکا چرا هیچوقت از نگاه‌های نژادی تخلیه نمیشه؟ همینقدر دور! از مسیر پاسخ به این سوالات به ظاهر غیرمرتبط، کم کم پاسخ به سوالات اساسی مشخص میشه: چرا فاسدها در قدرت هستن، چرا به قدرت می‌رسن، چرا این خیلی درست نیست (و چرا فکر می‌کنیم اینطور هست)، اثرات قدرت بر افراد چیه و چه باید کرد. 

🔰 در کنار فهم عمیقی که کتاب به خواننده می‌ده، یک گام جدی رو به جلوی اون، ایده‌های اجراییش هست. گرچه ممکنه این موارد فاصله زیادی از امکان پیاده‌سازی در همه جا داشته باشن؛ ولی به شدت قابل تأمل هستن... طبعاً ارزش‌های ما ممکنه متفاوت باشه؛ اما دغدغه‌های یکسانی در سراسر جهان هم می‌تونیم داشته باشیم. به همین خاطر، علی‌رغم برخی تفاوت نظرها، واقعاً فوق‌العاده بود.

🔰 واقعاً برام جذابه که از دانش پیچیده جامعه‌شناسی، همچین کتاب صمیمی و خوش‌خوانی در بیاد که اتفاقاً حرف گفتنی هم زیاد داشته باشه! با وجود این بستر، در طول مسیر از ژنتیک، تاریخ، جغرافیا، ریاضیات، روان‌شناسی و بسیاری دانش‌ها و علوم دیگه می‌خونیم و جذبش می‌شیم! ما با قدرتمندان مختلفی آشنا می‌شیم؛ از حاکمی با دو سرزمین و دو نوع حکمرانی تا حاکم آدمخوار. از رهبر یه فرقه ضاله تا مدیر ساختمان و حتی سرایداری که برای حفظ قدرتش ترور می‌کنه! ما با اندیشمندان و مطالعاتشون هم آشنا می‌شیم و می‌فهمیم چقدر بعضیاشون الکی و بی‌پشتوانه هستن؛ اما یه سری مدعی روی همون‌ها چقدر نسخه می‌پیچن... نکته بسیار مثبت این کتاب، همینه که پر از مطالعه (پشتوانه علمی برای مدعیات) هست که هر کدوم جذابیت خاصی هم دارن؛ اما تعصبی روی اون‌ها نداره و اگه از نظرش ضعفی دارن، فوراً ذکرش می‌کنه 👌

✅ ترجمه‌های قبلی نشر همان از آقای مهدی‌زاده، برای من روان نبود. سر همین وقتی دیدم ایشون مترجم این کتاب هستن، اول ترسیدم که اون تجربیات قراره تکرار بشه؛ ولی الحمدلله واقعاً خوب ترجمه شده بود. کتاب «ذهن تراژیک» رو یادتونه سرش چقدر غر زدم؟ هدف این دوتا کتاب، یکسانه؛ اما روش، بیان و رویکردهای متفاوتی دارن که باعث شد این کتاب واقعاً برام جالب و جذاب باشه. توی یادداشت مربوط به همون کتاب، از نگاه سیرمحور این نشر در انتخاب کتاب‌هاشون گفتم. حقیقتاً دمشون گرم ❤️ خلاصه بهتون توصیه می‌کنم حتماً کتاب رو بخونین. إن شاءالله بهترین‌ها نصیب ملت ما در انتخابات پیش‌رو بشه.
      

8

        باسمه
🔰 اینقدر ذوق گفتن از تجربه فوق‌العاده‌ام با این کتاب رو دارم که نمی‌دونم باید از کجا شروع کنم! شاید این بد نباشه: «برای ژنرال؛ مردی که خودش نبود»... در اصل با کتابی مواجه هستیم که جلدش، توضیحاتش و حتی مقدمه مترجم و مولف اصراری بر لو نرفتن قصه ندارن! وقتی همچین چیزی رو در مورد یک کتاب کم حجم دیدم، انتظار غافلگیر شدن نداشتم؛ اما اشتباه می‌کردم.... پس شما هم نگران لو رفتن نباشین...

🔰 داستان، در مورد انسان‌هاست... داستان آدم‌های غیرخاص هست - اگه نخوایم بگیم معمولی - در شرایط خاص... داستان تغییرات کوچیک و ریزی که در نهایت تفاوتی بزرگ نسبت به شروع کار رو رقم می‌زنه... الحق که نویسنده، کار عجیبی کرده... در این حجم، اینهمه انتقال احساس! تازه اصل داستان، واقعی هست و خود نویسنده هم در اون حاضر بوده! اوج این انتقال حس رو توی دو جا دیدم:
🔹نفرت: زمانی که جووانی پول پس‌انداز مدت‌ها عمل پست الگا رو گرفت و سر عیش، به بادش داد...
🔹حماسه: زمانی که ژنرال بعد از شکنجه به سختی در حال بازگشت به سلول هست و اسرا با هر قدمش، بخشی از سرود ملی ایتالیا رو می‌خونن...

✅ کتاب، ترجمه خوب و روانی داره. چاپش خوبیه و حجمش هم کم. این دومین تجربه‌ام از ادبیات ایتالیا بوده که هر دوتاش عالی بودن. جالب نیست که بدون تجربه زیسته یه نویسنده از یه گوشه دیگه دنیا، اینقدر قشنگ حسش نسبت به کشورش رو میشه درک کرد؟ پیشنهاد میدم حتماً کتاب رو بخونین...

پ.ن: از این داستان، اقتباس‌های زیادی شده. مشهورترینش «ژنرال دلا روره» ساخت ۱۹۵۹ ایتالیا هست. جالبه بدونین سینمایی «تشریفات» ساخته ۱۳۶۴ ایران هم از این داستان الگو گرفته...
      

15

        باسمه
🔰 این اولین کتابچه‌ای بود که از نشر مانِ کتاب خوندم. کم حجم و در عین حال جالب! آنتیگوا جزیره‌ای بود که  اسمش رو هم نشنیده بودم. نویسنده اصالتاً اهل اونجاست و در یه جستار جمع و جور، از کشورش میگه و چیزهایی که باعث شده کشورش در این شرایط باشه.

🔰 بلایای استعمار بریتانیا بر سر این ملت کوچیک، بخش‌های مهمی از متن رو به خودش اختصاص داده. نویسنده ابایی نداره که خشم خودش رو نسبت به کشور استعمارگر، استعمارگرها و نهادهای فراهم کننده این فاجعه ابراز کنه... اون‌هایی که نه‌تنها هیچ تلاشی برای جبران انجام ندادن؛ بلکه حتی عذرخواهی درخوری هم نکردن... نویسنده در ادامه این بحث به مسئله نژادپرستی هم ورود می‌کنه و نشون می‌ده که چقدر این فکر پلید در تار و پود نگاه غربی ریشه داشته... حتی از مخالف فاشیسمی میگه که از دست هیتلر فرار کرد و به آنتیگوا اومد؛ اما از بومی‌ها نفرت داشت... انگار که حتی فاشیسم هم اگه علیه نژاد خاصی باشه، ایراد نداره... انگار که اون حرف‌ها، فقط وقتی هست که برای غیر غربی‌ها باشه... چقدر یاد این روزهای فلسطین افتادم... بگذریم...

🔰 اما مشکلات آنتیگوا با افزایش سطح استقلالش هم حل نشد (همین الآن هم آنتیگوا فرماندار کل داره که توسط بریتانیا منصوب میشه 🙂). چرا؟ فساد افسارگسیخته بین مقامات جدید! در اینجا نویسنده توضیح میده که چه الگویی از حکمرانان استعماری قبلی اقتباس شد و چه سیاست‌هایی پای خلافکاران بین‌المللی به آنتیگوا باز کرد؛ افرادی که با ورودشون باعث افزایش کمی و کیفی سطح فساد در دولت شدن. از هم‌دستی با شبکه‌های فساد بین‌المللی تا دولت‌های آمریکا و آپارتاید آفریقای جنوبی... بعد خوندن کتاب، یه جستجویی کردم و دیدم دوستان دستی هم در واسطه گری برای فروش سلاح اسرائیلی به قاچاقچیان مواد مخدر آمریکای جنوبی داشتن...

🔰 بحث مهم دیگه هم اثرات مخرب گردشگری افسارگسیخته بر جوامع بومی هست که اینجا بررسی شده؛ چیزی که شاید در ابتدا نکات منفیش اینقدر به چشممون نیومده باشه! این بخش‌های متن هم برای خودم خیلی جالب بود.

🔰 چرا خوندن این کتابچه به همه قابل توصیه هست؟ دیدن از نگاه دیگری؛ دیگری که در عین تفاوت‌های عمیق، شباهت‌های جالبی رو هم می‌سازه! صد البته که نیاز هم نیست با همه صحبت‌ها موافق باشیم... بحث چیز دیگه‌ای هست: آنتیگوا حدود صد هزار نفر جمعیت داره و جزیره‌ای هست؛ یعنی تجربه کاملاً متفاوتی از زیست اجتماعی با ما دارن. در عین حال عمده نگاه ما به جهان، از نگاه غربی حاصل می‌شه؛ از این جهات، خوندن دیدگاه این جمع‌های «غیر خودی» نظم غالب، خالی از لطف نیست. حجم کم، ترجمه خوب و چاپ مناسب هم که مزید بر علت هستن. خلاصه اگه بخونین، ضرر نمی‌کنین...
      

19

        باسمه
🔰 ژئوپولتیک شاخه‌ای از علوم سیاسی هست که اهمیت جغرافیا در سیاست رو مد نظر قرار داده. جذابیت ژئوپولتیک در روزگار تغییرات قدرت جهانی باعث شد با نوشته‌های آقای «تیم مارشال» آشنا بشم که نشر «همان» کتاب‌هاشون رو به شکلی مناسب انتشار داده بود. با این حال، اصرار نشر بر این بوده که گرایش تحلیل بر پایه صرف جغرافیایی رو به خاطر شکلی از جبرگرایی که پیدا می‌کنه، تا حدی تعدیل کنن. پس عناوینی رو به چاپ رسوندن که بر نقش افراد هم تأکید داشته باشن. خود این اقدام که نشر همان حواسش هست داره چیکار می‌کنه به شدت قابل تقدیره 👌👌

🔰 طرح بحث این کتاب کم حجم چیه؟ ژئوپولتیک، شکلی از جبرگرایی داره؛ پس باید با مطالعه روابط انسانی عجینش کرد تا فهم صحیحی حاصل بشه. بهترین راه فهم احوال انسانی، مطالعه ادبیات هست و بهترین نوع ادبیات برای این کار، تراژدی. از بین تراژدی‌ها هم نگاهش به تراژدی یونانیه... حالا حرف حسابش چیه؟ ما برای اینکه دچار تراژدی نشیم، باید تراژیک فکر کنیم. چرا؟ ناپایداری خوشی + انتخاب‌های محدود + تلاش برای تحقیق نظم خوب = اوج معنای انسانی.

🔰 اما چرا با وجود همراهی با بعضی حرف‌ها و نکات، با این کتاب همدل نیستم؟ هدف نویسنده از تبیین تفکر تراژیک، اجتناب از جبرگرایی منتسب به ژئوپولتیک هست؛ اما ناخواسته به دام شکل دیگه‌ای از جبرگرایی افتاده که در اسطوره‌شناسی یونان باستان هست: ه‍یچ راه فراری از عاقبت طراحی‌شده توسط خدایان نیست. اونم اسطوره‌های یونانی... اسطوره‌هایی که ظلم و کارهای بی‌حکمتشون، مقدمه‌ای تلخ برای نفرت از آسمان و تبعاتش در آینده تمدن غربی بود... این کتاب علی‌رغم اسم و ادعاش، توجیه نامه‌ای هست برای جنگ‌های غربی‌ها در هر جای دنیا! خیلی عجیبه که از همچین تلاشی، همچین خروجی حاصل بشه که فقط نتیجه نگرفتن جنگ‌ها رو تقبیح کنه و نه نفس عمده اقدامات رو... بماند که نگاهش به صورت کامل غرب محور و آمریکا مدار هست و هر مثال بد و داغونش در مناطق دیگه اتفاق می‌افته...

🔰 علی‌رغم چاپ خوب از لحاظ فیزیکی، ترجمه کتاب خوب نیست. حجم مطالب تکراری کتاب و عدم پیوستگی معنایی فصل‌ها توی ذوق می‌زنن. بحث اصلی کتاب حول تراژدی‌های معروف می‌گرده؛ پس اگه آشنایی قبلی نداشته باشین، آن‌چنان که باید، امکان درک مباحث حاصل نمی‌شه... بماند که کلی هم داستان لو می‌ره 😂

✅ در نهایت، نظر شخصی خودم اینه که تفکر مطلوب نویسنده و اون چیزی که دوای درد این روزهای جهان می‌دونه - اما پیداش نکرده - در اخلاق الهی پیدا میشه... هم قضیه تکلیف و تقدیر حل میشه و هم رویکرد مثبت در زمین... چیزی که نویسنده سعی کرده قبول نکنه و چند بار اشاره می‌کنه این اعتقادی «شبیه دین» هست... خلاصه در مجموع هم توصیه نمی‌کنم که این کتاب رو بخونین...
      

6

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

اختراع قوم یهودچگونه سرزمین اسرائیل اختراع شد: از سرزمین مقدس تا مام وطنده غلط مشهور درباره اسرائیل

اسرائیلی‌ها و اسرائیلیات!

5 کتاب

باسمه 🔰 این فهرست نسبت به فهرست قبلی برای مطالعات عمیق‌تری هست. هر سه نویسنده هم اسرائیلی هستن. اینجا یه کم در موردشون صحبت میشه: 🔹شلومو زند، استاد تاریخ یهودی - اسرائیلی: 🔻 اختراع قوم یهود: اسطوره ملت یهود رو با استدلال‌های زیاد و مدارک فراوان زیر سوال برده. یعنی اون چیزی که حتی الآن هم خیلی‌ها به اون استدلال می‌کنن برای حاکمیت صهیونیستی در فلسطین اشغالی... 🔻 سرزمین اسرائیل چگونه اختراع شد: اسطوره سرزمین همیشگی قوم یهود رو زیر سوال برده. چیزی که در اصل بهانه صهیونیست‌ها بود در جواب به کتاب اول ایشون. 🔹ایلان پاپه، استاد تاریخ یهودی - اسرائیلی که بابت فعالیت‌هاش مجبور به ترک اراضی اشغالی شده. هفته‌های گذشته حتی به اتهام یهودستیزی! بعد از یه سفر هوایی در آمریکا سه ساعت بازداشت شد: 🔻 ده غلط مشهور درباره اسرائیل: استدلال‌های زمانه حال حاضر صهیونیسم در حق داشتن حاکمیت و تشکیل سرزمین رو زیر سوال برده. اینقدر هم جالب توجه هستن که مخاطب ایرانی هم بسیار بسیار می‌تونه ازش یاد بگیره. 🔻 بزرگترین زندان دنیا: هفت اکتبر شروع ماجرا نبود! این کتاب بهترین توضیح در این باره هست که چی شد اراضی ۱۹۴۸ اشغال شد، اراضی ۱۹۶۷ و به خصوص نوار غزه پرجمعیت شد و نهایتاً این محدوده کوچیک تبدیل شده به بزرگ‌ترین زندان دنیا... 🔹 رونن برگمن، نویسنده و فعال رسانه‌ای اسرائیلی: 🔻 برخیز و اول تو بکش: برعکس دو نویسنده قبلی، برگمن کوچک‌ترین هم‌دردی با فلسطین و فلسطینی‌ها نداره. مشهور هم هست که مهره رسانه‌ای رئیس سابق موساد، یوسی کوهن، هست. سعی داره ترورهای اسرائیلی‌ها در قرن معاصر رو بگه تا قدرت این حاکمیت استعماری رو تثبیت کنه؛ در صورتی که یکی از بهترین دلایل هست که چرا این موجودیت حتی مشروعیت بقا هم نداره... 🔰 اگه موجودیت صهیونیستی رو برپایه مشروعیت ادعایی باستانی، معاصر و حاکمیتی بدونیم، شلومو زند در زمانه باستان، ایلان پاپه در زمانه معاصر بنیان‌های مشروعیت تأسیس اسرائیل رو زیر سوال می‌برن و رونن برگمن هم با برشمردن تروریسم دولتی این موجودیت، مشروعیت بقای اون رو... و جالب‌تر اینکه خواسته یا ناخواسته این افراد، روند ذکر شده نتیجه‌ای جز اضمحلال حاکمیت استعماری نژادپرستانه اسرائیل نخواهد داشت إن شاءالله... پ.ن: در مورد بیشتر این کتاب‌ها یادداشت نوشتم. اگه می‌خواین بیشتر در موردشون بدونین، همون‌ها رو لطفاً مطالعه بفرمایید 🇵🇸✌️ پ.پ.ن: اصرار دارم کتاب‌هایی توی فهرست‌ها معرفی کنم که خودم خونده باشم؛ با این حال کتاب برخیز و اول تو بکش رو به پیشنهاد یکی از دوستان در فهرست قبلی و با بررسی مجدد گذاشتمش اینجا. البته در آینده احتمالاً این فهرست هم کم و زیاد بشه.

34

فعالیت‌ها

@behkhaan.ir من فکر می‌کردم مربوط به اینترنت من باشه؛ ولی انگار عمومی‌تره!

23

محمد مهدی پسندید.

12