در یک کلام؛ دوست داشتنی.
      

        This book really inspired me.

I just finished the book, and I must say I'm impressed. The way she has resisted highs and lows of life inspired me. I am glad that I read this book, it gave me a lot of experience.I have to thank Priyanka Chopra for writing her book.
      

        واقعا نظری ندارم راجع بهش. 
فقط میتونم بگم با توجه به اون همه تعریف و تمجید، انتظار یه چیز دیگه رو داشتم.
      

        اوایل کتاب ریتم جالبی نداره. برای شخص من طول کشید تا به قلم نویسنده عادت کنم. نمی‌تونستم به چشم رمان نگاهش کنم... بیشتر شبیه یه وقایع‌نگاری بود...
اما کم کم که بهش عادت کردم ازش خوشم اومد. به خصوص اواخر داستان. شخصیت‌هایی که جدید و  نو بودن برای شخص من. در کل دوستش داشتم. 
به ویژه آقای مانور رو.
      

        اگر میخواید این کتاب رو شروع کنید، بهتون هشدار بدم که بعد از خوندن چند صفحه احتمالا کنار میذاریدش و تا یه مدت سراغش رو نمی‌گیرید. حجم غم و افسردگی بالاست و احتمالا اوایلش نمیتونید ارتباط بگیرید...
اما بعد از چند وقت که بازش می‌کنید و تلاش می‌کنید با شخصیت اصلی ارتباط بگیرید، عاشقش می‌شید:)
      

        بی هیچ خلاقیتی، یه کپی تکراری و کلیشه ای از داستان های جنایی عامه پسند. 
      

        من چیزی جز توهم و  تخیل نویسنده توی این کتاب ندیدم. 
      

        "قلبت از سنگ شده."
او پاسخ داد:"موضوع قلب نیست، اتاق پر از بید شده."
      

        "او هنوز هم جوان‌تر و خام‌تر از آن بود که بداند، قلب آدمی خاطرات تلخ را می‌زداید و نیکی را درشت‌نمایی می‌کند. و چنین هست که ما می‌توانیم ناراحتی‌های گذشته را تاب بیاوریم و به دست فراموشی بسپاریم"
      

        نکته دوست داشتی شخصیت کالیگولا برای من وقتی بود که نامردی و خیانت رو حتی به قیمت تموم شدن جونش، پست اعلام کرد و حتی به حرف کسایی که میخواستن با بهای خیانت به دوستان خودشون، کالیگولا رو آگاه کنن، گوش نکرد. به عبارتی ترجیح داد بمیره، ولی تن به گوش دادن به حرفای آدم خائن نده.
قسمت مورد علاقم از نمایشنامه بخش آخر و مونولوگ کالیگولا در برابر آینه بود. جایی که با خدایی که خلق کرده بود رو به رو شد.
در کل باید بگم عاشقش شدم و به نظرم همه باید بخوننش:) از اونجایی که هممون یه کالیگولای درون داریم.
      

        بدون خلاقیت. بدون داستان منسجم. بدون روایت هیچ قصه‌ای برای گفته شدن. خالی هر نوع ادبیات و داستان جالب. 
در یک کلام، هدر دادن وقت.