یادداشت کتاب‌فام

        ۱۴۹ صفحه در ۵ ساعت و ۳۰ دقیقه.
‌
معمای روانشناختی و پرتعلیق «کارِر»، به‌سادگی با تراشیدن یک سبیل آغاز می‌شود اما، این تازه درگاه سوراخ خرگوش است که خواننده کتاب را به دنیایی از ابهامات و شک فرو می‌برد و خواننده‌ی کتاب می‌پندارد که با یک داستان علمی-تخیلی و یا سورئال طرف است.
‌
شخصیت اصلی بی‌نام کتاب در وان حمام خانه‌اش و از روی بوالهوسی تصمیم می‌گیرد که سبیل ده‌ساله‌ی خود را بتراشد اما در کمال تعجب نه همسرش و نه هیچ‌یک از دوستان نزدیکش متوجه این تغییر نمی‌شوند. این درست است که افراد گاهی اوقات ممکن است متوجه تغییرات آشکار در چیزهایی که عادت دارند مکررن ببینند، نشوند اما در این مورد، این بی‌تفاوتی به این فقدان سبیل، دنباله‌ای از جریان علت و معلولی را آغاز می‌کند که باقی روایت کتاب را به خود اختصاص می‌دهد. «سبیل» از دل خودداری قهرمان از فراموش کردن آن‌چه می‌داند، یا فکر می‌کند می‌داند نوشته شده است؛ ناگهان زندگی و دنیای او از پذیرفتن تصویری که از خودش با خود حمل می‌کند، دست می‌کشد و در چشم برهم‌زدنی او را از داده‌های بیرونی‌ای که او را تعریف می‌کنند، دور می‌کند. جمله‌ها و پاراگراف‌های «کارِر» در برابر هرگونه زمزمه‌ی انحرافی‌ای مقاومت می‌کنند و مانند افسانه‌ای که با گفتن‌های مکرر به‌هم ریخته می‌شوند، به دنبال یکدیگر می‌آیند. این کتاب یک متن متمرکز است و اگرچه در ۱۵۰صفحه آمده، به‌هیچ‌وجه متن کوچکی نیست.
‌
زیبایی داستان البته آن‌جاست که خواننده دقیقن متوجه نمی‌شود که چه کسی دچار توهم شده است و داستان آنجایی رو به تیرگی می‌رود که شخصیت اصلی کتاب از فرانسه می‌گریزد و به هنگ‌کنگ فرار می‌کند و سپس به ماکائو می‌رود و در آنجاست که «کارِر» معمای داستانش را حل می‌کند. چنین داستانی یک رمان بس هوشمندانه می‌طلبد که هم‌زمان بیش‌تر شبیه یک کارگاه آموزشی نویسندگی‌ست تا یک داستان رضایت‌بخش.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.