یک داستان بلند با ایدهای بسیار درخشان، که بعد از مدتها توانست مرا هنگام مطالعه یک کتاب ، به شدت به وجد آورد . سوال و دغدغهای که هنگام خواندن داشتم این بود که نویسنده چطور میخواهد این ایده درخشان را ادامه دهد و چطور تمامش کند.
پایان برای من راضی کننده بود و خوشحالم که ابهام و تردیدی که در روایت حفظ کرده و چیده بود را تا انتها حفظ کرد و ما را با سوال و میل برای بازنگری و تفکر دوباره به اتفاقات داستان رها کرد.
البته به شخصه ترجیح میدادم تمرکز نویسنده تنها روی مسأله سبیل باقی بماند و این بازی و تردید را به مورد سوال بودن وجود پدر شخصیت اصلی و دو دوست خانوادگی اش نمیکشاند . همچنین تردید در مورد سفرهایی که با همسرش رفته یا نرفته. البته این نگاه کاملا شخصی و به سلیقه من نزدیکتر بود . این که همهچیز سر جای خود بود و تنها مسأله مورد سوال برای شخصیت،همسرش و دیگران مسأله سبیل باقی میماند.
در کل کتابی بود که هرگز از خواندنش پشیمان نیستم و مرا به خواندن دیگر آثار نویسنده ترغیب کرد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.