سبیل

در حال خواندن
1
خواندهام
5
خواهم خواند
8
هنگام دیدن این گزارش با خود گفته بود چه وحشتناک! شکی نیست که وحشتناک بود، همچنان که دیدن قحطی و گرسنگی در اتیوپی وحشتناک است. اما آنیس چه؟ مگر تجسم او در حالی که روی پلههای کلبهای ته باغ نشسته و مدام با صدایی آرام میگوید شوهرش هیچ وقت سبیل نداشته است وحشتناک نیست؟ سالها از پی هم خواهند گذشت و او زنی جا افتاده خواهد شد، سپس پیرزن خواهد شد و همچنان این جمله را تکرار خواهد کرد. پرسش سادهای که پاسخش بدیهی به نظر میرسد به آسانی میتواند به هزارتویی مخوف از فرضیات و استدلالهای کور بدل شود، به کابوسی که دیوار میان واقعیت و خیال را میشکافد و آدمی را با رازهایی تصورناشدنی و هولانگیز روبهرو میکند که نه در عالم واقع و نه در اقلیم پندار نمیتوان از آنها نشانی جست. شاید بتوان مسخ کافکا را نخستین راهنمای ورود به چنین جهانی دانست، اما آنچه زندگی قهرمان رمان سبیل را زیرورو میکند نه یک دگردیسی غریب، که شوخی پیشپاافتادهای در بستر زندگی هرروزه است. اثر چالشبرانگیز کارر حقیقتی را پیشروی خواننده مینهد که همچون سایهی مرغ پرّان دستیافتنی مینماید، اما هرگز به دست نمیآید، حقیقتی هراسناک که با جبری محتوم واقعیت دلپذیر را درهم میکوبد.
لیستهای مرتبط به سبیل
یادداشتهای مرتبط به سبیل
1402/7/10 - 11:07