معرفی کتاب عشق سال های وبا اثر گابریل گارسیا مارکز مترجم کیومرث پارسای

عشق سال های وبا

عشق سال های وبا

3.6
171 نفر |
46 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

25

خوانده‌ام

390

خواهم خواند

190

شابک
9789647196307
تعداد صفحات
520
تاریخ انتشار
1399/8/6

توضیحات

        
اجتناب ناپذیر بود . رایحه تلخ بادام ، به طور ناخواسته عشق نافرجام را در خاطرش زنده می کرد . دکتر خوونال اوربینو ، بلافاصله پس از ورود به خانه تاریک که هوایی مرطوب و سنگین داشت ، متوجه این امر شد .
از او خواسته بودند در اسرع وقت خود را به آنجا برساند و تحقیقات لازم را در مورد یک قتل ، رویدادی که رو به رو شدن با آن در حرفه او عادی شده بود ، به عمل بیاورد . خرمیاد سنت آمور، از مهاجران آندو در زمره مجروحان جنگ بود .
هر چند به شغل عکاسی آن هم در زمینه کودکان اشتغال داشت ، ولی حریف همیشگی دکتر در بازی شطرنج به حساب می آمد .
ظاهراً مرگ او بر اثر استنشاق بخار سیانید صورت گرفته بود و شاید به این ترتیب از رنج یادآوری خاطرات گذشته ، رهایی می یافت.

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به عشق سال های وبا

یادداشت‌ها

          من اهل ژانر درام و رومنس نیستم، چه کتاب باشد چه فیلم؛
اما هرطور بود در اواخر نوجوانی نسخه پی دی اف این کتاب به دستم رسید و خواندمش.
روایت مارکز از عشق نمیدانم چقدر واقعی ست اما هرچه که بود، این داستان واقعی می نمود.
بهتر بگویم، نمیدانم چقدر آدم هایی که خلق کرده و دنیایی که در این کتاب ساخته، برگرفته از روایت واقعی انسان های دور و بر و گوشه و کنار زندگی اش بوده که دور از ذهن هم نیست، و نمیدانم چقدر احتمال دارد چنین اتفاقاتی مثل داستان بین آدم ها واقعا رخ دهد اما وقتی کتاب را میخوانی احساس قصه های پریان به تو دست نمی دهد و این خوب است. البته بد هم هست، چون بهرحال قصه ای بیش نیست و اگر حواسمان به این نباشد، شاید ناخودآگاه توقعمان نسبت به جریان رخ دادن عشق غیرواقعی شود.
هرچند که این داستان مثل بقیه داستان های مارکز، پر است از توصیفات و توضیحات زندگی آدم های مختلف دنیای ساخته شده در ذهن او، و نمیتوانم بگویم کاش کمش میکرد جون سبک مارکز این است. ولی ترجیح میدادم صحنه های زن و شوهری طور کمتری نوشته میشد که واقعا در روند داستان هم موثر نبودند.
        

3

        عشق سال های وبا 
کتاب بسیار خوب خوندنی بود.
حکایت یه عشق دوره نوجوانی بود که سال های زیادی گذشت تا فلورنتینو به فرمینا برسه که اون هم زن یه دکتر شده بود جایی که فلورنتینو کچل  پیر میشه اما با تلاش چندین ساله در نهایت بعشق خود میرسه.
 " اگر عشق واقعی باشه راه خودش رو پیدا می‌کنه " !!
خواندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

مهسا

مهسا

1403/4/27

          این کتاب یکی از عاشقانه‌های معروف جهان رمان است. فلورنتینو، جوانی لاغر اندام و نحیف از خانواده‌ای متوسط است. او فرزند نامشروع مردی است که صاحب یک شرکت کشتیرانی است. او در کودکی پدرش را از دست داده است و با مادرش که مغازه‌ای خرازی دارد زندگی می‌کند. در جوانی در تلگرافخانه مشغول کار می‌شود و وقتی برای رساندن یک تلگراف به خانه‌ای وارد می‌شود، با دیدن دختر خانواده (فرمینا) عاشق او می‌شود. فرمینا که مادرش را در کودکی از دست داده است با پدرش زندگی می‌کند.

🔸محور اصلی کتاب روایت داستان عشق فلورنتینو به فرمینا دازا است که علی رغم مخالفت‌های پدر فرمینا و دوری این دو از هم برای مدت چند سال باقی می‌ماند. اما فرمینا در ادامه داستان با مردی به نام اوبرینو که پزشکی محقق و به دنبال ریشه کن کردن وبا  بوده ازدواج می‌کند. فلورنتینو پس از ازدواج معشوقه‌اش به خود قول می‌دهد تا عشق او را در درون خود تا ابد زنده نگه داشته و به آن وفادار بماند ...
        

10

          فلورنتینو آریزا سنگینی عشقی را در دلش ۵۰ سال با خود حمل می‌کند و می‌کوشد پیشرفت کند و از جایگاه مهمی در جامعه برخوردار شود تا عشق دیرین خود را از زمان نوجوانی بدست آورد. فلورنتینو آریزا هیچ وقت فرمینا دازا را فراموش نمی‌کند و تمام هدف زندگی اش را صرف رسیدن به او می‌کند. در واقع این عشق دیوانه وار تمام فکر و زندگی را از فلورنتینو آریزا گرفته اما نمی‌داند که در این راه موفق می‌شود یا نه!
کتاب خیلی قشنگی بود و داستان جالبی بود و حتما بیشتر از گابریل گارسیا مارکز خواهم خوند..ولی به نظر من فلورنتینو آریزا مشکلش عشق نبوده، بلکه گیر زیاد به یه آدم بوده که ۵۰ سال از زندگی خودشو بی دلیل صرف اون کرده.. در حالیکه میتونست زندگی خوب و مرفه و همراه با عشقی با زن دیگه ای بسازه و راحت زندگیشو بکنه..به هرحال بعضی آدما تو زندگیشون ممکنه همچین چیزی رو تجربه کرده باشن و خب جالبه که آدم با طرز فکر های مختلف راجب عشق آشنا بشه، در واقع هرکسی تعریف متفاوتی از عشق داره..
        

16