یادداشت مریم محسنی‌زاده

        کتاب "حاج فلسطین" مرور خاطره‌محور زندگی شخصی و نظامی شهید حاج عماد مغنیه، از کودکی تا شهادت است.
این خاطرات برگرفته از مجموعه مصاحبه‌های خانواده، دوستان و نیروهای جهادی است.
شهید عماد مغنیه، به مغز متفکر حزب‌الله معروف بود و در طرح‌ریزی عملیات‌ها خلاقیت زیادی داشت.
دشمن بهش می‌گفت شبح مقاومت و در بین نیروهای جهادی به حاج رضوان و الحاج شناخته می‌شد. 
استقامت، پشتکار، درس‌آموزی از شکست‌ها و باور به اینکه غیرممکنی وجود ندارد، حفظ روحيه و تسلط به چند زبان، تنها نمایانگر گوشه‌ای از شخصیت‌ فوق‌العادهٔ حاج عماد است. شخصیتی که حاج قاسم درباره‌اش می‌گفت باید مادرها سال‌ها بزایند تا دوباره حاج عمادی متولد شود.
شهید مغنیه توجه خاصی به فلسطین و ایران داشت. مدتی که شهید چمران در لبنان اقامت می‌کرد، پایه‌ثابت جلساتش بود و ارادت ویژه‌ای به امام خمینی داشت.
پیروزی در جنگ سی‌وسه روزهٔ لبنان از بزرگ‌ترین دستاوردهای اوست. حاج قاسم سلیمانی ازاین منظر او را به مالک تشبیه می‌کند، که برای اميرالمؤمنين چون کوهی عظیم و سنگی سخت بود. بعد از شهادتش هم در ستایشش می‌گوید:" اما حقیقتاً بنده چه در بین مجموعه مجاهدانی که به شهادت رسیدند و چه آن‌هایی که در معرض و انتظار شهادت و در جبههٔ مقاومت هستند، اسطوره‌ای همانند عماد مغنیه نمی‌شناسم. شخصی که شهادتش موجب بُهت جهان شد و اندوه بزرگی را در عالم اسلامی به وجود آورد. بنده بعد از ارتحال امام خمینی (ره)، در بین شخصیت‌های غیرروحانی، شخصیتی همانند عماد را ندیدم که در زمان شهادتش یک اندوه عمومی را در عالم اسلام به وجود آورد و این اندوه، نه مختص لبنان که تمام عالم اسلامی بود و همین امر یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عماد مغنیه بود که کمتر می‌بینم پیرامون او گفته شود."

خاطرهٔ جالبی هم به نقل از رمضان عبدالله، دبیرکل وقت جنبش جهاد اسلامی فلسطین، در کتاب آمده که در ادامه می‌آورم:
"در طول آن جلسه از من و همراهانم سوال کرد:" فیلم آخرین سامورایی رو دیدید؟" با تعجب پاسخ دادم:" اسمش رو شنیدم، ولی فیلم رو ندیدم." پیشنهاد کرد تا فیلم را به اتفاق ببینیم. قبول کردم و مشغول تماشای آن شدیم. فیلم تأثیرگذاری بود، که قهرمان آن همانند ما طرح و برنامه‌هایی برای مقاومت در برابر دشمنی همانند رژیم صهیونیستی داشت. در پایان فیلم یکی از دوستان و همراهان آخرین ساموراییِ کشته‌شده در میدان نبرد، شمشیر او را تقدیم امپراتور می‌کند، و در مواجهه با این سوال که او چگونه مُرد، پاسخ می‌دهد:" از این خواهم گفت که چگونه زیست." فیلم به این حقیقت اشاره داشت که جان باختن در راه آرمان، هدف و نبرد، ...(؟) مرگ محسوب نمی‌شود و شیوهٔ زندگی چنین افرادی برای همیشه در خاطر ملت، وطن و تمامی آزادی‌خواهان جهان باقی خواهد ماند. حقیقتاً در زمان دیدن این صحنه و شنیدن این کلام به خود لرزیدم. با شهادت حاج عماد، به نوار خاطرات آن شب رجوع کردم و با رسیدن به بخش تماشای فیلم آخرین سامورایی، با خود گفتم:" سبحان الله! گویی عماد با این فیلم، آیندهٔ خود را به ما نشان داد."
      
13

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.