معرفی کتاب عشق سالهای وبا اثر گابریل گارسیا مارکز مترجم پردیس فتحی

عشق سالهای وبا

عشق سالهای وبا

3.6
173 نفر |
47 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

25

خوانده‌ام

393

خواهم خواند

190

شابک
9786006585796
تعداد صفحات
442
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
عشق در زمان وبا یکی از زیباترین رمانهاست که من از صد سال تنهایی هم خیلی بیشتر دوستش دارم.
خبرنگارها و کتابخوان ها به صد سال تنهایی چسبیده اند نمی دانم شاید هم حق با آنها باشد
در حالی که رمان دیگر مارکز عشق در زمان وبا خودش شاهکار است.
عشق در زمان وبا از درخشان ترین آثار گارسیا مارکز است رمانی جذاب و تامل برانگیز که با ترجمه بهمن فرزانه راز جاودانگی آثار نویسنده را چون ترجمه جاودان او از صدسال تنهایی بار دیگر هویدا می کند.
«عشق در زمان وبا» شاهکاری دیگر از نویسنده معاصر و چهره تابناک ادبیات آمریکای لاتین ـ گابریل گارسیا مارکز ـ است. رمانی جذاب و تأمل برانگیز که با ترجمه بهمن فرزانه از زبان ایتالیایی راز جاودانگی آثار نویسنده را چون ترجمه جاودان او از «صد سال تنهایی» بار دیگر هویدا می کند. از دیگر آثار این نویسنده می توان به «گزارش یک قتل»، «پاییز پدرسالار»، «ساعت شوم» و... اشاره کرد. گارسیا مارکز در سال 1982 برنده جایزه نوبل شد. بهمن فرزانه مترجم این کتاب سال هاست که در ایتالیا سکونت دارد. وی «عشق در زمان وبا» را از شاهکارهای گابریل گارسیا مارکز می داند و می گوید: «من این کتاب را خیلی دوست دارم. چرا که از آثار ماندگار این نویسنده است.» فرزانه این کتاب را از زبان ایتالیایی به فارسی برگردانده است و در این کار، ترجمه فارسی را با متن اسپانیایی و انگلیسی تطبیق داده است. دیگر آثار ترجمه شده بهمن فرزانه عبارتند از: «دفترچه ممنوع، درخت تلخ، هیچ یک از آنها باز نمی گردند، عذاب وجدان، عروسک فرنگی»از آلبا دسس پدس و «حریق در باغ زیتون، خاکستر، راز مرد گوشه گیر» از گراتزیا دلددا و ترجمه کتاب های تنی چند از دیگر نویسندگان ایتالیایی

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به عشق سالهای وبا

یادداشت‌ها

          من اهل ژانر درام و رومنس نیستم، چه کتاب باشد چه فیلم؛
اما هرطور بود در اواخر نوجوانی نسخه پی دی اف این کتاب به دستم رسید و خواندمش.
روایت مارکز از عشق نمیدانم چقدر واقعی ست اما هرچه که بود، این داستان واقعی می نمود.
بهتر بگویم، نمیدانم چقدر آدم هایی که خلق کرده و دنیایی که در این کتاب ساخته، برگرفته از روایت واقعی انسان های دور و بر و گوشه و کنار زندگی اش بوده که دور از ذهن هم نیست، و نمیدانم چقدر احتمال دارد چنین اتفاقاتی مثل داستان بین آدم ها واقعا رخ دهد اما وقتی کتاب را میخوانی احساس قصه های پریان به تو دست نمی دهد و این خوب است. البته بد هم هست، چون بهرحال قصه ای بیش نیست و اگر حواسمان به این نباشد، شاید ناخودآگاه توقعمان نسبت به جریان رخ دادن عشق غیرواقعی شود.
هرچند که این داستان مثل بقیه داستان های مارکز، پر است از توصیفات و توضیحات زندگی آدم های مختلف دنیای ساخته شده در ذهن او، و نمیتوانم بگویم کاش کمش میکرد جون سبک مارکز این است. ولی ترجیح میدادم صحنه های زن و شوهری طور کمتری نوشته میشد که واقعا در روند داستان هم موثر نبودند.
        

3

آثار ادبی
          آثار ادبی امریکای لاتین را با مفاهیمی اجتماعی و ملی و آزادی‌خواهی بیشتر می‌شناسیم، جنبش‌های کارگری، قهرمانان مردمی در اعصار دیکتاتوری و خفقان و خاطرات جنگ‌های مکرر داخلی
عشق سال‌های وبا اما جان‌مایه‌اش را از عشق و رمانتیک گرفته و چون جان نویسنده‌ای مثل مارکز در آثارش نمود دارد در این جا هم قدری با رئالیسم جادویی طرفیم! این بار اما نه در خلق و ماهیت داستان بلکه در خود اهالی داستان، عشقی افسانه‌ای و اسطوره‌ای به عمر ۵۰ سال!!!
عشق سال‌های وبا داستان یک عشق دیرپا و عمیق در سال‌های دشوار و سخت است. سال‌هایی که هم جسم آدمی در عذاب و شکنجه و نیستی است و هم روح‌ او در تنگنا و فترت و تباهی؛ از یک سو وبا هست و مرگ و میر آدمیان و از سوی دیگر جنگ‌های داخلی، نابودی جنگل‌ها و خفقان ناشی از دیکتاتوری‌های پیاپی.
سخت است که قهرمان داستان را عشاق دلبسته هفتاد و چند ساله بنامیم و از پرورش شخصیتی به هویت و رسالت طبابت که دل‌نگران رشد و اعتلای جامعه خویش است غافل شویم. او برای رشد عمومی مردم جامعه‌اش، امکان تحصیل کودکان، خیریه‌ها و حتی محافل و مراکز ادبی و هنری سال‌ها زحمت کشیده و مرگش نیز دل‌سوز است.
اساسا مرگ یکی از اصلی‌ترین ارکان این رمان است جایی که داستان با صحنه مرگی مرموز و جالب آغاز می‌شود و خواننده احساس می‌کند قرار است جان اصلی کتاب بر سر آن ره پپیماید!
اما مارکز خواسته نشان بدهد آن اکسیری که علیرغم تباهی و نیستی و مرگ ناشی از وبا و تلخ‌کامی و جنگ داخلی امکان برآورده کردن  بوستان آمال و آرزوی آدمی را دارد تنها عشق است.
او از یک‌سو، عشق را به بیماری وبا مانند می‌کند که جسم و جان را می‌گیرد و می‌فرساید می‌میراند و از سوی دیگر همین عشق را تنها عنصر حیات‌انگیز، الهام‌بخش و نوآور و جسور حیات آدمی می‌داند.
مارکز در این کتاب می‌گوید آن‌چه مرگ را شکست می‌دهد و عقب می‌اندازد عشق است، بیش‌تر آن‌که عشق قدرت دارد زمان را توسعه داده و مکان را فراخ کند؛ آن‌جا که دو زوج عاشق تصمیم می‌گیرند علیرغم سختی‌ها و تنگناها تا ابد به گردش در رودخانه‌های کشتی‌رو برغم حریفان دولتی و اجتماعی ادامه دهند.
هر چند کتار این رودخانه‌ها دیگر نه تمساحی باشد و نه گاو دریایی و نه حتی بومیانی که از دیدن مهمانان شاد‌کام شوند!
وبا همان‌گونه که زندگی می‌گیرد و جان می‌فرساید می‌تواند محمل یگانه‌ای باشد برای دل‌دادگان و عاشقان! به شرط آن‌که پایمردی و پافشاری در عشق در میان باشد.
می‌شود در پناه بیماری وبا آسوده با معشوق آرمید
من بنده آن دمم که ساقی گوید 
یک جام دگر بنوش و من نتوانم
        

41

          یادداشت کتاب "عشق سالهای وبا" اثر گابریل گارسیا مارکز 

عشق سال‌های وبا، شاهکاری از گابریل گارسیا مارکز، داستانی است که عشق را نه به‌عنوان یک احساس ساده، بلکه به‌عنوان یک بیماری دائمی، مسری و در عین حال نابخشودنی به تصویر می‌کشد. فلورنتینو و فیرمینا، دو شخصیت که در تمام عمرشان در انتظار یک عشق از دست رفته می‌مانند، با گذر سال‌ها و تغییرات بی‌شماری در زندگی‌شان، همچنان به هم وصل می‌شوند و از هم جدا می‌شوند. این کتاب، نه فقط درباره‌ی عشق که درباره‌ی زمان است، درباره‌ی مرگ و زندگی، درباره‌ی دردهایی که با هیچ چیزی التیام پیدا نمی‌کنند.

در این اثر، مارکز نه‌تنها از رئالیسم جادویی استفاده کرده، بلکه نبوغ خود را در خلق داستانی پیچیده و در عین حال دلنشین به کار برده است. داستانی که با شوخ‌طبعی و تلخی‌اش، شما را در خودش غرق می‌کند و در عین حال هیچ وقت اجازه نمی‌دهد که از آن دل بکنی.

حرف آخر؟ این کتاب، یکی از آن‌هایی‌ست که وقتی تمامش می‌کنی، نه می‌توانی فراموشش کنی و نه می‌خواهی فراموشش کنی.
        

73