معرفی کتاب حاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت اثر الهه آخرتی

حاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت

حاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت

4.8
14 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

29

خواهم خواند

29

شابک
9786007874998
تعداد صفحات
333
تاریخ انتشار
1402/8/30

توضیحات

        کتاب «حاج فلسطین» مروری بر زندگی شهید حاج عماد مغنیه است. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «اسم من بی‌شک فلسطین است. فلسطین را خوب می‌شناخت و تا نفس آخر از فکر مبارزه با اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی بیرون نیامد.»
حالا انگار روزی آمده که دنیا بداند او برای فلسطین چه‌کار کرد است...
زمزمه سرود عاشقانه این شهید امروز از عمق قلب مجاهدان راه خدا شنیده می‌شود: «أنا إسمی فلسطین ٌ بلا قیدٍ وإسمی فی سجلِّ القید مُغنیّة…»
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به حاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به حاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادت

نمایش همه
حاج احمدحاج فلسطین: مرور خاطره محور و تحلیلی زندگی شخصی، اعتقادی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه از کودکی تا شهادتنخل سوخته

قافله حاج قاسم

6 کتاب

خداوند، ای عزیز! من سال ها است از كاروانی به جا مانده ام و پیوسته كسانی را به سوی آن روانه می كنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود می دانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند. این ها تنها بخشی از توصیف بی قراری حاج قاسم برای جاماندن از قافله رفقایش است... اشکهای پرحرارت او در فراق حاج احمد وصیت او برای همسایگی قبرش با حسین پسر غلامحسین سر زدن به خانواده شهید مغنیه برای کم کردن دلتنگی اش تعاریف او از حاج علی محمدی پور، مهدی زندی، علی عابدینی و دیگر شهدا که هر بار با اشک و آه از آنها روایت میکرد باعث شد بدانم این قافله ای که حاج قاسم هربار با بی قراری از آنها یاد میکند چه کسانی بودند که او با وجود اینهمه موقعیت اجتماعی و گذشت اینهمه سال نتوانسته آنها را فراموش کند. و میگوید: من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم. این شد که تصمیم گرفتم قافله حاج قاسم را بشناسم و سَر از سِرّ رفاقتهای او در بیاورم. هنوز شرح زندگی همه آنها را نخوانده ام اما با خواندن اندکی از آن شمه ای از دریای دلتنگی حاج قاسم را چشیدم، و فهمیدم چه رفاقتهای پوچ و بیهوده ای، چه زندگی بی معنا وعشق و احساسی، چه اهداف بی ارزشی بر زندگی ام حاکم است... هفته دیگر ان شاءالله عازم همان سرزمینی هستم که این قهرمانان گمنام در آن نفس کشیدند، میخواهم نَفَس آنها تنفسم شود، چه بسا نَفْسم دیگر اینگونه مرا خوار و ذلیل نکند... چقدر فرق است بین زندگی ما و آنها...

2

یادداشت‌ها

          مثل شمشیر فرود می آید و مثل شبح ناپدید می‌شود

یک کودک که به دنیا می آید، طرز حرف زدن، رفتارها و سبک فکری و زیستی اش را از پدر و مادرش می آموزد. در واقع پدر و مادر روایتی برای زندگی کودکشان را میسازند. در این روایت، طرز نشستن، خندیدن، آرزوها، جهت زندگی و بسیاری موارد دیگر خوابیده است. اینکه این عالم چگونه کار میکند، قوانین معنوی و فیزیکی و روابط انسانی چگونه است. همگی توسط والدین به فرزند منتقل میشود. پدر و مادر هتسند که که می آموزند، چگونه فکر کن را، چیستی خوبی، چیستی بدی، چرایی زندگی و اینکه چرا اصلا چرا باید تلاش کرد و تمام خلاقیت ها و قدرت های خودت را به پای چه هدف و آمالی باید خرج کرد و حتی چرا و برای چه باید شهید شد.
پدر و مادر همان کاری را برای کودک میکنند که الگو برای یک جامعه.
البته من میدانم الگو هم مثل پدر و مادر برای انسان جبر ایجاد نمیکند، ولی الگو، ابر روایت ابتدایی زندگی یک انسان را میسازد.
تصور کنید، کسی را که دقیق است، منظم است، به روز است، همواره در حال یادگیری و پیشرفت است، ظلم ستیز است، خواهش های نفسانی خودش را کشته و خدمت به مظلومین را هدف زندگی خود میداند، عطوف است، مهربان است، در مقابل دشمنان حیدر کرار است، سرباز است و ولایت پذیر، مسئولیت پذیر است و از قدرت برای خدمت به مردم بهره میبرد، از زندگی دنیایی دست شسته است و حتی از مطرح شدن نامش با عنوان افتخار فراری است.
تصور کنید همچنین شخصی الگویی باشد برای جوانان یک جامعه.
آن جامعه چه طور میشود ؟ چه شکلی میشود ؟ کجاست آن جامعه ؟ آیا آن جامعه دیگر توقفی دارد ؟ آیا فسادی در آن جامعه رخ میدهد ؟ و هزاران پرسش دیگر

مواردی که بیان شد، بخش  های کوچکی از صفات شهید حاج عماد مغنیه، مسئول جهادی حزب الله لبنان است. کسی که دشمنانش در وصفش گفته اند : مثل شمشیر فرود می آید و مثل شبح ناپدید میشود

آیا جامعه ای که الگویش شهید عماد مغنیه باشد، مدینه فاضله نیست ؟
        

3